دین و اندیشه

پذیرش قطع نامه ۵۹۸

پرسش و پاسخ

امام(رحمت الله علیه) چرا علی رغم شعار «جنگ جنگ تا پیروزی»، قطع نامه ۵۹۸ و پایان جنگ را پذیرفتند؟

حضرت امام(رحمت الله علیه) با توجه به عدم وجود شرایط تحقق صلح پایدار و شرافتمندانه، مکرراً در زمان جنگ تحمیلی صحبت از «جنگ جنگ تا پیروزی» و «جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم» کرده بودند؛ اما در زمانی با توجه به تحلیل سران نظامی و مسئولین کشور مبنی بر این که ایران دیگر توان ادامه ی جنگ بیش از این را ندارد؛ به اجبار قطع نامه را پذیرفتند؛ که از آن تعبیر به «جام زهرآلود» نموده اند. ایشان در پیام تاریخی پس از قبول قطع نامه، می فرماید:

«و اما در مورد قبول قطع نامه که حقیقتاً مسئله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود، این است که من تا چند روز قبل به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ معتقد بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن می دیدم، ولی… با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطع نامه و آتش بس موافقت کردم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می دانم.»[ برای مطالعه بیشتر ر.ک:

– تاریخ دفاع مقدس، دکتر اسماعیل منصوری لاریجانی، بنیاد حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس، 1380.

– تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی، دکتر علی اکبر ولایتی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1376.

– مجموعه مصاحبه روزنامه کیهان با آقای هاشمی رفسنجانی، بهمن 1382.]

مختصری در مورد قطع نامه

مسئله چرایی قبول قطع نامه 598 توسط حضرت امام(رحمت الله علیه) پس از گذشت چنددهه، معرکه آرای نظرات مختلف از سوی اشخاص مختلف است. و این مسئله هنوز هم جای کار و بررسی اسناد و مدارک چرایی وقوع این امر دارد. اشخاص زیادی چه لشکری چه کشوری در این که حضرت امام(رحمت الله علیه) به این تصمیم برسند دخیل بودند. از سوی دیگر خود حضرت امام(رحمت الله علیه) در پیام خویش به ملت ایران به مناسبت قبول قطع نامه، این مسئله را به جام زهر و نوشیدن آن تشبیه می کنند. از این تشبیه معلوم می شود که حضرت امام(رحمت الله علیه) قلباً به این امر رضایت نداشتند و صرفاً به خاطر مصلحت کشور و رضای خدا این قطع نامه را پذیرفتند کما این که خود حضرت امام(رحمت الله علیه) در بخش هایی از این پیام خویش به این امر تصریح می کنند.

اما در مورد صدور قطع نامه باید گفت جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اگرچه در ابتدا با نویدهای ناپایدار پیروزی برای صدام جنایت کار همراه بود، ولی این روند از سال 1361 روند معکوسی پیدا کرد و بدان جا رسید که در عملیات های فتح المبین و بیت المقدس (آزاد سازی خرمشهر) هیچ امیدی برای ارتش عراق باقی نماند.

اگرچه قطع نامه 598 انتظار کامل جمهوری اسلامی ایران را برآورده نکرده است، لکن در مقایسه با قطع نامه های قبلی سازمان ملل متحد از ویژگی های خاصی برخوردار است. مخصوصاً بند 6 قطع نامه که در باب تعیین آغازگر جنگ است، با توجه به نیت های جانب دارانه شواری امنیت در جنگ – مبنی بر عدم رسیدگی به تجاوز عراق و تعیین وی به عنوان عامل شروع جنگ و ایراد خسارات جانی و مالی- برای جمهوری اسلامی ایران پیروزی بزرگی به حساب می آید؛ زیرا در سایه مقاومت رزمندگان و حرکت دیپلماسی فعال، توانسته است شورای امنیت را متقاعد کند که صلح بدون تعیین متجاوز برخلاف عدالت و امنیت و در واقع عین ظلم است. با این وجود نگاه های متفاوتی نسبت به قطع نامه وجود داشت گروهی قطع نامه را یک پیروزی بزرگ و نهایت امر ممکن می دانستند و گروه دیگر ضمن تلخ دانستن این قطع نامه، لزومی به پذیرش آن نمی دیدند و حتی تأکید داشتند که می توان جنگ را تا نابودی کامل ارتش متجاوز عراق ادامه داد.

قطع نامه 598، هشتمین قطع نامه ای بود که شورای امنیت سازمان ملل از ابتدای تجاوز علنی رژیم بعثی عراق به جمهوری اسلامی ایران، صادر کرده بود. همه قطع نامه های قبلی به علت جهت گیری ناعادلانه آنها از سوی ایران رد شده بود، اما در ابتدای صدور قطع نامه 598 به علت نکات مثبتی که در این قطع نامه گنجانده شده بود. از سوی جمهوری اسلامی اعلام شد که ایران جای بحث و مذاکره در این قطع نامه می بیند و آن را نه رد کرد و نه قبول؛ ولی سرانجام در تاریخ 27 تیر 1367 این قطع نامه مورد قبول جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت.

در یک جمع بندی نسبت به این قطع نامه نگاه های مثبت و منفی ای وجود دارد:

الف. نگاه مثبت؛ تحلیل گران مسائل سیاسی و نظامی که به قطع نامه 598 نگاه مثبت داشته و آن را از نظر شکلی و ماهوی برخاسته از اعتقاد شورای امنیت دانسته اند، اهم اظهاراتشان عبارتند از:

1. قطع نامه 598 تحت عنوان «منازعه بین ایران و عراق» صادر شده است و برخلاف قطع نامه های قبلی اعلان «وضعیت مابین ایران و عراق» نیست.

2. قطع نامه 598 مفصل ترین قطع نامه و از نظر حجم و عبارت دقیق ترین آنهاست.

3. قطع نامه فوق برخاسته از اعتقاد شورای امنیت و نگرانی عمیق آن به ادامه جنگ بین ایران و عراق است.

4. قطع نامه 598 توصیه نامه نیست، بلکه حالت آمرانه بودن آن غالب و قوی است.

5. قطع نامه 598 به اتفاق آرا صادر شده است.

6. قطع نامه 598 راه حل جامع بین المللی برای برقراری صلح عادلانه و شرافتمندانه در منازعه ایران و عراق است.

مطالبی از این قبیل از سوی تحلیل گران و رسانه های جهانی و بعضاً هم هدفدار، به منظور ایجاد جنگ روانی و تبلیغاتی علیه ایران ارائه می شد، خصوصاً در اوایل صدور قطع نامه با شدت و تأکید بیشتری آن را دنبال می کردند.

ب. نگاه منفی؛ اهم اظهارات تحلیل گرانی که به قطع نامه نگاه منفی دارند، عبارتند از:

1. اگر قطع نامه 598 از اعتقاد اعضای شورای امنیت برخاسته است، چرا این اعتقاد در سال های اولیه تجاوز که افکار جهانی در انتظار تصمیم جدّی شورای امنیت بود، صادر نشد؟

2. اگر قطع نامه 598 ناشی از نگرانی عمیق شورای امنیت از ادامه جنگ ایران و عراق است، چرا موقعی که رژیم عراق از زمین و هوا و دریا به خاک کشور ما حمله می کرد و زنان و کودکان بی دفاع مناطق مرزی ما را به خاک و خون می کشید، این نگرانی عمیق به وجود نیامد؟ چرا زمانی که رژیم عراق مناطق مسکونی ما را هدف موشک قرار می داد و بمب های اهدایی اربابان خود را بر سر مردم کوچه و بازار و دانش آموزان بی گناه مدارس و بیماران بیمارستان ها می ریخت، نگرانی اعضای شورای امنیت عمیق نشد؟ و چرا هنگامی که رزمندگان اسلام در خاک دشمن با عملیات پی در پی خود درصدد تنبیه مجازات برآمدند، نگرانی شورا عمیق می شود؟

3. اگر قطع نامه 598 پیام آور صلح عادلانه و شرافتمندانه بود، چرا امام راحل(رحمت الله علیه) پذیرش آن را به منزله جام زهر دانست؟ اگر صلح عادلانه است، چرا زهر است؟ آیا تحلیل گران خوش بین متوجه این تناقص شده اند؟

گروهی هم هدف شورای امنیت را در صدور قطع نامه 598 در موارد زیر خلاصه می کنند:

1. اعاده حیثیت سازمان ملل متحد در درجه اول به عنوان نهاد حافظ صلح بین المللی؛ زیرا شورای امنیت با صدور قطع نامه های بی حاصل عدم توانایی خود را در اذهان جهانی تقویت می کرد، لذا در وهله نخست به منظور نمایش قدرت و نشان دادن توانایی و صلاحیت خود در حل مناقشات بین المللی، حاضر شد تسلیم خواست به حق جمهوری اسلامی ایران شود و امتیاز شناسایی آغازگر جنگ را به او بدهد.

2. جلوگیری از سقوط صدام؛ حامیان صدام به خوبی دریافتند که ایران با تصمیمات تهاجمی خود در جنگ، ممکن است رژیم صدام را به سقوط بکشاند، لذا به این نتیجه رسیدند که ایجاد حرکت سیاسی تازه در منطقه ضروری است تا نقش عملیات رزمندگان ایران را در ایجاد تحولات سیاسی منطقه بی اثر کند.

3. تقویت روحیه حامیان رژیم عراق؛ به منظور جلب حمایت بیشتر آنها نسبت به صدام و تشدید روند کمک های تسلیحاتی و سیاسی آنها و حفظ وجهه منطقه ای جنگ ایران و عراق، سلب امکان دفاع مشروع از ایران.

شورای امنیت براساس بند 6 قطع نامه 598 اصل دفاع مشروع را از جمهوری اسلامی ایران سلب کرد. زیرا بر اساس ماده 51 منشور سازمان ملل، کشور مورد تجاوز حق دفاع مشروع را از خود دارد تا زمانی که شورای امنیت تدابیر لازم اجرایی را اتخاذ کند. وزیر امور خارجه وقت، دکتر ولایتی در این مورد تصریح داشت: «که ما دلیلی نمی بینیم قطع نامه ای را برای تحمیل عقاید، که ناعادلانه و غیرمنصفانه است، بپذیریم.» او صریحاً گفت: « قطع نامه شورای امنیت مورد قبول ما نیست.»

نخست وزیر وقت، نیز ضمن اعلام عدم اعتبار قطع نامه، گفت: « ما نسبت به این قطع نامه بدبین هستیم و اگر شورای امنیت واقعاً در پی تحقق صلح در منطقه است باید اجرای بند 6 را که متضمن معرفی متجاوز است بر بندهای دیگر مقدم بدارد.»

رجایی خراسانی، نماینده ایران در سازمان ملل متحد، درخواست کرد که عراق، کشور متجاوز معرفی شود و غرامت جنگی را نیز به ایران بپردازد.

در بررسی موضع جمهوری اسلامی ایران به این نتیجه می رسیم که دو نوع برخورد با قطع نامه کاملاً قابل تمایز است؛ یک گروه از افراد اعتقاد داشتند که قطع نامه را باید صریحاً و کلاً رد کرد، یعنی همان رویه ای که در مورد دیگر قطع نامه های شورای امنیت اتخاذ کرده بودند، ولی گروه دیگری به سیاست نه رد و نه قبول اعتقاد داشتند. موضع گیری نه رد، نه قبول نزدیک به یک سال ادامه داشت و تهران تا مدتی توانست بر فشارهای بین المللی برای پذیرش قطع نامه فائق آید.

اما افزایش غیرقابل تحمل این فشارها و تهدیدهای مستقیم و غیرمستقیم علیه ایران، توافق بی سابقه اعضای دائم شورای امنیت برای خاتمه جنگ که حتی به آمادگی شورا برای تصویب قطع نامه ای جهت تحریم کامل تسلیحاتی ایران نیز رسیده بود، و نیز حضور گسترده آمریکا و غرب در خلیج فارس، چَنگ و دندان نشان دادن غربی ها به تهران، وضعیت بحرانی بازار نفت و بالتبع آن وضع اقتصادی کشور، حمله نیروهای نظامی آمریکا به سکوهای نفتی ایران و ورود آمریکا به صحنه درگیری در خلیج فارس علیه ایران، حمله به نیروی دریایی ایران و غرق شدن چندین کشتی جنگی توسط نیروهای آمریکایی، حمله ناو جنگی آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران، کشتار حُجّاج ایرانی در حج سال1366 تغییر موضع و موقعیت برتر نظامی در صحنه جنگ زمینی، باعث شد که به لحاظ مصلحت نظامی و جلوگیری از تبلیغات جهانی که ایران را جنگ طلب معرفی می کرد، ایران قطع نامه 598 را بپذیرد و خصوصاً با توجه به روحیه صلح دوستانه دبیرکل وقت سازمان ملل متحد و سعی ایشان در جلب نظر تهران و اعمال نظرهای ما در طرح اجرایی خود برای اجرای قطع نامه 598 که حتی قبل از پذیرش قطع نامه 598 به تصویب ایران رسیده بود، در پذیرش قطع نامه مؤثر بوده است.

عوامل پایان جنگ و پذیرش قطع نامه

در یک جمع بندی مهمترین عوامل پایان جنگ و پذیرش قطع نامه 598 را می توان در مورارد ذیل تحلیل نمود:

1. تفاهم دو ابرقدرت و نظام بین المللی؛ مبنی بر این که جنگ باید در همین مرحله (پس از عملیات کربلای 5) و بدون برنده و بازنده تمام شود. این تفاهم فشار بر ایران برای پذیرش قطع نامه 598، حضور 85 ناو جنگی در خلیج فارس و شکل بین المللی جنگ را به دنبال داشت.

2. تحولات نظامی در جنگ از اسفند 1366؛ جنگ شهرها و موشک باران گسترده شهرها به ویژه تهران، بمباران شیمیای حلبچه و احتمال استفاده بر علیه شهرهای ایران، ورود مستقیم آمریکا به جنگ در خلیج فارس، حمله به سکوهای نفتی و ناوهای ایران، کمک مستقیم به عراق در تصرف فاو، زدن هواپیمای مسافربری ایران و….

3. منازعات جناحی؛ انشعاب در جامعه روحانیت، که هشدار امام و صدور منشور برادری را به دنبال داشت.

4. بحران اقتصادی کشور؛ کسری شدید بودجه، جلوگیری از صدور نفت و کاهش قیمت آن، جنگ نفت کش ها، تخریب اسکله ها و پالایشگاه ها، تحریم تسلیحاتی ایران، و مشکلات متعددی که همه باعث شده بود که دولت نه قادر به اداره کشور و نه تأمین مخارج سنگین جنگ باشد.

5. کاهش نیروهای داوطلب مردمی؛ در زمان های غیرعملیاتی، به دلیل طولانی شدن جنگ.

6. امتیازات نسبی قطع نامه 598؛ همانند معرفی متجاوز (چنان که بر اساس همین قطع نامه در آذر 1370 عراق از سوی سازمان ملل به عنوان متجاوز معرفی شد)، تعیین خسارات و پرداخت غرامت به ایران و سایر مواردی که همه بیانگر عزم جدّی شورای امنیت برای پایان جنگ بود و مانند قبل جنبه توصیه ای نداشت.

بدین گونه با توجه به شرایط جدید داخلی و بین المللی و استفاده حضرت امام از نظرات کارشناسان متعهد و مورد اعتماد خویش، قطع نامه 598 در تاریخ 27تیرماه 1367 مورد پذیرش قرار گرفت.

بیانات امام راجع به پذیرفتن قطع نامه

امام(رحمت الله علیه) در پیامی می فرمایند:

«… و اما در مورد قبول قطع نامه که حقیقتاً مسئله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن می دیدم؛ ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلًا خودداری می کنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور، که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطع نامه و آتش بس موافقت نمودم؛ و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می دانم. و خدا می داند که اگر نبود انگیزه ای که همه ما و عزّت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمی بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود. اما چاره چیست که همه باید به رضایت حق تعالی گردن نهیم. و مسلّم ملت قهرمان و دلاور ایران نیز چنین بوده و خواهد بود. … خداوندا، این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روی مشتاقان باز، و ما را هم از وصول به آن محروم مکن. خداوندا، کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه اند و نیازمند به مشعل شهادت؛ تو خود این چراغ پُرفروغ را حافظ و نگهبان باش. خوشا به حال شما ملّت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانواده های معظم شهدا! و بدا به حال من که هنوز مانده ام و جام زهرآلود قبول قطع نامه را سر کشیده ام، و در برابر عظمت و فداکاری این ملت بزرگ احساس شرمساری می کنم. و بدا به حال آنانی که در این قافله نبودند! بدا به حال آنهایی که از کنار این معرکه بزرگِ جنگ و شهادت و امتحان عظیم الهی تا به حال ساکت و بی تفاوت و یا انتقادکننده و پرخاشگر گذشتند! آری، دیروز روز امتحان الهی بود که گذشت. و فردا امتحان دیگری است که پیش می آید. و همه ما نیز روز محاسبه بزرگ تری را در پیش رو داریم.» [ صحیفه امام، ج 21، صص 93-92.]

در ادامه ی همین پیام ایشان مجدداً با تأکید بر تلخی این امر می فرمایند:

«… من باز می گویم که قبول این مسئله برای من از زهر کشنده تر است؛ ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم. و نکته ای که تذکر آن لازم است این است که در قبول این قطع نامه فقط مسئولین کشور ایران به اتکای خود تصمیم گرفته اند. و کسی و کشوری در این امر مداخله نداشته است.

مردم عزیز و شریف ایران، من فرد فرد شما را چون فرزندان خویش می دانم. و شما می دانید که من به شما عشق می ورزم؛ و شما را می شناسم؛ شما هم مرا می شناسید. در شرایط کنونی آنچه موجب امر شد تکلیف الهی ام بود. شما می دانید که من با شما پیمان بسته بودم که تا آخرین قطره خون و آخرین نفس بجنگم؛ اما تصمیم امروز فقط برای تشخیص مصلحت بود؛ و تنها به امید رحمت و رضای او از هر آنچه گفتم گذشتم؛ و اگر آبرویی داشته ام با خدا معامله کرده ام. عزیزانم، شما می دانید که تلاش کرده ام که راحتی خود را بر رضایت حق و راحتی شما مقدّم ندارم. خداوندا، تو می دانی که ما سر سازش با کفر را نداریم.»[ همان، ج21، ص 95.]

همچنین ایشان در دوران بعد از قبول قطع نامه در پیامی به حوزه های علمیه در برابر تحلیل هایی که ادامه جنگ به ویژه بعد از فتح خرمشهر را اشتباه استراتژیک نظام معرفی می کردند با قاطعیت موضع گرفته و به تعبیر خودشان حتی از یک لحظه عملکرد خود در جنگ پشیمان نشدند:

«هر روز ما در جنگ برکتی داشته ایم که در همه صحنه ها از آن بهره جسته ایم … جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنی نیست، جنگ ما جنگ فقر و غنا بود، جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا ختم زندگی وجود دارد. چه کوته نظرند آنهایی که خیال می کنند چون ما در جبهه به آرمان نهایی نرسیده ایم، پس شهادت و رشادت و ایثار و از خودگذشتگی و صلابت بی فایده است! … من در اینجا از مادران و پدران و خواهران و برادران و همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحلیل های غلط این روزها رسماً معذرت می خواهم و از خداوند می خواهم مرا در کنار شهدای جنگ تحمیلی بپذیرد. ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. راستی مگر فراموش کرده ایم که ما برای ادای تکلیف جنگیده ایم و نتیجه فرع آن بوده است. ملت ما تا آن روز که احساس کرد که توان و تکلیف جنگ دارد به وظیفه خود عمل نمود. و خوشا به حال آنان که تا لحظه آخر هم تردید ننمودند، آن ساعتی هم که مصلحت بقای انقلاب را در قبول قطع نامه دید و گردن نهاد، باز به وظیفه خود عمل کرده است، آیا از این که به وظیفه خود عمل کرده است نگران باشد؟ نباید برای رضایت چند لیبرال خود فروخته در اظهار نظرها و ابراز عقیده ها به گونه ای غلط عمل کنیم که حزب اللَّه عزیز احساس کند جمهوری اسلامی دارد از مواضع اصولی اش عدول می کند … همه ما مأمور به ادای تکلیف و وظیفه ایم نه مأمور به نتیجه. اگر همه انبیا و معصومین(علیهم السلام) در زمان و مکان خود مکلّف به نتیجه بودند، هرگز نمی بایست از فضای بیشتر از توانایی عمل خود فراتر بروند و سخن بگویند و از اهداف کلی و بلندمدتی که هر گز در حیات ظاهری آنان جامه عمل نپوشیده است ذکری به میان آورند.»[ صحیفه امام، ج 21، صص 285- 283. ]

پذیرش قطع نامه ۵۹۸

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا