مردم و مسئولین
رابطه مردم و مسئولین از منظر حضرت امام(رحمت الله علیه) چگونه باید باشد؟
در اندیشه ی حضرت امام(رحمت الله علیه) مسئولین خدمت گزار مردم هستند و مردم صاحبان اصلی انقلاب و همراه و کمک کننده مسئولان می باشند و همگی باید متحد باشند و جهت پیشبرد اهداف نظام جمهوری اسلامی خدمت کنند. در اینجا به برخی از بیانات ایشان در این زمینه اشاره می شود:
1. صلاح مسئولین و کشور در دوستی با مردم
حضرت امام(رحمت الله علیه) در جمع استانداران سراسر کشور در لزوم مردم گرا بودن مسئولین می فرمایند:
«در هر صورت من عرضم به آقایان این است که منحصر به شما هم نیست، به هرکس که هست این است که توجّه کنید به این که هم صلاح خود شماست و هم صلاح کشور شماست و هم صلاح ملت است که شما با مردم دوست باشید. مردم احساس کنند که این ها دوست های آنها هستند که آمده اند. برای این که مثلًا فرض کنید که ژاندارمری مثل آن وقت نباشد که مردم از ترس او نمی توانستند عبور کنند نه از دست دزدها! مثل- عرض می کنم که- شهربانی نباشد که مردم از ترس آنها نمی توانستند اظهار بکنند که یک کسی به ما چه کرده است. شاید شما آن وقت در شهربانی نرفته باشید یا رفته باشید شاید هم. در این کلانتری ها که مردم کار داشتند، عزا می گرفتند. اگر، بخواهند بروند توی کلانتری، آیا چه خواهد شد؟ یک مظلومی می خواهد برود آن [ستمی ] که به او شده است، آن ظلمی که شده است به او بگوید، به این ها بگوید. عزا می گرفتند چه طور ما برویم توی اینجا. این مثل از حبس بدتر بود برای این ها. این ها یک [وحشت ] عجیبی، یک ارعاب عجیبی کرده بودند. بنابراین بود که ایجاد خوف بکنند در مردم. ارعاب کنند مردم را که کسی در ذهنش هم نیاید که مخالفت کند. این بساط بنابراین بوده است. حالا یا تعلیم بالاترها بوده است یا خودشان؛ شیطنت خودشان.»[ صحیفه امام، ج13، صص384-383.]
2. لزوم حفظ پشتوانه مردمی نظام
حضرت امام(رحمت الله علیه) در ادامه ی همان سخنرانی می فرمایند:
«این قلب های صافِ پاکِ مردم را نگه دارید. این کشاورزها و- نمی دانم- کارگرها و این ها بودند که شما را به استانداری رساندند، و الّا شما را استاندار نمی کردند. زمان رضا شاه هیچ کدام شما استاندار بوده اید؟! راه نمی دادند شما را توی ادارات. این مردم بودند که این دولت را به وجود آوردند و این رئیس جمهور را رئیس جمهور کردند. و- عرض می کنم- این مملکت را برگرداندند از آن حال که یک حاکمی که وارد یک جایی می شد، هزار جور فساد می کرد، حالا آن جور نباشد. ما باید درست توجّه داشته باشیم به این مسائل، و خدا را حاضر ببینیم همه جا. در قلوب ما حاضر است، در هر مجلس حاضر است، ما در محضر خدا هستیم. وقتی ما در محضر خدا هستیم، بندگان خدا که عزیز خدا هستند، در محضر خدا ما به آنها اذیّت بکنیم؛ این جُرم بخشودنی نیست. باید نگه داریم این ها را. اگر بخواهید کشور شما دوباره اسیر نشود و همه چیز را از شما نگیرند و این پنجاه سال اختناقی که بعضی از شماها یادتان هست و ده- پانزده سالش را بعضی یادتان هست، همه یادتان هست. آن اختناق دوباره به وجود نیاید. و آن ذلّتی که برای همه بود، برای بزرگ ها بیشتر بود، منتها نمی فهمیدند.»[ همان، ج 13، ص385.]
همچنین ایشان در 21 خرداد 1358 در جمع وزرای خارجه ایران و ترکیه می فرمایند:
«یک همچو محیطی که محیط برادری باشد، ملت پشتیبان دولت است. و اگر ملت پشتیبان دولتی شد، دولت سقوط نمی کند. اگر شاه به نصایح روحانیون توجه کرده بود و خدمت به این ملت کرده بود، سقوط نمی کرد. لکن خدمت نکرد و خیانت کرد، و پشتوانه مردمی را از دست داد، و وقتی که مردم شنیدند رفت، شادی کردند. چنان که در رفتن پدرش هم شادی کردند. حکومت ها باید عبرت بگیرند از این وضعی که در ایران پیش آمد، و بدانند که وضع برای این بود که محیط اختناق به طوری پیش آوردند که اختناق انفجار آورد. برادر باشند با هم. با ملت دوست باشند. ملت احساس کند که دولت از خود اوست؛ دولت خدمت گزار اوست. ملت ها احساس کنند که ارتش از خود آنهاست. ارتش که در خیابان می آید برای آن گل بریزند؛ نه از آن فرار کنند! عمده در برنامه های حکومتی، در برنامه های دولتی، این معناست که محیط اخلاقی درست کنند. محیط برادری درست کنند. این در رأس همه برنامه هاست. اگر این برنامه درست شد، اگر دولت بخواهد کاری بکند، همه ملت با او همراهی می کنند. اگر دولت بخواهد برنامه ای را … اجرا بکند، ملت در خدمت آن هست.»[ همان، ج8، ص87.]
همچنین ایشان در جمع اعضای هیئت دولت در 7 شهریور 1361 می فرمایند:
«شما باید کوشش کنید همه تان، هر کس در هر وزارتخانه هست باید کوشش کند که اجزای این وزارتخانه، افرادی که در آن وزارتخانه هست، وضع روحی اش جوری باشد که با مردم بسازد. مردم باز احساس نکنند که در این وزارتخانه هم وقتی ما بخواهیم کارمان را به وزیر بدهیم، باید یک مدتی دم در بایستیم و یک مدتی آن مأمور و آن مأمور و آن مأمور، تا برسانند ما را به آنجا، آنجا هم پشت در بایستیم. نه، این وضع اگر یک وقت- خدای نخواسته- دیدید دارد این طور می شود، بدانید که دارید رو به تباهی می روید، قدم دارید بر می دارید رو به تباهی. آن روزی شما قوی هستید که این بقال سر محله و آن مؤمن توی مسجد و آن کسی که در جاهای بزرگ و اعیان و اشراف- فرض کنید- هست، برای شما این طور نباشد که برای او یک کاری بکنید، برای این نکنید. این ها را مقدم بر آنها بدانید؛ این هایی که شما را به وزارت رسانده اند- با این که وزارت الآن یک چیز مهمی نیست پیش شما- این هایی که قدرتمندها را بیرون کردند، اینهایی که همه آن اشخاصی که مقدّرات یک کشور در دستشان بود و ما را و شما را و همه کشور را به تباهی کشیده بودند، آنها را بیرون زدند، این ها را باید ما قدرشان را بدانیم؛ یعنی نگه شان داریم. برای خدا، برای اسلام، برای حیثیت خودتان، برای حیثیت کشورتان، باید این سر و پا برهنه ها را نگه شان دارید؛ این هایی که بعد از همین که هر شهیدی شما پیدا می کنید، آن طور برایش تظاهرات می کنند، آن طور برایش- عرض بکنم- به سر و سینه خودشان می زنند، که می بینید نشان می دهند. یک همچو ملتی را باید با همین وضع نگه داشت و این به دست امثال شماست که این طور باقی بماند. اگر یک وقت سر خورده بشوند از دولت و خیال کنند که دولت دارد برای خودش یک کارهایی انجام می دهد و برای ما نیست و چه طور، آن وقت هست که شما هر کدامتان- خدای نخواسته- از بین بروید، یک کسی برایتان فاتحه نمی خواند.»[ صحیفه امام، ج16، صص448-447.]
در سخنرانی سال بعد در جمع اعضای هیئت دولت یعنی در 7 شهریور 1362 نیز ایشان مجدداً به این نکته تأکید می کنند و می فرمایند:
«در هر صورت آنی که برای شما مهم است خدمت کردن به همه طبقات خصوصاً مستضعف ها، خصوصاً محرومینی که در طول تاریخ محروم بوده اند این بیچاره ها. باید خدمت کنید و خدمتتان را بگویید به آنها، و وقتی گفته می شود، عمل دنبالش باشد. و ان شاءالله امیدوارم که اگر انگیزه این طور باشد و شما موفق بشوید و ان شاءالله و موفق می شوید ان شاءالله به این که خدمت کنید به این ملت، این ملت هم همراه شماست، و نه انگیزه دیکتاتوری پیش می آید، و نه هم شما سود جو هستید که بخواهید نمی دانم پارک داشته باشید و ده داشته باشید و ده را اگر دادند شما، شما این طوری نیستید، نمی توانید هم باشید. با این که یک کدامتان اگر یک خانه زاید بر مقدار خودتان درست کنید همه به شما اشکال می کنند، تحت فشار اشکال مردم واقع می شوید. نیستید این طور و نمی توانید هم باشید. و مادامی که این طور است، مردمی هستید، مردمی که هستید همراه شما هستند، و وقتی مردم همراه شما هستند دیگر آسیبی در کار نیست.»[ همان، ج18، صص81-80.]
3. لزوم بیان خدمات و کارهای انجام شده به مردم
از دیگر نکاتی که مورد تأیید حضرت امام(رحمت الله علیه) بوده است این هست که به مسئولین توصیه می کردند خدمات و کارهای انجام شده را برای مردم اطلاع رسانی بکنید تا مردم خیال نکنند شما هیچ کاری برای آنها نکرده اید.
برای نمونه ایشان در جمع مسئولان جهاد سازندگی در 13 شهریور 1358 می فرمایند:
«در هر صورت این را می خواستم عرض بکنم به شما که شجاع باشید. در گرفتاری ها که می آید، پابرجا باشید. مأیوس هیچ وقت نشوید. دولت اگر چنانچه نمی تواند به آن اندازه ای که، من تصدیق می کنم که دولت مشغول کار است، کار خیلی هم کردند، این را هم به خود آقایان گفته ام. به آقای بازرگان و دیگران گفته ام که شما کار می کنید و عرضه نمی کنید؛ دیگران کار نمی کنند و می گویند. دیگران کار نمی کنند، فریادش را می زنند! این ها خیلی کار کرده اند، اما عرضه نمی کنند. چند دفعه تا حالا من به آنها [گفتم ] آقا، شما این پاک سازی را خوب عرضه کنید؛ آن خانه سازی را عرضه کنید؛ آن امداد را که دارید در همه جا می کنند و می کنید عرضه کنید به مردم. این چیزهایی که تا حالا شده است بگویید.»[ صحیفه امام، ج9، ص412.]
همچنین ایشان در جمع کارکنان شهرداری اهواز در 17 آبان 1358 می فرمایند:
«باید عَرْضه کنید کارهاتان را به ملت، و بفهمانید به ملت. این ها افتادند دنبال این مطلب که مأیوس کنند ملت را از این نظام جدید. بگویند «حالا هیچ کاری نشده است، هیچ در آن وقت نبوده، حالا هم نیست». باید شما با تبلیغات خودتان، با عَرْضه خودتان کارهایی که انجام می دهید، ملت ما باید آن کارهایی که انجام می دهید و ما می بینیم که مهندسین شان، اطبّایشان، دکترهایشان می آیند می روند در همین جهاد سازندگی کار می کنند برای مردم و سازندگی می کنند، لکن چون عَرْضه نمی شود درست، آن دسته خائن- آن دسته ای که برای دیگران کار می کنند- افتادند به این که «کاری نشده است، هیچ کاری نشده است، این رژیم هم مثل رژیم سابق است». در صورتی که هیچ شباهتی این جمهوری اسلامی با رژیم سابق، هیچ شباهتی ندارد.»[ همان، ج11، صص9-8.]
4. تحمل فشارها جهت نیل به اهداف مقدس
حضرت امام(رحمت الله علیه) در کنار توصیه های مکرر خود به مسئولین جهت خدمت به مردم؛ از مردم نیز می خواهند در شرایط سخت کشور به مسئولین فشار نیاورند و سختی ها را جهت نیل به اهداف مقدس تحمل کنند. ایشان در پیامی به مهاجرین جنگ تحمیلی در 2 فروردین 1368 می فرمایند:
«مردم عزیز ایران که حقاً چهره منوّر تاریخ بزرگ اسلام در زمان معاصرند، باید سعی کنند که سختی ها و فشارها را برای خدا پذیرا گردند تا مسئولان بالای کشور به وظیفه اساسی شان که نشر اسلام در جهان است برسند و از آنان بخواهند که تنها برادری و صمیمیت را در چارچوب مصلحت اسلام و مسلمین در نظر بگیرند. چه کسی است که نداند مردم عزیز ما در سختی هستند و گرانی و کمبود بر طبقه مستضعف فشار می آورد، ولی هیچ کس هم نیست که نداند پشت کردن به فرهنگ دوَل دنیای امروز و پایه ریزی فرهنگی جدید بر مبنای اسلام در جهان و برخورد قاطع اسلامی با آمریکا و شوروی، فشار و سختی و شهادت و گرسنگی را به دنبال دارد و مردم ما این راه را خود انتخاب کرده اند و بهای آن را هم خواهند پرداخت و بر این امر هم افتخار می کنند. این روشن است که شکستن فرهنگ شرق و غرب، بی شهادت میسر نیست.»[ صحیفه امام، ج21، ص327.]
مردم و مسئولین