دین و اندیشه

قیام های دوران امام صادق (علیه السلام)

پرسش و پاسخ

موضع گیری امام(علیه السلام) در برابر قیام هایی مانند قیام زیدبن علی(علیه السلام) علیه امویان و قیام نفس زکیه ضدبنی عباس چگونه بود؟

در دوران زندگی امام صادق(علیه السلام) حوادث مهمی رخ نمود. از جمله این رویدادهای سیاسی، جنبش علوی ها مانند قیام زیدبن علی در سال 122 و قیام محمدبن عبدالله و برادرش ابراهیم در سال های 145 و 146 و جنبش عباسی ها بود.
در اینجا درباره قیام زیدبن علی و قیام نفس زکیه و چگونگی موضع گیری امام صادق(علیه السلام) با آنها سخنی به اشاره می آوریم.
زیدبن علی(علیه السلام) برادر امام باقر(علیه السلام) و از بزرگان و مردان بافضیلت و عالی مقام خاندان نبوت و مردی دانشمند، زاهد، پرهیزگار، شجاع و از مخالفان سرسخت حکومت بنی امیه بود. مشاهده صحنه های ظلم و ستم و تاخت و تاز حکومت اموی دل او را به درد می آورد و مصمم می ساخت که باید با قیام مسلّحانه، این حکومت را ساقط نماید. در اواخر دهه دوم، زید پس از پشت سرگذاشتن یک سری اختلافات و درگیری های لفظی با هشام بن عبدالملک، اعتراض خود علیه قدرت حاکم را علنی کرد و در ماه صفر سال 122 حرکت انقلابی خود را آغاز نمود و پس از دو روز درگیری نظامی با سپاهیان اموی، به شهادت رسید. مهم در اینجا مسئله برخورد امام صادق(علیه السلام) با زید و قیام او است.
در بعضی از روایات شیعه آمده است که زید به امامت امامان معصوم(علیهم السلام) باور داشت و امام باقر و امام صادق را امام و پیشوای خود می دانست و می گفت:
«جَعفَرٌ اِمامُنا فِی الحَلالِ وَالحَرامِ»[ رجال نجاشی، ص 130.]؛ «جعفر بن محمد، در هر حلال و حرامی امام و پیشوای ماست».
از سوی دیگر، امام صادق(علیه السلام) درباره زید و منزلت ایمانی او می فرمود:
«رحمت خداوند به زید! مردی مؤمن و عارف و عالم و راستگو بود که اگر پیروز می شد به عهد خود [یعنی واگذاری خلافت به ما] وفا می کرد و اگر زمام امور را به دست می گرفت، می دانست آن را به که بسپارد»[ امالی صدوق، ص 40.].
این روایت هم تمجید و تکریم زید است و هم صحه نهادن بر قیام او علیه حکّام بنی امیه. شواهد دیگری نیز وجود دارد که نشان می دهد، امام صادق(علیه السلام) نسبت به زید و قیام او نگاه مثبت و موافقی داشته است.
از جمله سخن امام رضا(علیه السلام) در پاسخ مأمون عباسی که فرمود:
«پدرم موسی بن جعفر، از پدرش جعفر بن محمد نقل کرد که وی می گفت: زید برای قیام خود با من رایزنی کرد و من به او گفتم: عموجان! اگر دوست می داری همان کسی باشی که در کناسه کوفه بر دار آویخته می شود، راه تو همین است. چون زید از محضر امام صادق(علیه السلام) بیرون رفت، امام فرمود: وای به حال کسی که ندای او را بشنود و یاری اش نکند»[ عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج1، ص 225.].
این روایت شاهد مهمی است بر این که قیام زید با موافقت و اجازه امام صورت گرفته است. البته چون می بایست در چنین موقعیتی کار قیام با رعایت اصول احتیاط و ملاحظات دقیق توأم باشد، مداخله مستقیم امام و موافقت علنی ایشان با خروج زید هرگز به مصلحت نبود و کار را از آنچه که بود بر امام و اطرافیانش سخت تر می کرد. خبر شهادت زید، برای امام صادق(علیه السلام) بسیار دردناک و ناگوار بود. چندان که هرگاه از کوفه و زید سخنی به میان می آمد، اشک از دیدگان حضرت جاری می شد و ایشان با جملاتی حاکی از تکریم و احترام عمیق نسبت به عموی شهید خود و یاران فداکار وی، خاطره شهادت او را گرامی می داشت[ بحارالانوار، ج 46، ص 172.].
اما درباره نفس زکیه و قیام او، تأیید و تکریم و اجازه ای از امام صادق(علیه السلام) مشاهده نشده است، بلکه امام(علیه السلام) از همان آغاز با زمینه ها و مقدمات حرکت و اقدام نفس زکیه مخالفت نشان داد و اظهار ناخرسندی نمود.
قیام محمدبن عبدالله بن حسن از آنجا آغاز شد که پدرش عبدالله بن حسن معروف به «محض» او را به عنوان «قائم آل محمد» معرفی کرد و در جلسه ای با حضور بنی هاشم و بزرگان بنی عباس برای او از آنها بیعت گرفت. روشن است که شرکت عباسیان در جنبش محمد نفس زکیه و بیعت با او، حضوری موقت و به امید دستیابی به قدرت مستقل بوده است، نه اینکه خلافت را حق او بدانند و به خاطر او با بنی امیه درگیر جنگ و منازعه شوند. دلیلش هم کشته شدن نفس زکیه به دست منصور عباسی است. به هر حال پس از بیعت بنی هاشم و بنی عباس با نفس زکیه، عبدالله محض امام صادق(علیه السلام) را طلبید و از ایشان خواست با فرزندش محمد به عنوان قائم آل محمد بیعت نماید. امام(علیه السلام) از بیعت امتناع کرد و از دیگران هم خواست بیعت نکنند و به عبدالله فرمود:
«وقت قیام مهدی اکنون نیست. ای عبدالله اگر می پنداری که این فرزند تو مهدی آل محمد است، در اشتباهی. هنوز وقت آن مسئله نشده است».
عبدالله این موضع گیری امام صادق(علیه السلام) را حمل بر حسادت کرد و سخت ناراحت شد. این بیعت البته به جایی نرسید و بعدها عباسی ها سرکار آمدند و نفس زکیه علیه آنها قیام کرد و در سال 145 هجری در مدینه سر به شورش برداشت و اندکی بعد به دست نیروهای منصور به قتل رسید. در جریان قیام نفس زکیه، امام صادق(علیه السلام) از مدینه بیرون رفت و در منطقه ای به نام «فُرع» در راه مدینه به مکه ساکن شد و بعد از آن که آب ها از آسیاب افتاد، به مدینه بازگشت[ مقاتل الطالبیین، ص 41.].
جنبش نفس زکیه چون توأم با یک فکر انحرافی و به نام مهدویت آغاز شده بود، هرگز نمی توانست مورد تأیید امام صادق(علیه السلام) قرار بگیرد و بیعت آن حضرت را با خود همراه نماید.

قیام های دوران امام صادق (علیه السلام)

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا