رفراندوم مجدد نظام جمهوری اسلامی
چرا نظام جمهوری اسلامی ایران خود را به رفراندوم نمیگذارد؟
با توجه به چند نکته نادرستی چنین سخنانی روشن می شود.
1.کسانی که چنین درخواست و مطالبه ای از نظام دارند، باید پاسخ دهند که چرا چنین مطالبه ای را از سایر کشورها ندارند، کشورهای غربی با وجود گذشت چندین قرن از انقلابهای خود و انتخاب نوع نظام سیاسی توسط نسل های بسیار دور و مخالفت ها و اعتراض های جدی با نظام های حاکم، آیا حاضرند رفراندوم مجدد را برگزار کنند؟ این در حالی است که قانون اساسی آمریکا که بر اساس اصول لیبرال دموکراسی است، بعد از 250 سال یک بار هم به رای مردم این کشور گذاشته نشده است. در مورد فرانسه، آلمان و سایر کشورهای اروپایی نیز همین مسئله صادق است. کشور انگلیس اساساً فاقد متن قانون اساسی است که خواسته باشد آن را به رای مردم بگذارد! حکومتهای بدوی قبیلگی چون عربستان سعودی نیز اصلا قابل اعتنا نیستند. اگر رفراندوم مجدد نشانه اهمیت دادن به خواست و نظر مردم است، چرا آن را تنها برای کشور ما تجویز نموده و برای کشورهای خود ارایه نمی دهند.؟!
2. اگر وجود مخالفت ها و نارضایتی ها را دلیلی برای برگزاری رفراندوم بدانیم. در همه کشورها باید همیشه رفراندوم برگزار شود. زیرا هیچ نظام سیاسی ای در هیچ زمانی بدون مخالف نیست، از این جهت باید در هر برهه زمانی و بنا به خواست افراد، اقدام به برگزاری رفراندوم شود که عملاً امکان پذیر نیست. اگر بنا باشد به صرف احتمال و به خواست هر گروهی همهپرسی برگزار کنیم این برنامه پایان نخواهد داشت و هر گروهی به صرف احتمال، درخواست برگزاری همهپرسی میکند واین کار از از نظر عقلی و منطقی پذیرفته نیست.
وجود احتمال در هر حادثه و پدیدهای وابسته به عوامل و شرایط قابل قبول و تأثیرگذاری است که پذیرش آن را افزایش میدهد، بیشک صرف وجود احتمال هیچ الزامی برای مخاطبان فراهم نمیکند، اگر بنا باشد به صرف احتمال و به خواست هر گروه و نسلی همهپرسی برگزار کنیم این برنامه پایان نخواهد داشت و هر گروهی به صرف احتمال، درخواست برگزاری همهپرسی میکند واین هم عقلاً و هم در عرف حکومتی دنیا پذیرفته نیست، از این جاست که «نظامهایی که مشروعیت خویش را وامدار آرای مردم میدانند و به زعم سردمداران آنها همیشه باید آرای عمومی به نفع آنان باشد تا مشروعیت شان محفوظ بماند، هیچگاه با احتمال تغییر در آراء مردم به انتخابات جدید مبادرت نمیکنند و تاکنون کسی به آنها اشکالی نکرده است، با اینکه به نظر میآید این اشکال به صورت جدی متوجه آنان است….»(1)
3.هیچ نظام سیاسی در هیچ کجای دنیا، اصل و شالوده حکومتی خود را پس از انتخاب به رفراندوم مجدد نمیگذارد؛ زیرا اصل ثبات و استقرار نظام سیاسی در همه نظام های سیاسی به عنوان یک اصل پذیرفته شده است و بدون ثبات یک نظام سیاسی قادر به انجام وظایف و مسئولیت های خود نخواهد بود، از این رو پس از استقرار نظام سیاسی، موضوع رفراندوم در مورد اصل نظام سیاسی در هیچ یک از قوانین اساسی کشورها در نظر گرفته نشده است، چه اینکه این امر تزلزل در موجودیت نظام سیاسی را به همراه خواهد داشت و در انجام وظایف و مسئولیت ها اختلال ایجاد خواهد نمود و با فلسفه نظام سیاسی در تضاد میباشد. بر این اساس، این مسأله اختصاص به کشور ما نداشته و در همه نظام های سیاسی این مسأله مطرح است و منطقی نیست که جمهوری اسلامی نیز نوع حکومت خود را مجدداً به همهپرسی بگذارد.
4. اصول و مبانی حاکم بر نظام های سیاسی چیزی نیست که محدود به یک نسل باشد، بلکه برای نسلهای متعدد در نظر گرفته می شود. مبانی حاکم بر فرهنگ و تمدن غربی همچون سکولاریسم، اومانیسم و لیبرالیسم خود را محدود به یک نسل نمی داند و به نسل های بعد نیز اجازه نمی دهد که نسبت به آن رفراندوم برگزار نمایند و آن را زیر سؤال ببرند.
اگر تغییر نظام سیاسی یک امر ذاتاً با ارزش و حق ذاتی هر نسلی باشد، باید پس از هر مدت زمانی که تعداد نسل جوان یک کشور به حد قابل اعتنایی رسید، نظام سیاسی قبل جای خود را به نظام سیاسی مورد نظر نسل بعدی بدهد بدون آنکه این خواست جدید خود را اثبات کرده باشد و معلوم است که به این ترتیب جامعه روی ثبات را نخواهد دید، آیا تاکنون در هیچ کشوری انتخاباتی به صرف احتمال و ادعا انجام شده است تا جمهوری اسلامی هم چنین کند؟! اگر مردم با انتخابات آزاد نماینده ای را برگزینند و پس از گذشت زمان اندکی احتمال داده شود رأی دهندگان از نظر خویش برگشته اند، باید تقاضای تجدید انتخابات شود؟! همین احتمال در مورد انتخابات ریاست جمهوری، اعضای شورای شهر، شهرداران و مسئولان دیگر نیز مطرح می شود، اگر در هر انتخاباتی به صرفِ احتمال تغییر نظر و رأی مردم انتخابات مجدد برگزار گردد، کارحکومت ها فقط برگزاری انتخابات می شود و چنین امری پذیرفته نیست.
5.حضور پرشور مردم در صحنه های مختلف دفاع از نظام با وجود همه مشکلات و سختی ها، کارشکنی ها و تبلیغات جبهه رسانه ای دشمنان نظام، نشان از پایبندی نسبت به ارزش ها و اصول اسلامی و انقلابی داشته و نوعی رفراندوم محسوب می گردد و نشانگر آن است که بر فرض برگزاری رفراندوم مجدد، مردم اسلام و جمهوری اسلامی را به عنوان اصول و مبانی ارزشی نظام رها نخواهند کرد.
در همین اغتشاشات اخیر، حضور حماسی مردم در محکومیت آشوبگران و دفاع از نظام و رهبری نشان داد که اکثریت مردم با وجود همه مشکلات و برخی نارضایتیها، پای آرمان ها و ارزش های انقلاب ایستاده اند و اجازه نمی دهند دشمنان وبدخواهان این مرز وبوم که آشکار از تجزیه کشور سخن به میان می آورند، به اهداف شوم خود دست یابند.
رسانه های معاند که چنین نسخه ای را برای کشور ما تجویز می کنند، چرا چنین نسخه ای را برای عربستان و اربابان خود توصیه نمی کنند. تنها وقتی پای جمهوری اسلامی به میان می آید، چنین سخنانی را به زبان می آورند. اگر چنین اقدامی نشانه توجه به نظر مردم است، بهتر است کشورهای مدعی مردم سالاری و حقوق بشر این اقدام را از خود آغاز کنند نه آنکه با تزویر و در پوشش مردم داری، اهداف دشمنان را دنبال کنند.
پی نوشت ها:
1. مصباح یزدی، محمدتقی، پرسشها و پاسخها، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1379، ج 1، ص 23.
رفراندوم مجدد نظام جمهوری اسلامی