دین و اندیشه

روش تقویت اراده در خودسازی دینی

پرسش و پاسخ

اراده ام برای خودسازی ضعیف است چگونه باید آن را تقویت کنم؟

دوست گرامی. در پاسخ به این سوال ابتدا به فرایند تحقق اراده در خودسازی و سپس به راهکارهای تقویت چنین اراده ای اشاره خواهد شد.الف. فرایند تحقق اراده خودسازیشناخت خودسازی
تا زمانی که آدمی خود و کمال مطلوب خود را نمی‌شناسد و از استعداد خود برای رسیدن به کمال و تعالی روحی در غفلت و بی‌خبری به سر می‌برد، اراده و شوقی برای خودسازی احساس نمی‌کند. برای تحقق اراده و حرکت در مسیر سلوک، غفلت زدایی و کسب آگاهی نسبت به خودسازی، ضرورت قطعی دارد.
شناخت مبدأ و معاد، ارزش و جایگاه انسان در آفرینش، هدف زندگی و خلقت، نقش دین و بندگی خدا در کمال و سعادت انسان، جایگاه نماز و واجبات دیگر در دین‌داری و سلوک، تأثیر گناه و عواقب ترک بندگی خدا و اطلاعاتی ازاین‌دست که در آموزه‌های دین مطرح می‌شود، زمینه‌ساز تحقق اراده برای حرکت در راه خدا است؛ بنابراین مطالعات و تحقیقات مستمر در زمینه خودسازی، اراده انسان را برای حرکت در مسیر تعالی روحی تقویت می‌نماید.
تصدیق فواید و آثار آن
عامل دوم، بعد از شناخت تصوری خودسازی و سلوک، تصدیق فواید و آثار آن است. شناخت خودسازی لازم است، اما کافی نیست، باور و تصدیق نسبت به فواید و آثار و نتایج آن و همچنین احساس نیاز ضروری به خودسازی، برای تحقق اراده و اقدام عملی لازم است. در پایان کتاب به برخی از آثار و نتایج گران‌سنگ خودسازی اشاره شده است.
شوق مؤکد یا احساس قوی
آگاهی و بیداری و شوق خودسازی و بندگی حقایقی تشکیکی و دارای مراتب است؛ ازآن رو به هر مقدار که سطح آگاهی انسان نسبت به حقیقت زندگی، خودسازی و بندگی و آثار و فواید و نتایج گران‌بهای آن و همچنین عظمت روح و گستردگی استعداد انسان و حقایق دیگر حیات، افزایش می‌یابد، سالک شوق بیشتری برای رسیدن به کمال و قرب الهی خواهد داشت.
پس به آگاهی و بیداری حاصل در ابتدای سلوک نباید بسنده کرد، چون ممکن است به‌قدری ضعیف باشد که نتواند رهرو را برای تحمل سختی‌های راه خدا آماده سازد، اما با کوشش در عرصه تحقیق و مطالعه و علم‌آموزی مستمر، سالک به آگاهی بیشتری نسبت به حقایق پیش گفته، دست می‌یابد و به تدریج شوق بیشتری در وجودش شکوفا می‌شود و این شوق مؤکد، طلب عاشقانه قرب به خدا و کمال را تحقق می‌بخشد و اراده سالک را برای حرکت تقویت می‌کند.
ب. برخی راه کارهای تقویت اراده
علاوه بر مبادی اصلی تحقق اراده، برخی راهکارها، باعث تقویت اراده خواهند شد:
هدف‌داری و آرزومندی
هدف‌داری منبع انرژی انسان در زندگی است، کما اینکه پوچی و بی هدف بودن، اراده را ضعیف می‌کند و آدمی را بی خاصیت می‌سازد. بهترین انگیزه‌ای که باعث تقویت اراده انسان در مقام سلوک و رشد معنوی می‌شود، آرزوی کمال و قرب به خدا و کسب رضایت و محبت الهی است.
اگر انسان هدفش الهی باشد و کارش را برای رضای خدا انجام دهد و رضایت معبود و معشوق عالم برایش مهم جلوه کند، طبعاً اراده‌ای قوی برای کار و عمل و عبادت خواهد داشت.
البته انگیزه رضایت‌مندی به‌صورت حداقلی مطرح است؛ زیرا برای مؤمن انگیزه بالاتر و والاتری وجود دارد و آن کسب محبت خدا است. به دست آورد محبت خداوند بالاترین انگیزه‌ای است که انسان را برای عمل و عبودیت و سلوک عرفانی، آماده و با نشاط می‌سازد.
محبت خداوند است که انسان را به مقام خلیفه‌اللهی می‌رساند و او را به اثرگذارترین موجود هستی بعد از خدای متعال تبدیل می‌کند. این مقام جز با اطاعت و بندگی حاصل نمی‌شود؛ بنابراین اگر کسی جایگاه خود در هستی را به‌درستی دریابد و آن را هدف‌گذاری کند، قطعاً انگیزه و اراده‌ای محکم خواهد داشت.
پشتکار و تمرین عملی
همان‌گونه که علم بر اراده تأثیر می‌گذارد، عمل و تمرین و مقاومت عملی نیز، اراده را تقویت می‌کند؛ در روایت آمده: العلم یهتف بالعمل فان اجاب و الّا ارتحل؛[1]علم، عمل را به دنبال خود فرا می‌خواند و دعوت می‌کند، اگر عمل به دنبال علم آمد، آنگاه علم باقی می‌ماند و بلکه توسعه می‌یابد، ولی اگر عمل به دنبال علم نیامد، علم نیز باقی نخواهد ماند.
هم عمل بدون علم، کم اثر و گاهی حتی مخرب است و هم علم بدون عمل، خنثی و بی اثر می‌ماند؛ ازآن رو پیامبر گرامى اسلام (ص) دستور می‌دهد که هرگاه تصمیم جدی بر انجام کاری اتخاذ کردى، با توکل به نیروی لایزال الهی، هدف خود را با قاطعیت تمام دنبال کن: فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکّلْ عَلَی اللّهِ؛[2]چون تصمیم بر کاری گرفتی، پس به خدا توکل کن (و انجام بده).
تمرین عملی مستمر، از مؤثرترین راه‌های تقویت اراده است، داشتن هدف روشن، تعقل، معنویت و تلقین، همگی به این معنا است که فرد آدرس مقصد خود را می‌داند و توشه سفر را نیز به همراه دارد، هیچ مسافری تنها با داشتن آدرس و خرج سفر به مقصد نرسیده است، رسیدن به مقصد، علاوه بر موارد فوق نیاز به این دارد که فرد از جای خود حرکت کند و ابتدا با هر زحمتی که هست، اقدامات عملی خود را آغاز نماید و از اموری که فرد را مقصد دور می‌کند، مثل هوا و هوس، شهوت‌رانی و دیگر موانعی که در ابتدا ذکر شد، دوری گزیند.
حضرت امیر (ع) این نکته اساسی را چنین بیان می‌کند: من یعْمَلْ یزدَدْ قوةً؛[3]هر کس عمل کند، قوت او زیاد می‌شود، من یقَصِّر فی العمل یزدد فرَةً؛[4]هر کس در عمل کوتاهی کند، سستی او افزون شود.
بنابراین برای تقویت اراده اگر سالک با خود قرار بگذارد، کاری را که تمام مسائل پیرامون آن را سنجیده و به اثرات مثبتش در زندگی واقف شده است، انجام دهد و به‌طور مستمر در راه تحقق آن تلاش کند، دارای اراده‌ای قوی خواهد شد.
مثلاً اگر با خود عهد کرد، نماز اول وقت بخواند یا روزانه ساعتی را به ورزش اختصاص دهد، تعلل و تنبلی نکند و حتماً این کار را انجام دهد و توجه داشته باشد که رسیدن به هدف‌ها، محتاج زمان و پشتکار و تمرین است و در این راه، تلاش و فعالیت مستمر، ضرورت دارد.

رعایت نظم و انضباط
نفس آدمی، راحت‌طلب و قالب گریز و خواهان بی‌قیدی است. هر چه انسان بتواند نفس را در قالب و محدوده‌های معقول و مورد تأیید عقل و شرع قرار دهد، کم کم نفس قوت می‌یابد و اراده‌اش تقویت می‌شود. نبی اکرم (ص) فرمودند: ان الشدید لیس من غلب الناس و لکن الشدید من غلب نفسه؛[5]قوی، کسی نیست که به مردم غلبه کند، بلکه کسی است که بر نفس خود غلبه کند؛ ازآن رو انسان سالک باید نیازهای متعدد مادی و معنوی خود را در نظر بگیرد و برای تأمین آن‌ها برنامه منظم و جامع و کاملی داشته باشد و نسبت به انجام آن جدی باشد.

ورزش و فعالیت جسمی مناسب
همان‌گونه که قبلاً اشاره کردیم، نفس انسان به دنبال راحتی است. هر چیزی که باعث شود انسان مقداری سختی بکشد و نفس را به تحمل وادارد، باعث قوت اراده می‌شود. فعالیت ورزشی مناسب که موجب عرق ریختن و تحرک شود، در این راستا تأثیر بسزایی دارد.
بنابراین سالک باید از کم تحرکی و گوشه‌نشینی پرهیز کند و حتماً ساعتی را در روز به ورزش و فعالیت جسمی حتی در حد پیاده‌روی ساده بپردازد. بهترین نوع ورزش که تأثیر بهتری در تقویت اراده دارد، کوهنوردی است که طی آن، در هر قدمی که برمی‌دارد و بالاتر می‌رود، اراده‌اش تقویت می‌شود.
نماز شب و تهجد
برخاستن در نیمه‌شب و ترک راحتی و خواب و بیداری سحر، از عوامل مهم تقویت اراده است. پیامبر اکرم (ص) برای انجام مأموریت بسیار مهم خود، نیازمند اراده‌ای قوی و قاطعیت در عمل بودند؛ ازآن رو خداوند متعال شب خیزی را به ایشان توصیه فرمودند: إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیلِ هِی أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قیلا؛[6]یعنی اگر اراده قوی می‌خواهی تا در کار خود موفّق باشی، اگر می‌خواهی این راه پرمشقّت و سختی که در پیش‌ داری، تو را از پا در نیاورد، از نماز شب و تهجّد کمک بگیر.
تحمل سختی‌های زندگی و بندگی
مقاومت در برابر سختی‌های زندگی، دیگر عامل مهم تقویت اراده است. در این زمینه به چند مطلب اشاره می‌کنیم:
اول؛ سختی دو نوع است، سختی اضطراری و سختی اختیاری.
نوع اول؛ سختی اضطراری سختی‌هایی است که زندگی به انسان تحمیل می‌کند، مانند مصیبت‌ها و بیماری‌ها و نداری‌ها و کمبودها و از دست دادن‌ها و رنج ها و دردها؛ این سختی‌ها تا حد زیادی سازنده است و به اقتضای ربوبیت الهی عارض انسان می‌شود و نوعی امتحان محسوب می‌گردد.
نوع دوم؛ سختی‌های اختیاری است، یعنی سختی کشیدن و ریاضت در راه خدا با آگاهی و اختیار. دین‌داری و خودسازی نیازمند صبر و بردباری فراوان است که باید به‌صورت اختیاری تحمل کرد و قطعاً برای انسان سازنده خواهد بود و ما در بحث خودسازی از این نوع سختی‌ها سخن می‌گوییم.
دوم؛ اصل بندگی و حقیقت خودسازی و مراقبه، سختی کشیدن در راه خدا است و به اقتضای ربوبیت الهی، کسانی که در مسیر بندگی قرار می‌گیرند، با تحمل سختی‌هاست که ساخته می‌شود و ایمانش محک می‌خورد و امتحان بندگی می‌دهد.
اگر انسانی که به خدا ایمان دارد، خودش برای خودش دشواری‌های بندگی و اختیاری را به جان نخرد و سختی نماز و روزه و خمس و زکات و شب‌زنده‌داری و انجام نوافل و مستحبات را تحمل نکند و در این زمینه تنبلی و کاهلی به خرج دهد، گرفتار سختی‌های اضطراری زندگی می‌شود و خدای متعال ناچار و به اقتضای ربوبیت خود، به او سختی‌های زندگی را می‌چشاند و او را با درد و رنج زندگی می‌آزماید و با دشواری‌ها و شکست‌های زندگی پرورش می‌دهد و این‌چنین ایمان او را محک می‌زند و توکل او را می‌آزماید.
این قانون مهم زندگی است که اکثر ما از آن غافلیم؛ ازآن رو گرفتار سختی‌ها و رنج های اضطراری زندگی می‌شویم. سختی‌های اضطراری آرامش و آسایش انسان را سلب و او را دچار رنج و تعب فراوان می‌نماید و تأثیر مثبت آن نیز در قیاس با سختی‌های اختیاری بسیار کم‌تر است، درحالی‌که سختی‌های اختیاری، کاملاً به نفع انسان است و به او آرامش می‌دهد و موجب لذت و سعادت واقعی می‌گردد و قرب خداوند را در پی خواهد داشت. سختی‌های اختیاری است که تحت عنوان خودسازی دینی و سلوک، انسان را آماده ورود به زندگی جاودان و لقاءالله می‌کند.
سوم؛ دنیا جای آرامش و عیش و نوش و خوش‌گذرانی نیست و نباید به زندگی به‌عنوانجایی برای راحت‌طلبی و لذت‌جویی و کامیابی نگریست، بلکه اصولاً دنیا دار سختی است و خدا انسان را در تعب آفریده است و با صبر و تحمل او را پرورش می‌دهد، فلسفه زندگی و بندگی خدا نیز چیزی جز ریاضت و سختی کشیدن در راه خدا و برای رسیدن به خدا نیست.
انسان کافر چون به روح و زندگی پس از مرگ و معاد اعتقاد ندارد، زندگی را محل کامیابی و خوش‌گذرانی می‌داند و هدف زندگی را رسیدن به لذت برتر معرفی می‌کند و تمام همت و کوشش خود را برای رسیدن به زندگی مرفه‌تر و راحت‌تر صرف می‌نماید و پیوسته در پی آسایش است، آسایشی که هرگز به آن نمی‌رسد.
اما انسان الهی دقیقاً بر عکس او می‌اندیشد و دنیا را محل کار و کوشش سخت و تلاش مستمر برای وصول به کمالات الهی و آماده شدن برای حیات پس از مرگ می‌داند و معتقد است با زحمت زیاد و تحمل ریاضت و صبر در مقام بندگی، باید خود را آماده لقای محبوب نماید.

هم‌نشینی با انسان‌های با اراده
انسان، ناخودآگاه از افرادی که با آن‌ها رفاقت و هم‌نشینی دارد، رنگ می‌پذیرد؛ ازآن رو هر چه دوستان و هم‌نشینان سالک، افراد با اراده، منظم، معقول، جدی و مصمم باشند، او نیز به همین حالات نزدیک می‌شود.
از سوی دیگر، اگر هم‌نشینان و دوستان انسان اهل بطالت و اتلاف وقت و سستی و بی‌برنامگی باشند، ناخودآگاه او نیز به همین خصلت‌ها دچار می‌شود؛ ازآن رو رسول اکرم (ص) فرمودند: المرء علی دین خلیله و قرینه؛[7]انسان، بر دین و مرام دوستان و نزدیکانش است.

هم‌نشینی با عالمان وارسته
از نکاتی که حکیمان و عالمان الهی، نسبت به آن توصیه و تأکید دارند، مجالست داشتن و هم‌نشینی با عالمان ربانی و وارسته است، حتی توصیه شده که در انتخاب محل زندگی مکانی را برگزیند که با عالمی هم‌جوار باشد؛ این نوع معاشرت در تقویت اراده بسیار مؤثر است.
در نصایح لقمان (ع) به فرزندش نیز آمده است: یَا بُنَیَّ جَالِسِ الْعُلَمَاءَ وَ زَاحِمْهُمْ بِرُکْبَتِکَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُحْیِی الْقُلُوبَ بِنُورِ الْحِکْمَةِ کَمَا یُحْیِی الْأَرْضَ بِوَابِلِ السَّمَاء؛[8]پسرکم! با دانشمندان هم‌نشینی کن و زانو به زانوى ایشان بنشین که خداى عز و جل دل‌ها را به پرتو حکمت زنده مى کند، همچنان که زمین را با باران آسمان زنده مى فرماید.
گاهی اوقات ممکن است شخصی خود را متدین و آگاه بداند و به اشتباه خود را بی نیاز از مصاحبت علما بپندارد و خود را محروم نماید. امیرالمؤمنین (ع) توصیه فرمودند: صاحب العقلاء و جالس العلماء و اغلب الهوى، ترافق الملأ الأعلى؛[9]با عقلا مصاحبت کن و با علما هم‌نشینی نما و بر هوا و هوس خود غلبه کن تا این که با «ملأ أعلى» رفیق گردى، یعنى اگر این کارها را انجام دهی، با گروه‌های بلند مرتبه – ملائکه یا انبیا و اوصیا و اولیا (صلوات اللّه علیهم) – رفیق و همراه گردى.
مرحوم آیت‌الله بهجت می‌فرمایند: از واضحات است که خواندن قرآن در هر روز و ادعیه مناسبه اوقات و امکنه، در تعقیبات و غیر آن‌ها و کثرت تردد در مساجد و مشاهد مشرفه و زیارت علما و صلحاء و هم‌نشینی با آن‌ها، از مرضیات خدا و رسول (ص) است و باید روز به روز، مراقب زیادتی بصیرت و انس به عبادت و تلاوت و زیارت باشد.[10]و بر عکس آن، کثرت مجالست با اهل غفلت، مزید قساوت و تاریکی قلب و دور شدن از عبادت و زیارات است؛ ازاین‌جهت است که احوال حسنه حاصله از عبادات و زیارات و تلاوت‌ها، به سبب مجالست با ضعفا در ایمان، به سوء حال و نقصان، مبدل می‌شوند؛ پس مجالست با ضعیف الایمان – در غیر اضطرار و برای غیر هدایت آن‌ها – سبب می‌شود که ملکات حسنه خود را از دست بدهد، بلکه اخلاق فاسد آن‌ها را یاد بگیرد: جالسوا مَنْ یُذَکِّرُکُمُ اللَّهَ رُؤْیَتُهُ وَ یَزِیدُ فِی عِلْمِکُمْ مَنْطِقُهُ وَ یُرَغِّبُکُمْ فِی الْآخِرَةِ عَمَلُهُ؛[11]با کسى بنشینید که دیدن او شما را به یاد خداوند اندازد و زبان او در علم شما بیفزاید، که خوف خداوند در دل شما زیاد شود و عمل او شما را راغب به آخرت کند.
مبارزه با عادت‌ها
عادت‌های بد، اراده انسان را ضعیف می‌کند؛ بنابراین یکی از عوامل مهم تقویت اراده، مبارزه با عادت‌ها است. علی (ع) فرمودند: بِغَلَبَةِ العاداتِ الوُصولُ إلى أشرَفِ المَقاماتِ؛[12]با غلبه کردن بر عادت‌ها می‌توان به مقامات والای معنوی دست یافت.
البته نباید به همه عادت‌ها به یک چشم نگریست و عادت‌هایی که ایجاد رکود نمی‌کنند، جنبه منفی نخواهند داشت. چنانچه بسیاری از صفات و فضایل آدمی از طریق عادت ایجاد می‌شود. مثلاً هرکس به‌طور طبیعی اندکی شجاعت دارد، اما برای پیدا کردن قوت قلب، لازم است با خطرات مواجه شود و تمرین کند تا در موقع لزوم دچار ترس نگردد، ولی عادت‌هایی که به جای تقویت عقل و اراده، باعث اسارت آن‌ها می‌شوند، از محدوده مالکیت انسان بر خودش می‌کاهند، مانند عادت به پرخوری و پرخوابی و پرگویی؛ ازآن رو مبارزه کردن با همین عادت‌های به ظاهر جزئی، تأثیر بسزایی در تقویت اراده دارد.
تعادل در لذت‌جویی و تأمین نیازها
یکی از اموری که اراده انسان را ضعیف کرده و سستی و تنبلی را بر انسان غلبه می‌دهد، زیاده‌روی در لذت‌جویی و تأمین نیازها است. پرخوابی، پرخوری، زیاده‌روی در شهوات هر چند حلال باشد و نشست و برخاست‌های طولانی و بی‌فایده، استفاده زیاد از رسانه‌ها و همه این‌ها آدمی را سست و غافل کرده و جدیت را از انسان دور می‌کند؛ ازآن رو با جلوگیری از این امور، موانع موفقیت خود را برطرف کنید.
حضرت علی (ع) می‌فرماید: و لا تَجتَمِعُ عَزیمَةٌ و وَلیمَةٌ، ما أنقَضَ النَّومَ لِعَزائمِ الیَومِ و أمحى الظُّلمَ لِتَذاکیرِ الهِمَمِ![13]عزم و تصمیم برای رسیدن به کمالات، با سورچرانی و راحت‌طلبی سازگار نیست، چه بسیار خواب‌هایی که تصمیمات روز را بر هم می‌زند و چه بسیار تاریکی‌هایی که یاد همت‌های بلند را از خاطره‌ها زدوده است.

انجام وظایف الهى و عبادت خدا
یکى از عوامل مهم تقویت اراده، انجام وظایف الهى و حاضر دانستن خداوند در همه صحنه‌های زندگى است. نماز را اوّل وقت خواندن، مقررات الهى را رعایت نمودن، دوری از گناه، هر کدام مهم ترین عامل تقویت اراده به شمار می‌آید. کسى که روزه می‌گیرد، با تمام هوس ها و رذایل اخلاقى مبارزه می‌کند. کسى که به عبادت خداوند می‌پردازد، آرامش روانى پیدا می‌کند. آرامش روانى مؤثرترین عامل تقویت اراده است.
راه تقویت اراده از این منظر، حاکم ساختن اراده و خواست الهی بر اراده و خواست خود است. انسان در طول زندگی خود با انجام دستورات دینی همواره در مسیر تقویت اراده قدم برداشته و این مسئله را تمرین می‌نماید تا جایی که به فنای اراده در اراده خدا می‌رسد.
ازآن رو بهترین راهکار عملی تقویت اراده، انجام وظایف دینی اعم از عمل به واجبات و ترک حرام است. به‌خصوص ترک گناه در این زمینه بسیار مؤثر است. بعد از انجام واجبات و ترک حرام، انجام مستحبات مانند روزه گرفتن و انجام نوافل و ترک مکروهات تأثیر نهایی بر تقویت اراده خواهد داشت.
بنابراین عبادت خدا نیز از مؤثرترین راه‌های تقویت اراده است و زمانی که فرد نماز می‌خواند، ذکر خدا می‌گوید، قرآن می‌خواند، دعا می‌کند، در مراسم و اجتماعات معنوی شرکت می‌کند، یک گام بزرگ در جهت تقویت اراده بر داشته است و هر چه ارتباط معنوی با خدا بیشتر باشد، اراده فرد قوی‌تر می‌گردد.
دلیل مسئله کاملاً روشن است؛ زیرا هوا و هوس بزرگ‌ترین دشمن اراده انسان است و عبادت و معنویت، هوا و هوس را از بین می‌برد؛ به همین دلیل، زمانی که فرد نماز با حال و با توجه می‌خواند، بعد از نماز هر کار مهمی را که اراده کند، می‌تواند انجام دهد.
تقویت اراده از طریق اطاعت و بندگی، همان مقام فنایی است که عارف و سالک در پی آن است و از این منظر حتی می‌توان گفت: تمام سلوک عرفانی چیزی جز حرکت در مسیر اراده و تقویت اراده نیست. سالک با تقویت اراده به جایی می‌رسد که اراده او مظهر اراده خدای متعال می‌شود و مقام همت و کن فیکون می‌یابد و صاحب کرامت و توان انجام کارهای خارق‌العاده می‌گردد.

اطلاع از سرگذشت انسان‌های با اراده
خواندن سرگذشت انسان‌های با اراده، عامل تعیین کننده اى در تقویت اراده است و موجب می‌شود آدمی در برابر عواملى که موجب ضعف اراده است، مقاومت نموده و عوامل تقویت اراده را تجربه کند.
یکى از عوامل موفقیت پشتکار است؛ نمونه عملی پشتکار، علامه امینى (ره) صاحب کتاب ارزشمند الغدیر است که جهت تدوین این کتاب به کشورهاى مختلف سفر کرد و یکى از سفرهاى وى به هندوستان حدود شش ماه طول کشید که پس از بازگشت از او پرسیدند: هواى هندوستان چگونه بود؟ وى پس از اندکى تفکر پاسخ داد: به دلیل این که همواره سرگرم مطالعه بودم، نفهمیدم هواى آنجا در این مدّت چگونه بود!
مفسر کبیر قرآن، علامه طباطبایى، نمونه‌ای از افراد با اراده و مصمم است. او در پنج سالگى مادر و در نه سالگى، پدر خود را از دست داد و راه معاش ایشان و برادرشان از کودکى، منحصر به زمین زراعتى در قریه شادآباد تبریز بوده است.
علامه طباطبایى به علت تنگدستى ناچار می‌شود از نجف اشرف به ایران مراجعت نمایند و ده سال در همان قریه به کشاورزى اشتغال ورزند.[14]با این وصف ایشان با تلاش پیگیر توانست تفسیرى جامع به رشته تحریر درآورد که در میان منابع مهم تفسیری جایگاه رفیعی دارد.
در کتاب رمز پیروزى مردان بزرگ از آیت‌الله جعفر سبحانى و سیماى فرزانگان از رضا مختارى داستان‌های فراوانی درباره بزرگان نقل شده است که بیانگر اراده راسخ آنان در مسیر علم و عمل است.

تلقین به نفس
تلقین از نگاه دینی و روانشناسی عامل مهم دیگری برای تقویت اراده است؛ زیرا یکی از نشانه‌های ضعف اراده، احساس ناتوانی از انجام کارهای مهم است، ولی درصورتی‌که انسان دائماً به خود تلقین نماید که می‌تواند آن کار مهم را انجام دهد، اراده‌اش برای انجام آن تقویت خواهد شد و درنهایت شاهد موفقیت خواهد بود.
خطر بزرگ برای اراده انسان، این است که توانایی‌های خودش را باور نداشته باشد، ولی اگر به این باور برسد که قادر است هر کار سختی را انجام دهد، توانایی او افزایش می‌یابد و تلقین این باورمندی را تقویت می‌کند.
همچنان که وقتی احساس خودباوری در ملتی ایجاد شود و به توانایی خود در رفع نیازهای خود ایمان بیاورد، مغزها به کار می‌افتد و قدرت اراده شکوفا می‌شود و برای تأمین آن اقدام خواهد کرد، ولی تا هنگامی که فکر می‌کند که دارای ظرفیت نیست و نمی‌تواند، احتمال موفقیت او بسیار اندک خواهد بود و حتی اگر درخشان ترین شایستگی‌ها را داشته باشد، قادر به ابراز آن‌ها نخواهد بود، درصورتی‌که افراد با هوشمندی متوسط ولی با اعتماد به نفس بالا به موفقیت‌های درخشان دست می‌یابند.
مثبت اندیشی
روحیه یأس و ناامیدی و توجه بیش‌ازحد به مشکلات و کم‌توجهی به داشته‌ها و توانایی‌ها، یکی از موانع شکل‌گیری اراده‌های بزرگ است، درحالی‌که انسان‌های مثبت اندیش و امیدوار و پرنشاط، شاهد موفقیت‌های بزرگ خواهند بود.
این امیدواری و نشاط و مثبت اندیشی، حاصل ایمان به قدرت بی انتهای خداوند و توکل به او است: وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ؛[15]هر کس بر من توکل کند، او را کفایت می‌کنم و نیز در قرآن کریم آمده است:[16] کُلًّا نُمِدُّ هَؤُلَاءِ وَهَؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّکَ و َمَا کَانَ عَطَاءُ رَبِّکَ مَحْظُورًا؛[17]و ما به هر دو فرقه (از دنیاطلبان و آخرت طلبان) به لطف پروردگارت مدد خواهیم داد که لطف و عطای پروردگار تو از هیچ‌کس دریغ نخواهد شد.
امام رضا (ع) فرمود: أَحْسِنْ بِاللَّهِ اَلظَّنَّ فَإِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ أَنَا عِنْدَ حُسْنِ ظَنِّ عَبْدِیَ اَلْمُؤْمِنِ بِی إِنْ خَیْرٌ فَخَیْرٌ وَ إِنَّ شَرٌّ فَشَرٌّ؛[18]به خداوند حسن ظن داشته باش، زیرا خدای متعال فرموده است: من نزد گمان بنده مؤمن به خود هستم، اگر او به من خوش گمان باشد که کمکش می‌کنم؛ پس یاری‌اش می‌کنم و اگر او گمانش این باشد که کمکش نمی‌کنم، پس من هم او را رها می‌کنم.
بنابراین با وجود قدرت و لطف بی‌منتهای خداوند و حقایقی که عرض شد، جا دارد انسان‌ عینک سیاه بدبینی را از جلوی چشمان خود بزداید و به موفقیت خود امیدوار باشد و خداوند و همه کائنات را پشتیبان خود بدانند.
پی نوشت:
[1]نهج البلاغه، کلمه قصار 366.
[2]آل عمران، آیه 159.
[3]آمدی،‌ غررالحکم، ص 152.
[4]همان، ص 158.
[5]ری شهری، میزان الحکمه، ح 21516.
[6]مزمل، آیه 6.
[7]کلینی، اصول کافی، ج 2، ص 375.
[8]فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ترجمه مهدوى دامغانى، ص 35.
[9]آمدی، غرر الحکم، ص 420.
[10]پایگاه اطلاع رسانی آیت الله العظمی بهجت.
[11]کلینی، اصول کافی، ج 1، ص 39، باب مجالسة العلماء و صحبتهم.
[12]آمدی، غرر الحکم، ح 4300.
[13]نهج البلاغه، خطبه 241.
[14]علامه حسینى تهرانى، مهر تابان، ص 39.
[15]طلاق، آیه 3.
[16]اسراء، آیه 20.
[17]اسراء، آیه 20.
[18]مجلسی، بحار الأنوار، جلد 67، صفحه 385.

روش تقویت اراده در خودسازی دینی

guest
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا