اسلام دین صلح و عدالت
با سلام و احترام
برخی از مورخین و بعضا کسانی که به مطالعه تاریخی سیر تکامل انسان می پردازند عقیده دارند که دین و عقیده بر اخرت موجب جنگ های بسیاری در طول تاریخ شده است و فرصت های زیادی از انسان گرفته است ، جنگ های که بیهوده بوده و فقط و فقط بخاطر اختلاف کوچکی در عقیده ها بوده است (برای مثال میان ادیان مختلف) در حالی که میشد انها را به سادگی حل کرد
جنگ هایی که بیشتر در اسیا ، خاورمیانه ، افریقا به خاطر طیف گسترده دینداران روی داده است .
و به دلیل تعصب منجر به کشته شدن انسان ها در تاریخ بوده در حالی که نبود این جنگ ها می توانست منجر به پیشرفت بیشتر در زندگی جهانیان شود
این سخنان تا چه میزان از طرف این تاریخدانان قابل اطمینان و استناد است ؟
با تشکر
برخی از مورخین و بعضا کسانی که به مطالعه تاریخی سیر تکامل انسان می پردازند عقیده دارند که دین و عقیده بر اخرت موجب جنگ های بسیاری در طول تاریخ شده است و فرصت های زیادی از انسان گرفته است ، جنگ های که بیهوده بوده و فقط و فقط بخاطر اختلاف کوچکی در عقیده ها بوده است (برای مثال میان ادیان مختلف) در حالی که میشد انها را به سادگی حل کرد
جنگ هایی که بیشتر در اسیا ، خاورمیانه ، افریقا به خاطر طیف گسترده دینداران روی داده است .
و به دلیل تعصب منجر به کشته شدن انسان ها در تاریخ بوده در حالی که نبود این جنگ ها می توانست منجر به پیشرفت بیشتر در زندگی جهانیان شود
این سخنان تا چه میزان از طرف این تاریخدانان قابل اطمینان و استناد است ؟
با تشکر
پاسخ کوتاه:
بسیاری از جنگ ها به دلیل کشور گشایی و سلطه بر دیگر اقوام بوده است و به نسبت بسیار بیشتر از جنگ های مذهبی قربانی گرفته است. اما متأسفانه تعصب های کوته فکرانه دینی نیز یکی از عوامل برخی از جنگ ها بوده است که باید از آنها به خدا پناه برد. کاش ما شاهد همین تعداد از جنگ و خونریزی نبودیم. در مورد اسلام دقت کنید تنها جنگ های به اسلام مربوط می شود که با نظر و دستور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امام علی علیه السلام و امام حسن علیه السلام فرماندهی شده است که به غیر از فتح مکه و جنگ تبوک که هیچکدام کشته نداشته اند، مابقی دفاعی بوده اند.
به علاوه در حنگ اول و دوم جهانی که پای هیچ دینی در میان نبوده است بیش از نود میلیون نفر از زن و مرد و کودک کشته شده اند که اصلا با کل کشته های جنگ های مذهبی قابل مقایسه نیست.
قرآن در تأیید این حقیقت که اسلام آیین صلح و آشتی و دوستی است فرموده است: “ای کسانی که ایمان آورده اید، همگی در صلح و آشتی در آیید و از گام های شیطان پیروی نکنید که او دشمن آشکار شما است”.
اما باید به این نکته توجه داشت که گروهی از انسان ها راه طغیان و سرکشی و ظلم و تعدی به دیگران را بر می گزینند و به فساد و تباهی می پردازند، از این رو یک دین کامل نمی تواند نسبت به چنین وضعی دستور العمل نداشته باشد و در صدد رفع ظلم از ستمدیده گان بر نیاید. این جا است که گفته می شود اسلام در برابر دشمنان و کفر اندیشان، صلح، مشروط را پیشنهاد می کند. بله برای مؤمنان، مطلقاً صلح، یگانه راه انتخابی قرآن است و اسلام با توصیه گذشت و رأفت و بخشش، مؤمنان را به برادری و آشتی فرا خوانده است.
در دین مبین اسلام روحیه جنگ و ستیزه جویی و کشورگشایی نفی و در مقابل آن مسئله جهاد به عنوان اقدامی دفاعی، انسان دوستانه و در راستای گسترش صلح و امنیت جهانی، در پرتو حاکمیت الاهی و نفی حاکمیت طواغیت و مبارزه با ظلم و بی عدالتی تجویز شده است.
اسلام دینی است که در جهت بیداری و هدایت امت های اسلامی و غیر اسلامی به منظور مبارزه با ظلم و ستم مستکبران، اهداف عالیه جهانی را دنبال می کند. طبیعی است که جریان طاغوت و اربابان زر و زور و تزویر و در رأس آنها استکبار جهانی، اسلام حقیقی را به عنوان بزرگ ترین مانع در رسیدن به اهداف شوم و نامبارکشان می دانند و با تمام قوا و استعداد، در جهت سمپاشی، تخریب و براندازی آن، از هیچ اقدامی فروگذار نمی کنند و چهره خشنی را از آن ارائه می نماید.
در این بین مومنان باید با پیروی از مکتب اهل بیت به تبیین چهره واقعی اسلام بپردازند و تلاش نمایند تا توطئه های وارده را خنثا نمایند.
بسیاری از جنگ ها به دلیل کشور گشایی و سلطه بر دیگر اقوام بوده است و به نسبت بسیار بیشتر از جنگ های مذهبی قربانی گرفته است. اما متأسفانه تعصب های کوته فکرانه دینی نیز یکی از عوامل برخی از جنگ ها بوده است که باید از آنها به خدا پناه برد. کاش ما شاهد همین تعداد از جنگ و خونریزی نبودیم. در مورد اسلام دقت کنید تنها جنگ های به اسلام مربوط می شود که با نظر و دستور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امام علی علیه السلام و امام حسن علیه السلام فرماندهی شده است که به غیر از فتح مکه و جنگ تبوک که هیچکدام کشته نداشته اند، مابقی دفاعی بوده اند.
به علاوه در حنگ اول و دوم جهانی که پای هیچ دینی در میان نبوده است بیش از نود میلیون نفر از زن و مرد و کودک کشته شده اند که اصلا با کل کشته های جنگ های مذهبی قابل مقایسه نیست.
ریشه لغوی اسلام در دو کلمه “سلم” و “سلام” به معنای صلح و آرامش نهفته است. [1] و به اهمیت و اولویت صلح و آشتی در جای جای قرآن اشاره شده است. [2] در تأیید این حقیقت که اسلام آیین صلح و آشتی و دوستی است فرموده است: “یا ایها الذین آمنوا ادخلوا فی السلم کافة و لا تتبعوا خطوات الشیطان انه لکم عدو مبین” [3] ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، همگی در صلح و آشتی در آیید و از گام های شیطان پیروی نکنید که او دشمن آشکار شما است”.
از منظر قرآن؛ صلح پایدار و جهانی و آرامش جوامع بشری جز در سایه ایمان به خدا محقق نمی شود و حلقه اتصال همه اجتماعات بشری، که از نظر زبان و نژاد و ثروت و منطقه جغرافیایی و …، متفاوت اند فقط ایمان به خدا است و اگر مسلمانان معتقدند که صلح جهانی و عدالت اجتماعی با حکومت امام مهدی (عج) برقرار می شود، درحقیقت تأکید بر همین امر است.
حتی خداوند در آیه ای می فرماید: “و ان جنحوا للسلم فاجنح لها …” [4] ؛ اگر دشمنان خواهان صلح عادلانه بودند، شما بپذیرید.
البته لازم به ذکر است که با توجه به اختیار انسان ها در این دنیا، گروهی راه طغیان و سرکشی و ظلم و تعدی به دیگران را بر می گزینند و به فساد و تباهی می پردازند، از این رو ضروری است که یک دین جامع و کامل نسبت به رفع این موانع در مسیر هدایت بشریت، برنامه داشته باشد.
گاهی طغیان ها و سرکشی ها به گونه ای است که چاره ای جز دفاع و استفاده از زور وجود ندارد و به همین جهت جهاد در اسلام تشریع شده است؛ یعنی قرآن درباره کسانی که با منطق نمی شود با آنان سخن گفت و گستاخانه راه هدایت و ارشاد و دعوت پیامبر را سد کرده اند و از روی عناد و دشمنی و آگاهانه با اسلام می جنگ اند، دستور به خشونت و شدت عمل داده و فرموده است: “ای پیامبر با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنها سخت بگیر …”. [5] جامعه اسلامی و مسلمانان باید در قلب دشمنان رعب و وحشت ایجاد کنند، تا خیال تجاوز و خیانت و ضربه زدن به مسلمانان به ذهنشان خطور نکند. [6]البته می بایست مابین فرامین اسلام مبنی بر حفظ آمادگی نظامی و محافظت از مرزها [7] (که صورت دیگری از تأکید اسلام بر حفظ صلح و آشتی و دوستی است) و امر به جهاد در راه خدا که در حقیقت یکی از مهم ترین عبادت های اسلامی و صحنه بسیار زیبایی از عشق به خدا و انسان دوستی و مخالفت با پلیدی و ضد ارزش ها است، با جنگ ستیزی و خونریزی و طغیان و ناآرامی، تفاوت قائل شد.
خداوند در بیان اهمیت جهاد فرموده است: “و جاهدوا فی الله حق جهاده …” [8] ؛ و در راه خدا به گونه ای که شایسته او است جهاد کنید.
از آن جا که در دین مبین اسلام، جهاد برای گشورگشایی و توسعه قدرت شخصی تشریع نشده، بنابراین، جهاد یک اقدام رهایی بخش است نه اقدامی ستیزه جویانه. به همین منظور در صورتی که امکان وصول به اهداف جهاد از طریق غیر نظامی میسر باشد، نباید به جنگ متوسل شد، اصولاً لزوم دعوت کفار به اسلام قبل از آغاز جنگ به همین دلیل واجب شده است.
از این رو خداوند جهاد را به منظور سرکوبی مستکبران، رهایی مستضعفان و ایجاد زمینه معرفت و آشنایی کسانی که در جهالت و بی خبری نسبت به معارف توحیدی و راه های کسب سعادت دنیا و آخرت، نگه داشته شده اند، واجب کرده است. [9]علامه طباطبائی در نفی جنگ طلبی و ستیزه جویی اسلام و در بیان فلسفه و حقیقت جهاد می نویسد: غرض از جهاد اقامه دین و اعلای کلمه الله است، بنابراین، جهاد عبادتی است که در آن قصد قربت شرط است. جهاد برای برتری جویی بر امول و اعراض دیگران نیست، بلکه برای دفاع از حق انسانیت واجب شده و دفاع ذاتاً محدود است، در حالی که تجاوز خروج از حد است. به همین دلیل، دنباله آیه می فرماید: “لا تعتدوا ان الله لا یحب المعتدین” [10] ؛ تعدی و تجاوز نکنید به درستی که خداوند تجاوز کاران را دوست ندارد. [11]در نتیجه اسلام حقیقی، نه تنها دین تعدی و تجاوز و ناسازگاری و جنگ نیست، بلکه دستورات و فرامین آن از جمله جهاد، اقدامی انسان دوستانه و در راستای گسترش صلح و امنیت در پرتو حاکمیت الاهی و نفی حاکمیت طواغیت و مبارزه با ظلم و بی عدالتی است. و در یک جمله کوتاه، جهاد یعنی جنگ عادلانه و مقدس برای تحقق ارزش های والای الاهی. [12]پس در برابر دشمنان و کفر اندیشان، صلح، مشروط است به حفظ عزت و اقتدار اهل ایمان، چنان که حضرت علی (ع) نیز در فرمان استانداری مصر به مالک اشتر می فرماید: “اگر دشمن تو را به صلح فرا خواند و خشنودی خدا در آن بود، آن را رد مکن؛ زیرا صلح مایه آسایش سپاهیان تو و راحتی خودت از اندوه ها و دردسرها و امنیت سرزمین تو است، اما پس از صلح، از دشمن خود سخت بر حذر و هوشیار باش؛ زیرا گاه دشمن، خود را نزدیک می کند تا غافلگیرت کند. پس احتیاط کن و دور اندیش باش و به دشمن، خوش بین مباش” [13] . [14]اما در بین مؤمنان، مطلقاً صلح، یگانه راه انتخابی قرآن است و اسلام با توصیه گذشت و رأفت و بخشش، مؤمنان را به برادری و آشتی فرا خوانده است. [15]آری قرآن، صلح از روی ترس و سستی و سازش را که مستلزم عقب نشینی از ارزش های اسلامی است، مذمت کرده و به افراد ضعیف الایمان، که برای فرار از جهاد و مشکلات میدان جنگ غالباً صلح را مطرح می کنند هشدار داده و فرموده است: “فلا تهنوا و تدعوا الی السلم و انتم الاعلون و الله معکم …” [16] ؛ پس شما ای مؤمنان در کار دین سستی روا مدارید، و از ترس، کافران را بر صلح دعوت نکنید، بلکه دعوت به اسلام کنید شما بلند مقام تر خواهید بود و خدا با شما است و از ثواب اعمال شما هیچ نمی کاهد.
از آنچه تا این جا بیان گردید به خوبی روشن می شود که اسلام واقعی، ریشه اصلی ناسازگاری ها و جنگ ها در جهان امروز نیست، و منطق اسلام چنین امری را تایید نمی کند. بله ما این نکته را می پذیریم که اسلام به عنوان کامل ترین و جامع ترین دین با اهداف عالیه جهانی و در جهت بیداری و هدایت امت های اسلامی و غیر اسلامی به منظور مبارزه با ظلم و ستم مستکبران، در جهان امروز شناخته شده است، [17] و طبیعی است جریان طاغوت و اربابان زر و زور و تزویر و در رأس آنها استکبار جهانی، اسلام حقیقی را [18] به عنوان بزرگ ترین مانع در رسیدن به اهداف شوم و نامبارکشان می دانند و با تمام قوا و استعداد، در جهت سمپاشی، تخریب و براندازی آن، از هیچ اقدامی فروگذار نکنند و چهره خشنی را از آن ارائه نمایند و اسلام را عامل جنگ ها، خشونت ها و ترورها معرفی کنند در حالی که خود عامل جنگ و ترور و خشونت هستند و مسلمان فقط به دفاع از خود می پردازند.
در این بین مومنان باید با پیروی از مکتب اهل بیت به تبیین چهره واقعی اسلام بپردازند و تلاش نمایند تا توطئه های وارده را خنثا نمایند و حساب اسلام واقعی را از گروه های خشن و بی منطقی که توسط استکبار تاسیس و ترویج شده اند، جدا نمایند. [19]برای آگاهی بیشتر به منابع زیر رجوع کنید:
– تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج 10.
– جهاد و موارد مشروعیت آن در قرآن، مطهری، مرتضی.
– پرسشها و پاسخ ها درباره نظام سیاسی اسلام، مصباح یزدی، محمد تقی، ص 239 – 226.
– آموزش دین، علامه طباطبائی، ص 264 – 259.
پانوشت:
[1] کتاب العین، ج 7 ، ص 267. و همچنین نک:
نمایه های:
– مفهوم اسلام در آیه 19 آل عمران.
– قرآن و معنای اسلام و مسلمان.
[2] نمل، 32 – 44.
[3] بقره، 208.
[4] انفال، 61.
[5] تحریم، 9.
[6] مصباح یزدی، محمد تقی، پرسشها و پاسخ ها درباره نظام سیاسی اسلام، ص 233.
[7] “و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة …”،(انفال، 60)
[8] حج، 78.
[9] نشریه معرفت، شماره 102، مقاله اهداف و جهاد در اسلام، حمزه علی.
[10] بقره، آیه 190
[11] طباطبائی، محمد حسین ، المیزان، ج 10، ص 63، بیروت، مؤسسه الاعلمی.
[12] برای مطالعه بیشتر ر.ک؛ مرتضی مطهری، جهاد و موارد مشروعیت آن در قرآن، قم صدرا.
[13] نهج البلاغه، نامه 53.
[14] حسین اسکندری، آیه ها ی زندگی، ج 1، ص 300.
[15] حجرات، 9 -10.
[16] محمد، 35.
[17] تحقق انقلاب اسلامی ایران به عنوان ام القرای جهان اسلام و بسط آرمان های بلند امام خمینی (ره) در توسعه این فرآیند مبارک، تأثیربسزایی داشته است.
[18] مقصود از اسلام در این جا اسلام ناب محمدی (ص) یا به تعبیری مکتب اهل بیت (ع) است که با ریشه های ظلم و ستم طواغیت هیچ گاه سر سازش نداشته است.
[19] https://www.islamquest.net/
اسلام دین صلح و عدالت