انقلاب اسلامی و گسترش تشیع
ایران فعلی در گسترش تشیع چه تلاش هایی کرده؟
پاسخ کوتاه:
انقلاب ایران منجر به اهمیت یافتن تشیع به عنوان کانونی ژئوپلیتیک در جهان شد.
انقلاب اسلامی از سویی منجر به توجه جهانیان به مذهب تشیع و از سوی دیگر ایجاد خودباوری و رشد سیاسی شیعیان در کشورهای مختلف اسلامی گردید به گونه ای که شاهد تلاش های آنان در جهت حضور در عرصۀ سیاست و کسب قدرت سیاسی گردید.
بازتاب انقلاب اسلامی در مناطق مختلف چهار شکل داشته است که عبارتند از: بازتاب ملموس و چشمگیر (لبنان و بحرین)، تقویت و شتاب بخشیدن به جریان های سیاسی اسلامی (مصر، تونس، نیجریه، اتحاد جماهیر شوروی، پاکستان و فیلیپین)، برانگیختن ایدئولوژی و تفکر سیاسی اسلامی (مصر، سودان، مالزی و اندونزی) و فراهم شدن بهانه برای برخی از حکومت ها در سرکوبی جنبش های اسلامی مخالف (عراق، مصر، تونس و اندونزی)
وقوع انقلاب اسلامی را می توان بزرگ ترین رویداد مهم در حوزۀ مذهب تشیع در قرن حاضر دانست. انقلاب ایران منجر به اهمیت یافتن تشیع به عنوان کانونی ژئوپلیتیک در جهان شد.
دیدگاه فرامرزی انقلاب ایران و درون مایه اعتقادی شیعی آن منجر به توجه شیعیان به این انقلاب شد. این تأثیرگذاری در پیشبرد روند بیداری و آگاهی مسلمانان و افزایش فعالیت های مؤثر دینی مشهود است.
انقلاب اسلامی از سویی منجر به توجه جهانیان به مذهب تشیع و از سوی دیگر ایجاد خودباوری و رشد سیاسی شیعیان در کشورهای مختلف اسلامی گردید به گونه ای که شاهد تلاش های آنان در جهت حضور در عرصۀ سیاست و کسب قدرت سیاسی شد.
تا پیش از انقلاب اسلامی ایران، دین اسلام را تنها یک ایدئولوژی مذهبی می شمردند، اما انقلاب ایران جنبه های بالقوۀ سیاسی آن را به فعلیت درآورد و تفکر شیعی با انسجام ساختاری خود در ایران، نشان داد که توانایی به ظهور رساندن یکی از بزرگ ترین انقلاب های تاریخ را دارد. این توانایی باعث شد که بسیاری از نهضت های آزادی بخش، به ویژه در منطقۀ آسیا و آفریقا، توجه خود را به ایران و ایدئولوژی اسلام معطوف کنند. این توجه در کشورهایی که از اکثریت مسلمان برخوردار بودند، شدتی بیشتر یافت و به گرایشی قوی تبدیل شد.
گراهام فولر در خصوص نقش انقلاب اسلامی می نویسد: « ایران می تواند در میان مسلمانان جهان به عنوان مرکز اخلاقی اسلام در تحکیم موقعیت خود موفقیت هایی کسب کند… مسلماً این ایفای نقش مرکز اخلاقی اسلام در خدمت رفع نیازهای خود دولت نیز قرار می گیرد؛ اما اگر بتواند ادعا کند که در ایجاد نوعی خصلت اسلامی در سیاست های منطقه ای، قدرت اخلاقی منحصر به فرد است، می تواند یک ایدئولوژی پرداخته و یا منبع اقتداری برای سیاست خارجی خود فراهم آورد (فولر، گراهام، قبله عالم، ژئوپلیتیک ایران، ترجمۀ عباس مخبر، تهران:نشر مرکز،1373، ص34)
وی در ادامه می نویسد: « فقط تشیع است که مبانی نظری امیدبخشی برای برخورد با مسألۀ به روزکردن اسلام دارد. بزرگ ترین منشأ اصلاح و تغییر در اسلام مفهوم اجتهاد است که ناظر بر رسیدن به داوری جدید و مستقل در مورد فقه اسلامی از طریق تفسیر اصول اساسی اسلام است (همان،ص 311).
بازتاب انقلاب اسلامی بر شیعیان در ابعاد زیر بوده است:
1) انتقال از حاشیه به مرکز ثقل جهان اسلام؛
2) گرایش اسلام شناسان به شناخت بیشتر تشیع؛
3) گرایش غیرمسلمانان، حتی مسلمانان اهل سنت به مکتب تشیع؛
4) ایجاد روحیۀ انقلاب و الگوبرداری از انقلاب اسلامی در رویارویی با استکبار جهانی؛ پیدایش امواجی از اسلام سیاسی میان شیعیان که خواهان بخشی از قدرت و حکومت یا تمامی آن هستند (محمدی، منوچهر، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، فصلنامۀ مطالعات انقلاب اسلامی، ش دوم، پاییز،1384،ص 70)
انقلاب اسلامی جایگاه شیعیان را از حاشیه به مرکز ثقل تحولات جهان اسلام منتقل کرد. شیعیانی که در طول چند قرن همواره در اقلیت و آماج حملات شدید تبلیغاتی، به ویژه توسط حکام و خلفای بلاد اسلامی بودند و با تکیه بر اصل تقیه حتی از بروز اندیشه های خود هراس داشتند، با این پیروزی جانی دوباره گرفتند و در صف اول مبارزه با امپریالیسم و استکبار ایستادند. شناخت اسلام از دید غیرمسلمانان، که قبلاً معطوف به شناخت تعالیم اسلامی با تعبیر اهل سنت و جماعت بود، تحول اساسی پیدا کرد و گرایش به درک اسلام از دید مکتب تشیع بیشتر شد. تعداد کسانی که از دریچۀ تشیع به دین اسلام گرویدند، به طور چشم گیری افزایش یافت. این امر حتی در مورد تغییر از مکاتب چهارگانۀ اهل سنت به مکتب جعفری هم صدق می کند؛ بدین معنا که شمار قابل توجهی از اهل سنت در اثر پیروزی انقلاب اسلامی علاقۀ جدی به شناخت واقعیت های مکتب تشیع پیدا کردند.
تنها در نیجریه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، بیش از ده میلیون نفر به پیروان مکتب تشیع افزوده شد. در بسیاری از جوامع اسلامی همچون مالزی، اندونزی در خاور دور هم که قبل از پیروزی انقلاب نامی و اثری از مکتب تشیع دیده نمی شد، به تدریج اقلیت شیعه شکل گرفت و جایگاه مطلوبی میان مکتب های مختلف اسلامی پیدا کرد. از همه مهم تر تأثیر و بازتاب عظمیی بود که انقلاب اسلامی میان شیعیان لبنان به وجود آورد و آنها را که با وجود داشتن اکثریت نسبی، در شرایط سیاسی و اجتماعی اسفناکی به سر می بردند بیدار کرد. حزب الله لبنان به عنوان نماد خارجی بازتاب انقلاب اسلامی است. لبنان نه تنها به عنوان کانال حضور انقلاب اسلامی در کل جهان عرب بلکه مهم ترین کانال برای تأثیر بر مسألۀ قدس، فلسطین و منازعۀ اعراب و اسرائیل است (همان، ص69-67).
از سوی دیگر چنانچه در تقارن یا توالی انقلاب اسلامی ایران، حرکت سیاسی اسلامی مشابهی در هر یک از کشورهای اسلامی اتفاق افتاده باشد، می توان این فرضیه را با قوت بیشتری بیان کرد که این امر معلول انقلاب اسلامی بوده است. مثلاً همزمان با انقلاب اسلامی در ایران، شیعیان عراق واکنش های وسیعی مشابه مردم ایران انجام دادند، که نشان گر اعتقاد آنها به انجام امری نظیر انقلاب ایران بود
عراق به عنوان یک کشور مهم عربی و همسایۀ ایران با داشتن اکثریت شیعی و منابع عظیم نفتی از نقاط مهم تأثیر صدور انقلاب بود. در بحرین نیز با توجه به اکثریت شیعه و بازتاب انقلاب ایران بر شیعیان این کشور، امیر بحرین موقعیت خود را در خطر دید و فشار بر شیعیان را تشدید نمود.
بنابراین با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، کشورهای همجوار و منطقۀ خاورمیانه و جهان اسلام به طور خاص، و جهان به طور عام، تحت تأثیر عظمت این رخداد و پیام های جهانی و منطقه ای آن قرار گرفت. بنابراین، انقلاب اسلامی کانون پخش و تراوش اسلام گرایی قرار گرفت. یک بررسی مقایسه ای بین موزائیک فرهنگی منطقه و ژئوپلیتیک شیعه، قبل و بعد از وقوع انقلاب اسلامی، به خوبی نشان دهندۀ تغییرات بافت موزائیک منطقه ای خاورمیانه است (برزگر، ابراهیم، نظریۀ پخش و بازتاب انقلاب اسلامی، پژوهش حقوق و سیاست، ش 8، سال پنجم، بهار و تابستان،1382، ص56)
از این رو بازتاب انقلاب را می توان در مرکزیت یافتن مبارزۀ شیعی نیز دانست؛ حضور بیشتر در مساجد و رونق گیری مساجد، استفاده از مسجد به عنوان سنگر برای مبارزۀ سیاسی، تغییر محتوای سخنرانان مذهبی، تأسیس سازمان های مذهبی و مبارز، اسلام به عنوان ایدئولوژی مبارزه، الهام گیری از تاکتیک های مبارزاتی انقلاب اسلامی، بیان مطالبات اجرای شریعت اسلامی و احترام به شعائر مذهبی، بیداری اسلامی و اعتماد به نفس سیاسی (همان، 62)
عمدتاً بازتاب این انقلاب در مناطق مختلف چهار شکل داشته است که عبارتند از: بازتاب ملموس و چشمگیر (لبنان و بحرین)، تقویت و شتاب بخشیدن به جریان های سیاسی اسلامی (مصر، تونس، نیجریه، اتحاد جماهیر شوروی، پاکستان و فیلیپین)، برانگیختن ایدئولوژی و تفکر سیاسی اسلامی (مصر، سودان، مالزی و اندونزی) و فراهم شدن بهانه برای برخی از حکومت ها در سرکوبی جنبش های اسلامی مخالف (عراق، مصر، تونس و اندونزی) (اسپوزیتو، جان ال، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ترجمۀ محسن مدیر شانه چی، تهران: مرکز بازشناسی اسلام و ایران،1383، ص331-330).
به نظر می رسد که انقلاب اسلامی ایران مهم ترین عامل ارتقای جایگاه شیعیان در ابعاد سیاسی (سهم بیشتر در قدرت)، اجتماعی (بهینه شدن وضعیت شهروندی) و فرهنگی (تقویت هویت شیعی) جامعۀ معاصر می باشد (حشمت زاده، محمد باقر ، تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی، تهران:پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی،1385،ص 18).
یشترین بازتاب انقلاب ایران بر شیعیان لبنان بود، چرا که منجر شد تا جامعۀ غیرسیاسی این کشور به گونه ای فزاینده سیاسی شود. امام موسی صدر رهبر مذهبی لبنان، به تفسیر دوباره ای از نمادگرایی شیعی دست زد که با تفسیر انقلابی رهبری انقلاب ایران از اسلام مشابهت داشت. این رویکرد مؤید شکل گیری جنبش فعالانۀ اصلاحات اجتماعی و سیاسی (حرکت محرومین) بود؛ جنبشی که گروه شبه نظامی امل از درون آن نضج گرفت.
ایران همچنین موفق شد نمونه ای از انقلابی به رهبری روحانیون عرضه کند و الهام بخش مبارزه علیه امپریالیسم و استبداد شود. تصاویر رهبر ایران در خانه ها و خیابان ها ظاهر شد و نشریات حزب الله به عکس او مزین شد (اسپوزیتو، جان ال، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن،پیشین،ص 22-21). مارتا بریل الکات می نویسد: «مطمئناً انقلاب ایران اثراتی داشت؛ حداقل برای کسانی که در آسیای مرکزی به رادیوهای موج کوتاه دسترسی داشتند، مدلی امروزی از جامعه ای اسلامی فراهم آورد که با شناخت تضعیف شده تر آنها از گذشتۀ اسلامی خود هماهنگ بود (همان، 25). از همین رو احساسات احیاگرایانۀ اسلامی، به خصوص در میان شیعیان ترکمنستان و تاجیکستان افزایش یافت.
در مجموع پیروزی انقلاب منجر به بیداری و همبستگی میان شیعیان شد و نوعی آرمان و اهداف مشترک، منافع همگن، و احساس توانمندی و تأثیر بر نظام بین الملل را به عنوان یک بازیگر مستقل و قدرت مهم به وجود آورد. لذا انقلاب اسلامی ایران به دلیل جاذبیت در شعارها، اهداف، روش ها، محتوا و نتایج حرکت ها و سابقۀ مشترک دینی و تاریخی و شرایط محیطی منطقه ای و بین المللی، پدیده ای اثرگذار بر ژئوپلیتیک شیعه بود.
(جواد کریمی، احمدرضا حمیدی، حمیدرضا حمیدی،بازتاب انقلاب اسلامی ایران بر ژئوپلیتیک شیعه،
فصلنامه پژوهش های اجتماعی اسلامی، سال هفدهم شماره 5 (آذر و دی 1390)
انقلاب اسلامی و گسترش تشیع