دین و اندیشه

کشتار ایرانیان؛ اعراب یا انگلیس

پرسش و پاسخ

سلام ایا عربها بیشتر ایرانی را کشتند,یا انگلیسی ها؟

پاسخ کوتاه:
آنچه تحت عنوان کشتار ایرانیان در ورود اسلام به ایران مطرح می شود، واقعیت نداشته است، غیر از برخی مناطق در عراق که نقطه شروع جنگ بود آنچنان که در برخی منابع تاریخی از روی تعصب آمده است اعراب ظلم و جنایت نشان ندادند و این بزرگنمایی از جعلیات تاریخ است که توسط دشمنان و ایران پرستان و ملی گرایان افراطی برجسته می‌شود. اکثر مناطق ایران با صلح و بدون جنگ فتح شد .
متأسفانه درباره فتح ایران توسط مسلمانان، بویژه در این اواخر، تهمت‌ها و مطالب خلاف واقع زیادی مطرح شده است. این مطالب، گاهی با هدف اسلام‌ستیزی به طور غیر مستقیم و گاهی بر اثر خصلت‌های نژادپرستانه و با انگیزه عرب‌ستیزی صورت می‌گیرد؛ از این‌رو لازم است برای کشف حقیقت درباره مسائل مطرح شده، به کتاب‌های معتبر تاریخی مراجعه شود و به مجرّد شنیدن داستان یا جریانی، آن‌را نپذیرفت.
انگلیس در مقاطع تاریخی مختلف تا به امروز به صورت مستقیم و غیر مستقیم جنایات متعددی بر علیه ایرانیان مرتکب شده است؛ از تجاوزات نظامی دوران قاجار گرفته تا اشغال ایران، کودتای انگلیسی، مشارکت با صدام در جنگ تحمیلی، کمک به تحریم های ظالمانه بر علیه ملت ایران و… به عنوان نمونه طی سال های ۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹ ایران با وجود اعلام بی طرفی در جنگ جهانی اول، بیشترین آسیب را از این جنگ ویرانگر دید و در حدود نیمی از جمعیت کشور قربانی مطامع کشورهای بزرگ و استعمارگر آن دوران شدند. مقایسه جمعیت ایران بین سال های ۱۹۱۴ و ۱۹۱۹ حاکی از آن است که حدود ده میلیون نفر طی این سال ها به علت قحطی و بیماری جان خود را از دست دادند. پس از آن نیز تا به امروز جنایات متنوع استعمار پیر انگلیس در حق ملت ایران با اشکال مختلف ادامه دارد.

1.آنچه تحت عنوان کشتار ایرانیان در ورود اسلام به ایران مطرح می شود، واقعیت نداشته و بسیاری از مناطق ایران بدون جنگ و مقاومت فتح شد و بخاطر مشکلات شدید داخلی کشور و تبعیض طبقاتی حاکم در ایران عده قابل توجهی از ایرانیان با آغوش باز اسلام را پذیرفتند، باید توجه کرد که فتح ایران در چندین مرحله و طی سالیان محقق شده لذا عملکرد مسلمانان در مراحل مختلف فرق می‌کرده است هرجا افراط و خونریزی در بین مردم عادی و غیرنظامیان بوده است به هیچ‌وجه قابل تطهیر و دفاع نیست، اما امروزه برخی دشمنان جهت اغراض خصمانه خود نسبت به اسلام و نیات پلیدشان در حال بزرگنمایی و بدبین کردن جامعه نسبت به اسلام عزیز هستند لذا در این خصوص به شدت در حال فعالیت تبلیغی هستند.
غیر از برخی مناطق در عراق که نقطه شروع جنگ بود آنچنان که در برخی منابع تاریخی از روی تعصب آمده است اعراب ظلم و جنایت نشان ندادند و این بزرگنمایی از جعلیات تاریخ که توسط دشمنان و ایران پرستان و ملی گرایان افراطی برجسته می‌شود . اشاره شد که اکثر مناطق ایران با صلح و بدون جنگ فتح شد .
متأسفانه درباره فتح ایران توسط مسلمانان، بویژه در این اواخر، تهمت‌ها و مطالب خلاف واقع زیادی مطرح شده است. این مطالب، گاهی با هدف اسلام‌ستیزی به طور غیر مستقیم و گاهی بر اثر خصلت‌های نژادپرستانه و با انگیزه عرب‌ستیزی صورت می‌گیرد؛ از این‌رو لازم است برای کشف حقیقت درباره مسائل مطرح شده، به کتاب‌های معتبر تاریخی مراجعه شود و به مجرّد شنیدن داستان یا جریانی، آن‌را نپذیرفت.
پس از ورود اسلام به ایران، هرگز از فشار نظامی برای الزام و اجبار مردم به تغییر آیین خود استفاده نشد. اگر ایرانیان به زور مسلمان شدند، چرا پس از اینکه در سرکوبی بنی امیه، مشارکت فعال داشتند، به آیین زرتشتی بازنگشتند؟کسانی که مدعی اسلام اجباری ایرانیان هستند، باید شواهد زیادی ارائه کنند که ایرانیان قصد بازگشت به ایین زرتشت و حکومت ساسانی داشتند ولی عربهای مسلمان مانع شدند. 
با مطالعه منابع و گزارش های تاریخی در می یابیم که مسلمانان قصد اجبار و فشار برای گسترش اسلام نداشتند. در همه جنگها مسلمانان در ابتدا سه پیشنهاد دعوت به پذیرش اسلام، پرداخت جزیه و یا در نهایت جنگ مطرح می شد. نکته مهم دیگر این است که آیا مسلمانان از اقتدار کافی برای تحمیل دین خود برخوردار بودند. براساس گزارش منابع تعداد سپاهیان مسلمان در حمله به ایران کمتر از 50 هزار نفر و در برخی موارد 100 هزار نفر گزارش شده است. در مقابل جامعه ایران در آن دوره جمعیتی در حدود 140 میلیون نفر داشته است. ارتش ساسانی یکی از دو ارتش بزرگ جهان محسوب می شده است. با این شرایط چگونه اعراب مسلمان توانسته اند تا اسلام را بر ایرانیان تحمیل کنند؟
پژوهشگری زرتشتی در کتابی با عنوان «ستیز و سازش» آورده که تا پایان سده اول در حدود 10 درصد از جمعیت ایران، مسلمان شده اند. در پایان قرن دوم این میزان به حدود 50 درصد افزایش می یابد و این افزایش تدریجی در قرن های سوم و چهارم ادامه می یابد. بنابراین گزارش اسلام تدریجی ما را از همه استدلال ها بی نیاز می کند. 
در مقابل افرادی که نسبت به فتح ایران اشکال می کنند، نمی خواهند به شرایط حکومت ساسانی در آن دوره توجه کنند. اگر مردم ایران طرفدار دولت ساسانی بودند، چرا یزدگرد باید شهر به شهر فرار کند و در نهایت توسط یک آسیابان ایرانی در مرو کشته شود؟ چگونه است که فره ایزدی و جنبه روحانی پادشاه ایران در میان ایرانیان افول کرده است؟
چرا ایرانی ها نمی خواستند از حکومت خود دفاع کنند؟ در حقیقت ایرانیان از حکومت ساسانی دلسرد شهد بودند. جنگ های طولانی بین ایران و روم، دریافت مالیات های سنگین و متعدد از طبقات پایین و فردوست جامعه و ظلم و ستم به آنان و قتل عام 36 هزار زندانی بخشی از ظلم هایی است که ایرانیان با آن مواجه بودند. از سویی دیگر در 150 سال پایانی دولت ساسانی، آداب و رسوم دینی و دستورات آئین زرتشتی بسیار پر دامنه شده بود. دستوراتی که یک متدین زرتشتی باید انجام می داد بسیار بود و با زندگی عمومی مردم، سازگاری نداشت. یکی از موارد سختی در آئین زرتشتی پرداخت کفاره بود. برای نمونه اگر کسی رودخانه را آلوده می کرد، باید چندین هفته مجانا برای آتشکده کار می کرد. یا بایستی از زنان در دوره عادت ماهیانه، دوری کرد. از سویی دیگر روحانیون زرتشتی جزء طبقه اشراف محسوب می شدند و با حکومت ساسانی ارتباط تنگاتنگی داشته و از ثروتهای حکومت استفاده می کردند. در چنین جامعه ای، فتوحات اسلامی، جامعه ایران را از ظلم ساسانی نجات داد. در مقابل در شریعت اسلامی قربانی( به غیر از نذر) تنها یک بار آن هم در صورت استطاعت برای انجام حج، بر مسلمان واجب می شود. خواندن نمازهای یومیه به جماعت مستحب است اما می توان فردی و در منزل خواند. از سویی دیگر اشتراک آئین اسلام و زرتشت در برخی از اصول مانند اعتقاد به آخرت سبب شد تا پذیرش اسلام از سوی ایرانیان به آسانی صورت بگیرد.
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در ادامه به مواردی از همکاری ایرانیان با عرب های مسلمان اشاره کرد: اعراب ایرانی که در مرزهای ایران، عراق و عربستان مستقر بودند با عربهای مسلمان همکاری می کردند. علاوه بر مرزبانان، دهقانان(که استانداران آن زمان محسوب می شدند) نیز با فاتحان همکاری داشتند. از دیگر خدمات ایرانی ها می توان به موارد زیر اشاره کرد: خبرگیری از سپاهیان ایرانی و اطلاع رسانی به عربهای مسلمان؛ تعمیر راهها توسط ایرانیان برای عبور سپاهیان مسلمان؛ ضیافت و میهمانی برای عربهای مسلمان؛ راهنمایی و شناسایی راهها؛ ایرانیانی که به زبان عربی مسلط بودند، به عنوان مترجم ایفای نقش می کردند. پیوستن به سپاه فاتح که در جنگ قادسیه جمعیتی بالغ بر 4 هزار نفر به سپاهیان مسلمان پیوستند.
نمی توان ادعا کرد که عربهای مسلمان در جریان فتح ایران، هیچ گونه خطایی نکردند. عمده گزارش هایی که مربوط به تخریب تمدن ایرانی می شود به روایات سیف بن عمر تمیمی بر می گردد که جعال بودن او ثابت شده است. از طرف دیگر طبری هم که روایات او را نقل کرده، در مقدمه کتاب خود آورده که هدف من جمع آوری روایات است و لذا درباره اسناد آن داوری نکرده است. از آنجایی که منابع مربوط به فتوحات در قرن دوم و پس از آن نگارش یافته اند، این احتمال وجود دارد که در برخی گزارش ها اغراق صورت گرفته باشد.
(پاسخ به برخی از شبهات جنگ اعراب مسلمان و ایران؛https://www.hawzahnews.com/news/887634)
بنابر آنچه تحت عنوان کشتار ایرانیان توسط اعراب مطرح شده است، واقعیت نداشته و نه تنها چنین کشتاری رخ نداده ، بلکه ایرانیان در بسیاری از مناطق با میل خود از اسلام استقبال نموده اند. 2. انگلیس در مقاطع تاریخی مختلف تا به امروز به صورت مستقیم و غیر مستقیم جنایات متعددی بر علیه ایرانیان مرتکب شده است. از تجاوزات نظامی دوران قاجار گرفته تا اشغال ایران، کودتای انگلیسی، مشارکت با صدام در جنگ تحمیلی، کمک به تحریم های ظالمانه بر علیه ملت ایران و…، در ادامه به بررسی یک نمونه از این جنایات و کشتارهای دسته جمعی می پردازیم:
طی سال های 1917 تا 1919 ایران با وجود اعلام بی طرفی در جنگ جهانی اول، بیشترین آسیب را از این جنگ ویرانگر دید و در حدود نیمی از جمعیت کشور قربانی مطامع کشورهای بزرگ و استعمارگر آن دوران شدند. اسناد این قتل عام قریب به 10 میلیون نفری همچنان در ردیف اسناد طبقه بندی شده و سری انگلستان قرار دارد و این کشور هنوز هم از انتشار آن ها ممانعت می کند. 
محمد قلی مجد در کتاب قحطی بزرگ خود می نویسد: بر اثر چنین فاجعه عظیمی بود که جامعه ایرانی به شدت فروپاشید و استعمار بریتانیا توانست به سادگی حکومت دست نشانده خود را در قالب کودتای 1299 بر ایران تحمیل کند. مجد چنین نتیجه میگیرد: «هیچ تردیدی نیست که انگلیسیها از قحطی و نسل کشی به عنوان وسیله ای برای سلطه بر ایران استفاده میکردند.
قحطی بزرگ ایران در سالهای 1917 تا 1919 از حمله مغول در قرن سیزدهم میلادی نیز بسیار عظیم تر بوده است.
از گزارش‌های مطبوعات آن زمان کاملا روشن است که در تابستان 1917 ایران در آستانه قحطی قرار داشت و برداشت محصولات تنها وقفه‌ای کوتاه در آن ایجاد کرده بود. روزنامه ایران در 18 اوت 1917 چنین گزارش می‌دهد: «بر اثر تلاش‌های دولت، هم‌اکنون مقدار قابل توجهی غله در حال ورود به شهر است و دیروز قیمت جو در هر خروار از 35 تومان به 30 تومان کاهش یافت». اما این تسکینی گذرا بود. ایران در 21 سپتامبر 1917 می‌نویسد: «نبود غله دارد در سراسر ایران قحطی به وجود می‌آورد. تاثیر کمبود غله بویژه در کاشان مشهود است و هیچ ترفندی نمی‌تواند اوضاع را بهتر کند، زیرا حمل غله از قم یا سلطان‌آباد به کاشان ممنوع است و مازاد غله این مناطق به شهرهای شمالی ارسال می‌شود».
مجد در کتاب خود با اشاره به تلگراف ها و مکتابات موجود و همچنین روزنامه های آن روز از فراگیر شدن قحطی در تمام نقاط کشور اینگونه می نویسد:
از ژانویه 1918، کارد به استخوان رسید. در گزارش روزنامه رعد در یازدهم ژانویه 1918 چنین آمده است: «به گزارش نظمیه، هفته گذشته 51 نفر بر اثر گرسنگی و سرما در خیابان‌های تهران جان باخته‌اند». در همین مقاله به اقدامات امدادی انجام گرفته برای مقابله با قحطی در تهران اشاره شده است: «تا پایان دسامبر، کمیته مرکزی صدقات اقدامات زیر را برای فقرای شهر به انجام رسانده است: اختصاص باغ اعتماد حضور با اتاق‌های زیاد و با اسباب و اثاثیه مورد نیاز و گرمایش برای اقامت مستمندان، اختصاص باغ مجزایی برای زنان مستمند و کودکان، پناه دادن به یک‌هزار نفر ایجاد یک حمام برای آنها، تأمین البسه مورد نیاز، تأمین جیره روزانه برای چای، آش و برنج، معالجه بیماران، نگهداری از زنان باردار و تأمین شیر نوزادان یتیم، تأسیس یک مریضخانه 30 تختخوابی، ایجاد کارخانه‌ای برای قالیبافی زنان و کودکان که تاکنون 8 دستگاه دار قالیبافی در حال کار در آن مستقر شده است و تعیین معلمی برای تعلیم علوم دینی به کودکان».
مقایسه جمعیت ایران بین سال های 1914 و 1919 حاکی از آن است که حدود ده میلیون نفر طی این سال ها به علت قحطی و بیماری جان خود را از دست دادند. بر خلاف ادعای برخی نویسندگان قبل از جنگ جهانی اول، که جمعیت ایران را فقط ده میلیون نفر اعلام کرده اند، ادعایی که برخی از نشریات انگلیسی در دهه های 60 تا 70 تکرار کرده اند، جمعیت واقعی ایران دست کم نزدیک به 20 میلیون نفر بوده است. و در سال 1919 این رقم به 11 میلیون رسید. چهارسال طول کشیده بود تا ایران به جمعیت سال 1914 رسید و تا پیش از سال 1956 جمعیت ایران به این رقم نرسید. قحطی سال های 1917 – 1919 به یقین بزرگترین فاجعه تاریخ ایران و شاید فجیع ترین نسل کشی قرن بیستم بوده است.
در حالیکه رسانه های تحت کنترل یهودیان هر روزه به ذکر مصیبت هولوکاست خیالی 6 میلیون یهودی در جنگ جهانی دوم می پردازند، اما هیچ نامی از هولوکاست واقعی 9 میلیون ایران در این رسانه‌های به اصطلاح بی‌طرف چیزی شنیده نمی‌شود. این در حالیست که اسناد متعدد تاریخی صحت وقوع هولوکاست در ایران را تایید می کند ولی حتی یک سند! در تایید افسانه هولوکاست یهودیان تا به امروز از سوی حامیان آن عرضه نشده است! و تمامی محققینی که نقد کوچکی به این موضوع وارد سازند، بلافاصله روانه زندان شده و مورد پیگرد قضایی قرار می‌گیرند؛ گویی مصائب خیالی یهودیان بر مصائب حقیقی دیگر ابنای بشر برتری دارد.(هولوکاست 9 میلیون ایرانی به دست بریتانیای کبیر؛ https://www.mashreghnews.ir/news/161531)

کشتار ایرانیان؛ اعراب یا انگلیس

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا