دین و اندیشه

صلح طلبی قبل ظهور

پرسش و پاسخ

ظهور اگر با فراگیر شدن ظلم اتفاق می افتد ، چرا ما به جای گسترش ظلم به دنبال گسترش صلح و دینداری هستیم؟

پاسخ کوتاه:
یکى از مؤلّفه هاى زندگى بخصوص امروز بشرى، وقوع جنگ ها و نزاع هاى گسترده و مداوم و کشته شدن بسیارى از مردم – به خصوص بى گناهان – در این کشمکش ها و ستیزه جویى ها است این جنگ ها و کشتارها، در برهه هایى از زمان، رو به فزونى مى نهد و لطمات زیادى بر جوامع وارد مى شود جنگ و کشتار بسیار در این عصر، جنگ ها و فتنه هاى مختلفى روى خواهد داد و عده زیادى از مردم نیز از بین خواهند رفت .
قرآن فرموده است: “ای کسانی که ایمان آورده اید، همگی در صلح و آشتی در آیید و از گام های شیطان پیروی نکنید که او دشمن آشکار شما است”. لذا دین جامع باید دنبال گسترش صلح باشد .
برای مؤمنان، مطلقاً صلح، یگانه راه انتخابی قرآن است و اسلام با توصیه گذشت و رأفت و بخشش، مؤمنان را به برادری و آشتی فرا خوانده است.
در دین مبین اسلام روحیه جنگ و ستیزه جویی و کشورگشایی نفی و در مقابل آن مسئله جهاد به عنوان اقدامی دفاعی، انسان دوستانه و در راستای گسترش صلح و امنیت جهانی، در پرتو حاکمیت الاهی و نفی حاکمیت طواغیت و مبارزه با ظلم و بی عدالتی تجویز شده است.
اسلام در جهت بیداری و هدایت امت های اسلامی و غیر اسلامی به منظور مبارزه با ظلم و ستم مستکبران، اهداف عالیه جهانی را دنبال می کند.

ابتدا باید بدانیم :یکى از مؤلّفه هاى زندگى بخصوص امروز بشرى، وقوع جنگ ها و نزاع هاى گسترده و مداوم و کشته شدن بسیارى از مردم – به خصوص بى گناهان – در این کشمکش ها و ستیزه جویى ها است. این جنگ ها و کشتارها، در برهه هایى از زمان، رو به فزونى مى نهد و لطمات زیادى بر جوامع وارد مى شود؛ مانند کشورگشایى امپراتوران و شاهان، تجاوز و یغماگرى استعمارگران، تضادّ منافع و زیاده خواهى حاکمان (مثل جنگ هاى جهانى اوّل و دوّم) و… .این مسئله در زمان قبل از ظهور، تشدید شده و به صورت یک بحران و فاجعه بزرگ در مى آید؛ پس از این وقایع هولناک، امام زمان(عج) ظهور مى کند. از این لحاظ دورنمایى از وضعیت جهان در آخرالزمان را چنین مى توان تبیین کرد: 1. جنگ و کشتار بسیاردر این عصر، جنگ ها و فتنه هاى مختلفى روى خواهد داد و عده زیادى از مردم نیز از بین خواهند رفت؛ چنان که در روایتى آمده است: «قبل هذا الأمر قتل بیوح… قبل و ما البیوح؟ قال دائم لا یفتقر»(289)؛ «پیش از این امر (قیام مهدى(عج))، کشتار «بیوح» خواهد بود. سؤال شد: بیوح به چه معنا است؟ فرمود: [کشتار ]دائمى است که از شدّت آن کاسته نمى شود».در روایت دیگرى آمده است: «مهدى(عج) قیام نمى کند، تا اینکه یک سوّم [مردم ] کشته شوند و یک سوّم [خود] بمیرند و تنها یک سوّم باقى بماند»(290).از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده است: «پیش از ظهور قائم(عج) دو نوع مرگ پدیدار مى گردد: مرگ سرخ و مرگ سفید. به اندازه اى از انسان ها کشته مى شود که از هر هفت نفر، پنج تن نابود مى گردند»(291). امام رضاعلیه السلام نیز فرمود: «پیش از ظهور امام زمان(عج)، کشتارهاى پیاپى و بى وقفه رخ خواهد داد»(292). 2. فتنه ها و هرج و مرج در روایتى از حضرت مهدى(عج) آمده است: «علامةُ ظهورى کثرةُ الهَرجِ و المَرجِ و الفِتَنِ»(293)؛ «نشانه آشکار شدن من، زیاد شدن هرج و مرج و آشوب ها است». رسول خدا نیز پیش بینى فرمود: «ظهور مهدى(عج)، هنگامى خواهد بود که دنیا آشفته و پُر از هرج و مرج گردد و گروهى به گروه دیگر یورش برند»(294) و «نه بزرگ به کوچک رحم کند و نه نیرومند بر ضعیف ترحّم نماید! در چنین هنگامه اى خداوند به او اجازه قیام مى دهد»(295). و نیز: «به زودى پس از من، فتنه اى رخ خواهد داد که اگر از هر سو آرام گیرد، از سوى دیگر گسترش مى یابد تا اینکه منادى از آسمان، فریاد مى زند: امیر و فرمانده شما مهدى است»(296). 3. ناامنى و جنایات هولناک پیامبرصلى الله علیه وآله مى فرماید: «… هنگامى که جهان را هرج و مرج و نابسامانى فرا گیرد و فتنه ها آشکار گردد؛ جاده ها و راه ها ناامن شود و برخى بر عده اى هجوم برند، نه بزرگ بر کوچک ترحّم کند و نه کوچک بر بزرگ احترام گذارد. در چنین هنگامه اى، خداوند شخصى از نسل این دو (حسنین) را بر مى انگیزد تا دژهاى گمراهى را [در هم شکند و] فتح کند…»(297). امام صادق علیه السلام نیز فرمود: «… دوستان من در دوران [پیش از ظهور] خوار و ذلیل باشند و سرهایشان، همانند سرهاى اهالى ترک و دیلم [براى حکّام و ظالمان ]، هدیه برده شود. آنان کشته شده و سوزانده گردند و ترسان، وحشت زده و هراسناک باشند. زمین از خونشان رنگین شود و ناله و فریاد در میان زنانشان زیاد گردد. آنان دوستان واقعى من هستند. او (مهدى) به وسیله آنان، هر فتنه کور و تاریکى را دفع مى کند و زلزله [و ناآرامى ها] را برطرف مى سازد و زنجیرها و بندهاى اسارت را از ایشان بر مى دارد»(298).4. نداشتن پناه و به اسارت رفتن مسلمانان پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود: «بلا و گرفتارى چنان بر این امّت فرود مى آید که انسان هیچ پناهگاهى که از ظلم به آن پناه برد نمى یابد» و نیز: «در آخرالزمان بلاى شدیدى بر امّت من از سوى حکومت هایشان نازل مى شود؛ به گونه اى که مؤمن پناهى نمى یابد که از ستم به آن پناه آورد»(299). «در اثر فشارهایى که بر آنان وارد مى شود، آزاده ها را مى فروشند. مشرکان، مسلمانان را به استخدام و مزدورى خود در مى آورند و آنان را در شهرها مى فروشند و کسى بر این امر دلگیر نمى شود؛ نه نیکان و نه بدان و فاجران»(300) و… .از مجموع روایات، نکات زیر استفاده مى شود: الف. پیش از ظهور امام مهدى عجل الله تعالی فرجه جنگ هایى رخ مى دهد و تعدادى از انسان ها کشته مى شوند و افرادى که باقى مى مانند، کمتر از کشته شدگان هستند.ب. تعدادى از آنان در جنگ کشته مى شوند و تعدادى دیگر به واسطه بیمارى هاى مسرى – که به احتمال قوى از کشته هاى به جا مانده جنگ تولید شده است – جان مى سپارند. همچنین احتمال دارد این گروه، به وسیله سلاح هاى شیمیایى و میکروبى که بیمارى تولید مى کنند، جان دهند.
ج. در میان اقلیّتى که باقى مى مانند، شیعیان و دوستداران امام زمان(عج) هستند؛ زیرا آنان با مهدى(عج) بیعت مى کنند. در سخن امام صادق علیه السلام نیز آمده بود: آیا راضى نیستید شما از یک سوّم باقى مانده باشید(301)؟د. این گونه روایات، عمدتاً ناظر به حوادث قبل از ظهور است؛ نه اینکه حضرت مهدى(عج) و یارانشان چنین نبردهایى را رهبرى مى کنند. البته با توجّه به رویارویى سران کفر و استکبار با حضرت حجّت(عج) نبردهایى بین آن حضرت و دشمنانشان وجود دارد؛ ولى این نبردها به سرعت پایان مى پذیرد؛ زیرا با آمدن حضرت عیسى علیه السلام از آسمان و نماز خواندن ایشان پشت سر امام زمان(عج)، مسیحیان، اسلام آورده و اکثر مردم جهان به حضرت مى پیوندند و سران ظلم و فساد و تباهى از پا در مى آیند.حتّى مى توان گفت: برخى از دشمنان حضرت و سردمداران کفر و فساد و ستم، در جنگ هاى قبل از ظهور از بین مى روند و عده آنان در زمان ظهور، رو به تقلیل مى رود. به همین جهت، قیام و انقلاب حضرت مهدى(عج)، بسیار کوبنده و شدید بوده و به سرعت و در مدت زمان کوتاهى بر تمامى دشمنان پیروز خواهد شد.در پایان باید بدانیم مباحث مربوط به مرگ و میر افراد (چه از طریق جنگ ها و چه با بیمارى ها) در روایات مختلفى ذکر شده و عمدتاً مربوط به علایم آخرالزمان است؛ یعنى، بیشتر این کشتارها و مرگ ها، قبل از ظهور است و به قیام امام(عج) مربوط نیست و به دست ایشان یا فرمان آن حضرت صورت نمى گیرد. برخى از این مرگ و میرها به واسطه بیمارى هاى کشنده و مسرى صورت خواهد گرفت و بعضى نیز در جنگ هایى خواهد بود که بین گروه ها و کشورهاى باطل صورت مى گیرد و اگر چنین باشد، این نویدى بر تقلیل نیروهاى متخاصم با امام زمان(عج) و تضعیف قدرت و توان آنها است.امام رضاعلیه السلام مى فرماید: «پیش از ظهور امام زمان، کشتارهاى پیاپى و بى وقفه رخ خواهد داد»(323).امیر مؤمنان علیه السلام نیز مى فرماید: «پیش از ظهور قائم(عج)، جهان دچار دو نوع مرگ مى شود: مرگ سفید و مرگ سرخ. مرگ سرخ با شمشیر (اسلحه) است و مرگ سفید با طاعون»(324).در این جنگ ها و مرگ ها، بیشتر شیعیان و یاران واقعى حضرت محفوظ خواهند ماند و به یارى او خواهند شتافت؛ چنان که محمد بن مسلم مى گوید: «امام صادق علیه السلام فرمود: امام زمان ظهور نمى کند، مگر اینکه دو سوّم مردم جهان از بین بروند. عرض شد: اگر دو سوم مردم کشته شوند، پس چه تعداد باقى خواهند ماند؟ فرمود: آیا راضى نیستید(و دوست ندارید)که از یک سوّم باقى مانده باشید»(325).(326)

قرآن در تأیید این حقیقت که اسلام آیین صلح و آشتی و دوستی است فرموده است: “ای کسانی که ایمان آورده اید، همگی در صلح و آشتی در آیید و از گام های شیطان پیروی نکنید که او دشمن آشکار شما است”.
اما باید به این نکته توجه داشت که گروهی از انسان ها راه طغیان و سرکشی و ظلم و تعدی به دیگران را بر می گزینند و به فساد و تباهی می پردازند، از این رو یک دین کامل نمی تواند نسبت به چنین وضعی دستور العمل نداشته باشد و در صدد رفع ظلم از ستمدیده گان بر نیاید. این جا است که گفته می شود اسلام در برابر دشمنان و کفر اندیشان، صلح، مشروط را پیشنهاد می کند. بله برای مؤمنان، مطلقاً صلح، یگانه راه انتخابی قرآن است و اسلام با توصیه گذشت و رأفت و بخشش، مؤمنان را به برادری و آشتی فرا خوانده است.
در دین مبین اسلام روحیه جنگ و ستیزه جویی و کشورگشایی نفی و در مقابل آن مسئله جهاد به عنوان اقدامی دفاعی، انسان دوستانه و در راستای گسترش صلح و امنیت جهانی، در پرتو حاکمیت الاهی و نفی حاکمیت طواغیت و مبارزه با ظلم و بی عدالتی تجویز شده است.
اسلام دینی است که در جهت بیداری و هدایت امت های اسلامی و غیر اسلامی به منظور مبارزه با ظلم و ستم مستکبران، اهداف عالیه جهانی را دنبال می کند. طبیعی است که جریان طاغوت و اربابان زر و زور و تزویر و در رأس آنها استکبار جهانی، اسلام حقیقی را به عنوان بزرگ ترین مانع در رسیدن به اهداف شوم و نامبارکشان می دانند و با تمام قوا و استعداد، در جهت سمپاشی، تخریب و براندازی آن، از هیچ اقدامی فروگذار نمی کنند و چهره خشنی را از آن ارائه می نماید.
در این بین مومنان باید با پیروی از مکتب اهل بیت به تبیین چهره واقعی اسلام بپردازند و تلاش نمایند تا توطئه های وارده را خنثا نمایند.
پاسخ تفصیلی
ریشه لغوی اسلام در دو کلمه “سلم” و “سلام” به معنای صلح و آرامش نهفته است. [1] و به اهمیت و اولویت صلح و آشتی در جای جای قرآن اشاره شده است. [2] در تأیید این حقیقت که اسلام آیین صلح و آشتی و دوستی است فرموده است: “یا ایها الذین آمنوا ادخلوا فی السلم کافة و لا تتبعوا خطوات الشیطان انه لکم عدو مبین” [3] ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، همگی در صلح و آشتی در آیید و از گام های شیطان پیروی نکنید که او دشمن آشکار شما است”.
از منظر قرآن؛ صلح پایدار و جهانی و آرامش جوامع بشری جز در سایه ایمان به خدا محقق نمی شود و حلقه اتصال همه اجتماعات بشری، که از نظر زبان و نژاد و ثروت و منطقه جغرافیایی و …، متفاوت اند فقط ایمان به خدا است و اگر مسلمانان معتقدند که صلح جهانی و عدالت اجتماعی با حکومت امام مهدی (عج) برقرار می شود، درحقیقت تأکید بر همین امر است.
حتی خداوند در آیه ای می فرماید: “و ان جنحوا للسلم فاجنح لها …” [4] ؛ اگر دشمنان خواهان صلح عادلانه بودند، شما بپذیرید.
البته لازم به ذکر است که با توجه به اختیار انسان ها در این دنیا، گروهی راه طغیان و سرکشی و ظلم و تعدی به دیگران را بر می گزینند و به فساد و تباهی می پردازند، از این رو ضروری است که یک دین جامع و کامل نسبت به رفع این موانع در مسیر هدایت بشریت، برنامه داشته باشد.
گاهی طغیان ها و سرکشی ها به گونه ای است که چاره ای جز دفاع و استفاده از زور وجود ندارد و به همین جهت جهاد در اسلام تشریع شده است؛ یعنی قرآن درباره کسانی که با منطق نمی شود با آنان سخن گفت و گستاخانه راه هدایت و ارشاد و دعوت پیامبر را سد کرده اند و از روی عناد و دشمنی و آگاهانه با اسلام می جنگ اند، دستور به خشونت و شدت عمل داده و فرموده است: “ای پیامبر با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنها سخت بگیر …”. [5] جامعه اسلامی و مسلمانان باید در قلب دشمنان رعب و وحشت ایجاد کنند، تا خیال تجاوز و خیانت و ضربه زدن به مسلمانان به ذهنشان خطور نکند. [6]البته می بایست مابین فرامین اسلام مبنی بر حفظ آمادگی نظامی و محافظت از مرزها [7] (که صورت دیگری از تأکید اسلام بر حفظ صلح و آشتی و دوستی است) و امر به جهاد در راه خدا که در حقیقت یکی از مهم ترین عبادت های اسلامی و صحنه بسیار زیبایی از عشق به خدا و انسان دوستی و مخالفت با پلیدی و ضد ارزش ها است، با جنگ ستیزی و خونریزی و طغیان و ناآرامی، تفاوت قائل شد.
خداوند در بیان اهمیت جهاد فرموده است: “و جاهدوا فی الله حق جهاده …” [8] ؛ و در راه خدا به گونه ای که شایسته او است جهاد کنید.
از آن جا که در دین مبین اسلام، جهاد برای گشورگشایی و توسعه قدرت شخصی تشریع نشده، بنابراین، جهاد یک اقدام رهایی بخش است نه اقدامی ستیزه جویانه. به همین منظور در صورتی که امکان وصول به اهداف جهاد از طریق غیر نظامی میسر باشد، نباید به جنگ متوسل شد، اصولاً لزوم دعوت کفار به اسلام قبل از آغاز جنگ به همین دلیل واجب شده است.
از این رو خداوند جهاد را به منظور سرکوبی مستکبران، رهایی مستضعفان و ایجاد زمینه معرفت و آشنایی کسانی که در جهالت و بی خبری نسبت به معارف توحیدی و راه های کسب سعادت دنیا و آخرت، نگه داشته شده اند، واجب کرده است. [9]علامه طباطبائی در نفی جنگ طلبی و ستیزه جویی اسلام و در بیان فلسفه و حقیقت جهاد می نویسد: غرض از جهاد اقامه دین و اعلای کلمه الله است، بنابراین، جهاد عبادتی است که در آن قصد قربت شرط است. جهاد برای برتری جویی بر امول و اعراض دیگران نیست، بلکه برای دفاع از حق انسانیت واجب شده و دفاع ذاتاً محدود است، در حالی که تجاوز خروج از حد است. به همین دلیل، دنباله آیه می فرماید: “لا تعتدوا ان الله لا یحب المعتدین” [10] ؛ تعدی و تجاوز نکنید به درستی که خداوند تجاوز کاران را دوست ندارد. [11]در نتیجه اسلام حقیقی، نه تنها دین تعدی و تجاوز و ناسازگاری و جنگ نیست، بلکه دستورات و فرامین آن از جمله جهاد، اقدامی انسان دوستانه و در راستای گسترش صلح و امنیت در پرتو حاکمیت الاهی و نفی حاکمیت طواغیت و مبارزه با ظلم و بی عدالتی است. و در یک جمله کوتاه، جهاد یعنی جنگ عادلانه و مقدس برای تحقق ارزش های والای الاهی. [12]پس در برابر دشمنان و کفر اندیشان، صلح، مشروط است به حفظ عزت و اقتدار اهل ایمان، چنان که حضرت علی (ع) نیز در فرمان استانداری مصر به مالک اشتر می فرماید: “اگر دشمن تو را به صلح فرا خواند و خشنودی خدا در آن بود، آن را رد مکن؛ زیرا صلح مایه آسایش سپاهیان تو و راحتی خودت از اندوه ها و دردسرها و امنیت سرزمین تو است، اما پس از صلح، از دشمن خود سخت بر حذر و هوشیار باش؛ زیرا گاه دشمن، خود را نزدیک می کند تا غافلگیرت کند. پس احتیاط کن و دور اندیش باش و به دشمن، خوش بین مباش” [13] . [14]اما در بین مؤمنان، مطلقاً صلح، یگانه راه انتخابی قرآن است و اسلام با توصیه گذشت و رأفت و بخشش، مؤمنان را به برادری و آشتی فرا خوانده است. [15]آری قرآن، صلح از روی ترس و سستی و سازش را که مستلزم عقب نشینی از ارزش های اسلامی است، مذمت کرده و به افراد ضعیف الایمان، که برای فرار از جهاد و مشکلات میدان جنگ غالباً صلح را مطرح می کنند هشدار داده و فرموده است: “فلا تهنوا و تدعوا الی السلم و انتم الاعلون و الله معکم …” [16] ؛ پس شما ای مؤمنان در کار دین سستی روا مدارید، و از ترس، کافران را بر صلح دعوت نکنید، بلکه دعوت به اسلام کنید شما بلند مقام تر خواهید بود و خدا با شما است و از ثواب اعمال شما هیچ نمی کاهد.
از آنچه تا این جا بیان گردید به خوبی روشن می شود که اسلام واقعی، ریشه اصلی ناسازگاری ها و جنگ ها در جهان امروز نیست، و منطق اسلام چنین امری را تایید نمی کند. بله ما این نکته را می پذیریم که اسلام به عنوان کامل ترین و جامع ترین دین با اهداف عالیه جهانی و در جهت بیداری و هدایت امت های اسلامی و غیر اسلامی به منظور مبارزه با ظلم و ستم مستکبران، در جهان امروز شناخته شده است، [17] و طبیعی است جریان طاغوت و اربابان زر و زور و تزویر و در رأس آنها استکبار جهانی، اسلام حقیقی را [18] به عنوان بزرگ ترین مانع در رسیدن به اهداف شوم و نامبارکشان می دانند و با تمام قوا و استعداد، در جهت سمپاشی، تخریب و براندازی آن، از هیچ اقدامی فروگذار نکنند و چهره خشنی را از آن ارائه نمایند و اسلام را عامل جنگ ها، خشونت ها و ترورها معرفی کنند در حالی که خود عامل جنگ و ترور و خشونت هستند و مسلمان فقط به دفاع از خود می پردازند.
در این بین مومنان باید با پیروی از مکتب اهل بیت به تبیین چهره واقعی اسلام بپردازند و تلاش نمایند تا توطئه های وارده را خنثا نمایند و حساب اسلام واقعی را از گروه های خشن و بی منطقی که توسط استکبار تاسیس و ترویج شده اند، جدا نمایند.
برای آگاهی بیشتر به منابع زیر رجوع کنید:
– تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج 10.
– جهاد و موارد مشروعیت آن در قرآن، مطهری، مرتضی.
– پرسشها و پاسخ ها درباره نظام سیاسی اسلام، مصباح یزدی، محمد تقی، ص 239 – 226.
– آموزش دین، علامه طباطبائی، ص 264 – 259.
پانوشت:
[1] کتاب العین، ج 7 ، ص 267. و همچنین نک:
نمایه های:
– مفهوم اسلام در آیه 19 آل عمران.
– قرآن و معنای اسلام و مسلمان.
[2] نمل، 32 – 44.
[3] بقره، 208.
[4] انفال، 61.
[5] تحریم، 9.
[6] مصباح یزدی، محمد تقی، پرسشها و پاسخ ها درباره نظام سیاسی اسلام، ص 233.
[7] “و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة …”،(انفال، 60)
[8] حج، 78.
[9] نشریه معرفت، شماره 102، مقاله اهداف و جهاد در اسلام، حمزه علی.
[10] بقره، آیه 190
[11] طباطبائی، محمد حسین ، المیزان، ج 10، ص 63، بیروت، مؤسسه الاعلمی.
[12] برای مطالعه بیشتر ر.ک؛ مرتضی مطهری، جهاد و موارد مشروعیت آن در قرآن، قم صدرا.
[13] نهج البلاغه، نامه 53.
[14] حسین اسکندری، آیه ها ی زندگی، ج 1، ص 300.
[15] حجرات، 9 -10.
[16] محمد، 35.
[17] تحقق انقلاب اسلامی ایران به عنوان ام القرای جهان اسلام و بسط آرمان های بلند امام خمینی (ره) در توسعه این فرآیند مبارک، تأثیربسزایی داشته است.
[18] مقصود از اسلام در این جا اسلام ناب محمدی (ص) یا به تعبیری مکتب اهل بیت (ع) است که با ریشه های ظلم و ستم طواغیت هیچ گاه سر سازش نداشته است.
https://www.islamquest.net/

صلح طلبی قبل ظهور

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا