دین و اندیشه

ریشه یابی و درمان دروغ

پرسش و پاسخ

با سلام

بنده دختری ۱۴ ساله هستم

علاقه شدیدی به خدا دارم و تا اونجایی که میتونم سعی میکنم نمازم رو بخونم خیلی قران میخونم و سعی میکنم ارتباطم رو با خدا محکم کنم ولی یه عادت بدی دارم این که بسیار زیاد دروغ میگم و هرچقدر هم تصمیم میگیرم این عادت زشت و ناپسند را از خودم دور کنم نمیتونم میشه به من راهکاری بدهید با تشکر

پاسخ کوتاه:
دروغ در اصطلاح دانشمندان اخلاق و فقیهان و نزد عرف نیز به همین معناست . راستی و صدق نیز که نقطه ی مقابل دروغ است به خبر مطابق با واقع تعریف شده است .انسان از اینکه به او دروغ گفته شود , نا خشنود می شود و احساس بیزاری می کند و این بهترین گواه بر آن است که سرشت پاک بشری از این عمل , تنفر داشته , از آن می پرهیزد . طبیعت و فطرت انسانی با دروغ نا سازگار بوده , در برابر این عمل , نوعی مقاومت و باز دارندگی از خود نشان می دهد که از آن با عنوان قبح عقلی یاد می شود .


دوست گرامی.دروغ و واژه های معادل آن در زبان عربی , از قبیل کذب , افتراء , افک , به معنای خبر مخالف با واقع به کار می روند . دروغ در اصطلاح دانشمندان اخلاق و فقیهان و نزد عرف نیز به همین معناست . راستی و صدق نیز که نقطه ی مقابل دروغ است به خبر مطابق با واقع تعریف شده است .انسان از اینکه به او دروغ گفته شود , نا خشنود می شود و احساس بیزاری می کند و این بهترین گواه بر آن است که سرشت پاک بشری از این عمل , تنفر داشته , از آن می پرهیزد . طبیعت و فطرت انسانی با دروغ نا سازگار بوده , در برابر این عمل , نوعی مقاومت و باز دارندگی از خود نشان می دهد که از آن با عنوان قبح عقلی یاد می شود . (1) از دیدگاه شرع نیز احادیث فراوانی در زمینه ی قبح دروغ وارد شده است که تفکر و تأمل در این احادیث موجبات دوری انسان از این صفت زشت – که مخرب دنیا و آخرت می باشد – رافراهم می کند
ریشه یابی دروغ
از نگاه دینی و اخلاقی علل آنکه مسلمانان به دروغگویی متوسل می شوند ؛می تواند ناشی از عوامل زیر باشد. 1.ضعف ایمان ، أبی جعفرعلیه السّلام قال:« الکذب هو خراب الإیمان » فرمود حضرت باقر العلوم، علیه السلام، که دروغگویى خرابى ایمان است» درتبیین وتوضیح این حدیث حضرت امام خمینی (ره) می فرمایند:«حقیقتا این طور اخبار دل انسان را مى لرزاند و پشت انسان را مى شکند. گمان مى کنم که دروغ از مفاسد اعمالى است که از بس شایع است قبحش بکلى از بین رفته ولى یک وقت تنبه پیدا مى کنیم که ایمان که سرمایه حیات عالم آخرت است به واسطه این از دست ما رفته و خود ما نفهمیدیم.
و از حضرت ثامن الائمة، علیهم السلام، روایت شده که فرمود: «از حضرت ختمى مرتبت سؤال شد آیا مؤمن جبان و ترسو مى شود.
فرمود آرى. سؤال شد آیا بخیل مى شود؟ فرمود آرى. عرض شد آیا کذّاب مى شود؟ فرمود نه.» (چهل حدیث ص 472)
امام خمینی ،درجای دیگر می فرمایند«حقیقت ایمان در قلب ما وارد نشده. اگر ایمان وارد قلب شود، کارها اصلاح مى شود. آثار آن سرایت مى کند به تمام ظاهر و باطن و سرّ و علن. پس، باید معالجه باطن را بکنیم و مرض قلب را علاج نماییم. و از احادیث ظاهر می شود که همان طور که سستى ایمان و عدم خلوص آن موجب مفاسد اخلاقى و اعمالى میشود، این مفاسد نیز موجب نقصان ایمان، بلکه زایل شدن آن مى شود. (امام خمینی چهل حدیث ، ص 307 ) .
« یَعِظُکُمُ اللَّهُ أَنْ تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَداً إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ »(سوره نور آیه 17) …یعنى این نشانه ایمان است که انسان به سراغ این گناهان عظیم نرود، و اگر مرتکب شد یا نشانه بى ایمانى است و یا ضعف ایمان.( تفسیر نمونه ج 14ص 401)
2. وسوسه های شیطانی:« زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ»( انفال آیه 48 )، شیطان، اعمال آنهارا در نظرشان جلوه داد[داده است]وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبیلِ فَهُمْ لا یَهْتَدُون (سوره عنکبوت38) شیطان اعمالشان را براى آنان آراسته ..از این رو آنان را از راه(خدا) بازداشت در حالى که بینا بودند. وسوسه های شیطانی گاه انسان مسلمان را به دروغ گویی تحریک می کند.
3. جهل:«یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍِ »کسانی که بنادانى بدى را انجام میدهند(النساء آیه 17) در توضیح این آیه فرموده اند: هر گنهکارى جاهل و نادان است چرا که او در مقام ارتکاب گناه بمانند نادانان خود را به مخاطره و سختى انداخته است ( عزیزى ؛داستان پیامبران یا قصه هاى قرآن از آدم تا خاتم ص288 )دروغ گویی عده ای ازمسلمانان به دلیل جهالت آنهاست از این جهت که قباحت آن را وتاثیر آن را در اخلاق ودیگررفتارها وهمچنین در سعادت وخوشبختی دنیا وآخرت نمی دانند وبه راحتی مسائل را با دروغگویی توجیه می کنند.
4.قساوت قلب: «.. قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ما کانُوا یَعْمَلُون »(انعام 43) دلهاى آنها قساوت پیدا کرده؛ و شیطان، هر کارى را که مى کنند، در نظرشان زینت می دهد.لذا دیگر ایمان آنها مانع دروغ گویی آنها نمی شود.
5.هواهای نفسانی:« إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوء»( یوسف 53) نفس(سرکش) بسیار به بدیها امر مى کند.
درمان دروغگویی
در تفسیر شریف نمونه , ضمن بیان مقدماتی در خصوص دروغ , اینگونه آمده : اصولا ً در تعلیمات اسلام به مسأله ی راستگویی و مبارزه با کذب و دروغ فوق العاده اهمیت داده شده است که نمونه های آنرا به طور فشرده و فهرست وار ذیلا ً ملاحظه می کنید :
1 – راستگویی و اداء امانت دو نشانه ی بارز ایمان و شخصیت انسان است , حتی دلالت این دو برایمان از نماز هم برتر و بیشتر است .
امام صادق ( علیه السلام ) می فرماید : نگاه به رکوع و سجود طولانی افراد نکنید , چرا که ممکن است عادت آنها شده باشد , به طوری که اگر آنرا ترک کنند ناراحت شوند , ولی نگاه به راستگویی و امانت آنها کنید .
ذکر این دو با هم ( راستگویی و امانت ) به خاطر این است که ریشه ی مشترکی دارند ؛ زیرا راستگویی چیزی جز امانت در سخن نیست , و امانت همان راستی در عمل است .
2 – دروغ سرچشمه ی همه ی گناهان
در روایات اسلامی دروغ به عنوان کلید گناهان شمرده شده است , علی ( علیه السلام ) می فرماید : الصدق یهدی الی البر و البر یهدی الی الجنة راستگویی دعوت به نیکوکاری می کند و نیکوکاری دعوت به بهشت .
در حدیثی از امام باقر ( علیه السلام ) می خوانیم , ان الله عز و جل جعل للشر اقفالا ً و جعل مفاتیح تلک الاقفال الشراب و الکذب شر من الشراب خداوند متعال برای شر و بدی , قفل هایی قرار داده و کلید آن قفلها شراب است ( چرا که مانع اصلی زشتی ها و بدیها عقل است و مشروبات الکلی عقل را از کار می اندازد ) سپس اضافه فرمود : دروغ از شراب هم بدتر است .
امام عسگری ( علیه السلام ) می فرماید : جعلت الخبائث کلها فی بیت و جعل مفتاحها الکذب تمام پلیدیها در اطاقی قرار داده شده , و کلید آن دروغ است .
رابطه ی دروغ و گناهان دیگر از این نظر است که انسان گناهکار , هرگز نمی تواند راستگو باشد . چرا که راستگویی موجب رسوائی او است و برای پوشاندن آثار گناه , معمولا ً باید متوسل به دروغ شود . و بعبارت دیگر , دروغ انسان را در مقابل گناه آزاد می کند , و راستگویی محدود …..
شخصی به حضور پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) رسید , عرض کرد : نماز می خوانم و عمل منافی عفت انجام می دهم , دروغ هم می گویم ! کدام را اول ترک گویم ؟ ! پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) فرمود : دروغ , او در محضر پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) تعهد کرد که هرگز دروغ نگوید . هنگامی که خارج شد , وسوسه های شیطانی برای عمل منافی عفت در دل او پیدا شد , اما بلافاصله در این فکر فرو رفت , که اگر فردا پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) از او در این باره سؤال کند چه بگوید , بگوید چنین عملی را مرتکب نشده است , اینکه دروغ است و اگر راست بگوید حد بر او جاری می شود , و همین گونه در رابطه با سایر کارهای خلاف این طرز فکر و سپس خود داری و اجتناب برای او پیدا شد و به این ترتیب ترک دروغ سرچشمه ی ترک همه ی گناهان او گردید .
3 – دروغ سرچشمه ی نفاق است – چرا که راستگویی یعنی هماهنگی زبان و دل و بنابراین دروغ ناهماهنگی این دو است , نفاق نیز چیزی جز تفاوت ظاهر و باطن نیست ….
4 – دروغ با ایمان سازگار نیست … در حدیثی چنین می خوانیم : از پیامبر پرسیدند آیا انسان با ایمان , ممکن است ( احیانا ً) بخیل باشد . فرمود : آری , پرسیدند آیا ممکن است کذاب و دروغگو باشد ؟ فرمود نه ! چرا که دروغ از نشانه های نفاق است و نفاق , با ایمان سازگار نیست …..
5 – دروغ نابود کننده ی سرمایه ی اطمینان است .
می دانیم که مهمترین سرمایه ی یک جامعه اعتماد متقابل و اطمینان عمومی است و مهمترین چیزی که این سرمایه را به نابودی می کشاند دروغ و خیانت و تقلب است , و یک دلیل عمده بر اهمیت فوق العاده راستگویی و ترک دروغ در تعلیمات اسلامی همین موضوع است …..
حضرت علی ( علیه السلام ) در کلمات قصارش می فرماید : از دوستی با دروغگو بپرهیز که او همچون سراب است , دور را در نظر تو نزدیک و نزدیک را دور می سازد . (2)
البته بحث در خصوص دروغ و پیامدهای زشت آن بسیار گسترده است . از جمله : ضعیف ساختن مروت و جوانمردی , فراموشی , سلب توفیق , لعن خدا و فرشتگان , فقر و تنگدستی , سرزنش و پشیمانی , نابودی شرم و حیا و …. که مطالعه ی بیشتر در این مورد را به شما پرسشگر گرامی واگذار می کنیم .
6- اصولا آدم های ضعیف به دروغ متوسل می شوند و دروغ نشانه ضعف انسان است. هیچگاه انسان قوی و صاحب اراده دروغ نمی گوید. گفتن حقیقت خود نشان از شجاعت انسان دارد. کسی که دورغ می گوید از به خطر افتادن منافعش هراس دارد و به خاطر حفظ منافع و خواسته های حقیر دنیوی خود، حقیقت را قربانی می کند.
اما راههای درمان دروغ :
برای درمان دروغ , بزرگان ما دو راه علمی و عملی را سفارش می کنند .
درمان از طریق علمی , با مطالعه ی آیات و احادیث وارده و کتب اخلاقی که در زمینه ی مذمت دروغ نگاشته شده , حاصل می شود . وقتی انسان به محرومیتها و خسارات ناشی از این صفت می اندیشد , می تواند با سعی و تلاش و تمرین این صفت زشت را از خود دور کند . یاد آوری مداوم پیامدهای دروغ – محرومیت از هدایت الهی , ناتوانی از چشیدن طعم ایمان , قرار گرفتن در زمره ی کفار و منافقان , سقوط در آتش جهنم و … – انسان دروغگو را در درمان , کمک می کند .
آیة الله مجتبی تهرانی در زمینه ی درمان عملی دروغ می فرمایند : یکی از مهمترین روشهای عملی در درمان دروغ آن است که انسان پیش از آنکه کلمه ای را بر زبان بیاورد , درباره ی درستی یا نادرستی آن بیاندیشد , و به آثار و عواقب آن توجه کند …..
شیوه ی دیگر در درمان عملی دروغ آن است که از معاشرت با دوستان دروغگو بپرهیزد ؛ چرا که بسیاری از زشتیها در اثر رفت و آمد و همنشینی با انسانهای ناصالح پدید می آید و به عکس , بسیاری از زیبائیهای اخلاقی هم در همنشینی با خوبان و صالحان پدیدار می شود .
پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد
سگ اصحاب کهف روزی چند پی نیکان گرفت و مردم شد (3)
راه دیگر , قرار دادن تنبیه شرعی در صورت دروغ گفتن است . برای مثال : می توانید با هر بار دروغ گفتن مبلغی را به عنوان صدقه کنار بگذارید و یا فردای آن روز را روزه بگیرید .
دعا و نیایش و زاری به درگاه الهی و توسل به حضرات معصومین , بخصوص امام زمان ( عج الله تعالی فرجه الشریف ) و تلاوت روزانه ی آیات قرآن کریم و تفکر در آن , بسیار مؤثر است .
بی شک اگر راهکارهای ارائه شده را بطور مداوم انجام دهید , پس از مدتی خواهید دید که بطور کلی این صفت را ترک کرده اید . انشاءالله
دوست عزیز
بدانید که هر کس با عمل خویش , چهره ی برزخی و قیامتی خود را می سازد و هر انسانی الی الابد با عمل خویش محشور است ؛ پس تلاش کنیم با عمل صالح و ترک زشتیها چهره ای زیبا و نورانی برای برزخ و قیامت خود بسازیم ؛ هر چند که اثرات این زیبایی را در دار دنیا نیز خواهیم چشید .
پیروز باشید.<
(1) اخلاق الهی / آفات زبان / آیة الله مجتبی تهرانی
(2) تفسیر نمونه / ج 11 / ص 412 تا 415
(3) اخلاق الهی / آفات زبان / آیة الله مجتبی تهرانی

ریشه یابی و درمان دروغ

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا