عدالت خداوند و عدالت خواهی ما
باسلام باآرزوی سلامتی و طول عمرباعزت و احترام هزاران هزارساله برای رهبرعالیقدرمان و فرزندانشان و دیگر مراجع تقلید و همچنین شما پاسخگویان به سوالات شرعی ما….ببخشید، آیا صحیح است که بعضی از پولدارها میگن اگر خود خدا میخواست به فقرا بدهد، خودش میداد، ما چرا به فقرا کمک کنیم! میگن:لابد خود خدا دوست نداشته بهشان بده پول و امکانات چون شاید لیاقتشان را ندارند که دارا بشن! آیا درست است این حرفها و نظرات؟
پاسخ کوتاه:
ممکن است برخی این اعتقاد را داشته باشند. ولی اعتقاد درستی نیست. خدا روزی تمام جنبندگان را در جهان آفرینش تضمین کرده است، ولی «کسب» آن با «تدبیر و تلاش» به عهده خود «انسان» است و همچنین باید مانعی به نام «استثمار» و خود خواهی در میان نباشد؛ اگر کسی با تنبلی و بی تدبیری باعث هدر رفتن رزق شود یا اینکه مستکبرین، با استثمار مردم، آنان را در فقر نگه دارند، مربوط به عملکرد انسان ها است و منافی رزاقیت و عدالت الهی نمی باشد. خداوند علاوه بر تضمین تکوینی و طبعی رزق، احکامی را در حمایت از فقرا تشریع نموده است که اگر دقیقاً اجرا شود، نه تنها شاهد مرگ میلیون ها انسان گرسنه نخواهیم بود، بلکه فقیری نیز برای صدقه دادن یافت نخواهد شد. واقعیت این است که خداوند ما را در بهشت آفرید. این خود ما هستیم که با رفتارمان دنیا را به جهنم تبدیل می کنیم.
پاسخ بلند:
خداوند رزق همه جنبندگان را تضمین نموده: این حقیقت در روایات اسلامی و آیات قرآن آمده که خداوند رزق همه بندگان، حتّی همه جنبندگان را تضمین نموده است؛ مثلاً قرآن در آیه 6 سوره هود می فرماید: «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلّا عَلَى اللهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلٌّ فی کِتابٍ مُبینٍ»؛ (هیچ جنبنده اى در زمین نیست مگر این که روزى او بر خداست. او قرارگاه و محلّ نقل و انتقالشان را مى داند؛ همه اینها در کتاب مبین ثبت است). یعنی خداوند رزق همه را بر خود واجب کرده است. همین معنا در آیات 21 سوره ملک، و 23 و 58 سوره ذاریات، نیز بیان شده است. اما اینکه چرا با وجود این مسأله شاهد گرسنگی در جهان هستیم؟ باید به موانع و عللی که بعضی از افراد بشر ایجاد می نمایند، توجه داشته باشیم.
واقعیت این است که خداوند ما را در بهشت آفرید. این خود ما هستیم که با رفتارمان دنیا را به جهنم تبدیل می کنیم. این مسأله همه ما هست. آیا شما تا حالا هیچ گناهی نکرده اید؟ با اولین گناه شما همینجا بودید که الان هستید. مسؤول این وضعیت خود ما هستیم، نه خدا.
خدا ما را از اول مختار آفرید، این خودمانیم که می خواهیم توی این دنیا باشیم.
زشتی و گناه و جنگ و دورویی و دروغ و کشتار و تحقیر و فساد و… را ما با انتخاب هایمان در این دنیا آورده ایم و جایی که می توانست بهشت باشد را به این دنیایی که می شناسید تبدیل کرده ایم. مشکل خود ماییم. مگر جنگل های شمال بهشتی نبودند. ببینید با زباله و قصابی آنها ما چه به روز آن آورده ایم. آلودگی هوا کار خود ماست. بهشت را هم به ما بدهند، آن را تبدیل به جهنمی هولناک می کنیم. مگر با این دنیا نکردیم. بعد خودخواهانه آن را به گردن خدا می اندازیم. تاوان آن را هم همه ما، با هم می پردازیم.
برخی از این عوامل را بیشتر در ضمن چند نکته توضیح می دهیم:
1) یکی از عوامل فقر و گرسنگی انسان ها ثروت اندوزی، احتکار و غارتِ دیگران می باشد. بسیارى از مصائبى که در جوامع بشرى دیده مى شود نتیجه ظلم بعضى بر بعض دیگر، یا گروهى بر گروه دیگر است. به عنوان مثال اگر مى شنویم در عصر و زمان ما هر سال پنجاه میلیون نفر از گرسنگى مى میرند، یا جمعیتى بیش از این به خاطر سوء تغذیه گرفتار انواع بیماری ها هستند، به خاطر این نیست که خداوند لطف خود را از آنها دریغ داشته، بلکه به خاطر این است که گروه دیگرى از مردم دنیا از آزادى خدادادى سوء استفاده کرده، و دست به غارت و چپاول حقوق دیگران زده اند، و استعمار و استثمار این گروه سبب استضعاف آن گروه شده است. این مرگ و میر ناشى از گرسنگى، و بیمارى هاى زائیده از آن در حالى است که در کشورهاى ثروتمند، بسیارى از مواد غذائى را (سالم) به دریا مى ریزند، و مقدار زیادترى را ضایع کرده و به زباله دان ها مى ریزند، و بر اثر افراط در پرخورى به انواع بیمارى هاى ناشى از آن گرفتاراند.(1) در نتیجه اگر برخى از گرسنگى مى میرند نشانه ظلم بشر است و آن را به حساب عدل الهی نمى شود گذاشت. حتی قارّه آفریقا که بیشترین قربانیان گرسنگى را دارد مملو از الماس و معادن مهم است. عدّه اى ستمگر این ثروت ها را مى برند و به انواع غذا و وسایل رفاهی دست پیدا می کنند، بعد غذاهاى اضافه را در زباله دان می ریزند و عدّه اى دیگر که در آن ثروت سهم داشته اند از گرسنگى مى میرند.(2) این ظلم و ستم اختصاص به حکومت های ظالم ندارد و در بین افراد هر جامعه نیز گاهی ثروت اندوزی و احتکار برخی افراد سودجو باعث کمبود مواد غذایی در جامعه می گردد و با گران شدن اجناس ممکن است برخی توان خرید نداشته و گرسنگی بکشند.
البته خداوند علاوه بر عذاب اخروی ظالمان، در دنیا نیز ظلم را پایدار ندانسته است، اما از آنجا که جریان امور بر اساس اسباب و مسببات می باشد و همیشه قرار نیست امدادهای غیبی به کمک انسان بیاید، از طرفی از ظالمان نیز نمی توان سلب «اختیار» کرد، لذا تا مظلومان برای دفع ظلم تلاش نکنند فقر از بین نخواهد رفت . اگر قرار باشد هر عمل ظالمانه ای، بلافاصله و به صورت فوری، جزا داده شود، هیچ کس جرأتی برای بروز اراده واقعی و ظهور باطنش نخواهد داشت و با پدید آمدن حالتی شبیه به جبر، اختیار و جسارت هر کس برای انتخاب آزادانه اعمال از بین خواهد رفت و مجالِ کامل شدنِ حجتِ روز جزا فراهم نخواهد آمد. در اشاره به همین آزادی و اختیار اعطا شده به آدمی است که خداوند در آیه 20 سوره اسراء می فرماید: «کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّکَ وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحْظُورًا»؛ (هر دو دسته – دنیاخواهان و آخرت طلبان – را از عطای پروردگارت مدد می بخشیم و عطای پروردگارت از کسی منع نشده است).
2) تلاش انسان برای کسب روزی نیز در رفع فقر و گرسنگی اهمیت دارد. بر اساس روایات رزق و روزى – که خداوند تقسیم کرده است – بر دو قسم است: رزقى که تو آن را مى طلبى و رزقى که آن تو را مى طلبد. به عبارت دیگر روزى ها نیز مانند قضا و قدر، محتوم و معلّق دارد. روزى هاى حتمى آن است که خواه ناخواه به سراغ تو مى آید و معلّق آن است که تو باید به دنبالشان بروى.(3) بر همین اساس امام علی(علیه السّلام) می فرمایند: «برای به دست آوردن رزق خود تلاش نمایید، همانا تضمین رزق و روزی برای کسانی است که آن را طلب نمایند».(4) در نتیجه اینکه خداوند روزی را بین بندگان تقسیم کرده است دلیل نمی شود که در خانه بنشینیم و برای کسب روزی تلاش نکنیم و اگر در برابر مشکلات اقتصادی حاصل از ثروت اندوزی و احتکار برخی ظالمان گرفتار گرسنگی و سختی شدید گردیم، نباید دستگاه آفرینش و عدل الهی را متهم کنیم. اگر کسی در خانه بنشیند و منتظر رزق خود باشد، مسلم است که از گرسنگی می میرد، لذا قرآن در آیه 39 سوره نجم می فرماید: «وَأَن لَّیْسَ لِلاْنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى »؛ (و براى انسان بهره اى جز سعى و کوشش او نیست). اما اگر کسی برای کسب روزی تلاش کند قطعا به اندازه نیاز خود آنچه برای او مقدر شده است را کسب خواهد کرد. البته از این نکته نباید غافل شد که بین کسب روزی در حد رفع نیازهای ضروری با داشتن روزی فراوان تفاوت است و ممکن است برخی با وجود اینکه تلاش فراوانی می کنند روزی فراوان نداشته باشند.
این مسأله گاهی بخاطر مدیریت نادرست سرمایه ای که دارد می باشد و گاهی داشتن ثروت منجر به فساد او می شود، لذا خداوند برای او مقدر نمی کند. در فرض اول خودش مقصر است و در فرض دوم باید خدا را شکر کند که در شرایط فساد و گمراهی قرار نمی گیرد. یکی از کسانی که به این عاقبت گرفتار شد قارون بود که از قوم موسی بود اما ثروت زیاد او را به انحراف کشاند؛ چنانکه در آیه 76 سوره قصص می خوانیم: «إِنَّ قارُونَ کانَ مِنْ قَوْمِ مُوسى فَبَغى عَلَیْهِمْ »؛ (قارون از قوم موسى بود اما بر آنها ستم و ظلم کرد). علت این بغى و ظلم آن بود که ثروت سرشارى به دست آورده بود، و چون ظرفیت کافى و ایمان قوى نداشت، این ثروت فراوان او را فریب داد و به انحراف و استکبار کشانید.(5) در حقیقت روزی فراوان و رفاه و آسایش تا زمانى و به اندازه اى مطلوب است که سبب غفلت از یاد خدا نشود؛ لذا در آیه 27 سوره شوری مى خوانیم: «وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِى الْأَرْضِ»؛ (اگر خداوند روزى را بى حساب براى بندگانش بگستراند از جاده حق منحرف مى شوند). معلوم مى شود که توسعه و بسطى که سبب غفلت و بغى و سرکشى شود و غنا و ثروتى که طغیان را در پى داشته باشد(6) و سبب اعراض و روى گردانى از حق شود(7) مطلوب شارع نمى باشد.(8)
3) خداوند راه های فراوانی برای رفع فقر و گرسنگی تشریع کرده است، اما همه انسانها به آن عمل نمی کنند. اگر قوانین و گردش اقتصادی طبق آموزه های صحیح وحیانی و اسلامی در دنیا حاکم شود نه تنها کسی از گرسنگی نمی میرد، حتی نیازمندی نیز پیدا نمی شود. قرآن در آیات مربوط به تقسیم و گردش اموال عظیم انفال در میان نیازمندان ـ با صلاح دید پیامبر اسلام ـ می فرماید: «کَىْ لا یَکُونَ دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیاءِ مِنْکُمْ وَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»(9)؛ (تا [اموال عظیم] تنها در میان ثروتمندان شما دست به دست نگردد پس آنچه را پیامبر براى شما آورده اطاعت کنید و از آنچه شما را نهى کرده خوددارى نمایید). فلسفه این حکم این است که پول و ثروت در میان همه طبقات پخش شود و اختصاص به یک طبقه معین نداشته باشد و سبب بهره مندی همگان خصوصا نیازمندان شود. امام علی(علیه السّلام) نیز در این باره می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِی أَمْوَالِ الْأَغْنِیَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ فَمَا جَاعَ فَقِیرٌ إِلَّا بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِیٌّ وَ اللَّهُ تَعَالَى سَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِک »(10)؛ (خداوند سبحان قوت فقراء را در اموال توانگران واجب کرده و هیچ فقیری گرسنه نماند، مگر آن که ثروتمند از حق او بهره مند شده است و خدای تعالی از این مطلب از آنان بازخواست کند). همچنین با توجه به چگونگی تامین شدن روزی گرسنگان و نیازمندان، اسلام احکام بسیاری در ابواب خمس، زکات و … بیان می دارد. قرآن شریف در آیات فراونی بخصوص آیات زکات بر حمایت از نیازمندان بعنوان یک فریضه مهم تاکید دارد، از جمله می فرماید: (زکات ها مخصوص فقرا و مساکین و کارکنانی است که برای آن زحمت می کشند، و کسانی که برای جلب محبتشان اقدام می شود، و برای بردگان و بدهکاران و در راه خدا، و واماندگان در راه؛ این، یک فریضه الهی است؛ و خداوند دانا و حکیم است)؛ «إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاکِینِ وَالْعَامِلِینَ عَلَیْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِی الرِّقَابِ وَالْغَارِمِینَ وَفِی سَبِیلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِیلِ ۖ فَرِیضَةً مِّنَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ».(11) بی جهت نیست که با این همه تاکیدات؛ روایات اسلامی در وصف حکومت عدل و قرآنی امام زمان(علیه السلام) بیان می دارند: «لَا یَجِدُ الرَّجُلُ مِنْکُمْ یَوْمَئِذٍ مَوْضِعاً لِصَدَقَتِه »(12)؛ (هیچیک از شما در آن زمان حتی نیازمندی پیدا نمی کنید تا به او صدقه بدهید)؛ چرا که این مهم با بکار گیری صحیح احکام الهی و قرآنی محقق می شود.(13)
واقعیت این است که ما نسل آخرالزمان هستیم و متعلق به عصر خاتمیت و بلوغ بشریت. این خود ما هستیم که باید به دنبال تحقق قسط باشیم. قرآن می گوید:
«لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ اَلْکِتابَ وَ اَلْمِیزانَ لِیَقُومَ اَلنّاسُ بِالْقِسْطِ…» (حدید/25) ما پیامبران خویش را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب و معیار فرود آوردیم تا مردم عدل و قسط را بپادارند…
مردم باید خودشان عدل و قسط را بپا دارند. ما در این دنیا هرکاری دلمان بخواهد انجام می دهیم و حالا خدا باید بیاید و درستش کند.
تعریف قسط: این کلمه از آن جهت که در بردارنده مفهوم «اعتدال و حفظ از انحراف و افراط و تفریط» است با عدل هم معنی می باشد اما یکی از تفاوت هایش با عدل آن است که «قسط» جنبه تطبیق مفهوم عدالت و اجراء آن در مصادیق و مواردش را داراست و وقتی «عدل» بخواهد تحقق و بروز داشته باشد از آن به «قسط» تعبیر می گردد. تفاوت های مفهومی و مصداقی عدل و قسط: اولا: قسط، اجراء و تحقق عدل است و پیامدش نیز تطبیق عدل بر موارد و جایگاه های خارجی اش می باشد. ثانیا: قسط، عدلی است که ظهور یافته و محسوس گشته و از همین روست که ترازو کردن اشیاء را قسط می گویند چون عدل و تعادل را به صورت آشکارا نمایش می دهد. (معجم الفروق اللغویه، ابی هلال عسکری، ص 428)
و اینها برعهده ما است.
ماییم که دوست داریم اشتباه بکنیم و خداوند تقاصش را پس بدهد. با برنامه ریزی غلط، شرکت در ساختار فاسد اجتماعی، پارتی بازی، رشوه، دروغ و سکوت بزدلانه و همدستی با خطاکار و… دنیایمان را جهنم می کنیم و بعد طلبکار خدا می شویم.
چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید!
پی نوشت:
(1). پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1386 هـ ش، چاپ نهم، ج 4، ص 524.
(2). انوار هدایت، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات امام على بن ابى طالب(علیه السلام )، قم، 1390 هـ ش ، چاپ اول ، ص 203.
(3). همان.
(4). بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى ، دار إحیاء التراث العربی ، بیروت، 1403 هـ ق، چاپ دوم، ج 71، ص 127.
(5). تفسیر نمونه، مکارم شیرازى، ناصر، دار الکتب الاسلامیه ، تهران، 1374 هـ ش، چاپ سی و دوم، ج 16، ص 153.
(6). چنانکه در آیات 6-7 سوره علق می خوانیم: «إِنَّ الْإِنسَانَ لَیَطْغَى* أَنْ رَّآهُ اسْتَغْنَى»؛ (چنین نیست که انسان حقشناس باشد مسلما طغیان مى کند * به خاطر اینکه خود را بى نیاز مى بیند).
(7). چنانکه در آیه 51 سوره فصلت می خوانیم: «وَ إِذا أَنْعَمْنا عَلَى الْإِنْسانِ أَعْرَضَ وَ نَأى بِجانِبِه »؛ (هر گاه به انسان نعمتى دهیم روى مى گرداند، و با تکبر از حق دور مى شود).
(8). دائرة المعارف فقه مقارن، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات مدرسه الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1427 هـ ق، چاپ اول ، ج 2، ص 137.
(9). سوره حشر، آیه 7.
(10). نهج البلاغة، شریف الرضى، محمد بن حسین ، محقق: صالح، صبحی، انتشارات هجرت ، قم، 1414 هـ ق، چاپ اول، ص 533.
(11). سوره توبه، آیه 60.
(12). بحار الأنوار، همان، ج 52، ص 339، باب 27، ح 83. (13). ر.ک: سیری در سیره ائمه اطهار، مطهری، مرتضی، انتشارات صدرا، تهران، 1358 هـ ش، چاپ اول، ص 238.
عدالت خداوند و عدالت خواهی ما