شعار ناقوسیه
سلام
اشعار ناقوسیه آقا امیرالمؤمنین(ع) چه وجهی دارد و در کجا ذکر شده؟؟؟
پاسخ اجمالی
در منابع حدیثی از جمله کتاب ارزشمند امالی شیخ صدوق (علیه رحمه) وارد شده است. محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی مشهور به شیخ صدوق (حدود ۳۰۶-۳۸۱ق)، متکلم، ادیب، فقیه و حدیثشناس برجسته امامیه در سده چهارم هجری هستند که این کتاب حاصل جلسههای متعددی است که شیخ صدوق هفتهای دو روز سه شنبه و جمعه از ۱۸ رجب سال ۳۶۷ق تا ۱۱ شعبان سال ۳۶۸ق در مشهد برای شاگردانش املاء نموده و ایشان نوشتهاند.
حضرت علی (علیه السلام) در این حدیث حقیقت صدای ناقوس کلیسا را بیان فرمودند که به دلیل فصاحت و بلاغت کم نظیر ایشان، اشعارگونه به نظر می رسد.
پاسخ تفصیلی
متن حدیث مورد اشاره به زیر می باشد:
حَدَّثَنَا صَالِحُ بْنُ عِیسَى بْنِ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلْعِجْلِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو بَکْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ عَلِیٍّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو نَصْرٍ اَلشَّعْرَانِیُّ فِی مَسْجِدِ حُمَیْدٍ قَالَ حَدَّثَنَا سَلَمَةُ بْنُ اَلْوَضَّاحِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی إِسْرَائِیلَ عَنْ أَبِی إِسْحَاقَ اَلْهَمْدَانِیِّ عَنْ عَاصِمِ بْنِ ضَمْرَةَ عَنِ اَلْحَارِثِ اَلْأَعْوَرِ قَالَ:
«بَیْنَا أَنَا أَسِیرُ مَعَ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ فِی اَلْحِیرَةِ إِذَا نَحْنُ بِدَیْرَانِیٍّ یَضْرِبُ اَلنَّاقُوسَ، قَالَ فَقَالَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ:
یَا حَارِثُ أَ تَدْرِی مَا یَقُولُ هَذَا اَلنَّاقُوسُ؟
قُلْت: اَللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ اِبْنُ عَمِّ رَسُولِهِ أَعْلَمُ
قَالَ علیه السلام:
إِنَّهُ یَضْرِبُ مَثَلَ اَلدُّنْیَا وَ خَرَابَهَا وَ یَقُولُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ حَقّاً حَقّاً صِدْقاً صِدْقاً إِنَّ اَلدُّنْیَا قَدْ غَرَّتْنَا وَ شَغَلَتْنَا وَ اِسْتَهْوَتْنَا وَ اِسْتَغْوَتْنَا یَا اِبْنَ اَلدُّنْیَا مَهْلاً مَهْلاً یَا اِبْنَ اَلدُّنْیَا دَقّاً دَقّاً یَا اِبْنَ اَلدُّنْیَا جَمْعاً جَمْعاً تَفْنَى اَلدُّنْیَا قَرْناً قَرْناً مَا مِنْ یَوْمٍ یَمْضِی عَنَّا إِلاَّ أَوْهَنَ [أَوْهَى] مِنَّا رُکْناً قَدْ ضَیَّعْنَا دَاراً تَبْقَى وَ اِسْتَوْطَنَّا دَاراً تَفْنَى لَسْنَا نَدْرِی مَا فَرَّطْنَا فِیهَا إِلاَّ لَوْ قَدْ مِتْنَا قَالَ اَلْحَارِثُ یَا أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ اَلنَّصَارَى یَعْلَمُونَ ذَلِکَ قَالَ لَوْ عَلِمُوا ذَلِکَ لَمَا اِتَّخَذُوا اَلْمَسِیحَ إِلَهاً مِنْ دُونِ اَللَّهِ قَالَ فَذَهَبْتُ إِلَى اَلدَّیْرَانِیِّ فَقُلْتُ لَهُ بِحَقِّ اَلْمَسِیحِ عَلَیْکَ لَمَّا ضَرَبْتَ بِالنَّاقُوسِ عَلَى اَلْجِهَةِ اَلَّتِی تَضْرِبُهَا قَالَ فَأَخَذَ یَضْرِبُ وَ أَنَا أَقُولُ حَرْفاً حَرْفاً حَتَّى بَلَغَ إِلَى مَوْضِعٍ إِلاَّ لَوْ قَدْ مِتْنَا فَقَالَ بِحَقِّ نَبِیِّکُمْ مَنْ أَخْبَرَکُمْ بِهَذَا قُلْتُ هَذَا اَلرَّجُلُ اَلَّذِی کَانَ مَعِی أَمْسِ فَقَالَ وَ هَلْ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اَلنَّبِیِّ مِنْ قَرَابَةٍ قُلْتُ هُوَ اِبْنُ عَمِّهِ قَالَ بِحَقِّ نَبِیِّکُمْ أَ سَمِعَ هَذَا مِنْ نَبِیِّکُمْ قَالَ قُلْتُ نَعَمْ فَأَسْلَمَ ثُمَّ قَالَ لِی وَ اَللَّهِ إِنِّی وَجَدْتُ فِی اَلتَّوْرَاةِ أَنَّهُ یَکُونُ فِی آخِرِ اَلْأَنْبِیَاءِ نَبِیٌّ وَ هُوَ یُفَسِّرُ مَا یَقُولُ اَلنَّاقُوسُ .» (1)
حارث اعور مىگوید:
هنگامى که همراه على علیه السّلام در حیره مىرفتیم، راهبی ناقوس را به صدا در آورد.
على علیه السّلام فرمود: اى حارث خبر دارى که این ناقوس چه مىگوید؟
گفتم: خدا و پیامبر و پسرعموى او آگاهترند.
فرمود: آن صدا مثل دنیا و نابودى آن مىنوازد و مىگوید«لا اله الا اللّه حقا حقا صدقا صدقا».بىگمان دنیا ما را گول زد و به خود مشغول داشت.قلبمان را ربود و ما را در گمراهى افکند.
اى فرزند آدم!آرامآرام.اى فرزند دنیا!بکوب بکوب.اى فرزند دنیا!بیاندوز بیاندوز بیاندوز.دنیا نابود مىشود قرن به قرن.روزى از عمر ما نمىگذرد،مگر آنکه رکنى از ما دچار سستى شود.ما خانه پایدار را ویران کردیم و سراى فناپذیر را وطن گرفتیم.و اکنون نمىدانیم چه کوتاهى کردهایم در آن تا اینکه مرگمان رسد.گفتم اى امیر مؤمنان! آیا مسیحیان این نکته خبر دارند؟فرمود:اگر خبر داشتند عیسى بن مریم را در کنار خدا نمىپرستیدند.!
حارث مىگوید: من پیش دیرانى رفته و گفتم تو را به حق عیسى همان گونه که ناقوس مىنواختى، بنواز. دیرانى گفت: ناقوس مىنواخت نه من.
بعد من کلمه به کلمه گفتم تا به عبارت آخر رسیدم. دیرانی گفت: به حق پیامبرتان سوگند مىدهم،چهکسى این خبر را به تو داده است؟
گفتم همان شخصى که دیروز همراه من بود.
گفت:آیا بین او و پیامبر خویشاوندى است؟
گفتم:آرى،او پسرعموى پیامبر است.
گفت: به حق پیامبرتان سوگند مىدهم که بگو که آیا او این سخن را از پیامبرتان شنیده است؟
گفتم:آرى. بعد دیرانى به اسلام ایمان آورد و گفت به خدا سوگند،من در تورات خواندهام که در آخر سلسله نبوت پیامبرى خواهد آمد که آنچه ناقوس مىگوید را مىتواند شرح دهد.
همانگونه در متن حدیث دیده می شود روایت یادشده شعر نیست و کلام فصیح و بلیغ حضرت باعث شده تا برخی افراد گمان کنندکه حضرت زبان ناقوس را در قالب اشعار بیان فرمودند.
پی نوشت:
(1) الأمالی (للصدوق) ج۱ ص۲۲۵ ، مجلس چهلم.
شعار ناقوسیه