شیخ رجبعلی خیاط و سیاست
سلام . یک سوال در مورد عارف بزرگ ، شیخ رجب علی خیاط داشتم . چرا ایشان با وجود اینکه هم عصر محمدرضا شاه و رضاخان بوده است ، اما در برابر ظلم آنان سکوت کرده و در سیاست دخالت نکرده اند؟
شیخ رجبعلی گرچه درعرصه سیاسی، مانند برخی در میدان عملی مبارزه وارد نشدند، اما در برابر ظلم رژیم پهلوی سکوت نکرده و با رژیم پهلوی و سیاستمداران حاکم آن مخالف بود. یکی از فرزندان شیخ میگوید: در ۳۰ تیر سال ۱۳۳۰ شمسی، وقتی شیخ وارد منزل شد، شروع کرد به گریه کردن و فرمود: «حضرت سید الشهدا(ع) این آتش را با عبایشان خاموش کردند و جلوی این بلا را گرفتند، آنها بنا داشتند در این روز خیلی ها را بکشند؛ آیت الله کاشانی موفق نمیشود، ولی سیدی هست که میآید و موفق میشود.» پس از چندی معلوم شد که مقصود از سید دوم، امام خمینی (ره) است.
همچنین جناب شیخ، دوستان و شاگردان خود را از همکاری با دولت حاکم ( پهلوی) و به خصوص از تعریف و تمجید آنان بر حذر میداشت. یکی از شاگردان شیخ از وی نقل کردهاست که فرمود:« روح یکی از مقدسین را در برزخ دیدم محاکمه میکنند و همه کارهای ناشایسته سلطان جایر زمان او را در نامه عملش ثبت کرده و به او نسبت میدهند. شخص مذکور گفت: من این همه جنایت نکردهام.
به او گفته شد: مگر در مقام تعریف از او نگفتی: عجب امنیتی به کشور دادهاست؟گفت: چرا!به او گفته شد: بنابر این تو راضی به فعل او بودی، او برای حفظ سلطنت خود به این جنایات دست زد. »در نهجالبلاغه آمده است که امام علی(ع) فرمود:« الراضی بفعل قوم کالداخل فیه معهم، و علی کل داخل فی باطل اثمان: اثم العمل به، و اثم الرضا به؛هرکه به کردار عدهای راضی باشد، مانند کسی است که همراه آنان، آن کار را انجام داده باشد و هر کس به کردار باطلی دست زند او را دو گناه باشد؛ گناه انجام آن و گناه راضی بودن به آن. »(rasekhoon.net/article/show/123318)
همچنین یکی از شاگردان مرحوم شیخ رجبعلی خیاط نقل میکند:
«زمانی بنده به اتفاق شیخ رجبعلی به زیارت حضرت شاه عبدالعظیم حسنی علیه السلام مشرف شدیم. شاه پهلوی، در آن زمان، تازه دستور داده بود که چند قسمت از خیابانهای اطراف حرم را آسفالت کنند.
ما هم پس از انجام نماز و زیارت، به قهوه خانه ای در نزدیکی حرم رفتیم. در آنجا من به شیخ عرض کردم که: جناب شیخ، نگاه کنید که چقدر برای حضرت، احترام قائل شده اند و دور حرم ایشان را آسفالت کرده اند!
شیخ در همان لحظه، در من تصرفی کردند که بواسطه آن، تمام خیابانها را چون رودخانه ای از خون دیدم، و امواج خون بر روی یکدیگر می غلتید. بعد شیخ فرمودند: این آسفالت را با قطره قطره خون مظلومین و بیچارگان درست کرده اند. این به ظاهر خدمت آنها، بواسطه ظلمی است که به مردم روا می دارند.» (عرفا در مقابل حکومت پهلوی؛article.tebyan.net/154094)
شیخ رجبعلی خیاط و سیاست