روش مراقبه و پایش روزانه نفس
یک روش عملی برای محاسبه و مراقبه به من یاد دهید…من در مراقبه مشکل دارم
مطالب نسبتا مفصلی را در این زمینه برای شما درج کرده ایم که امیدواریم پر فایده باشد. روش مراقبه و پایش روزانه نفسمراقبه، پایش یا کشیک نسبت به نفس و حالات و رفتارهای ناشی از آن برنامه اصلی سلوک عملی است که از آن به گامهای عملی به سوی خودسازی یاد میشود. این برنامه دارای مراحلی است که در تعبیر علمای اخلاق، تحت عنوان «مراحل مرابطه با نفس» مطرح شده است:
الف) مشارطه
مشارطه به معنای شرط کردن و قرار گذاشتن است. بر سالک است که در آغاز هر روز مثلاً بعد از نماز صبح با خود خلوت کند و (با یاد آوری سوره شریفه والعصر) نفس خویش را مورد خطاب قرار دهد و بگوید، ارزندهترین سرمایه، عمر توست که تنها سرمایه رسیدن به حیات ابدی و سعادت جاوید است و ضایع کردن و صرف کردن آن در نافرمانی خدا و ارتکاب جرم و گناه تو را دچار خسارتی بزرگ خواهد کرد و با خود قرار بگذارد که انگار، امروز، آخرین روز زندگی اوست.
همچنین در هنگام مشارطه باید سالک با اعضای خود، مانند چشم، زبان، گوش، دست و پا، دهان، شکم، فکر و دل، یکی یکی شرط کند که مطیع فرمان خدا باشند، رضایت او را در نظر بگیرند، از حدود الاهی تجاوز نکنند، آنچه را که خدا دوست دارد، دوست بدارند و از آنچه نمیپسندد، پرهیز نمایند، نعمتهای خداوند را شکر گذارند و نیروهای خود را در راهی مصرف کنند که باعث رشد و شکوفایی خود و قرب الهی باشد.
ب) مراقبه
مراقبه از ماده رَقَبَه، به معنای گردن است و از آنجا که انسان به هنگام نظارت و مواظبت از چیزی، گردن میکشد و اوضاع را زیر نظر میگیرد، این واژه بر معنای نظارت، مواظبت و زیر نظر گرفتن نفس خویش، استعمال شده است.
مراقبه محوریترین و مؤثرترین گام در بندگی خدا و تهذیب اخلاق است؛ یعنی انسان پس از عهد و پیمان و شرط بستن با اعضا و جوارح خود در کمین آنها بنشیند و کاملاً نظارت و پایش کند که بر عهد خود بمانند و از صراط مستقیم هدایت گمراه نشوند.
حال انسان در مراقبه مانند کسی است که احتمال به تاراج رفتن تمام سرمایه و گوهر گران بهایی که در اختیار دارد را میدهد و مراقب است تا دزدان و شیادان سرمایه او را به غارت نبرند. اگر انسان از خویش مراقبت نکند و اخلاق و کردار و افکارش را تحت کنترل درنیاورد، بی شک سعادت ابدی و رستگاری جاودانهاش، دور از دسترس خواهد بود.
قرآن کریم میفرماید: یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ؛ ای مومنان! از (مخالفت با) خدا پروا کنید و هر کس باید بنگرد که چه چیزی برای فردایش فرستاده است که خداوند از آنچه انجام میدهید، آگاه است.
از امیرمؤمنان (ع) نقل شده است که فرمود: ینبَغِی أَن یکون الرَّجُل مُهینًا عَلَی نَفسِهِ، مُرَاقِباً قَلبَه، حَافِظاً لِسَانَهُ؛ سزاوار است انسان بر خود مسلط و همواره مراقب قلب خود و نگاه دار زبانش باشد.
ج) محاسبه
امام حسن عسکری (ع) میفرماید: لیس منا من لم یحاسب نفسه فی کل یوم؛ ان عمل خیرا، استزاد و ان عمل سوءا استغفرالله؛ از ما نیست کسی که در شبانه روز (لااقل یک بار) محاسبه نفس نداشته باشد، اگر عمل خوبی از او سرزده، از خدا بخواهد که توفیق او را افزون کند و اگر عمل بدی سر زده، از خداوند طلب بخشش نماید.
لازم است سالک در یکی از ساعات پایانی روز به حساب و کتاب حالات و افعال خود رسیدگی کند که امروز چه کار کردهام، چه کار باید انجام میدادم که انجام ندادهام و چه کار انجام دادهام که نباید انجام میدادم؟ و آیا خدا از من راضی است یا شیطان؟
منظور از محاسبه این است که هر کس چنانکه بازرگان کاردان، در پایان روز، هفته و ماه و سال، حسابهای تجاری خود را بررسی و سود زیان خویش را مطالعه میکند، به یک محاسبه الهی و معنوی دست زند و همین دقت و موشکافی را در مورد اعمال و رفتارش اعمال نماید؛ اگر اعمالش نیک و خداپسند باشد خدا را شکر کند و دوام آن را از خداوند بخواهد و اگر گناه و خلافی از او سرزده، از خدا طلب آمرزش کند و از استمرار آن جلوگیری کند و در جبران آن و محو آثارش بکوشد.
یکی از مراحل سخت و دشواری که همگان در روز قیامت پیش رو خواهند داشت، محاسبه اعمال و رسیدگی به رفتار و کردار آنها در دنیا است. یوْمَ تَجِدُ کلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَینَها وَ بَینَهُ أَمَداً بَعِیداً؛ روزی که هر کس، هر کار نیکی را که انجام داده حاضر میبیند و آرزو میکند میان او و اعمال بدش فاصله زیادی باشد.
در حدیث معروفی از رسول گرامی اسلام (ص) آمده: حَاسِبُوا أَنفُسَکم قَبلَ أَن تُحَاسِبُوا وَزِنُوا قَبلَ أَن تُوزَنُوا وَ تَجهَزُوا لِلعَرض الاَکبَر؛ پیش از آن که به حساب شما برسند، خود را محاسبه کنید و قبل از آن که شما را بسنجند، خویش را بسنجید و برای آوردگاه بزرگ، آماده شوید.
در روایت تکان دهندهای از امام کاظم (ع) آمده است: لَیسَ مِنّا مَن لَم یحاسِبْ نفسَهُ فی کلِّ یومٍ، فَإن عَمِلَ حَسَنا استَزادَ اللّهَ و إن عَمِلَ سَیئا استَغفَرَ اللّهَ مِنهُ و تابَ إلَیهِ؛ کسی که اهل محاسبه نفس و اعمالش نباشد، با مرام و مسلک و برنامه اهل بیت (ع) بیگانه بوده و از زمره شیعیان آنها به شمار نمیآید.
د) معاتبه و معاقبه
بعد از محاسبه نوبت به معاتبه و معاقبه میرسد. معاتبه به معنای عتاب و سرزنش کردن و معاقبه به معنای مجازات کردن و کیفر دادن خود است. این مرحله، برای کسانی است که در مراقبت از خود نتوانستهاند خواستههای افراطی نفس خود را کنترل نمایند و دچار خطا و نافرمانی شدهاند.
اگر انسان بعد از محاسبه نفس و حسابرسی رفتار و کردار خود، در مقابل تخلفات و سرکشیهای نفس واکنشی نشان ندهد، جرأت و جسارت نفس برای ارتکاب گناه بیشتر میشود، چنان که مدیر یک شرکت و یا رئیس یک اداره، کارگران و کارمندان و زیردستان خود را به دلیل تخلفاتی که از آنها سرزده و کوتاهی و قصور در انجام وظایف، مورد سرزنش و جریمه قرار میدهد و متناسب با میزان خطا و جرم آنها را گوشمالی و کیفر مینماید، همچنین سالکی که در راه اصلاح و تربیت نفس قدم بر میدارد، باید در برابر سرکشی و طغیان نفس بیتفاوت نباشد و به موقع عکس العمل نشان دهد وگرنه افراطیگری و سرکشی نفس مهار نخواهد شد.
البته باید توجه داشت که کیفر نفس در برابر کارهای خلافی که انسان انجام داده، دارای مراتب فراوانی است. گاهی به گونهای است که تنها سرزنش کافی است و بیش از آن نیاز نیست، ولی گاهی لازم است سخت گیری بیشتری صورت گیرد و نفس انسان از برخی لذتها، خواهشها و امور مورد علاقه، مانند خواب و غذا و استراحت خود را کنترل کند یا بسیار اندک از آن بهره ببرد تا نفس وی رام و مهار شود.
امیرمؤمنان (ع) در خطبه معروف متقین در بیان اوصاف اهل تقوا میفرماید: هر گاه نفس او در انجام وظایفی که خوش ندارد سرکشی کند، او هم از آنچه دوست دارد محرومش میسازد.
و در حدیث نورانی دیگر میفرماید: إِذَا صَعبَت عَلَیک نَفسَک فَاصعَب لَهَا تَذِلُّ لَک؛ هنگامی که نفس مطیع و رام تو نگردد و بر تو سخت بگیرد، تو هم عرصه را بر او تنگ کن تا تسلیم تو گردد. در این حدیث به شکل بسیار روشن، انسان باید همواره با نفس خویش زور آزمایی و با آن ستیزه کند و این ستیزه، اصل همه ستیزهها، با دیگر دشمنان بیرونی است.
اربعین و چله گیری
اصل اربعین و چله گیری – نه کیفیت و گونههای آن – یکی از روشهایی است که اولاً ریشه در آموزههای دینی دارد و ثانیاً از قدیم الایام اهل معرفت و سلوک از آن استفاده و بدان توصیه کردهاند. همچنین به تجربه ثابت شده است که این روش کارایی بسیار خوبی در ایجاد تغییر مثبت در زمینه خودسازی دارد. البته مراقبت در چهل روز، اختصاص به خودسازی ندارد و انسان در هر زمینهای میتواند برای نهادینه ساختن صفت یا مهارتی از آن استفاده کند.
برای روشن شدن موضوع چله گیری در سلوک و بندگی، توجه به این نکات سودمند است:
1. در آیات وروایات به عدد چهل توجه و عنایت خاصی شده است. قرآن کریم مدت خلوت حضرت موسی (ع) را در کوه طور با خداوند چهل روز ذکر میکند: وَ واعَدْنا مُوسی ثَلاثِینَ لَیلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیلَةً؛ و با موسی سی شب وعده کردیم و آن را با ده شب دیگر تمام نمودیم، پس میقات موسی با خدای متعال چهل شب گردید. نکته مهم آیه یاد شده، غیر از عدد چهل، واژه لیله است. تو گویی خلوت شبانه است که بسیار اثر بخش و جان آراست. همچنین قرآن نمیخواهد کسانی از کار و زندگی عادی دست بکشند و به خلوت و امثال آن بپردازند، لذا میفرماید: این کار، در شب بوده است.
در روایت آمده است: من اخلص لله اربعین یوما فجر الله ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه؛ هر کس خود را چهل روز برای خداوند خالص و پاک گرداند، خداوند چشمههای حکمت را از قلبش بر زبانش جاری میسازد، به تعبیر حافظ:
قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس نه هر آنکو ورقی خواند معانی دانست
بنابراین فهم معانی و درک حقیقت و حکمت، با خلوتهای شبانه (مرغ سحر) هماهنگی و پیوند دارد.
همچنین عقل انسان در چهل سالگی به کمال میرسد: اذا بلغ اربعین سنه فقد بلغ منتهاه؛ خداوند در قرآن کریم در این باره میفرماید: حَتَّی إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکرَ نِعْمَتَک الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَی وَعَلَی وَالِدَی؛ هنگامی که بالغ شد و به چهل سالگی رسید، گفت پروردگارا به من توان بده تا نعمتهای تو را شکر گذارم.
درروایت آمده است: مَن قدّم اربعین من المؤمنین ثم دعا استجب له؛ هر کس خیرخواهی و دعا برای چهل مؤمن را پیش از دعا برای خویش قرار دهد و سپس برای خود دعا نماید، دعایش مستجاب میگردد. در جریان تولد حضرت زهرای مرضیه (س) به امر الهی جبرئیل (ع) بر پیامبر (ص) نازل گردید و به ایشان گفت: چهل روز از حضرت خدیجه (س) کناره گیرد. حضرت در این مدت روزها روزه دار و شبها مشغول عبادت بودند تا زمینه برای پیدایش و تولد حضرت فاطمه (س) فراهم گردید. در همه این موارد یاد شده، عدد چهل به چشم میآید.
2. منظور از چله و چله نشینی، آن است که انسانْ چهل روز با مراقبت و مواظبت به یاد حق و ذکر و عبادت و توجه به او مشغول باشد و امور غیر ضروری و غیر لازم را که باعث پراکندگی خاطر و تفرقه فکر میگردد، در حد امکان ترک نماید و همه اندیشه و فکرش خداوند و یاد او و اطاعت او باشد.
لازم است انسان در این مدت چهل روز، کمال مراقبت و توجه به خداوند را داشته و سعی بلیغ در ترک گناهان و دوری از محرمات الهی نماید و در این مدت با یاد الهی وذکر او و عبادت خالصانه، شبستان وجودش را از نور و صفا لبریز سازد و زمینه تابش انوار الهی و درخشش آفتاب فطرت را در درون خویش فراهم آورد.
۳. آثار چله نشینی بستگی کامل به زمینههای موجود در انسان و اراده، توجه، همت و اخلاص او دارد که به حسب افراد از شدت و ضعف برخوردار است، ولی به هر حال در این مدت، قلب انسان نورانی و مصفی میگردد و مطالب عالی معنوی و معارف دین را بهتر و عمیقتر میفهمد و زمینه برای عروج معنوی و تعالی روح انسان فراهم میگردد.
۴. توجه داشته باشد که چله نشینی، بریدن از مردم و شانه خالی کردن از مسؤولیتهای اجتماعی و شرعی و انسانی نیست، پس مهم این است که انسان در میان اجتماع باشد و در عین حال از خود مواظبت و مراقبت نماید و بر خود مسلط باشد، چون گاهی خدمت به مردم و گشودن گرهی از کار آنها و گرفتن دست انسانی درمانده و بیچاره، اثرش از عزلتگزینی و گوشهگیری بیشتر و ارزندهتر است.
5. توجه به خدا و اخلاص در مدت ۴۰ روز هرچند با اکراه نفس نیز همراه باشد، دارای اثر و نتیجه است و معمولاً این اکراه در شروع کار بروز دارد، ولی با گذشت زمان، خود نفس آمادگی برای این عمل را پیدا کرده و نرمش نشان میدهد و از مقاومت و لجاجت دست میکشد و شیرینی و گوارایی عمل و عبادت را میچشد.
روش تنظیم برنامه چله گیری
اصل داشتن برنامه چله گیری و مراقبات مستمر به ایجاد ملکات اخلاقی و عادتهای مفید عملی و موفقیت سالک کمک شایان توجهی خواهد کرد، اما در روش چلهگیری، رعایت تدریج و استفاده از روش گام به گام ضرورت مییابد؛ زیرا همانگونه که در عرف، برداشتن سنگ بزرگ علامت نزدن است، انتخاب گزینههای فراوان برای اولین چله گیری، معمولاً موفقیت آمیز نخواهد بود و سالک را دچار خستگی و زدگی مینماید.
برای این منظور در برگههایی دو ستون افقی و عمودی ایجاد کنید و در ستون عمودی کنار صفحه، به مقدار چهل روز جدول بندی نمایید و در ستون افقی بالای صفحه به ترتیب اولویت بنویسید: مطالعه، کم خوری، کم خوابی، کم گویی، کنترل چشم و گوش، ترک گناه، نماز اول وقت، بیداری صبح، تلاوت قرآن، دعا، توسل و زیارت، نماز جماعت، نماز شب، ورزش و مانند آن.
ابتدا برخی از این گزینهها مانند مطالعه و کم خوری – که در اولویت قرار دارند – را انتخاب کنید و نسبت به آنها مراقبه خود را به صورت چلهگیری آغاز نمایید و هر شب هنگام خواب عملکرد خود را بررسی و در قالب نظام ارزش سنجی انتخابی، مانند: (خوب، متوسط، بد) یا (روش نمره دادن از یک تا بیست مثلاً) مورد محاسبه و ارزیابی قرار دهید و سعی کنید هر روزی که بر شما میگذرد، تعداد عملکردهای مثبت را نسبت به موارد انتخابی افزایش دهید.
این برنامه را تا چهل شبانه روز ادامه دهید و در چهل روز بعدی ضمن عمل به موارد قبلی، مورد تازهای را به آن بیافزایید و گام به گام پیش بروید. همچنین بعد از پایان هر چله، معدلگیری نمایید و با این روش میزان موفقیت خود را ارزیابی کنید و در صورت داشتن استاد اخلاق به ایشان گذارش نمایید. لازم است بدانید به منظور ملکه شدن یک صفت یا عمل و عادت، لازم است چلهگیری نسبت به آن، حداقل تا یک سال به صورت پی در پی استمرار داشته باشد.
روش مراقبه و پایش روزانه نفس