اصول و نمادهای شیطان پرستی
اصول و نمادهای شیطان پرستی چیست؟
مطالبی پیرامون تاریخ چه این جریان و همین طور نمادهای آن عنوان می شود که می توان اصول آن را درک کرد:چنانکه ویل دورانت در تاریخ مشرق زمین یادآور شده است[1]، گروههایی از انسانهای بدوی، به علت نسبت دادن پدیدههای منفی به موجودات شریر (از جمله شیطان) به نوعی دوگانهگرایی و ثنویت قائل شدند و در کنار تعلیمات انبیا به تعظیم و تجلیل از قدرتهای شر گرایش یافتند. آنها تصور میکردند امور منفی (خشکسالی، زلزله، قحطی، سیل) نمیتواند از خداوند مهربان صادر شود؛ بلکه باید از مبدأ شرارت به جهان خلقت سرایت کرده باشد. به همین دلیل، برای جلب رضایت مبدأ شرور، آیینهای خاصی را ابداع کردند به اعمالی که با مبدأ شرارت همخوانی داشته باشد مبادرت ورزیدند؛ از جمله اینکه افراد، همچون دیوانگان به هم میآمیختند[2] یا در بعضی از مراسم بهمنظور رفع خشکسالی و ایجاد باروری در زمین، آیینهای جنسی آزاد برگزار میکردند تا زمین هیچگونه عذری برای تقدیم موهبتهای طبیعی نداشته باشد. این آیینها که با عملِ مورد انتظارشان از زمین شباهت داشت (اعمال جنسی و باروری زمین) آرام آرام مقبولیت یافت و تثبیت شد.[3]در پارهای از این مراسم، خون انسانهایی میریخت و به عنوان قربانی، به شیطان و نیروهای شر تقدیم میشد.[4] این دوره همان شیطانگرایی ابتدایی یا بدوی است که در متون تاریخی انعکاس یافته است. در این دوران برخی افراد توجّه به نیروهای شر و نیایش آن ها را به صورت آیین و مناسک خاص دنبال میکردند.درگام دوم شیطانگرایی که شیطانیگرایی قرون وسطایی نام گرفته است، برای شیطان، چهرهای با نام «معلّم آدم»، «راهبر معرفت» و «راهنمای درخت دانش» تصویر میشود و بهعنوان موجودی که میتواند علومی را به انسان بیاموزد مورد توجه قرار میگیرد. به عبارت دیگر، در عهد عتیق (سفر پیدایش 3 : 2-13) شیطان نه فقط «فرشتهای» است که آدم را به درخت دانش دعوت کرد و قدمی او را به آزادی نزدیک نمود، بلکه این نگرش که شیطان آزادی خود را در مخالفتش با خدا ظهور داد،[5] به مرور در آثار ادبی غرب[6]، انعکاس تام یافت و خود را به شکل مکتب و آیین نشان داد. چنین تصویری از شیطان، مقدمۀ «تدوین ایدئولوژی شیطانی» در مغرب زمین شد و بار دیگر شیطان مظهر خرد و آگاهی معرفی گردید.بدین ترتیب، اعمال شیطانی و گرایش به ارتباط با شیطان و کسب قدرت های شیطانی در مغرب زمین تا قرن پانزده میلادی بهصورت غیررسمی و غیرعلنی ادامه یافت. مخالفت کلیسا با آیینهای شیطانی که به دلیل ارتکاب اعمال جادویی شدت بیشتری داشت، فعّالیت شیطانگرایان را با محدودیت روبهرو ساخت و آیینهایی از جمله جشن سابات (مراسم آزاد جنسی) تا قرن شانزدهم در مخالفت با کلیسا و دستورهای آن، مورد توجه قرار گرفت.[7]تحقیقات نشان میدهد افراد زیادی ازجمله جادوگران، طبق برنامۀ منظمی در مراسمی بهنام sabbat شرکت میکردند. در این مراسم جادوگران به پرستش شیطان و دیوها میپرداختند.[8]در سطرهای پیشین روشن شد که چهرهای که کتاب مقدّس از شیطان ساخته است، زیربنای ایدئولوژی شیطانی قرار گرفت.
گام سوم گرایش به شیطان که مرحلۀ انکشافی این آیین به حساب میآید و صورت مدرن و البتّه پیچیده و خطرناک این مرام محسوب میشود در قرن شانزده برداشته شد. «کاترین دومدیچی»( 1519 – 1589) از خانوادۀ بزرگ یهودی و دختر «لورنز» جادوگر بزرگ، و همسر هنری دوم، پادشاه فرانسه بود. پس از مرگ همسرش مراسم بلک Black mas را در بین اشراف و درباریان فرانسه بنیانگذاشت.[9] این مراسم، از شیوۀ جادوی جنسی در دورة باستان و آیینهای باروری بدوی و گردهماییهای جادوگران در قرون وسطا بازسازی شد و در مدت کوتاهی به دربار سایر کشورهای اروپا راه یافت.
پس از مدتی کودکان ناخواستهای که پدرانشان معلوم نبود و مادران، آنها را نمیخواستند، به وجود آمدند. در این جا بود که با ابتکار «کاترین دِشی» با نام مستعار «لاوازین»، مراسم اتاق درخشان طراحی شد و آیین شیطانپرستی را تکمیل کرد. این مراسم بازتولید آیین قربانی انسان بَدَوی بود. اتاق درخشان کاملاً سیاه پوش و تنها منبع روشنایی آن، شمع بود. در این اتاق نوزادانِ ناخواسته، قربانی میشدند و خونشان به شیطان تقدیم میشد. پس از مدتی این موضوع فاش شد و عدّهای بازداشت و مجازات شدند؛ اما هنگامیکه پای شخصیتهای بلندپایه به پرونده باز شد، مقامات دستور توقّف پیگیری را صادر کردند و این مراسم بهطور مخفیانه و محرمانه ادامه پیدا کرد و سپس در تمام اروپا و آمریکا و به تدریج در تمام دنیا رخنه کرد[10].
در قرن نوزدهم، پس از اینکه ترس از خرافات از بین رفت ( بابت خرافهپرستی کسی مورد تعقیب قرار نمی گرفت) اجتماعات شیطانپرستی شکل گرفتند … بیشتر افرادی که سوگند وفاداری به شیطان را بر زبان می آوردند، مردان جوان و پولداری بودهاند و این کار روش جدیدی برای تفریح و لذّت آنها بوده است. هدف آنها اغلب ترساندن مردم و مبارزه با ارزشهای اخلاقی و عقاید مذهبی است.[11]شیطان پرستی معاصر
شیطان پرستی معاصر با بحران های بعد از جنگ جهانی دوم پیوند خورده است. جنگ جهانی دوم شرایطی ناامید کننده ایجاد کرده بود. فریاد مبارزه و اعتراض از هر کوی و برزن بلند بود. جوانان دریافتند که نظام سرمایه داری، جهان را به مرز نابودی و انهدام رسانده است. ظلم و خفقان شدید باعث شد گروهی از جوانان عصیان کنند و اعتراض خود را با ترویج هیپی گری نشان دهند؛ بلکه بتوانند با طرحِ تفکری نو در حوزۀ اخلاق و امنیت اصلاح گری کنند. سرانجام جوانان، بویژه دانشجویان برخاستند و با استفاده از ظرفیت موسیقی، با شعار «سرانجام اصلاحی باید» جنبش متال را بوجود آوردند[12]. شاید اولین گام در به انحراف کشاندن این حرکت اصلاحی، استفاده از این ابزار(موسیقی) بود. در دهۀ اول موسیقی متال، تقریبا تمامی اشعار و ترانه های آن دارای خمیر مایۀ اعتراض آمیز برضد جنگ، عشرت طلبی، و سلطۀ سیاسی بود. در این ترانه ها مبارزه با مدرنیتۀ و سلطه تجاری موج می زد و بخش قابل توجهی از محتوای ترانه ها هم مربوط به مسائل معنوی، بیداری ضمیر انسان ها و ندای درون بود.[13]اما گردانندگان و طراحان نظام سرمایه داری بیکار نبودند. مهار بحران برای آن ها بسیار حیاتی بود. سرانجام با کشاندن کنسرت های اعتراض به دامن شیطان پرستی، توانستند از همراهی تودۀ مردم با این جنبش جلوگیری کنند و با ترویج نمادها و پوشش های شیطانی در پاره ای از کنسرت ها، عملا به شناساندن این مرام به مردم کمک کنند. یقینا خواست اولیۀ جوانان معترض، ترویج و گسترش شیطان پرستی نبود. خوانندۀ مشهور گروه انگلیسی بلک سبت یعنی «آزی آزبورن» اولین کسی بود که به این ایده واکنش نشان داد. او در سال 1976 در مصاحبه ای تأکید کرد:
من و بچه ها هرگز دنبال تفکرات شیطانی نرفته ایم… من به آفریننده ام ایمان دارم. بلک سبت هرگز گروهی شیطان پرست نبوده است. من از دیدن بعضی از طرفداران مان که با لباس های سیاه و صورتی رنگ شده و شمعی در دست در سالن کنسرت حضور پیدا می کنند واقعا می ترسم.. واقعا ما آن گونه که آن ها فکر می کنند نیستیم. ما فقط معترضیم[14].
اما کار از کار گذشته بود. دستان پشت صحنه توانستد با نفوذ عوامل خود به کنسرت های موسیقی و به دنبال آن پوشش رسانه ای در تلویزیون و روزنامه ها، توجه به شیطان را در کانون توجه تودۀ مردم قرار دهند و زمینه ای فراهم کنند که گروه های جدید هم با تحمل این هزینه و قبول برچسب شیطان گرایی به گروه های راک و متال ملحق شوند. در پی آن گروه های جدید به جای این که به آرمان اولیۀ جنبش پایبند باشند، به تخلیه انرژی اعضای خود و پرداختن به محتوای شیطانی در کنسرت ها سرگرم شدند. در نتیجه یکی از فراگیر ترین جنبش های ضد سرمایه داری در غرب که در ابتدا با آرمان ها ی انسان دوستانه شروع شد، نه فقط مهار که با ایدۀ شیطان پرستی تغییر ماهیت یافت. چنین دست کاری در ماهیت این حرکت، چنان رسوایی بپاکرد که هوادران متال هم در تاریخچه آن از این لکه ننگ یاد می کنند:
موسیقی متال به عنوان نوعی جنبش هنری ـ اجتماعی، به مانند تمام مقولات بشری، پس از گذشت مدتی کوتاه از روزهای آغازین خود بازیچه دست سودجویان شد..گویی دالانی کثیف و تودرتو که به جیب سرمایه داران و ابرقدرت های بزرگ ختم می شود و هیچ کس را توان راه یابی به آن نیست، مگر در جهت برآورده ساختن اهداف آنان.
پاره ای از نمادهای شیطان پرستی از این قبیل است:
1. بافومت (Baphomet)
این نماد که در عرفان کابالا نیز جایگاهی دارد، بز یا قوچی به نام بافومت (Baphomet) است که هم با جانور شاخدار یوحنا در کتاب مکاشفات یوحنّا همانندی دارد و هم در اسطورههای مصری، خدای هوش و دانایی معرفی شده و آفرینش انسان به وسیلة چرخ سفالگری را به او نسبت میدهند. شعلهی میان دو شاخ او نیز نماد نبوغ و دانایی شیطان است و اینکه او بود که آدم (ع) و همسرش را به سمت درخت دانایی رهنمون شد.[15]البته چنانکه گفته شد تأویل تکگزینهای از این نماد چندان واقعبینانه نیست. بافمت ممکن است نماد بز قربانی در آیین یهود باشد؛ بزی مقدّس که بنابر نقل عهد عتیق، قربانی حضرت اسحاق شد. شیطان هم قربانی هدایت انسان و دستیابی او به درخت دانش و معرفت شد. با این توضیح بز میتواند نماد گویایی از ایثار بزرگ شیطان برای آدم باشد.
2. سر بز در میان ستارۀ پنج پَر وارونه (inverted pentagram)
ستارۀ پنج پَر (pentagram) نماد ونوس الهۀ زیبایی و عشق شهوانی زنانه است.این نماد از زمانی که لئوناردو داوینچی طرح مرد ویترووین (vitruvian man) را طراحی کرد، به سمبل اصالت انسان و اومانیسم تبدیل شد و در فرقۀ شیطانگرایی چون جنبۀ شهوانی انسان مدّ نظر است، پنج ضلعی اوّلیه بهصورت وارونه در آمده[16] و سر یک بز (بافومت) نیز در آن قرار گرفته است.
ترکیب ستارۀ پنج پَر وارونه با سر بافومت، نماد روشن و گویایی برای تعالیم مکتب شیطانگرایی کرولی و لاوی است؛ چراکه شیطان را سمبل انسان محوری و اصالت هوسها و لذتطلبی بشر میدانند. از همین روی، این نشانه بهنحو گستردهای در شاخۀ سیتنیسم کاربرد دارد؛ از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: نصب نماد فوق بر روی لباس افرادی که به عضویت رسمی کلیسای شیطان درمیآیند و رنگ بهکاررفته در آن نشانۀ درجۀ عضویت فرد میباشد[17] وهمین طور نصب این نشان در بالای محراب هنگام اجرای آیینهای شیطانگرایی.
3. 666 یا FFF
عدد 666 و FFF که ششمین حرف از حروف انگلیسی است و متناظر عددی آن 666 میشود. این عدد به گفتۀ یوحنّا در بخش مکاشفات یوحنّا در کتاب مقدّس، عدد شیطان است. در مکاشفات یوحنّا آمده است:
و دیدم وحش دیگری را که از زمین بالا میآید و دو شاخ مثل شاخهای برّه دارد و مانند اژدها تکلّم مینماید. (12) و با تمام قدرتِ وحشِ نخست در حضور وی عمل میکند و زمین و سکنة آنرا بر این وامیدارد که وحش نخست را که از زخم مهلک شفا یافته بپرستند. (13) و معجزاتِ عظیم بهعمل میآورد تا آتش را نیز از آسمان در حضور مردم به زمین فرود آورَد. (14) … و همه را از کبیر و صغیر و دولتمند و فقیر و غلام و آزاد بر این وامیدارد که بر دست راست یا بر پیشانی خود نشانی گذارند. (17) و اینک هیچکس خرید و فروش نتواند کرد جز کسی که نشان، یعنی اسم یا عددِ اسم وحش را داشته باشد. (18) در اینجا حکمت است؛ پس هرکه فهم دارد، عدد وحش را بشمارد؛ زیرا عدد انسان است و عددش ششصد و شصت و شش است. [18]این عدد بعضاً با عنوان شماره تلفن شیطان نیز در کشور ما رواج پیدا کرده است .
4. صلیب وارونه (Upside down cross )
این نماد بر اساس تفکرات ضد مسیحی شیطانگرایان و به نشان خصومت با دین مسیحیت و توهین به آن استفاده میشود.
5 . دست شاخدار (Horned Hand)
1. دو انگشت برافراشته در این نماد، نشان از دو شاخ بز بافومت است که به همراه عبارت Hail Satan به معنای «درود بر شیطان» استفاده میشود. البته این نماد در موارد دیگری نیز بهکار رفته که شاید لزوماً ارتباطی بین آن معانی و جریانهای شیطانگرا وجود نداشته باشد؛ مثلا گاهی به نشانۀ حرف W که حرف اول کلمهWar (جنگ) است، خصوصا از طرف سیاستمداران و جنگ طلبان دنیا استفاده میشود؛ به معنای اصرار و استقامت در جنگیدن. البته استعمال غالبی آن در مراسم شیطانی و از طرف شیطانگرایان مشاهده میشودبافومت (Baphomet)
این نماد که در عرفان کابالا نیز جایگاهی دارد، بز یا قوچی به نام بافومت (Baphomet) است که هم با جانور شاخدار یوحنا در کتاب مکاشفات یوحنّا همانندی دارد و هم در اسطورههای مصری، خدای هوش و دانایی معرفی شده و آفرینش انسان به وسیلة چرخ سفالگری را به او نسبت میدهند. شعلهی میان دو شاخ او نیز نماد نبوغ و دانایی شیطان است و اینکه او بود که آدم (ع) و همسرش را به سمت درخت دانایی رهنمون شد.[19]البته چنانکه گفته شد تأویل تکگزینهای از این نماد چندان واقعبینانه نیست. بافمت ممکن است نماد بز قربانی در آیین یهود باشد؛ بزی مقدّس که بنابر نقل عهد عتیق، قربانی حضرت اسحاق شد. شیطان هم قربانی هدایت انسان و دستیابی او به درخت دانش و معرفت شد. با این توضیح بز میتواند نماد گویایی از ایثار بزرگ شیطان برای آدم باشد.
2. سر بز در میان ستارۀ پنج پَر وارونه (inverted pentagram)
ستارۀ پنج پَر (pentagram) نماد ونوس الهۀ زیبایی و عشق شهوانی زنانه است.این نماد از زمانی که لئوناردو داوینچی طرح مرد ویترووین (vitruvian man) را طراحی کرد، به سمبل اصالت انسان و اومانیسم تبدیل شد و در فرقۀ شیطانگرایی چون جنبۀ شهوانی انسان مدّ نظر است، پنج ضلعی اوّلیه بهصورت وارونه در آمده[20] و سر یک بز (بافومت) نیز در آن قرار گرفته است.
ترکیب ستارۀ پنج پَر وارونه با سر بافومت، نماد روشن و گویایی برای تعالیم مکتب شیطانگرایی کرولی و لاوی است؛ چراکه شیطان را سمبل انسان محوری و اصالت هوسها و لذتطلبی بشر میدانند. از همین روی، این نشانه بهنحو گستردهای در شاخۀ سیتنیسم کاربرد دارد؛ از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: نصب نماد فوق بر روی لباس افرادی که به عضویت رسمی کلیسای شیطان درمیآیند و رنگ بهکاررفته در آن نشانۀ درجۀ عضویت فرد میباشد[21] وهمین طور نصب این نشان در بالای محراب هنگام اجرای آیینهای شیطانگرایی.
3. 666 یا FFF
عدد 666 و FFF که ششمین حرف از حروف انگلیسی است و متناظر عددی آن 666 میشود. این عدد به گفتۀ یوحنّا در بخش مکاشفات یوحنّا در کتاب مقدّس، عدد شیطان است. در مکاشفات یوحنّا آمده است:
و دیدم وحش دیگری را که از زمین بالا میآید و دو شاخ مثل شاخهای برّه دارد و مانند اژدها تکلّم مینماید. (12) و با تمام قدرتِ وحشِ نخست در حضور وی عمل میکند و زمین و سکنة آنرا بر این وامیدارد که وحش نخست را که از زخم مهلک شفا یافته بپرستند. (13) و معجزاتِ عظیم بهعمل میآورد تا آتش را نیز از آسمان در حضور مردم به زمین فرود آورَد. (14) … و همه را از کبیر و صغیر و دولتمند و فقیر و غلام و آزاد بر این وامیدارد که بر دست راست یا بر پیشانی خود نشانی گذارند. (17) و اینک هیچکس خرید و فروش نتواند کرد جز کسی که نشان، یعنی اسم یا عددِ اسم وحش را داشته باشد. (18) در اینجا حکمت است؛ پس هرکه فهم دارد، عدد وحش را بشمارد؛ زیرا عدد انسان است و عددش ششصد و شصت و شش است. [22]این عدد بعضاً با عنوان شماره تلفن شیطان نیز در کشور ما رواج پیدا کرده است .
4. صلیب وارونه (Upside down cross )
این نماد بر اساس تفکرات ضد مسیحی شیطانگرایان و به نشان خصومت با دین مسیحیت و توهین به آن استفاده میشود.
5 . دست شاخدار (Horned Hand)
دو انگشت برافراشته در این نماد، نشان از دو شاخ بز بافومت است که به همراه عبارت Hail Satan به معنای «درود بر شیطان» استفاده میشود. البته این نماد در موارد دیگری نیز بهکار رفته که شاید لزوماً ارتباطی بین آن معانی و جریانهای شیطانگرا وجود نداشته باشد؛ مثلا گاهی به نشانۀ حرف W که حرف اول کلمهWar (جنگ) است، خصوصا از طرف سیاستمداران و جنگ طلبان دنیا استفاده میشود؛ به معنای اصرار و استقامت در جنگیدن. البته استعمال غالبی آن در مراسم شیطانی و از طرف شیطانگرایان مشاهده میشود.
…………………
[1] . ویل دورانت تاریخ تمدن، ج 5 ، ص 78.
[2]. دانیل کوهن، قدرتهای جادویی، ص 108.
[3] .ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج1 ص 79.
[4] . همان، ص 63.
[5] . به تعبیر میلتون « او یاغی نجیب اشرافی است که رنج جاودانی را بر تحقیر و اهانت ترجیح داده است.»
[6] بهشت گمشده، جان میلتون، ج 2، ص 484 .
[7] . شایان ذکر این است که هر چند تصویر شیطان پرستان از شیطان با تصویر آن در کتاب مقدس مطابقت دارد، کتاب مقدّس دعوت به شیطان را امری مطلوب و دینی نمیداند و تقدس شیطان را به عنوان موجودی که باید نیایش شود، نپذیرفته است.
[8] . دانیل کوهن قدرتهای جادویی، ص 107.
[9] . سیری در تاریخ جادوگری.ص90.
[10] ر.ک ؛ مظاهری سیف، شیطان پرستی، ص 8.
[11] قدرتهای جادویی، دانیل کوهن، ص 115.
[12] . بلک سبت، شب را ورق بزن، ص 17.
[13] . همان، ص 21.
[14] . همان، ص 21.
[15] . سفر پیدایش تورات، 15/6.
[16] . ر.ک: انجیل شیطانی، آنتوان لاوی.
[17] . The church of satan/Michael Aquino/page 600.
[18] . مکاشفه 13 یوحنا.
[19] . سفر پیدایش تورات، 15/6.
[20] . ر.ک: انجیل شیطانی، آنتوان لاوی.
[21] . The church of satan/Michael Aquino/page 600.
[22] . مکاشفه 13 یوحنا.
اصول و نمادهای شیطان پرستی