دین و اندیشه

امام زمان علیه السلام وظیفه ما

پرسش و پاسخ

۱- بهترین دعا برای اعلام بیزاری از دشمنان امام زمان و یا نابودی انها یا بعضا هدایت شدن انها قبل از ظهور و جبران خطاهایشان چیست ؟ ۲- و اینکه خدایی نکرده ما جز جبهه باطل و خاکستری و بی تفاوت در مقابل امام زمان نباشیم چیست ؟

پاسخ کوتاه:
یاری امام عصر روحی فداه و به یاد آن حضرت بودن و دعای برای فرج بهترین کار و دعاهاست. داشتن چنین اعمالی در واقع سهمگین ترین تیر در قلب شیطان و تمامی دشمنان حضرت صاحب العصر والزمان روحی له الفداست.هر اندازه به یاد و مشغول به دعای برای حضرت ولی العصر عجل الله فرجه باشیم ، در حقیقت مشمول عنایت و توجه آن حضرت و در مسیر عاقبت بخیری و طرفداری ایشان هستیم. مردم در زمان امامان علیهم السلام ایشان را می دیدند اما همراهیشان نمی کردند. و چه بسیار کسانی ایشان را ندیده اند اما در دانش و معنویت و اخلاق و باورهای دینی پا به پای آنان رفته اند. بنابراین راه درست این ارتباط این است که آنگونه زندگی کنیم که آنان می خواهند.هر خارق عادت یا کرامتی که به دست ناشناسی صورت می گیرد و فیضی از ناحیه او به دیگران می رساند، از سرچشمه فیاض امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف جاری می گردد؛ ضرورت ارتباط با امام عصر روحی فداه حیات انسانی و معقول بشر در گرو پیوند با حقایق وحیانی قرآن کریم است، زیرا وحی، یگانه عامل زندگی بخش بشر و پیروی از دستورها و آموزه های آن، زمینه ساز باریابی به زندگی معقول و مطلوب است


یاری امام عصر روحی فداه و به یاد آن حضرت بودن و دعای برای فرج بهترین کار و دعاهاست. داشتن چنین اعمالی در واقع سهمگین ترین تیر در قلب شیطان و تمامی دشمنان حضرت صاحب العصر والزمان روحی له الفداست.هر اندازه به یاد و مشغول به دعای برای حضرت ولی العصر عجل الله فرجه باشیم ، در حقیقت مشمول عنایت و توجه آن حضرت و در مسیر عاقبت بخیری و طرفداری ایشان هستیم. مردم در زمان امامان علیهم السلام ایشان را می دیدند اما همراهیشان نمی کردند. و چه بسیار کسانی ایشان را ندیده اند اما در دانش و معنویت و اخلاق و باورهای دینی پا به پای آنان رفته اند. بنابراین راه درست این ارتباط این است که آنگونه زندگی کنیم که آنان می خواهند.هر خارق عادت یا کرامتی که به دست ناشناسی صورت می گیرد و فیضی از ناحیه او به دیگران می رساند، از سرچشمه فیاض امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف جاری می گردد؛ ضرورت ارتباط با امام عصر روحی فداه حیات انسانی و معقول بشر در گرو پیوند با حقایق وحیانی قرآن کریم است، زیرا وحی، یگانه عامل زندگی بخش بشر و پیروی از دستورها و آموزه های آن، زمینه ساز باریابی به زندگی معقول و مطلوب است:استجیبوا لله و للرّسول إذا دعاکم لما یحییکم1؛ [ای کسانی که ایمان آورده اید، دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی می خواند که شما را حیات می بخشد.]من عمل صالحاً من ذکرٍ او انثی و هو مؤمنٌ فلنحیینّه حیوة طیّبة؛2[هر کس کار شایسته ای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است، او ر ابه حیاتی پاک زنده می داریم.]عترت طاهره که یکی از دو ثقل به جا مانده از حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله است . همتای قرآن و همدوش آن است و بر همین اساس، احکامی که درباره قرآن ثابت است، در مورد عترت طاهره علیهم السلام نیز ثابت خواهد بود. از این رو ارتباط با امام عصر علیه السلام نیز زندگی بخش و تأمین کننده حیات معقول و مطلوب آدمی است . عدم معرفت و پذیرش ولایت امام معصوم زمان را مایة مرگ جاهلی برشمردند و آنچه نبودش مرگ جاهلانه می آورد، بودنش حیات عاقلانه را تأمین خواهد کرد و آنکه معرفت و ولایت را فهیمد، همواره خویش را در معرض ارتباط با امام معصوم عصر خویش می نهد.
ارتباط با مقام شامخ ولایت و اتصال روح و قلب انسان با امام عصر خویش، نه تنها حیات معقول را تأمین می کند بلکه نقایص بشر را نیز تتمیم می سازد، زیرا او کعبة حقیقی و حقیقت کعبه است: کعبة زمینی، محاذی «بیت معمور» است و آن بیت برابر عرش خداست. فرشته ای خاص مأمور بنای بیت معمور شد تا فرشتگانی که مقام انسانیت را به خلافت نشناختند و تسبیح و تقدیس خویش را برای نیل به مقام خلافت الهی کافی دانستند و سپس با تنبیه خداوند به معرفت اوج مقام والای انسان کامل بار یافتند، بر گرد آن طواف کنند و با این عبادت، نقص کار خود را ترمیم کنند.
تدارک جهل و جبران غفلت دربارة خودشناسی و معرفت مقام شامخ انسان کامل و خلیفة عصر، حضرت بقیةالله ارواحنا فداه باید نمود ، تا چون فرشتگان، طواف مقبول و سعی مشکور داشته باشند.
چگونگی ارتباط با امام زمان(ع)
تشرف بی واسطه و مستقیم به محضر نورانی امام زمان(ع) لیاقت و شایستگی هایی ویژه می خواهد، از این رو تنها اوحدی از موحدان به باریابی محضر مطهرش توفیق می یابند.
آنچه برای همگان ضروری و میسور است، ایجاد و حفظ ارتباط روحی و معنوی با آن حضرت است که در پرتو رعایت ادب حضور و ارتباط با آن حضرت تحصیل خواهد شد.
انجام دادن مستحبات و اعمال صالح به نیابت از آن حضرت و اهدای ثواب آن به ارواح طیّب عترت طاهره علیهم السلام از بهترین راه هایی است که می تواند ارتباط انسان با آن وجود مبارک را تأمین کند و بهترین حالت در چنین نیابتی، آن است که انسان در برابر عمل خویش از آن امام خواسته ای نداشته باشد، زیرا از قدر عملش می کاهد: چون خواستة ما به قدر ادراک ماست و ادراک ما بیشتر به حجاب تمنیات ما محجوب است، مطلوب متوقّع ما نیز محدود خواهد بود. پس بهتر است که برابر این ادب، به پیشگاه آن حضرت چیز خاصّی را پیشنهاد ندهیم، زیرا او از آن دسته است که «سجّیتهم الکرم؛4 دأب شان کریم بودن است». بنابراین شایسته آن است که در انتظار عطای او باشیم، زیرا آنچه آن حضرت به اقتضای سجیّة کریم خویش عطا می کند ماندنی است.
البته این سخن بدین معنی نیست که انسان اگر مشکل خاصی دارد، با امام خویش در میان نگذارد و از او نطلبد بلکه مقصود آن است که در انجام دادن اعمال صالح به نیابت از آن حضرت، طلبی نداشته باشد و پیشنهادی ندهد تا آنان در خور خویش عطا کنند؛ نه در اندازة مطلوب محدود ما. آنان چون درخور خویش عطا کنند, هم قابلیت و ظرفیت می بخشند و هم مقبول و مظروف؛ گاه گرچه به شخص عطا می کنند، ظهور و فضل عطایشان جامعه ای را بهره مند می سازد؛ مانند آنچه حضرت رضا علیه السلام به شاگرد خویش جناب زکریا بن آدم در برابر استجازة او برای خروج از قم فرمود: «شما در قم بمانید. خدای سبحان به برکت شما عذاب را از مردم قم بر می دارد، آن گونه که به برکت مزار پدرم عذاب را از ساکنان آن منطقه برداشته است».5
این نمونه ای از آن عطایاست که به شخصی چنان لطفی می کنند که چون پیکرش در زمینی مدفون شود، آن برکت در تمام آن شهر جریان یابد.
از دیگر آداب حسنه در ارتباط با امام عصر(ع) ادب برخاستن به احترام نام مبارک ولیّ عصر(ع) است که در میان شیفتگان و پیروان خاندان عصمت(ع) سنّتی دیرپاست.
ادعای بابیّت و سفارت از ولیّ عصر(ع)
ارتباط با امام زمان(ع) آرزوی هر منتظر مشتاق و افتخار والای هر صاحب معرفتی است؛ امّا این کالای ثمین به اقتضای قدر والای خود در کنار اولیای بی ادعایی که از خورشید آن کسب نور کرده اند، همواره به مدعیانی مبتلا بوده است که ادعای ارتباط با قلب عالم را ویلة نیل به اهداف روا یا ناروای خویش قرار داده و خواسته یا ناخواسته رهزن مؤمنان مشتاق امّا ساده دلی شده اند که دائماً تشنة رسیدن خبری یا رؤیت اثری از جان جانان عالم اند.
هر منتظر متعقّلی، ضروری است با شناخت راه های اصیل ارتباط با ولیّ عصر(ع) از سویی و معرفت مدعیان ارتباط از سویی دیگر، خویش و جامعه را از درافتادن به وادی وهم و خرافه که مورث گمراهی است رهایی بخشد.
گفتنی است نیل به زیارت وجود مبارک حضرت صاحب الامر عجل الله فرجه که از آن به ملاقات تعبیر می شود، امری محال نیست، همان گونه که برخی از انسان های صالح در عصر غیبت به این سعادت رسیده اند و نیز بهره برداری از هدایت باطنی آن حضرت نیز امری مسلّم و مقبول است که همواره شایستگان از آن مستفید گشته اند، زیرا امامان معصوم علیهم السلام مجاری فیض خدای سبحان اند و ذات اقدس الهی فیض لایق هر مستفیضی را به واسطة خلفای خود به آنها اعطا می کند.
ارشاد و هدایت باطنی شیخ مفید(ره) و تصحیح فتوای ایشان8 نمونه ای از این افاضه هاست؛ امّا
براساس حکم عقل و برآیند دستورهای نقل، تکذیب مدعیان سفارت و تلقی حکم یا پیام از سوی آن امام، وظیفة دوستان و منتظران واقعی آن حضرت است9،
در عصر غیبت کبرای حضرت ولیّ عصر روحی فداه برای رهایی از بی سر و سامانی و نجات از بلاتکلیفی از سوی ائمه هدی علیهم السلام امت اسلامی به اطاعت از فقیه جامع شرایط مأمور و موظف گردیده است تا در فروع دین، یا کارشناسی شده یا با استناد به نظر کارشناس امین و عادلی که توانایی استنباط احکام شرعی از ادله عقلی و نقلی را دارد، زندگی کرده و اعمال فردی و اجتماعی خویش را انجام دهند.
باید هماره به یاد داشت در عصر غیبت کبرا باب سفارت و نیابت خاص آن حضرت بسته است و هیچ کس جز «کذّاب مفتر» چنین ادعایی نخواهد داشت و ارتباط عاشقان منتظر با امام منتظر(ع) از طریق عمل به فتاوای نواب عام حضرتش تأمین می شود؛ امّا هماره باید مراقب بود براثر محبّت به نواب عام آن حضرت به دام افراط گرفتار نیاییم و حکم نائب خاص را به نواب عام تسرّی نبخشیم، که هر افراط و تفریطی در نادانی ریشه دارد: «لاتری الجاهل إلّا مفرطاً أو مفرّطاً».10
خلاصه آنکه: 1. کتاب خدا و عترت طاهرین با برهان عقلی منبع معرفتی معارف اعتقادی، فضائل اخلاقی، احکام فقهی و حقوقی است. 2. تهذیب نفس راه مشروعی دارد که عقل قطعی و نقل معتبر راهنمای آن اند. 3. ادعیه؛ مناجات ها، اذکار مأثور، زیارات توصیه شده و مانند آن طریق مشروعی است که ره آورد وافر داشته و دارد. 4. وجود صلحای متشرع، فقهای وارسته، حکمای متدین، متکلمان متعهد، محدّثان خیبر و مانند آنان سند تأثیرگذاری دستورهای مأثور است که بایسته است جوانان و نوسالان به آنها اقتدا نمایند. 5. وجود مدعیان دروغین بابیت، سفارت و گاهی نیز امامت همانند دروغ پردازان در حوزة نبوت است که از آنان به متنبّیان یاد می شود چنانچه مدعیان دروغین الوهیت نظیر فرعون کم نبوده اند.
پی نوشت ها:
برگرفته از: «امام مهدی(ع)؛ موعود موجود»، انتشارات اسرا.
1. سورة انفال (8)، آیة 24.
2. سورة نحل (16)، آیة 97.
3. الکافی، ج 4، ص 187-188.
4. برگرفته از زیارت جامعة کبیره که در آن ائمّه(ع) چنین خوانده می شوند عادتکم الاحسان و سجیتکم الکرم (البلد الامین، ص 302؛ من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 615).
5. الاختصاص، ص 87.
6. این واژه که امروزه برای فرقه ای ساخته و پرداخته دست استعمار، عَلَم گردیده، در معنی اصطلاحی خود (واسطه) به کار رفته است.
7. ر.ک: فرهنگ فرق اسلامی، ص 88.
8. ر.ک: زندگی دانشمندان (قصص العلماء)، ص 384.
9. مانند آنچه در نامة آخرین امام(ع) به آخرین نائب خاص خویش مرقوم فرمود: سیأتی شیعتی من یدعی المشاهدة. ألا فمن ادّعی المشاهدة قبل خروج السفیانی و الصیحة فهو کاذب مفتر. (کمال الدین، ج 2، ص 193؛ الاحتجاج، ج 2، ص 556، با اندکی اختلاف).
10. نهج البلاغه، حکمت 70.
(https://hawzah.net/)

امام زمان علیه السلام وظیفه ما

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا