دین و اندیشه

درمان ترس نامعقول

پرسش و پاسخ

سلام چگونه از هیچ چیز نترسیم و در موقعیت های حساس خیالمون به دلیل وجود خـدا راحت باشه؟

پرسشگر گرامی بشر ، به طور طبیعی در طول زندگی در این جهان با ترسها ، نگرانی‌ها و اضطراب‌های بسیاری رو در رو بوده و همواره برای فایق آمدن بر آن‌ها و از میان بردن عوامل پیدایش آن‌ها کوشیده است. یکی از اهداف پیدایش مجموعه بزرگ اختراعات و اکتشافات بشر، خانواده، قبیله ، دولت، و‌دیگر سازمان‌های اجتماعی، دین ، مذهب ، هنر ، آداب و رسوم و حتّی گاه جنگ‌ها، دست‌یابی بشر به آرامش و آسایش درزندگی بوده است. اندیشه‌های بشری و مکاتب و آیین‌های گوناگونی نیز در این جهت به ظهور رسیده‌اند. در این میان، ادیان ابراهیمی و آیین‌های بومی‌نیز وصول به آرامش روح و روان را یکی از مهم‌ترین اهداف خویش قرار داده‌اند. سفارش‌های اخلاقی زرتشت در قالب تصویر نزاع مستمّر خیر و شر در جهت وصول به آسایش و آرامش وبهروزی انسان و رهایی از رنج و زیان و ناخوشی قابل تفسیر است.آرامش حالتی نفسانی همراه، با آسودگی وثبات می‌باشد ، احساس‌امنیت و آرامش در دین اسلام در سطحی گسترده‌تر مورد توجّه قرار گرفته و بخش وسیعی از آموزه‌های این دین به آن اختصاص یافته و افزون بر ارائه تعریفی جامع از آن به راه‌کارهای روانی و رفتاری فراوانی برای دست‌یابی به این نیاز اصیل بشری پرداخته شده است. بر این اساس، دانشمندان اسلامی به آرامش، نگاهی قدسی افکنده و آن را پدیده‌ای الهی شمرده‌اند که از سوی فرشتگان بر دل‌های مؤمنان فرود می‌آید و زمینه‌ساز تقویت ایمانشان است؛ همان‌گونه که اضطراب و نگرانی از جانب شیطان بر دل‌های آلوده به گناه چنگ انداخته و زمینه‌ساز فسق و کفر است. [ الروح، ابن قیم، ج‌۱، ص‌۲۵۶ و ۲۵۷.]
«توصیه های دینی جهت ایجاد آرامش »
1 . شناخت عوامل ایجاد آرامش وایجاد آنها در خود
1 . 1 . ایمان
ایمان عبارت است از باور وتصدیق قلب به خدا ورسولش،آنچنان باور وتصدیقی که هیچگونه شک و تردیدی بر آن وارد نشود. تصدیق مطمئن وثابت ویقینی که دچار لرزش وپریشانی نشود وخیالات ووسوسه ها در ان تأثیر نگذارد وقلب واحساس در رابطه با آن گرفتار تردید نباشد.
در قرآن در سوره مبارکه فتح می خوانیم: “هوالذی انزل السکینه فی قلوب المؤمنین لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم… ” “اوکسی است که آرامش را در دلهای مؤمنان نازل کرد تا ایمانی به ایمان شان بیافزایند… “. اولین برداشتی که صورت می گیرد این است که بدون ایمان، آرامش روحی وروانی وجود ندارد. یا حداقل اینگونه می توان گفت که یکی از عوامل ایجاد آرامش دارابودن ایمان به خدا می باشد. به تعبیر علامه طبا طبایی “ظاهرا مراد از سکینت در این آیه آرامش وسکون نفس واطمینان آن، به عقائدی است که به آن ایمان آورده ولذا نزول سکینت را این دانسته که ”لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم” تا ایمانی بر ایمان سابق بیفزایند. پس معنای آیه این است که: خدا کسی است که ثبات واطمینان را لازمة مرتبه ای از مراتب روح است در قلب مؤمن جای داد تا ایمانی که قبل از نزول سکینت داشته بیشتر وکاملتر شود. ”
2 . 1 . توکّل
توکّل از ریشة (وکل) می باشد. وبه معنی وکیل گرفتن وواگذاری کارها به وکیل می باشد.
در مجمع البحرین آمده است که: التوکّل علی الله: انقطاع العبد فی جمیع ما یأمله من المخلوقین
یعنی: “بنده برای رسیدن به آرزوهایش از همة مردم قطع امید کند وتنها به خداوند امید داشته باشد وحوائجش را تنها از او بخواهد ” واین است معنای توکل بر خدا.
قرآن یکی دیگر از عوامل آرامش را ” “توکّل ” ” واگذاری همة امور به خدا معرفی می کند. به عنوان نمونه در سوره مبارکه طلاق می خوانیم ” “ویرزقه من حیث لایحتسب ومن یتوکل علی الله فهو حسبه انّ الله بالغ امره قد جعل الله لکل شی ء قدرا ” ” ” “واورا از جایی که گمان ندارد روزی می دهد، وهر کس بر خدا توکّل کند کفایت امرش را می کند، خدا فرمان خود را به انجام می رساند وخدا بر هر چیزی اندازه ای قرار داده است ” ”

3 . 1 . تقوی وپرهیزگاری:
تقوی از ماده (وقایه) به معنی نگهداری است وبه این معنی که انسان خود را از زشتیها وبدیها وآلودگیها وگناهان نگه می دارد.
تقوی یک نیروی کنترل درونی است که انسان را در برابر طغیان شهوات حفظ می کند ودرواقع نقش ترمز نیرومندی را دارد که ماشین وجود انسان را در پرتگاهها حفظ واز تند رویهای خطرناک، باز می دارد.
به همین دلیل امیر المؤمنین علی (ع)تقوا را به عنوان دژنیرومند دربرابر خطرات گناه شمرده است. آنجا که می فرماید: ” اعلموا عبادالله آنّ التقوی دار حصن عزیز “(ای بندگان خدا ! بدانید که تقوا قلعه ا ی محکم وغیرقابل نفوذ است.)
در مورد تقوا هم آیات فراوانی در قرآن آمده اسصت یکی از آیاتی که به موضوع ما مربوط می شود ومی توان این برداشت را از آن داشت که تقوی از عوامل آرامش است،آیه شریفة:
(الا انّ اولیاء الله لاخوف علیهم ولا هم یحزنون الّذین آمنوا وکانوا یتّقون لهم البشری فی الحیوه الدنیا والآخره….)
“آگاه با شید (دوستان و) اولیای خدا نه ترسی دارند ونه غمگین می شوند همانا که ایمان آوردندو(از مخالفت فرمان خدا)پرهیز می کردند در زندگی دنیا وآخرت،شاد(ومسرور)ند.
که دراین آیه اهل ایمان وتقوا را بشارت داده است که برای آنها در دنیا وآخرت ترس وناراحتی وجود نداردوآنها در امنیت وآرامش به سر می برند. در مجمع البیان آمده است که: خوف از نظر معنی با فزع وجزع نظیر یکدیگرندوآن اضطراب دل از وقوع امری ناگوار است. ومقابل آن امنیت وآرامش است. وحزن، سختی اندوه است ومقابل آن سرور وخوشحالی است.
پس با توجه به این آیه می توان گفت که دوستان واولیای الهی که خود را متصف به دو صفت ایمان وتقوا کرده با شند، در دنیا وآخرت در امنیت وآرامش به سر می برند واین وعده ای است از طرف خدا وند، وخداوند هم خلف وعده نمی کند.
4 . 1 . توبه
توبه وباز گشت از گناه وحرکت به سوی خدا، تنها راه نجات گناهکاران، وسیله تقرّب ودوستی با خدا، تبدیل کننده سیئات به حسنات ومایةامید نا امیدان ونخستین مقام عارفان واوّلین منزل سالکان کوی دوست است. توبه با همةخواصی که داردیک خاصیّت ویژه وممتاز، برای توبه کننده دارد، وآن ایجاد آرامش واطمینان روحی وروانی است. چرا که کسی که خود را گنه کار می داند در یک بحران روحی به سر می بردکه با توبه این بحران روحی تبدیل به آرامش وسکون خاطر فرد می شود.
در قرآن آیات فراوانی پیرامون توبه وفواید آن وجود دارد. یکی از آیاتی که به گونه ای اشاره به موضوع مورد بحث ما داردوبه گونه ای آرامش را در نهاد گنه کاران ایجاد می کندوآنها را به رحمت الهی امید وار می سازد این آیه شریفه است که: “قل یا عبادی الّذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله انّ الله یغفر الذنوب جمیعا انّه هو الغفور الرحیم “
(بگو ای بندگان من که بر خود اسراف وستم کرده اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خداوند همة گناهکاران را می آمرزد زیرا او بسیار آمرزنده ومهربان است.)
چون خاصیّت توبه بازگشت به خداوند است وموجب تخلیّة روان از فشار گناه می شود وحالت پاکی وطهارت نخستین را به انسان بر می گرداند. برای همین احساس آرامشی عمیق وجود انسان را فرا می گیرد. ووقتی آرامش روحی وروانی ایجاد شد، انسان در زندگی به توفیقات عجیبی دست پیدا می کند.
علّامة طبا طبایی (رضوان الله تعالی علیه) توبه را به دو قسم تقسیم کرده اند:
“یکی توبة خدا، که عبارت است از برگشتن خدا به سوی عبد “به رحمت “، ودیگری توبة عبد، که عبارتست از برگشتن بنده به سوی خدا “به استغفار “ودست برداشتن از معصیّت “
علمای اخلاق راجع به شرط قبولی توبه وپذیرش آن در کتابهایشان به این بحث پرداخته اند واز مجموع مطالبی که وجود دارد به این جمع بندی می توان رسید که شرط پذیرش توبه به سه صورت خلاصه می شود: ا- رجوع وبزگشت از گناه 2- ندامت وپشیمانی واقعی از گناه 3- عزم بر ترک گناه وتکرار نکردن آن.
5 . 1 . ذکر خدا
اساسا ارتباط با خدا آرامش آور است؛ یعنى، انسان ذاتا دوستدار و عاشق خدا است و وقتى عاشق به معشوق برسد آرامش مى یابد. از طرف دیگر خداوند در قرآن فرموده است که: «در مؤمنان سکینه و آرامش نازل مى کند».بهترین چیزى که روح انسان را صفا مى بخشد و حالت آرامش و سکونت براى انسان ایجاد مى کند، ذکر و یاد خدا است. قرآن مى فرماید: «الا بذکر الله تطمئن القلوب؛ آگاه باشید که با یاد خدا دل ها اطمینان و آرامش پیدا مى کند» (رعد، آیه 28). آرى این خاصیت ذکر و توجه به خدا است و دعا و مناجات هم نوعى ذکر است. ازاین رو اگر با حال توجه و خلوص داشته باشد انسان بعد از تمام شدن آن احساس یک حالت سبکى و آرامش در خود مى کند. کسى که درد دلش را با خدا در میان مى گذارد به این معنا است که قلبا با خدا انس گرفته است و به او توجه پیدا کرده است. خداوند نیز وعده فرموده است که: «هر کس با توجه به او رو کند، سخن او را بشنود و حاجتش را روا کند و دل و روحش را نورانى نماید». آنچه بعد از این حالت در خود احساس مى کنید، حاکى از آن افاضه و توجه خدا نسبت به شما است.
6 . 1 . انجام واجبات و انس با خدا مخصوصاً نماز اول وقت و با جماعت
در واقع آرامش قلبى ثمره یاد خدا است: «فاذکرونى أذکرکم »؛ [ بقره(2):151] خداوند به ما دستور داده پیوسته وى را یاد کنیم و او را حاضر و ناظر بر احول خود بدانیم. جریان حضرت یونس را که مضمون نماز غفیله مفاتیح الجنان است را و با ایشان ارتباط دارد، بررسى کنید. وقتى گرفتارى هاى حضرت به بالاترین حد مى رسد، انس و یاد خدا او را از گرفتارى ه ا مى رهاند: «لااله الا انت سبحانک انّى کنت من الظالمین، فستجبنا له و نجّیناه من الغمّ و کذلک نجى المؤمنین» [ انبیاء(21):18.] امام صادق(ع) مى فرماید: تعجب مى کنم از کسى که غمگین و نگران است و به فرمایش الاهى پناه نمى برد؛ «لا اله الا الله انت…». چون خداوند به دنبال آن مى فرماید: « فنجّیناه من الغمّ و کذلک ننجى المؤمنین»[ امالى شیخ صدوق، مجلس دوم. ]خداوند به واسطه ذکر خودش حضرت یونس را از گرفتارى ها نجات داد و هر مؤمنى را که به این ریسمان الاهى چنگ زند، نجات خواهد داد.
7 . 1 . شرکت در مجالس عمومى دعا مثل دعاى کمیل، ندبه… .
برخى بزرگان مى فرمایند: هیچ مشکلى نداشتم مگر این که با دعاى توسّل حلّ شد. [ مفاتیح الجنان، مقدمه دعاى توسل. ]8 . 1 . رفتن به زیارت اهل قبور و شهدا و یاد قبر و قیامت و برزخ و معاد و توجه به آرامگاه اصلى و ابدى، در رهایى از تألمات و ناراحتى هاى دنیوى مؤثر است. اصولاً توجه صِرف به دنیا و قطع توجه از آخرت و منزلگاه قبر و برزخ، اعراض و روگردانى از یاد خدا را در پى دارد و هر که از یاد خدا اعراض کند، روزگارش تباه خواهد شد.
9 . 1 . انجام اعمال مستحبّى که شخص از آن لذت مى برد، اگر با استمرار و مراقبه انجام شود، در طول مدت زمان متناسب، شخص را به قرار و آرامش مى رساند.

2 . شناخت عوامل ایجاد اضطراب و ناآرامی و مبارزه با آنها
برای آنکه به عوامل ایجاد آرامش در نگاه قرآن بپردازیم، ابتدا باید ریشه نگرانی ها و ناآرامی های بشر را بشناسیم. عوامل گوناگونی می تواند موجب بروز نگرانی و پریشانی شود؛ از جمله: ترس از آینده مبهم، اندوه بر گذشته تاریک، ضعف و ناتوانی در برابر مشکلات، احساس پوچی در زندگی، بی توجهی و قدرنشناسی اطرافیان، سوءظن ها و تهمت ها، دنیاپرستی و وحشت از مرگ.[مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج ۱۰، ص ۲۱۱.]در یک تقسیم بندی کلی، می توان دو عامل درونی و بیرونی را منشأ و ریشه تمام ناآرامی ها دانست. عوامل درونی و فردی مثل: احساس پوچی و حقارت، و عوامل بیرونی و اجتماعی مثل: رعایت نکردن نظم و قانون و حقوق دیگران و نبود امنیت.
مهم ترین عامل ناآرامی انسان از نگاه قرآن، کفر و بی ایمانی اوست؛ سَنُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ بِمَا أشْرَکُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَاناً وَ مَأوَاهُمُ النَّارُ وَ بِئْسَ مَثْوَی الظَّالِمِینَ؛[آل عمران، آیه ۱۵۱.] به زودى در دل هاى کسانى که کفر ورزیده اند، بیم خواهیم افکند؛ زیرا چیزى را با خدا شریک گردانیده اند که [خداوند] بر [حقانیت] آن، دلیلى نازل نکرده و جایگاهشان، آتش است و جایگاه ستمگران، چه بد است.

نکته پایانی :
در پایان توجه به این نکته ضرورى است که آرامش روحى مراتبى دارد و دستیابى به آن به تدریج حاصل مى شود؛ درست مانند سایر ملکات روحى که با تمرین و گذشت زمان حاصل مى شود. رسیدن به آرامش نیز نیازمند طى این مراحل است. این مراحل بعضى جنبه سلبى دارد مانند ارتکاب محرمات که دل را آلوده و در نتیجه ناآرام مى کند. کسى که مى خواهد به آرامش واقعى دست یابد راهى ندارد جز این که در گام اول مطیع نواهى خداوند متعال شود و از آنچه حضرت حق نهى کرده اجتناب کند؛ و بعضى جنبه ایجابى دارد؛ یعنى بعد از این که دل از گرد غبار گناه پاک گردید، مستعد پذیرش حقایق و ملکات پسندیده نفسانى مى شود و این کار صرفاً از طریق انجام تکالیف الاهى و واجبات و مستحبات امکان پذیر است. بنابراین، آرامش دل محصول عبودیت محض حق تعالى است و راهکار عملى آن نیز اجتناب از گناهان و انجام واجبات و مستحبات است و در هر زمانى به تناسب استعداد و توانمندى هایى که انسان دارد، متوجه او مى شود.

درمان ترس نامعقول

guest
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا