داستان نتیجه توهین به قرآن
نشریه اردنی شیخان در تاریخ ۶ دسامبر ۱۹۹۹ میلادی، برابر با ۱۶ اذر ۱۳۷۸ شمسی این خبر را که توسط یکی از نمایندگان اسلامگرای مجلس اردن به نام عبدالمنعم ابوزنط، در یک سخنرانی در مسجد مصعب بن عمیر (واقع در استان مادبا، یکی از استانهای اردن) فاش شد، منتشر کرد.پس از انتشار این خبر مردم اردن در تماس با مسیولان این نشریه خواستار گفتوگوی مشروح با عبدالمنعم ابوزنط شدند. مجلس گفتوگو برقرار شد و عبدالمنعم ابوزنط به نقل از یکی از افسران مسلمان ترکیه که در ان مجلس جشن و رقص بوده و به طور معجزهاسا جان سالم به در برده و به طور محرمانه ماجرا را بیان کرده گفت: مراسمی به مناسبت بازنشستگی گروهی از افسران عالیرتبه در یکی از پایگاههای دریایی ترکیه، واقع در سواحل مدیترانه برپا گردید، تعدادی از نظامیان بلندپایه اسراییلی و امریکایی، به همراه یک گروه از خوانندگان و نوازندگان مشهور اسراییلی هم در مجلس حضور یافته بودند. در اثنای این مراسم، یکی از ژنرالهای ارتش ترکیه، از یکی از سرهنگهای حاضر درخواست قرانی کرد، ان سرهنگ یک جلد کلام الله مجید را اورد و به دستور ژنرال مذکور، ایاتی از قران را تلاوت کرد. ژنرال از او خواست ان ایات را تفسیر کند. سرهنگ به دلیل عدم اشنایی به معارف قران، از تفسیر ان ایات عذرخواهی کرد.
در این هنگام ژنرال ترک با عصبانیت ان قران را از دست سرهنگ گرفت و درحالیکه با نعره مستانه میگفت: «کجاست کسی که این قران را نازل کرده؟ و در کتابش (ایه ۹ حجر) گفت ما ان را حفظ میکنیم، اکنون بیاید از کتابش دفاع کند!» ان قران را پاره پاره کرد و صفحهها و ورقهای پاره پاره شده ان را به زیر پای رقاصان از زن و مرد که میرقصیدند انداخت.
سرهنگ مسلمان که قران اورده بود، در این هنگام مضطرب و وحشتزده شد و به سرعت از مجلس خارج گردید و از محوطه پایگاه بیرون رفت، ناگاه دید عذاب عظیم الهی از سوی اسمان به طرف زمین سرازیر شده است.
او میگوید: نور شدید قرمز رنگی را (که از صاعقههای اتشبار بود) مشاهده کردم که تمام فضای منطقه را فرا گرفته بود، نور به دریا اصابت کرد، ناگاه دیدم که در یک لحظه دریا همراه با انفجار شدید شکافته شد و شعلههای عظیم اتش از سوی ان به طرف اسمان زبانه کشید، لحظهای بعد زلزله شدیدی سراسر منطقه را فرا گرفت و همه حاضران در ان پایگاه اعم از سربازان گارد حفاظت، ژنرالها، فرماندهان و گروههای رقص که حدود سه هزار نفر بودند، در میان شعلههای عذاب، انچنان نابود شدند که گروههای تفحص ترکیه نتوانستند اثری از بقایای انها پیدا کنند. این سرهنگ به علت حفظ جان خود، نامش را فاش نکرده و این گزارش را به طور محرمانه ابلاغ نموده است.
شیخ عبدالمنعم ابوزنط در گفتار خود ایه ۱۶ سوره اسرا از قران را خواند و پس از شرح کوتاه، سخن را پایان برد:
«واذا اردْنا ان نهْلک قرْیه امرْنا متْرفیها ففسقواْ فیها فحق علیْها الْقوْل فدمرْناها تدْمیرا؛ و هنگامی که بخواهیم شهر و دیاری را نابود کنیم، نخست اوامر خود را برای ثروتاندوزان مست شهوت انجا بیان میداریم. سپس هنگامی که به مخالفت برخاستند و استحقاق مجازات یافتند، انها را به شدت در هم میکوبیم».(۲) ایا این داستان حقیقت دارد یا ساختگی است
این نوع داستانها در گذر زمان با تخیل نویسندگان و خیال پردازی راویان باصطلاح عوامانه نعناء داغ آن زیاد می شود، طبق اخبار آن زمانها چیزهایی در این باره شنیدیم اما اصالت آن بر ما روشن نشد چون فضای رسانه قدیم با آنچه امروز وجود دارد فرق می کرد، بر فرض صحت خبر، نمی توان با صراحت این اتفاق را مستقیم به انتقام خدا نسبت داد که خداوند به خاطر توهین عده ای نادان به قرآن، آنان را در این دنیا عذاب کرده است ، و الا سوال می شود کشیشی که هر سال قرآن را آتش می زند چرا خداوند او را عذاب نمی کند؟ البته با این نوع رفتارها قرآن نابود نمی شود حتی اگر تمام نسخه های قرآن را هم آتش بزنند قرآن نابود نخواهد شد . خداوند مانند ما احساساتی نیست که با این رفتارها خشمگین شود، وبرای هر جسارتی به دین مبین دست به کار شود و دشمنان را نابود کند. ناموس خلقت بر این اصل استوار شده که امروز دنیا روز عمل است و فردای قیامت روز محاسبه و جزا .
داستان نتیجه توهین به قرآن