نقد فرقه رائیلیسم
فرقه مذهبی راییلیسم را به طور مفصل نقد کنید.
پاسخ کوتاه:
در اعتقادات رائیلیان موارد نقض فراوانی می توان یافت؛ مهمترین نقد تعالیم رائیلیان انکار موجودی به نام خداست حال آنکه باور به خدا رکن اصلی ادیان الهی است. چگونه کسی که این اصل را قبول ندارد میتواند ادعا کند که همه ادیان را به رسمیت میشناسد. رائل دین بودا را نیز در کنار سایر ادیان و فرستاده الوهیم میداند و بلکه مدعی است دین بودا با کمی اصلاح، همان دین رائل خواهد شد. ولی نکته جالب آن است که بودا دینی است که رهبر و بنیانگذار آن هیچگاه ادعای آمدن از سوی خدا نکرد.
شیطان از جهل انسانها برای پیشبرد اهداف خویش استفاده میکند. مثلاً اگر از همهٔ آدمها بپرسید شب روشن است یا تاریک؟ میگویند: تاریک. ولی یک زمانی مردم نمیدانستند کرهٔ زمین گِرد است یا نه؛ و مثلاً کسوف یا خسوف چیست و راحت توسط بعضی شیادان مورد سوء استفاده قرار میگرفتند. ولی وقتی که علم روشنبینی میکند، دست شیاطین بسته میشود؛ «وَعَلَّمَ آدَمَ الأسْمَاءَ کُلَّهَا [بقره/30] سپس علم اسماء (علم اسرار آفرینش و نامگذاری موجودات) را همگی به آدم آموخت.» حال شیاطین نظریات و فرضیههایی که قطعیت آن توسط عقل و علم و همچنین در شرع ثابت نشده و مجهول است را به آن رنگ معنویت بخشیده و به خورد بعضی از جاهلان میدهند. شیاطین پس از اینکه فرضیه را انتخاب کردند باید فرهنگ سازی کنند، (دینش را بسازند، بله دینش را هم ساختند به نام رائلیسم) بعد فرضیه را شروع میکنند به پرورش دادن؛ خدا کیست؟ پیامبر کیست؟ و… . فرضیه مجهول: در جهان میلیاردها ستاره و میلیاردها کهکشان وجود دارد، احتمال اینکه موجوداتی دیگر در مکانی غیر از زمین زندگی کنند هست و احتمال حیات بین آنها نیز وجود دارد پس چه اشکالی دارد که بگوییم آنها از لحاظ تکنولوژی از ما برتر باشند و 25000 سال از ما جلوترند و ما را آفریده باشند و … .آیا موجودات فضایی وجود دارند؟ اولاً: زمانی که میگوییم ” موجودات فضایی” منظور آن دسته از تمدنهای پیشرفته فضایی موجود در فیلمهای علمی-تخیلی نیست. اگرچه احتمال وجود چنین تمدنهایی نیز وجود دارد، اما تاکنون هیچگونه مدرکی دال بر اثبات آن یافت نشده و فعلاً در محدوده فیلمهای علمی-تخیلی باقی خواهند ماند. دوما: عقلا امکان وجود موجودات فرازمینی وجود دارد و اگرچه هنوز مدرکی دال بر وجود (و البته عدم وجود) آنها نداریم. ولی آیات و روایاتی وجود دارد که دلیل بر بودن موجودات فضایی است. «وَ مِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَثَّ فیهِما مِنْ دابَّةٍ [شوری/29] و از نشانههای [قدرتِ] اوست آفرینش آسمانها و زمین و آنچه از [انواع] جنبنده در میان آن دو پراکنده است و او هرگاه بخواهد بر گردآوردنِ آنان تواناست.» این آیه دلالت بر وجود موجودات زنده در پهنای آسمان است. علامه طباطبایی میفرمایند: ظاهر آیه این است که در آسمانها خِلقتی از جنبندگان است، همانطوری که در زمین وجود دارند. [1]امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) میفرمایند: این ستارگان شهرهایی مثل شهرهای زمین دارند؛ که هرکدام از این شهرها با ستونی از نور باهم مرتبطند. [2]حال با توجه به مطالب بالا اعتقادات این فرقه (رائیلیسم) را مورد بررسی و نقد قرار میدهیم:
1. اعتقاد به خدا: رائلیان معتقدند الوهیم، (در زبان عبری به معنی خدایان است ولی آنان به این معنا میدانند “کسانی که از آسمان فرود آمدند”) موجوداتی فضایی هستند که با اشیاء پرنده ناشناخته به زمین آمدهاند و انسان را بر روی زمین با استفاده از علم ژنتیک ساختهاند و کلیه ادیان توسط آنها به پیامبران القا شده است. [3]مهمترین تناقض سخنان رائل، پیامبر این فرقه با تعالیم انبیاء الهی در اصلیترین مدعای رائل نهفته است و آن انکار موجودی به نام خداست. باور به خدا رکن اصلی ادیان الهی است. چگونه کسی که این اصل را قبول ندارد میتواند ادعا کند که همه ادیان را به رسمیت میشناسد. رائل دین بودا را نیز در کنار سایر ادیان و فرستاده الوهیم میداند و بلکه مدعی است دین بودا با کمی اصلاح، همان دین رائل خواهد شد. ولی نکته جالب آن است که بودا دینی است که رهبر و بنیانگذار آن هیچگاه ادعای آمدن از سوی خدا نکرد.[4] حال باید دید چگونه الوهیم پیامبری فرستادهاند که خودش چنین ادعایی ندارد.
رائل برای آنکه سخنانش مشتری بیشتری جذب کند هر آنچه را که دین نامیده شده است، فرستاده الوهیم میداند حتی بهاءالله را که هیچ یک از مسلمین و بلکه هیچ یک از جهانیان او را پیامبر نمیدانند و بلکه اصولاً بهاییت دینی است دستساز و لااقل در ایران همه زوایای تاریخی آن بر مردم روشن است. بررسی این تناقضات فرصتی بیش از این نوشته کوتاه میطلبد.
2. اعتقاد به پیامبران: مکتب رائل مدعی است تمامی پیامبران الهی را قبول دارد با این تفاوت که آنکه ایشان را فرستاده است نه خداوند، بلکه انسانهایی ساکن کرات دیگرند که بیست و پنج هزار سال پیشرفتهتر از انسانهای زمینی میباشند. این آیین خود را مخالف ادیان الهی ندانسته و بلکه آن پیامبران را نیز رسولان الوهیم (نام انسانهای کرات دیگر) میداند حال مهمترین پرسش این است که اگر این پیامبر جدید یعنی رائل ادامه دهنده راه همان انبیاء الهی است پس این همه تفاوت و تناقض از کجا آمده است؟ به برخی از این تناقضات اشاره میکنیم: چگونه است که در قرآن میخوانیم که: «لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ [توحید/3] نه زاییده میشود و نه میزاید». ولی رائل مدعی است که الوهیم (همان موجود یا موجوداتی که پیامبران را فرستاده است) از نسلهای قبلی الوهیم به دنیا آمده و این سلسله به دنیا آمدنها تا بینهایت ادامه پیدا میکند.
این آیین میگوید از طرف همان موجودی آمده است که حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) را فرستاده است حال این سؤال پیش میآید: پس چگونه در قرآن کریم حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) آخرین پیامبر دانسته شده است [5] و آیا الوهیم نمیدانست که 14 قرن بعد بناست پیامبر دیگری برای انسانهای زمینی بفرستد؟
تمامی ادیان الهی بر غیر مادی بودن و نامیرا بودن خداوند و نیز ازلی و ابدی بودن او تأکید دارند در حالی که الوهیم موجودی است میرا و از پدران خود به وجود آمده است و نیز در مکانی خاص زندگی میکند و به چشم دیده میشود. آیا الوهیم فراموش کرده که در کتابهای قبلی خود به مردم چه پیامی داده و خود را چگونه معرفی کرده است؟
3. چگونگی خلق: رائل مدعی است انسانهای کره زمین و نیز سایر موجودات زنده توسط مهندسی ژنتیک ساخته شدهاند. در این مدعا اولاً معلوم نیست که اصل حیات از کجا آمده است و ثانیاً معلوم نیست چرا هر انسانی که به دنیا میآید دارای پدر و مادر است و از نطفه انسانی دیگر به وجود میآید و این علم ژنتیک کی و توسط چه کسی به کار رفته است؟ رائل الوهیم را انسانهایی میداند که انسانهای پیشرفته قبلی آنها را خلق کردهاند و آن قبلیها نیز مخلوق نسلی قبل از خود و همین طور این سلسله تا بینهایت ادامه دارد. در حالی که اگر سازنده این افسانه آشنایی بیشتری با فلسفه داشت مرتکب چنین اشتباهی نمیشد. زیرا به لحاظ عقلی امکان اتصال سلسله به بینهایت وجود ندارد و بالاخره این سلسله باید به جایی منتهی شود. این نکته نه تنها مدعای ماست بلکه این اصل (محال بودن تسلسل) از پایههای تفکر عقلی در غرب و شرق میباشد. [6]پینوشت ها:
[1]. تفسیرالمیزان، محمد حسین طباطبایی، نشر داراحیاء التراث العربی، بیروت ج 18، ص 48.
[2]. سفینةالبحار، شیخ عباس قمی، مادة نجم، ج 2، ص 574؛ الخصال، شیخ صدوق، مؤسسه النشر الاسلامی، قم، ص 712.
[3]. برگرفته از سخنرانی دکتر رائفی پور، 6/94.
[4]. هیوم، رابرت، ادیان زنده جهان، ترجمه: عبدالرحیم گواهی: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1373، ص 91.
[5]. احزاب/40.
[6]. برای اطلاع از این بحث در فلسفه اسلامی رک: مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش فلسفه، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 1368، ص 75- 85، و در فلسفه غرب رک: ژیلسون، اتین، مبانی فلسفه مسیحیت، ترجمه: محمد محمد رضایی و سید محمود موسوی، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1375، ص 113.
منبع: پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب.
نقد فرقه رائیلیسم