دین و اندیشه

ایه۳۰سوره بقره

پرسش و پاسخ

ایه۳۰سوره بقره چه چیزی در وجود انسان است که در وجود ملایک نیست که حقایق اسما الهی را انسان می فهمد ولی ملایک قدرت درک ان را ندارند؟

درباره آیه شریف 31 از سوره مبارکه بقره یعنی : «و علّم آدم الاسماء کلّها ثم عرضهم على الملائکه فقال انبئونى باسماء هولاء ان کنتم صادقین » ؛ و همه اسما را به آدم آموخت. سپس آن ها را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست مى گویید مرا از نام هاى این ها خبر دهید»؛
توجه به دو نکته لازم است:
1. مقصود از اسما:
الف) «اسماء » جمع اسم به معناى علامت و نشانه است.
ب) سراسر آفرینش و جمیع ماسوى الله، نشانه ها و آیات خداوندند. به همین جهت، قرآن کریم از «ماسواى خدا» به عنوان «آیه»، یعنى علامت و نشانه، تعبیر مى کند. مقصود از اسما در آیه فوق «جمیع ماسوى الله»، یعنى همه موجودات عالم هستى است.
مقصود از تعلیم اسما در آیه شریف، علم به ما سوى الله است. علم به تمام اسما، یعنى علم حضورى و ادراک شهودى به حقیقت تمام موجودات عالم هستى و جمیع ما سوى الله. چنین علمى آدم را به تماشا و شهود حقیقتِ اشیا مى برد و واقعِ همه چیز را بى پرده به او مى نمایاند.
بنابراین، مقصود از تعلیم اسما تعلیمى است که درک و شهود حقیقت موجودات عالم هستى را در پى دارد نه علم به نام اشیا و دانستن لغت؛ که در این صورت فضیلتى و کرامتى براى آدم نبود. زیرا اگر خداوند به فرشتگان هم تعلیم مى داد، آن ها هم به نام اشیا عالم و مثل آدم یا حتى اشرف از وى مى شدند.
۲. تعلیم اسما به آدم، در استعداد و قابلیت این موجود و مخلوق ریشه دارد؛ همان قابلیت و استعدادى که فرشتگان از آن بهره مند نبودند. جایگاه این تعلیم چنان والا بود که فرشتگان توان تحمل آن را نداشتند و حصول چنین علمى براى آنان ممکن نبود. آن ها فعلیت محض اند و هر چه را مى توانند داشته باشند، دارایند. این ویژگى موجود زمینى یعنى انسان است که داراى قابلیت و استعداد فوق العاده براى درک حقایق هستى است و خداوند، با تعلیم اسما، این استعداد را به فعلیت رساند.
پس «تعلیم اسما» به آدم به معناى علم حضورى و شهود حقیقتِ موجودات عالم هستى و ما سوى الله است. حصول چنین علمى براى فرشتگان ممکن و مقدور نیست و تنها براى انسان ممکن است. بنابراین، تعلیم اسما به آدم تبعیض نیست. ملائکه استعداد و قابلیت چنین علمى را ندارند. اگر خداوند، به ملائکه امر مى کند و از آنان مى خواهد از اسما خبر دهند، در واقع این امر تعجیزى است؛ یعنى هدف از این امر، اثبات عجز و ناتوانى مخاطبان(ملائکه) و برترى آدم و شایستگى وى براى مقام خلیفةاللهى است و در مقام پاسخ به سخن آنان است که خود را براى خلیفةاللهى لایق تر مى شمردند و مى گفتند: «أتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک».؛ . همان.
براى مطالعه بیش تر رجوع کنید: تفسیر موضوعى، ج ۱۴، فصل سوم و المیزان فى تفسیر القرآن، علامه طباطبایى، ذیل آیه ۳۱ سوره بقره.

ایه۳۰سوره بقره

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا