ایران در زمان ظهور
با سلام….
۱- وضعیت ایران در زمان ظهور چگونه خواهد بود؟؟!!
ایا روایتی در این زمینه داریم که به شرایط ایران و مردمش در زمان ظهور اشاره کند؟؟؟
ایا تا ان موقع حکومت جمهوری اسلامی می تواند پا بر جا بماند؟؟
در مورد وضعیت ایران پس از ظهور روایت خاصی نداریم ؛ اما ایران در قبل از ظهور و حین ظهور ، نقش بسیار مهمی در تحولات ظهور – بخصوص در زمینه سازی آن – دارد و البته آن گونه که از روایات بر می آید انقلاب اسلامی شکل گرفته در آن ، محور این تحولات بوده و تا آن زمان پا برجا خواهد بود. فعالیت های ایرانیان در این زمینه بیشتر ناظر به جریانات خارجی ( دشمنان امام مهدی ) و در جهت یاری و تقویت آن می باشد و چه بسا همین وضعیتی که ما در آن قرار داریم ، نزدیک به همان وضعیت مطرح در روایات باشد و نیروهای نظامی ما در خدمت انقلاب جهانی مهدوی قرار گیرد. پس قیام افرادی چون سید خراسانی در راستای حمایت از انقلاب مهدوی و به معنای تدارک نیروی نظامی است .با توجه به روایات میتوان شرایط ایران را تا حدودی این گونه ترسیم کرد: «دانش و معارف دین اسلام و مکتب تشیع، از ایران و قم، به جهانیان صادر میشود. لذا موقعیت علمی ایران ممتاز است و اصلی ترین مرکز دین اهل بیت(ع) خواهد بود. در روایتی از وجود مقدس امام صادق(ع) نقل شده است: «به زودی، کوفه، از مؤمنان خالی میگردد و دانش مانند ماری که در سوراخش پنهان میشود، از آن شهر رخت برمیبندد؛ سپس علم ظاهر میشود در شهری به نام قم؛ آن شهر معدن علم و فضل میگردد(و از آنجا به سایر شهرها پخش میشود) به گونهای که باقی نمیماند در زمین جاهلی نسبت به دین، حتی زنان در خانهها. این قضیه نزدیک ظهور قائم(ع) واقع میشود … علم، از قم به سایر شهرها در شرق و غرب پخش میشود و حجت بر جهانیان تمام میشود به گونهای که در تمام زمین، فردی پیدا نمیشود که دین و علم به او نرسیده باشد. بعد از آن قائم، قیام میکند و سبب انتقام خدا و غضب او بر بندگان(ظالم و معاند) میشود؛ زیرا، خداوند انتقام (و عذاب) بر بندگان روا نمیدارد، مگر وقتی که حجت را انکار کنند»؛ (بحار الانوار، ج 57و60، ص213).خیزش و جنبشی بزرگ برای دعوت مردم به طرف دین، در ایران روی میدهد. از امام کاظم(ع) نقل شده است: «مردی از اهل قم، مردم را به سوی حق دعوت میکند. گروهی، دور او اجتماع میکنند که مانند پارههای آهناند و بادهای تند(حوادث) نمیتواند آنها را از جای برکند. از جنگ خسته نمیشوند و کنارهگیری نمیکنند و بر خدا توکل میکنند. سر انجام، پیروزی برای متقین و پرهیزکاران است».(بحار، ج60، ص216، ح37).احتمالا این حرکت، همان حرکتی است که از امام باقر(ع) نقل شده است: «گویا میبینم گروهی از مشرق زمین خروج میکنند و طالب حق هستند، اما به آنان پاسخ داده نمیشود. مجدداً برخواستهی خود تاکید میکنند ولی جواب نمیشنوند. پس چون چنین دیدند، شمشیرها را به دوش میکشند، در مقابل دشمن میایستند تا حق به آنها داده میشود، اما این بار قبول نمیکنند بلکه قیام میکنند و نمیدهند آن را (پرچم قیام را) مگر به صاحب شما(امام زمان(ع))».(بحار الانوار، ج52، ص243، ح116).خروج سید حسنی و خراسانی که در روایات به آنها اشاره شده است را میتوان در این باره دانست. بنابراین، موقعیت اجتماعی آن روز ایران حرکت به سوی حق طلبی و دعوت به آمادگی برای ظهور است. در بستر این جامعه نیز یاران حضرت شکل میگیرند. در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده است: «قم را قم نامیدند، چون اهل او، اجتماع میکنند با قائم آل محمد(ص) و با او قیام میکنند و او را یاری میکنند».(بحار الانوار، ج 57و 60، ص216، ح38). در روایاتی که به نام یاران و شهرها اشاره دارد، شهرهای متعددی از ایران ذکر شده است. خلاصه آن که ایران، مرکز صدور دین و معارف اهل بیت است و زمینهسازی برای ظهور میکند.در برخی از روایات اهل بیت(ع) به حضور فعال عجم در سپاه و ارتش مخصوص امام مهدی(ع) اشاره شده است. البته مقصود از عجم ملتهای غیر عرب است، ولی به احتمال زیاد بیشترین مصداق آن در عصر ظهور، ایرانیان خواهند بود به ویژه که مرکز شیعه در ایران است.مجموعه روایات وارده در مورد ایرانیان نشان میدهد که این گروه، زمینهسازان حکومت حضرت مهدی(ع) در جهان هستند و بیشترین تأثیر را در روند استقرار حکومت آن خورشید عالمتاب دارند.کلیه منابع روایى شیعه و سنى، پیرامون حضرت مهدى، علیهالسلام، اتفاق نظر دارند که آن بزرگوار بعد از نهضتى مقدماتى که برایش به وجود مىآید، ظهور مىکند… و یاران درفشهایى سیاه، ایرانىاند که زمینهساز حکومت آن حضرت و آمادهکننده مقدمات فرمانروایى وى مىشوند. در این روایات، اتفاق است که دو شخصیت وعده داده شده، سید خراسانى و یا هاشمى خراسانى و یاور او شعیب بن صالح هر دو ایرانى هستند… تا پایان روایاتى که مربوط به آنان در منابع شیعه و سنى آمده است.بعضی از روایات مربوط به مقدمات ظهور، حاکى از ظاهر شدن و روى کار آمدن زمینه سازان ظهور آن بزرگوار است، بى آنکه آنها را مشخص نماید… حکومت زمینه سازان ایرانى، به دو مرحله مشخص تقسیم مىشود:مرحله اول، آغاز نهضت آنان به وسیله مردى از قم، کسى که حرکتش سرآغاز امر ظهور حضرت مهدى، علیهالسلام، است، چه اینکه روایات گویاى این است که «آغاز نهضت آن حضرت از ناحیه مشرق زمین است».مرحله دوم، ظاهر شدن دو شخصیت مورد نظر، در بین آنان به نام سید خراسانى و فرمانده نیروهاى آن حضرت و جوان گندمگونى که نام وى در روایات، شعیب بن صالح ضبط شده است.بر این اساس مىتوان، نقش ایرانیان زمینه ساز را با توجه به پیشامدها و حوادثى که ذکر آنها در اخبار آمده است نیز، به چهار مرحله تقسیم نمود:1- از آغاز نهضت توسط مردى از قم تا ورودشان در جنگ.2- داخل شدن در جنگى طولانى، تا اینکه خواستههاى خویش را بر دشمن تحمیل کنند.3- رد کردن خواستههاى نخستین خود که اعلام کرده بودند و به پا داشتن قیام همه جانبه آنان.4- سپردن پرچم اسلام به دست تواناى حضرت مهدى، علیهالسلام، و شرکت جستن آنها در نهضت مقدس آن حضرت.خلاصه آنکه بر اساس روایات، . اندکی پیش از ظهور حضرت، در میان ایرانیان شخصی با عنوان سیدخراسانی ( یا سید حسنی ) ظاهر شده که رهبری سیاسی مردم را به عهده می گیرد و شعیب بن صالح نیز رهبری نظامی را و ایرانیان تحت فرماندهی این دو تن نقش مهمی را در حرکت و قیام آن حضرت ایفا می کنند. سیدخراسانی از ذریه امام مجتبی و امام حسین(ع) است و از او به عنوان هاشمی خراسانی یاد شده و صفات جسمی وی که دارای صورتی نورانی و خالی بر گونه راست و یا دست راست دارد، بیان گشته است.(ر.ک: علی کورانی، عصر ظهور، ص270)اغلب روایاتی که نام او را برده اند از خراسانی همراه سفیانی یاد کرده اند، امام صادق(ع) فرمود: «خروج سفیانی، خراسانی و یمانی در یک سال و یک ماه و یک روز تحقق می یابد و در بین آنها پرچمی هدایتگرتر از یمانی نیست که او به حق هدایت می کند.»(کتاب الغیبه طوسی، ص446) در برخی روایات، از خراسانی و سفیانی به دو اسب مسابقه تشبیه شده است که خراسانی از مشرق و سفیانی از مغرب به طرف کوفه در حرکت اند.(الغیبه نعمانی، ص259) او نیروهای خود را به سوی عراق اعزام می دارد که سپاهیان سفیانی را شکست می دهند. نسبت ایشان به خراسان، به این معنا نیست که حتما اهل خراسان فعلی باشد، چون در صدر اسلام، خراسان به مشرق زمین اطلاق می شده است(یا شامل بیشتر نواحی ایران بوده ا ست.)برای مطالعه در این زمینه ر.ک :1.چشم اندازی به حکومت مهدی، نجم الدین خراسانی2.تحلیل تاریخی نشانه های ظهور، مصطفی صادقی3.مهدویت(پس از ظهور)، رحیم کارگر(نشر معارف)
ایران در زمان ظهور