فرقه های غلات
مذاهب و فرقه هاى غالیان را نام ببرید.
فرق عمده غلات که الآن موجودند عبارتند از:1. دروزی ها: که از شعب اسماعلیلیه هستند.اینها الحاکم بامرالله را خدای صمد واحد می دانند.( مراد از حاکم در این تعبیرات «الحاکم بأمرالله» ششمین خلیفه فاطمی، می باشد. )این فرقه در قرن چهار پدیدار شد و محل سکونتشان سوریه و لبنان و جمعیّت آنها در سال 1956 میلادی در حدود دویست هزار نفر بوده است. 2. نصیریه: اینها برای علی(ع) قائل به مقام خدایی هستند. آنها را انصاریه و علویه هم می گویند. به نظر اینها سلمان فارسی پیامبر و فرستاده علی(ع) است. اینها به ابن ملجم هم ارادت دارند و می گویند او لاهوت را از بند ناسوت رها کرد. همچنین شراب را نور و کندن درخت انگور را حرام می دانند. خود اینها نیز فرقه های زیادی دارند. تاریخ پیدایش آنها قرن پنجم و محل سکونت آنها شمال غربی سوریه است.3. شیخیّه: برخی علمای ملل ونحل ، شیخیه را هم از غلات دانسته و گفته اند آنها هم قائل به الوهیت ائمه(ع) شده اند. لکن این نسبت نیاز به دلیل دارد. موسس این فرقه شیخ احمد احسایی متولّد 1166 هجری قمری است. وی بر این اعتقاد بود که امام زمان (ع) وجود دارد ولی در عالم دیگری غیر از عالم مادّه است. همچنین معتقد بود که همواره در بین شیعه ، شیعه کاملی وجود دارد که واسطه بین امام زمان و مردم است ، وی این شخص را رکن رابع نامیده است. اصول دین آنها عبارت است از: توحید ، نبوت ، امامت و رکن رابع.محل سکونت آنها کرمان و آذربایجان است ؛ البته بین شیخیه کرمان و آذربایجان تفاوتهایی نیز وجود دارد ؛ شیخیه آذربایجان در فروع دین از مراجع شیعه تقلید می کنند ولی شیخیه کرمان با اجتهاد مخالفند. شیخیه را کشفیّه هم می گویند. 4. بابیت و بهائیت: این دو فرقه افزون بر غلو در باب ائمه(ع) دین خود را نیز دین جدید می دانند که بعد از اسلام آمده است. بنیانگذار بابیّت سید علی محمد است که در سال 1235 در شیراز متولّد و در سال 1266 در تبریز به دار آویخته شد. بابیّه او را حضرت اعلی و نقطه اولی می خوانند. او طلبه ای کم سواد و به شدّت علاقه مند به علومی مثل طلسمات و رمل و تسخیر روح و جنّ و امثال آن بود. او از شاگردان شیخ احمد احسایی( بنیانگذار شیخیه) بود.او برای ائمه مقام خدایی قائل بود. وی ابتدا ادّعا ذکریّت بعد ادّعای بابیّت( واسطه امام زمان بودن) و سپس ادّعای مهدویّت و نبوّت کرد و در نهایت مدّعی شد که خدای مجسّم است. بعد از مرگ او سید علی محمد باب ، میرزا حسینعلی بهاء و برادر ناتنی او یحیی صبح ازل ادّعای جانشینی او را کردند. و در نهایت با حمایت روسها میرزا حسینعلی بهاء بر برادرش چیره شد و خود را «من یظهره اللهی» و « الهیکل الاعلی» نامید و مدّعی خدایی شده فرقه بهائیّت را تاسیس نمود.حضور رسمی بابیّت و بهائیّت در ایران ممنوع است ، ولی در برخی مناطق ایران حضور دارند. مرکز اصلی تجمع بهائیان ، یکی در «حظیرة القدس» در عشق آباد و دیگری در «مشرق الاذکار» در شهر شیکاگو آمریکاست. 5. قادیانیه یا احمدیه: این فرقه نیز افزون بر غلو ، دین خود را دین جدید می داند. این فرقه همزمان با بابیت و بهائیت توسط میرزا غلام احمد قادیانی در هندوستان تاسیس شد.او مدّعی بود که روح نبی اکرم(ع) در وجود او حلول کرده است همچنین وی خود را مسیح و مهدی موعود می خواند. 6. اهل حق(علی اللهی ها)دربین فرقه های اهل حق کسانی هستند که یقیناً به الوهیت برخی مخلوقات مثل حضرت علی (ع) عقیده دارند، اینها قطعاً کافرند ، در بین آنها گویا کسانی هم هستند که به الوهیت مخلوقات قائل نیستند ، اگر اینها منکر دیگر ضروریات دین اسلام هم نباشند مسلمان خواهندبود ؛ لکن به نظر می رسد که بسیاری از اینها منکر ضروریات دین هستند مثلا برخی از آنها شرب خمر را حلال می دانند یا به روزه به آن شکلی که اسلام گفته است اعتقاد ندارند و… مشکلی که در مورد اهل حق وجود دارد این است که آنها دارای فرقه های بسیار متعددند و حکم کردن در مورد همه آنها به یک صورت درست نخواهد بود. مشکل دیگر در مورد این فرقه ها این است که آنها عقائد خود را فاش نمی کنند وبه اصطلاح خودشان حفظ اسرار می کنند لذا اطلاع از عقائد آنها کارآسانی نیست ؛ چون در مواجهه با مسلمین عقائد خلاف خود را انکار می کنند.
منابع:
فرق و مذاهب کلامی، علی ربانی گلپایگانی. مجله وحید، سال هفتم، مقاله اهل حق، دکتر حشمت طبیبى. دایرة المعارف اسلامیه، ج 3، اهل حق. سرسپردگان تاریخ و شرح عقاید اهل حق. شاهنامه حقیقت. مجموعه رسایل اهل حق.
فرقه های غلات