دین بدون ولایت
باسلام،بعضی ازمتدینین رامیبینیم که ازصبح تا شب برای رهبری دعا میکنندوادعامیکنندکه پیروواقعی رهبری هستندوتنهادرمساجد رفت وآمددارندوجلسات هفتگی روضه وعزاداری ،ولی اصلااهل شرکت در بسیج وآشنایی بارزم جنگ نیستندونه درسوریه حاضرشدندونه به شهرها ی مرزی برای دفع شر تروریسم،وختم کلام مانندشهدااهل جهاد نیستند،آیااین آقایان واقعاموردتأییدرهبری هستندیاآنان که ادعای دینی ندارندومیانه رو هستندواهل جبعه وجهاد؟
دوست گرامی. در پاسخ به سوال شما بهتر به این سوال پاسخ دهیم تا پاسخ سوال شما هم روشن شود: به چه کسی ولایی یا ولایت مدار و شیعه خالص واقعی می گویند؟ این سوال بسیار مهم، و پاسخ یابی آن برای یک مسلمان شیعه بسیار حیاتی است. در توضیح گفتنی است:
دین ما دو رکن مهم دارد: توحید و ولایت.
توحید، یعنی بنده و تسلیم اراده خدا شدن و برابر مقررات دین اسلام زندگی کردن (توحید عملی)
ولایت به معنای همراهی با امام جامعه است!! منتهی فهم عمومی خیلی از مومنین از مسئله ولایت درست نیست و خیال می کنند ولایت در محبت و در نهایت اطاعت معصومین (ع)خلاصه می شود.
آنها نماز می خوانند و روزه می گیرند و بندگی و عبادت دارند (توحید)، اما در مورد ولایتی بودن که رکن رکین اسلام است و بدون آن دین کامل نیست (الیوم اکملت لکم دینکم =غدیر خم) و هیچ عملی از مسلمان مقبول و موثر نیست (مطابق روایات)، خیال می کنند، همین قدر که امامان معصوم را دوست داشته باشند و برایشان گریه کنند و مجلس بپا کنند و نذری بدهند و آنها را الگوی خود در زندگی فردی و بندگی خدا قرار دهند، اهل ولایت هستند و دینشان کامل می شود.
در حالی که محبت و اطاعت مراتب نازل ولایت است. ولایت حقیقت والاتری دارد که این اکثری افراد ممکن است از آن کاملا بی خبر باشند.
این مرتبه از ولایت که از آن “ولاء نصرت” یاد می شود، کاری به امامان معصوم تاریخی یا امام غایب ندارد، مربوط به امام حی و زنده و کسی است که در حال حاضر امام و مدیر جامعه و نظام اسلامی است.
ولایی بودن، یعنی پیرو رهبری فعلی بودن، کسی که هم اکنون حاکم نظام اسلامی است.
ولایی بودن یعنی اهل حکومت بودن، اهل سیاست بودن در جبهه حق و باطل امروز جامعه شرکت کردن، در مبارزات اجتماعی حضور فعال داشتن و در این مبارزات کاملا پیرو رهبر زمان بودن!!
اصولا توحید بدون ولایت دین نیست و ارزشی ندارد. کسانی که اهل توحید اند و دائم در حال نماز و روزه و حج و زیارت و نماز شب و سبوح و قدوس کردن هستند، اما کاری با سیاست ندارند، حتی اگر مرجع تقلید باشند، دینشان ناقص و بی ارزش است.
مرحوم شریعتی در جمله زیبایی گفته: وقتی در صحنه نبرد حق و باطل حضور نداری، هر کجا که خواهی باش، چه به نماز ایستاده باشی، چه به شراب نشسته باشی، هر دو یکی است.
ولایتی بودن، یعنی انقلابی بودن، اسلام یک دین انقلابی و اجتماعی است. قرآن کریم و ائمه اطهار چنین دینی را به ما می آموزد و انقلاب چیزی نیست که مقطعی باشد و تمام شود. مسلمان بودن و شیعه بودن با انقلابی بودن و مبارز بودن و با جبهه باطل جنگیدن و در جبهه خودی تلاش سازنده داشتن، یکی است.
ما در اسلام دین فردی نداریم، دین فردی توحید بدون ولایت است و ارزشی ندارد. ولایت شرط توحید است در روایت امام رضا (ع). اسلام دینی کاملا اجتماعی است و بندگی اجتماعی را به ما می آموزد.
تمام اسلام به عنوان یک دین انقلابی و اجتماعی در بعثت پیامبر اسلام (ص) و قیام امام حسین (ع) و نهضت امام خمینی (رض) و رهبری حضرت آیت الله امام خامنه ای حفظه الله در این زمان تجلی کرده است. والسلام.
دین بدون ولایت