آشنایی با خطبه های قاصعه، تُطُنجیه و همّام
لطفا خطبه قاصعه و تطنجیه و همام نهج البلاغه را توضیح دهید.
توضیح تفصیلی این خطبه ها در اینجا ممکن نیست اما به اختصار می توان گفت:
1. خطبه قاصعه بزرگترین و طولانی ترین خطبه نهج البلاغه است که محتوایی اخلاقی و اجتماعی دارد و موضوع آن نکوهش تعصب و خودپسندی است. این خطبه در اواخر حکومت امیرالمؤمنین(علیه السلام) در کوفه ایراد شده و امام در این خطبه درباره تفرقه اجتماعی هشدار داده و عاملان آن را سرزنش میکند.
از موضوعات فرعی این خطبه، جنگهای امام علی(ع) با ناکثین، قاسطین و مارقین و شجاعت امام در دوره جوانی و به خاک افکندن بزرگان عرب، تربیت پیامبر(ص) از کودکی به واسطه فرشته الهی، قرابت امام علی(ع) با پیامبر و تربیت شدنش تحت نظارت او، حیلههای ابلیس و یکی از معجزات پیامبر(ص) در حضور بزرگان قریش است.
شماره این خطبه در نسخه های نهج البلاغه متفاوت بوده و در نسخه مرحوم فیض الاسلام شماره 234 است همچنین این به صورت مستقل ترجمه و شرح شده است.
علت نامگذاری آن به قاصعه نیز این است که «قصع» به معنای کشتن و خُردکردن نیز به کار میرود. بدین معنا که خطبه قاصعه، قاتل و خُردکننده ابلیس است. و نیز «قصع» به معنای تحقیر و کوچککردن نیز به کار میرود. در این معنا گویا این خطبه متکبران را تحقیر میکند؛ هرچند مسلمان باشند.
سند خطبه قاصعه: کتاب مصادر نهج البلاغه پس از بیان این نکته که خطبه قاصعه طولانیترین خطبه امیرالمؤمنین است که مسائل مهمی را در مواعظ بازگو میکند، میافزاید گروهی قبل از سید رضی این خطبه را در کتابهای خود آوردهاند؛ از جمله نسخهای به تاریخ ۲۸۰ قمری که سید بن طاووس در کتاب الیقین از آن نقل کرده، کلینی در کافی (بخشهایی از خطبه)، صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه (بخشهایی از خطبه). از اهل سنت، زمخشری در جلد اوّل ربیع الابرار و ماوردی در اعلام النبوة نیز بخشهایی از این خطبه را آوردهاند.
علت صدور خطبه قاصعه: ر مورد علت صدور این خطبه، گفتهاند، در اواخر خلافت حضرت اهل کوفه که قبیلههای گوناگونی بودند، به فساد گرویده بودند. بسیار اتفاق میافتاد که شخصی از محله قبیله خود خارج شده و گذارش به قبیله دیگری میافتاد، در این جا گاهی از بعضی افراد اندک ناراحتی میدید؛ در این هنگام با سر و صدای زیاد و داد و فریاد قبیله خود را به مدد میطلبید و با صدای بلند ندا میکرد.
شروح این خطبه عبارتند از:
کتاب «راهکاری جامع در اتحاد و انسجام اسلامی و غلبه بر دشمن درون و برون»، غلامحسین کمیلی؛
کتاب «شرح خطبه قاصعه» که فارسی هم هست اثر ملا عبدالکریم بن محمد یحیی قزوینی از علمای قرن یازده و دوازده؛
2. خطبه تُطُنْجیّه، عنوان خطبهای منسوب به حضرت علی (علیه السلام) که از حیث تاریخ اندیشههای غیررسمی در میان امامیه، درخور اهمیت است. این خطبه در نهج البلاغه وجود ندارد.
علت نام گذاری این خطبه به «ُتطُنْجیّه» این است که این نام برگرفته از واژۀ «التطنج» است که بارها به صورت مفرد و مثنی در متن خطبه به کار رفته است، هیچیک از منابع چگونگی تلفظ نام را به دست ندادهاند، به تناسب کاربردها، واژه ارتباطی با مادۀ عربی «طنج» و ثلاثی مزید «تَطَنُّج» به معنای تفنن و دست یازیدن به فنون گوناگون ندارد.(1)
سیدکاظم رشتی دربارۀ وجه نامگذاری خطبه به تطنجیه، برآن است که این نام به لحاظ اشتمال خطبه بر «اَکوار» و «اَدوار» وجود است که در دو کره منحصرند؛ وی سپس به وصف این دو کره پرداخته است که از نظر او همان دو «تطنج» عالم وجودند.
آقا بزرگ طهرانی این گمان را مطرح کرده که خطبۀ تطنجیه، همان خطبۀ اقالیم مورد اشارۀ ابن شهر آشوب در کتاب مناقب است. (2)
این خطبه از نظر محتوایی: هرچند آغاز خطبه با بخش «خلق عالم» از خطبۀ نخست نهجالبلاغه قرابت بسیاری دارد اما بیشتر تعبیرات با جملهبندی دیگری، کاملاً متأثر از آیات قرآنی است و بر باورهای رسمی تکیه دارد، سخن از « طلسم » حلقۀ ارتباط میان بخش آغازین خطبه و مباحث رازآلود بدنۀ خطبه است ، و از آن پس، با ورود به بحث از «تطنجین»، خطبه ویژگی منحصر خود را مییابد.
مضمون اصلی خطبه، گسترۀ دانش حضرت علی (علیه السلام) است و بهخصوص به دانایی برتر آن حضرت نسبت به کائنات و نسبت به رخدادهای گذشته و آینده تکیه دارد، به همین مناسبت، مضامین گستردهای در کیهانشناسی و کیهانزایی، اخبار گذشتگان و وقایع مربوط به آخرالزمان آمده است.
بهترین منبع برای مطالعه درباره این خطبه کتاب دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تطنجیه»، ج۱۵، ص۵۹۶۵ است.
3. خطبه همّام: هَمَّام شخصی عابد و از شیعیان امام علی(علیه السلام). نام دیگر این خطبه، خطبه متقین است که در حقیقت خطبه متقین توسط امام علی (علیه السلام) در پاسخ به درخواست همام خوانده شد. او با شنیدن اوصاف متقین از زبان امام علی(علیه السلام) بیهوش شده و از دنیا رفت.
این خطبه که با شماره 184 بر اساس نسخه مرحوم فیض الاسلام در نهج البلاغه می باشد به طور کلی چنین است که وقتی امام علیه السلام حدود ۱۰۵ صفت از صفات متقین را برشمرد، همّام بیهوش شد و در آن بیهوشی جان داد. امیرالمؤمنین (علیه السلام) گفت: به خدا از همین بر او می ترسیدم. سپس گفت: پندهای رسا با آنان که شنوای آن هستند چنین کند. مردی گفت: «ای امیر مؤمنان چرا با تو چنین نمیکند؟» فرمود: وای بر تو هر اجلی را زمانی است که از آن پیشی نگیرد و سببی است که از آن درنگذرد. آرام باش و دیگر بار چنین سخن به زبان میاور که آن شیطان بود که بر زبانت دمید.
امام علی(ع) در تشییع همّام شرکت کرده و بر پیکر او نماز خواند. (3)
پاورقی:
(1) لسان العرب، ج۲، ص۳۱۷.
(2) آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۷، ص۱۹۹.
(3) جهت اطلاع بیشتر ر. ک: شرح نهج البلاغه ، آیت الله مکارم شیرازی.
آشنایی با خطبه های قاصعه، تُطُنجیه و همّام