مهره مار و خرافات
سلام علیکم
آیا این چیزایی که درباره مهره مار میگن صحت داره
آیا برای رزق وروزی وجذب انرژی های مثبت و…موثره
در پاسخ به توضیحات ذیل توجه کنید :
1- به طور کلی جهتگیری دستورات دین و رهنمودهای پیشوایان معصوم علیهم السلام در راستای توجه به خداوند و قدرت الهی است و تاکید دارند که اهل ایمان در همه امور توکل و اعتمادشان بر خداوند و قدرت و لطف او باشد و قدرت او را تنها قدرت واقعی تاثیر گذار در عالم بدانند و برای دیگران و اشیا قدرتی مستقل از قدرت الهی و در عرض و مقابل آن قرار ندهند.
2- در مورد مهره مار و امثال آن در منابع اسلامی چیزی وارد نشده است و نسبت به آن توصیه و سفارشی وجود ندارد و برای رسیدن به مقصد و هدف و رفع موانع دستور توکل و دعا و توسل داده شده است.
3- در قدیم و نیز برخی عوام کنونی اعتقاد بر این بوده و هست که مار، مهره می اندازد و اگر شخصی آن را بیابد، بخت و اقبال به او روی نموده، مورد محبّت دیگران قرار می گیرد. این به معنای داشتن استعداد جلب محبت دیگران است.
در لغتنامه دهخدا درباره مهره مار چنین آمده است:« مهرهای است به اندازه برنجی با رنگ سپید که گویند هر ماری دو عدد از آن در درون سر دارد و غربالبندان دو تای از آن را در سرکه افکنند به فاصلهای و آن دو در سرکه حرکت کنند تا به یکدیگر پیوندند و این خاصیت در هر چیز آهکی باشد. (یادداشت مؤلف).
در بین مردم وقتی شنیده میشود که فلانی «مهره مار» دارد، به این معنی است که دیگران خواسته یا ناخواسته به طرف آن فرد جذب می شوند همه اینها بدلیل رابطه اجتماعی خوبی است که او دارد ولی جدیداً پشت ویترین مغازهها روی کاغذهایی نوشته شده مهره مار موجود است. جوانهای زیادی هم نادانسته برای اینکه میزان جذّابیّت شان را افزایش دهند به امید اینکه شوهر یا زن مناسبی پیدا کنند به این مسائل خرافی کشیده می شوند. عدهای سودجو هم از سادگی آنها سوء استفاده می کنند و با قیمتهای گزاف انواع دعاها یا طلسمها را به آنها می فروشند.
باید گفت: مهره مار واقعی درون خود افراد است و باید هر کسی نوع برخورد با دیگران را بداند نه اینکه بدون زحمت دنبال راهی برای بهتر بودن باشد.
4- نهایت اینکه اعتقاد به مهره مار و امثال آن خرافهای بیش نیست و چه بسا به لحاظ روانشناسی کسانی که نمیتوانند به لحاظ اخلاقی و برخورد خوب با دیگران مورد محبّت و علاقه دیگران واقع شوند به چنین اموری متوسل میشوند. در احادیث از معصومین روایت شده است که تو با خدای خود خوب باش او قلبها را به سوی تو متوجّه خواهد کرد. این از آن باب است که مقلّب القلوب اوست . حضرت ابراهیم نیز وقتی میخواهد قلوب مردم به طرف کعبه متمایل شود چنین دعا میکند: « رَبَّنا إِنّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتی بِوادٍ غَیْرِ ذی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِیُقیمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النّاسِ تَهْوی إِلَیْهِمْ»[1] « پروردگارا، من (یکی از) فرزندانم را در درّه ای بی کشت، نزد خانه محترم تو، سکونت دادم. پروردگارا، تا نماز را به پا دارند، پس دلهای برخی از مردم را به سوی آنان گرایش ده»
همچنین خداوند سبحان در قرآن کریم به پیامبر خود خطاب میکند که پیامبر من تو اگر تمام سعی خودت را میکردی و اگر تمام آنچه روی زمین بود مال تو بود و هزینه می کردی که دلهای مردم را به یکدیگر نزدیک کنی نمیتوانستی و این ما بودیم که الفت دادیم بین دلها «وَ أَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ ما فِی اْلأَرْضِ جَمیعًا ما أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَ لکِنَّ اللّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ إِنَّهُ عَزیزٌ حَکیمٌ» [2]« و میان دلهایشان اُلفت انداخت، که اگر آنچه در روی زمین است همه را خرج می کردی نمی توانستی میان دلهایشان اُلفت برقرار کنی، ولی خدا بود که میان آنان اُلفت انداخت»
بنابراین مقلب القلوب و الفت دهنده بین قلبها خداوند متعال است و جلب رضای او موجب گرایش دلها به سوی بنده خداست و خرافات انسان را به جایی نخواهند رساند.
نکته پایانی
3 به نظر می رسد داشتن مهره مار برای جذب افراد و … خرافه ای بیش نیست که گاه از سوی برخی سودجویان برای خالی کردن جیب مردم بدان دامن زده می شود.
پی نوشت:
[1] ابراهیم/37
[2] انفال/63
مهره مار و خرافات