دین و اندیشه

انواع کلی(طبیعی، منطقی و عقلی)

پرسش و پاسخ

کلی منطقی و عقلی و طبیعی را با مثال ساده توضیح دهید؟

پاسخ کوتاه:
از جمله تقسیمات مختلفی که برای کلی ذکر شده تقسیم آن به کلی طبیعی, منطقی و عقلی است. وقتی قضیه‌ای همانند انسان کلی است ملاحظه شود سه گونه کلی قابل تصویر است. یکی انسان از آن جهت که انسان است؛ دوم کلی بودن به صورت مطلق؛ و سوم انسان مقید به قید کلیت. اگر انسان از آن جهت که انسان است ملاحظه شود, فارغ از اینکه کلی یا جزئی است, در اصطلاح منطق دانان کلی طبیعی نامیده می‌شود. مراد از کلی طبیعی نیز طبیعت یک شیء است. اگر خود کلی به معنای مفهوم قابل صدق بر مصادیق متعدد، به تنهایی ملاحظه شود، بدون ملاحظة چیزی که متصف به کلیت است، نزد منطق دانان کلی منطقی نامیده می‌شود. اگر انسان با قید کلیت ملاحظه شود، بدین معنا که (از باب نمونه) نه انسان به تنهایی ملاحظه شود و نه کلی از آن جهت که کلی است، بلکه انسان با وصف قابلیت صدق بر مصداق‌های مختلف و متعدد منظور باشد در این صورت آنرا کلی عقلی می‌نامند.


مفهوم کلّی، مفهومی را گویند که قابل صدق بر بیش از یک مصداق باشد، اگر چه مصداق بالفعل نداشته باشد یا فقط یک مصداق بالفعل داشته باشد. مثلاً مفهوم انسان، یک مفهوم کلّی است . حسن، حسین، بهرام، زهرا، مریم و … از مصادیق آن است. مفهوم «قمر زمین» هم یک مفهوم کلّی است که یک مصداق بیشتر ندارد؛ امّا اگر کره ی زمین، چند تا قمر داشت، این مفهوم بر تک تک آن صدق می کرد. مفهوم سیمرغ هم مفهوم کلّی است، که هیچ مصداق خارجی ندارد؛ امّا اگر در عالم واقع، صدها سیمرغ وجود داشت، این مفهوم، بر تک تک آنها صدق می کرد. از جمله تقسیمات مختلفی که برای کلی ذکر شده تقسیم آن به کلی طبیعی, منطقی و عقلی است. وقتی قضیه‌ای همانند انسان کلی است ملاحظه شود سه گونه کلی قابل تصویر است. یکی انسان از آن جهت که انسان است؛ دوم کلی بودن به صورت مطلق؛ و سوم انسان مقید به قید کلیت.

اگر انسان از آن جهت که انسان است ملاحظه شود, فارغ از اینکه کلی یا جزئی است, در اصطلاح منطق دانان کلی طبیعی نامیده می‌شود. مراد از کلی طبیعی نیز طبیعت یک شیء است. در مورد جایگاه تحقق کلی طبیعی و نحوه وجود آن دیدگاه‌های مختلفی ابراز شده است. عمده ترین دیدگاه‌ها دوتاست. یک دیدگاه معتقد است کلی طبیعی در خارج به صورت مستقل وجود دارد، ولی مشهور منطق دانان آنرا صرفا در ضمن افراد موجود می‌دانند و برای خود کلی طبیعی وجود مستقلی را قائل نیستند. نزاع معروفی که میان طرفداران مثل افلاطونی و مخالفان آن وجود دارد، در حقیقت نزاع در مورد جایگاه تحقق کلی طبیعی و نحوة وجود آن است. طرفداران مثل افلاطونی، برای تمام انواع جوهری یک حقیقت عقلی قائل‌اند که آنرا اصل این انواع محسوس می‌انگارند. لذا این گروه کلی طبیعی را به صورت یک حقیقت کلی در خارج از ذهن انسان موجود می‌دانند. ولی مخالفان با ادله متعدد، مثل را مردود می‌انگارند.

اگر خود کلی به معنای مفهوم قابل صدق بر مصادیق متعدد, به تنهایی ملاحظه شود، بدون ملاحظة چیزی که متصف به کلیت است, نزد منطق دانان کلی منطقی نامیده می‌شود. لذا کلی منطقی عبارت است از مفهومی که فرض صدق آن بر مصادیق مختلف ممتنع نیست. جایگاه تحقق این کلی به اتفاق تمام منطق دانان ظرف ذهن انسان است؛ در خارج از ذهن انسان چنین چیزی وجود ندارد.

اگر انسان با قید کلیت ملاحظه شود، بدین معنا که (از باب نمونه) نه انسان به تنهایی ملاحظه شود و نه کلی از آن جهت که کلی است, بلکه انسان با وصف قابلیت صدق بر مصداق‌های مختلف و متعدد منظور باشد در این صورت آنرا کلی عقلی می‌نامند. جایگاه تحقق کلی عقلی نیز صرفا ذهن است و خارج از ذهن انسان چیزی با قید کلیت وجود ندارد؛ زیرا در بیرون از ذهن هرچه هست به نحو جزئی حقیقی وجود دارد و قابلیت صدق بر مصادیق مختلف را ندارد.
تمام اقسام کلیات خمس اعم از ذاتی و عرضی قابلیت اتصاف به این اقسام را دارند. لذا می‌توان هم از نوع طبیعی, عقلی و منطقی سخن گفت و هم این سه نوع ملاحظه را در جنس, فصل, عرضی خاص و عرضی عام تصویر کرد.
منابع :
1) طوسی،‌ نصیر الدین،‌ اساس الافتباس, به تصحیح مدرس رضوی, انتشارات دانشگاه تهران, 1326) ص20.
2) مظفر، محمد رضا، المنطق، (نجف اشرف، مطبعة النعمان، ط3)، ص100-102.
[1] . طرفداران مثل افلاطونی, برای تمام انواع جوهری یک حقیقت عقلی قائل‌اند که آنرا اصل این انواع محسوس می‌انگارند. لذا این گروه کلی طبیعی را به صورت یک حقیقت کلی در خارج از ذهن انسان موجود می‌دانند. ولی مخالفان با ادله متعدد، مثل را مردود می‌انگارند.

انواع کلی(طبیعی، منطقی و عقلی)

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا