خدا و نیاز به یاری
سوال:خداوند در سوره مبارکه محمد ص میفرماید اگر دین من را یاری کنید من هم شما را یاری میکنم…مگر خدا خودش نمی تواند دینش را یاری کند؟پس چرا از ما یاری میخواهد و چه نیازی به یاری ما است؟!
خداوند متعال، در همه صفات کمالی و جمالی، نامحدود و بی نهایت است. او قدیر مطلق و علیم مطلق و بصیر و سمیع و … مطلق است. با توجه به این مطلب که در جای خود کاملا روشن و واضح است و ادله و براهین متعددی بر آن اقامه شده است، معنای یاری کردن خداوند و نصرت پروردگار، دارای معنای مناسب و خاص خود است زیرا او که قدرت مطلق و بی نیاز علی الاطلاق است و هیچ نیاز و نقصان و حاجتی ندارد تا از کسی یاری و کمک بطلبد. پس معنای یاری کردن خداوند، یاری کردن آیین و پیامبر و شریعت و تعلیمات او است و به همین خاطر در برخی دیگر از آیات قرآن، یاری کردن خدا و رسولش در کنار یکدیگر قرار داده شده است.در آیه 8 از سوره حشر می خوانیم: « وَ یَنْصُرُونَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ هُمُ الصّادِقُونَ»؛ با اینکه قدرت خداوند بی پایان است و قدرت مخلوقات در برابر او بسیار ناچیز ولی باز تعبیر به یاری کردن خداوند می کند تا اهمیت مسأله جهاد و دفاع از آیین حق را روشن سازد و تعبیری از این با عظمت تر برای این موضوع پیدا نمی شود در واقع این کمک و یاری کردن، یاری کردن خود و کمک به خود است نه به خداوند، زیرا یاری کردن دین خدا و پیامبر او و شریعت او و بر پاداشتن دین الهی و حفظ شکوه و عظمت دین، ضامن سعادت و نجات و بهره ورزی انسان است، چون دین الهی برای تأمین سعادت دنیا و آخرت انسان است و برای خداوند هیچ نفع و سودی دربر ندارد، پس نتیجه یاری کردن خدا که همان یاری کردن دین و آیین الهی است، یاری کردن خود و کمک به تأمین سعادت و کمال خود است.اما ببینیم وعده اى را که خداوند در برابر دفاع از آئینش به مجاهدان داده چیست؟ نخست: مى گوید: شما را یارى مى کند اما از کدام طریق؟از طریق بسیار، در قلب شما نور ایمان و در روح شما تقوا، در اراده شما قدرت، در فکر شما آرامش مى افکند.از سوى دیگر فرشتگان را به یارى شما مى فرستد، حوادث را به نفع شما تغییر مسیر مى دهد، قلوب مردم را به شما متمایل مى کند، سخنانتان را نافذ، فعالیت هایتان را پر ثمر مى سازد، آرى یارى خدا جسم و جان و درون و برون را احاطه مى کند.
اما در میان تمام اشکال یارى کردن روى مساله ثبات قدم تاکید مى کند، چرا که ایستادگى در برابر دشمن مهمترین رمز پیروزى است، و برندگان جنگ ها آنها هستند که ثبات و استقامت بیشترى نشان مى دهند.
و لذا در داستان پیکار طالوت، فرمانده بزرگ بنى اسرائیل، با جالوت آن زمامدار ستمگر و خونخوار و قوى پنجه، مى خوانیم: مؤمنان اندکى که با او بودند به هنگامى که در برابر انبوه دشمن قرار گرفتند چنین گفتند:
رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرِینَ:
پروردگارا! صبر و استقامت را بر ما بریز و گام هاى ما را استوار دار و در برابر قوم کافر یارى فرما.
و در آیه بعد از آن مى خوانیم: فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ، یاران طالوت لشکر نیرومند جالوت را به فرمان خدا شکست دادند.
آرى نتیجه ثبات قدم پیروزى بر دشمن است .
ر. ک: تفسیر نمونه، ج 21، ص: 426 .
خدا و نیاز به یاری