شکستن توبه و ناامیدی
من یه دختر ۲۲سالم که گناهان زیادی مرتکب شدم.نه اینکه به کسی اسیبی رسونده باشم.فقط خودم درگیر گناه بودم.خیلی وقت ها میخواستم توبه کنم و حتی تا مدت زیادی هم اون عملو ترک کردم.اما بعد یه مدت درگیرش شدم و حتی موقع انجامش هم کاملا به کارم اگاه بودم.اینقدر از خودم و وجودم متنفرم که روزانه ارزوی مرگ دارم.حس میکنم لایق بدترین عذاب هاو اتیش جهنمم و هیچ راه گریزی نیست چون شنیدم گناهی که به انجامش اگاه باشی هیچوقت بخشیده نمیشه.همیشه لطف بسیارخدا رو تو زندگیم احساس کردم وحالا شرمندگی از خدا و نا امیدی از خودم اجازه زندگی بهم نمیده.از خدا نا امید نیستم اما بعد از این همه فرصت خودمو لایق نمیبینم فکر میکنم اگر قرار بودم اشتباهمو کامل کنار بذارم.من چطور باید به زندگیم ادامه بدم تو این شرایط؟
در رابطه با این پرسش مطالب زیر قابل دقت است .یکی از مهمترین ارکان مشاوره مخصوصاً در زمینه توبه و ترک گناه که باعث می گردد نتیجه مطلوبی از آن حاصل گردد میزان اطلاعاتی است که شما باید در اختیار مشاور قرار دهید ؛ زیرا هر گناهی علاوه بر شرایط عمومی توبه راهکار خاص خود را برای ترک و جبران دارد ، از طرف دیگر تفاوت های فردی افراد در وضعیت و شرایط خانوادگی ،محیطی ،شخصیتی ،جنسیتی و … ایجاب می کند که مشاوره ها با فرد مورد نظر و شرایط وی مطابقت داشته باشد . شما در سوال خود اشتباه و گناهی که مبتلا هستید را ذکر نکردید با این حال مطالبی کلی و عمومی در رابطه با توبه و ترک گناه خدمتتان ارائه می دهیم ، امیدواریم که برای شما مفید باشد .الف ) توبه توبه از درهای برزگ لطف و رحمت الهی و موهبتی آسمانی است . انسان مومنی که مرتکب گناه شده واجب است که فورا توبه کند و روح تیره شده خود را با آب توبه واستغفار صیقلی دهد . توبه بعد از هر گناه واجب شرعی است و اگر گناه، هزاران بار هم تکرار شود باز نه تنها توبه امر مطلوبی است بلکه واجبی شرعی و عقلی است . توبه در حقیقت پشیمان شدن از گناه و بازگشتن از راهی است که انسان در گذشته بر خلاف رضای پروردگار رفته است . توبه حقیقی نیز همان توبه نصوح است؛ یعنی توبه و پشیمانی بدون بازگشت. اگر کسی احساس کند که واقعا از گذشته خود نادم و پشیمان گشته و راه خود را به سوی خداوند عوض کرده، باید بداند که اهل توبه واقعی است و اینچنین توبه ای هرگز رد نمی شود.
البته همانطور که گفته شد هر گناهی علاوه بر شرایط عمومی توبه راهکار خاص خود را برای ترک گناه و جبران را نیز می طلبد.
ب ) ممکن است انسان گنهکار از توبه کردن مکرر خسته و ملول گردد اما خداوند هر گز ازقبول توبه بنده و آمرزش او خسته نمی گردد. پس بنا براین هیچ موقع از درگاه خداوند نا امید نشوید ، خداوند هر گناهی ( صغیره و کبیره ) را می بخشد «ان الله یغفر الذنوب جمیعا؛ خداوند همه گناهان را می آمرزد».
پس در هیچ حالتی نباید از توبه و بخشش گناهان و رحمت الهی ناامید شد، چرا که گناه ناامیدی از خداوند حتی از قتل انسان نیز بزرگتر است. اگر انسان هر روز گناه کند و توبه خود را بشکند و باز واقعا پشیمان شود و توبه نماید، توبه او پذیرفتنی است و نباید از رحمت خداوند ناامید گردد
بازآ بازآ هر آن که هستی باز آ
گر بدکار و گبر و بت پرستی باز آ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آ
ج ) انسانى که گاهى دچار گناه خطا مى گردد و بعد پشیمان مى گردد و خود را ملامت و سرزنش مى کند، به مرحله اى رسیده که داراى نفس لوّامه و سرزنشگر شده است و یک پله از مرحله نفس اماره یعنى نفسى که به زشتى و بدى امر مى کند و از انجام آن ملول نمى گردد و بیمى ندارد، بالاتر آمده و یک قدم به هدف نزدیک شده است. باید خدا را شاکر بود و از او خواست که توفیق رسیدن به مراحل بالاتر و هر چه بیشتر نزدیکتر شدن به خود را به ما عنایت کند.
د ) روش هدایتی خداوند و وسوسه های شیطان
در زمینه تکرار گناه و توبه باید هشیارانه توجه کرد که میان روش هدایتی خداوند و وسوسه های شیطان تفاوت اساسی وجود دارد؛ «قبل از انجام گناه» خداوند آدمی را از نزدیک شدن به حریم گناه به شدت هشدار می دهد. اما شیطان گناه را در نظر انسان کوچک می کند و آن را قابل جبران جلوه می دهد.
«بعد از انجام گناه»، خداوند به کسانی که پشیمان می شوند و به فکر اصلاح و جبران می باشند وعده آمرزش و حتی پذیرش بیش از گذشته به بندگان می دهد. تا آدمی با امیدواری به رحمت بی پایان خدا هر چه سریع تر و پایدارتر به راستی و درستی گرایش پیدا کند.
اما شیطان ناامیدی و بریدگی را در دل و جان آدمی رخنه می دهد تا بیش از پیش در لجن زار آلودگی غوطه ور شود. با آگاهی به آن چه گفته شد حال باید دانست؛ یاءس از رحمت خداوند گناهی بزرگ است مگر خود او نفرموده است : «به آن بندگانم که با عصیان بر نفس خویش اسراف کردند بگو: هرگز از رحمت خدا ناامید مباشید البته خدا گناهان را خواهد بخشید که او بسیار آمرزنده و مهربان است»
و پیامبرش فرمود : «التائب من الذنب کمن لا ذنب له ; توبه کننده از گناه همانند کسی است که گناهی نکرده است» (بحار ج 2 ص 154) پس چرا از رحمت او ماءیوس باشیم ؟! به فرموده ء امام سجاد (ع ) در دعای ابوحمزه : «خدایا آن گاه که به گناهانم می نگرم آه از نهادم بر می آید و جزع و فزع می کنم و آن گاه که به کرم تو می نگرم طمع می کنم».
سفارش ما به شما این است که وقتی توبه می کنید عزم راسخ داشته باشید که دیگر گناه نکنید و گذشته ی خود را فراموش نمایید.
راهی که صد درصد گناه نکردن در تمام زندگی را تضمین کند برای افراد عادی بشر چیز سهلی نیست ; زیرا انسان موجودی مختار و دارای تمایلات گوناگون است . بلی با عزمی آهنین و مبارزه ای دائمی با نفس تدریجا می توان به چنین جایگاه رفیعی دست یافت
هـ ) ترک گناه
باید توجه داشت که فاصله گرفتن از بدى و گناه و نزدیک شدن به معنویات و قرب خداوند، امرى تدریجى است و محتاج صبر و حوصله فراوان است. انسان باید مانند کوهنوردى باشد که گاهى به قله کوه بلندى که قصد صعود به آن را دارد نگاه مى کند و احساس مى کند هنوز تا قله کوه راه زیادى مانده و از طرفى به دامنه کوه نگاه مى کندو مى بیند از آن فاصله گرفته و این حالت بین ترس و امید را چنان چه در قرآن کریم و روایات معصومین(ع) آمده، همواره در زندگى خود حفظ کند. یعنى هم از این که گاهى توفیق بندگى و دورى از گناه را پیدا کرده امیدوار و خوشحال باشد و هم از این که گاهى دچار لغزش و گناه مى گردد ترسان و بیمناک.
ترک گناه یک عمل دفعی نیست و هرگز کسی نمی تواند به صورت ناگهانی دست از گناه بشوید و توبه کند، زیرا کشش گناهان بسیار زیاد است و ما با جاذبه های نفسانی و شیطانی و دنیوی فراوانی روبرو هستیم که اگر بخواهیم توبه نماییم باید ابتدا برای خلاصی از این جاذبه ها تدبیری بیاندیشیم و به صورت تدریجی و برنامه ریزی شده، زمینه گناه زدایی و توبه حقیقی را در خویش فراهم آوریم.
شما دوستدار توبه هستید و می خواهید اعمال گذشته را ترک کنید و خویش را اصلاح نمایید، ولی چون توان آن را در خویش به وجود نیاورده اید، در این تصمیم خود با شکست مواجه می شوید. البته در این مسیر هرگز جای ناامیدی وجود ندارد، زیرا خداوند توبه کنندگان را دوست دارد و آنها را می پذیرد، اگر چه صدها بار توبه بشکنند و دوباره توبه کنند.
1 . ریشه گناه و تبعیت از شیطان
به صورت خلاصه می توان گفت: گناه و تبعیت از شیطان ریشه در عوامل فراوانی دارد که برخی از این عوامل عبارتند از:
1 . 1 . ضعف در خداشناسی و سستی در ایمان به خدا وپیامبر و عدم رعایت دستورات دینی
به یقین کسی که خدای بزرگ را همواره حاضر و ناظر رفتارهای خودش ببیند، هرگز به خود اجازه نمیدهد، که در محضر او، دست به سوی گناه دراز کند. کسی که قیامت و حسابرسی اخروی را باور دارد،هیچگاه خود را گرفتار شهوترانی و شهوت پرستی نخواهد کرد.
2.1 . ضعف در خودشناسی
ضعف در خودشناسی و نداشتن درک درست از خویشتن و فروکاستن ارزش انسانی خود تا سرحد حیوانات، کسی که به گوهر عظیم و گرانقدر خود واقف باشد و عظمت وجود انسانی را درک کند، هرگز حاضر نیست که وجود خود را با دنباله روی از شهوات و خواهشهای نفسانی تا سرحد حیواناتی چون خوک و خروس پایین اورد.بدون تردید، هیچ یک از کسانی که دنبال شهوترانی و ارضای خواهشهای پست حیوانی خود هستند، تصور درستی از وجود انسانی و فلسفه ی افرینش خویشتن ندارند. به راستی اگر یک دختر جوان، ارزش وجودی خود و هدف از افرینش خویشتن را بداند، ایا هرگز به ذهنش خطور می کند که خود را به شکل یک عروسک در اورده و همچون نمایشگاه سیاری از رنگ و لعاب خود را در معرض نگاههای الوده و مسموم دیگران قرار دهد؟و ایا یک پسر جوان قدر و قیمت انسانی خود را بداند ایا هرگز اجازه چشم چرانی و امثال ان را به خود می دهد؟
3. 1 . ضعف در شناخت حقایق امور و عدم شناخت پیامدهای ناگوار دنیوی و اخروی تبعیت از هوای نفس
پیروی از خواهشهای نفسانی، اثار زیانبار روحی و جسمی و اجتماعی فراوانی را در پی دارد که اگر انسان اندکی به انها توجه کند هرگز به دنبال شهوترانی نخواهد رفت. عامل اصلی مشکلات عصبی و بهداشتی و ناامنیهای اجتماعی و جنسی فراوانی که دامن گیر بشریت شده است، همین شهوترانی و عنان گسیختگی عده ای از انسان نمایان است، که البته نخستین قربانی این افزون طلبیها خود انان و خانواده شان هستند. کتاب ایین زندگی(اخلاق کاربردی) نوشته ی احمد حسین شریفی
4. 1 . جهل، غفلت و شهوت
کسى که به خدا و فرامین او آگاه نیست یا از روز جزا و کیفر گناه بى خبر است گناه مى کند همین طور کسى که به این امور آگاه است ولى دچار غفلت مى شود. انسان جاهل و غافل، عوامل بازدارنده از گناه را از دست مى دهد و مرتکب گناه مى شود. شهوت عاملى است که گناه را در دل و ذهن انسان زینت مى دهد و موجب فراموشى و غفلت مى گردد. کسى که در اثر شهوت، انگیزه اى قوى براى ارتکاب گناه یافته باشد، معرفت خود به خدا و قیامت و احکام الهى را مزاحم اطفاء شهوت خویش مى یابد و به طور ناخودآگاه آن معرفت را از ذهن خویش دور مى کند و ترجیح مى دهد به آن اندیشه نکند. رفته رفته حالت غفلت بر او عارض مى شود و به کمک توجیهات شیطانى، گناه بودن معاصى را انکار یا فراموش مى کند و رو به گناه مى آورد. امیرمؤمنان على(ع) فرمودند: لا تکن ممن… ان عرضت له شهوة اسلف المعصیه و سوف التوبه، ان عرفه محنة انفرج عن شرایط الملة؛ (1) از آنان مباش… که چون شهوتى پیش آید گناه را مقدم مى دارد و توبه را به آینده وا مى گذارد و چون رنجى بدو رسد از راه شرع بیرون مى شود. این سخن امام على نشان مى دهد که حداقل برخى از گناهکاران به سبب ناشکیبایى در برابر خواسته هاى نفسانى به گناه مبتلا مى شوند و کسى که تاب مقاومت در برابر شهوات راندارد، تاب رنج هاى دیندارى و تبعت از شرع را نیز ندارد.
5. 1 . وجود رذایل اخلاقی
رذایل اخلاقى هر یک منشأ گناه یا گناهانى هستند. امام امیرالمؤمنین(ع) فرموده اند: الحرص و الکبر و الحسد دواع الى التقحم فى الذنوب؛ (2) حرص و خودبینى و حسد، انگیزه هایى براى در افتادن به گناهان است. رذائلى از این دست خود ریشه در دنیا پرستى و سوءظن به خدا دارند. کسى که مى خواهد به گناه مبتلا نشود باید با ریشه هاى آن مبارزه کند، یعنى ملکات ناپسند را از نفس خود بزداید، و مبارزه با ملکات نفسانى در سایه عقاید صحیح و ایمان حقیقى به خداوند و صفات نیکوى او امکان پذیر است. از سویى نادرستى رابطه معرفتى انسان با خدا منشأ رذایل مى شود و از سوى دیگر رذایل نفسانى موجب گناه مى شود و به رابطه انسان و خدا آسیب مى رساند. این رذایل بزرگ ترین اثر سوء را بر رابطه انسان با خدا مى گذارند. این تأثیر سوء ناشى از همین رابطه دو سویه است. رذایل نفسانى روابط دیگر انسان را نیز تضعیف مى کنند که درباره آنها سخن خواهیم گفت.
6. 1 . کوچک شمردن گناه
یکى از عومل بسیار مهم روى آوردن به گناه کوچک شمردن آن است. کسى که گناهى را کوچک مى شمارد بر انجام آن گناه جرأت مى یابد و به هنگام ارتکاب آن گناه دچار احساس گناه نمى شود. در نتیجه به انجام آن گناه عادت مى کند و هر بار که آن را مرتکب شو، آخرت خویش را تباه تر مى سازد از این روست که سخت ترین گناه آن است که گناهکار آن را کوچک شمارد: اشد الذنوب ما استهان به صاحبه (3) و بر گناه خرد خود ایمن مباش شاید که تو را بر آن عذاب کنند. کسى که گناهى را کوچک مى شمارد علاوه بر آن که احتمال تکرار آن را افزایش مى دهد، بى دلیل خود را از کیفر آن گناه در امان دانسته است و این با خوف مثبت و سازنده در تنافى است.
7. 1 . حب دنیا
رسول اکرم ( ص ) فرموه اند . حُبُّ الدُّنیا رَأس کَلِّ خَطِیئَه دنیا ریشه هر گناه است .شریعت مطلقا کسی را از حصول ثروت منع نکرده است بلکه فقط در فکر ترقی دنیا بودن ودنیا را مقصود با الذات قرار دادن ممنوع است .برای فرق حب دنیا وکسب دنیا معیاری هست وآن این است که وقتی که مقابله دین ودنیا می آید انسان کدامیک را ترجیح می دهد ؟ اگر دین را پس پشت انداخته دنیا را ترجیح داد معلوم است که این حب ّ دنیا است .مثلا وقت نماز رسید ه ولی دکان باز است و در این موقع مشتری هم زیاد است پس خیال این به طرف نماز نمی رود .ووقتی که از کار های دنیا فارغ شد بعد می گوید پس نمازی بخوانیم خواه وقت نماز گذشته یا تنگ شده باشد .
2 . دستور العمل کلی ترک گناه و زمینه های آن
1. 2 . ترک زمینه گناه
این خود زیرمجموعه اى دارد که مهمترین آن عبارت از است:کنترل چشم: دقیقا باید مواظب چشم خود بود که مبادا به نامحرم و کلاً هر آنچه که شهوت انگیز است، نگاه شود. امام صادق(ع) فرمود: نظر دوختن تیرى مسموم از تیرهاى ابلیس است و چه بسا نگاهى که حسرت درازمدتى را در دل به ارث بگذارد» تا حد امکان انسان از حضور در مجالس مختلط یا برخورد با نامحرم پرهیز نماید.کنترل گوش؛ باید از شنیدنى هایى که ممکن است به حرام منجر شوند و زمینه ساز حرام هستند پرهیز شود. مانند موسیقى حرام، صداى شهوت انگیز نامحرم و ترک مصاحبت با دوستان ناباب.
2 . 2 . ترک فکر گناه
ترک زمینه گناه سهم به سزایى در ترک فکر گناه دارد ازاین رو هر چه بیشتر و دقیقتر زمینه گناه ترک شود فکر گناه کمتر به سراغ انسان مى آید. این فکر گناه است که شوق در انسان ایجاد مى نماید و بعد از شوق اراده عمل سپس خود گناه محقق مى شود، مسلما تا اراده و شوق و میل نسبت به کارى نباشد انسان مرتکب آن کار نمى گردد.سعی نمایید فکر گناه را به یاد خدای تبدیل نمایید، زیرا یاد خدا عامل گناه زدایی از ذهن، ضمیر و عمل انسان خواهد شد و جدیت و موفقیت در این امر پیروزی بزرگی برای انسان است. یاد خدا در واقع دفع دشمن شیطان و نفس از همان خاکریز اول است . قرآن مجید در وصف پارسایان می فرماید: پرهیزگاران چون گرفتار وسوسه شیطان شوند هماندم متذکر (یاد خدا) شده و بصیرت یابند.
3 . 2 . اشتغال به برنامه شبانه روزى
حتما باید شبانه روز خود را با برنامه ریزى صحیح و متناسب وضع روحى و جسمى خود پر کنید و هیچ ساعت بیکارى نداشته باشید تا نفس شما را مشغول کند. در اوقات بیکارى وسوسه هاى نفس و شیطان به سراغ انسان مى آید و او را به فکر گناه و سپس به خود گناه مى کشاند امیرالمؤمنین على(ع) فرمود: براستى و حقیقت که این نفس (انسانى) پیوسته و مرتب به بدى امر مى کند در نتیجه هر کس آن را به خود واگذارد (و به کارى نگمارد) نفس او را به سمت گناهان مى کشاند».
4. 2 . روزه گرفتن
روزه گرفتن قواى حیوانى و شهوانى انسان را تضعیف مى کند اگر قواى شهوانى ضعیف گشت قهرا فکر گناه هم کم رنگ مى شود. امام جعفر صادق (ع) فرمودند: هرگاه شکم پر شود طغیان مى کند. 10 مفهومش این است اگر شکم بر نشود طغیان نمى کند و بهترین قسم جوع و گرسنگى همان روزه گرفتن است.تذکر این نکته بسیار ضرورى است که اولاً: روزه نباید براى بدن ضررى داشته باشد وگرنه شرعا حرام است. ثانیا: براى کارهاى روزمره مخل نباشد. ثالثا: اگر نه مضر بود ونه مخل فقط روزهاى دوشنبه و پنج شنبه باشد نه بیشتر، ولى در هر صورت اگر براى روزه گرفتن عذرى است مورد بعدى یعنى ورزش دو برابر شود.
5 . 2 . ورزش؛ هر روز ورزش لازم است البته آن ورزش هایى باشد که براى بدن ضررى ندارد مثل نرم دویدن و نرم طناب زدن و انجام حرکت هاى کششى و اگر براى روزه گرفتن عذرى هست زمان ورزشى دوبرابر شود مثلاً از بیست دقیقه به چهل دقیقه افزایش یابد.
6 . 2 . یاد مرگ و قیامت
یاد مرگ دل را از تعلق به شهوات جدا مى سازد و انسان را از گناه و فکر گناه باز مى دارد آنچه که بسیار مهم است این است که اولاً این فکر هر روز و مستدام باشد اگر شبانه روزى نیم ساعت باشد کافى است ثانیا در مکان خلوتى باشد مخصوصا اگر آن مکان خلوت خود محیط قبرستان باشد به هر گونه که این فکر در مرگ با جان عجین شود و باور دل گردد بسیار مطلوب است مثلاً یکى از کیفیت هاى فکر در مرگ را یکى از بزرگان چنین مى فرمود: تمام خاطرات تلخ و شیرین گذشته را در حد امکان مثل یک فیلم از ذهن بگذراند و به خود بباوراند که همه اینها گذشت و چند روز باقى مانده عمر هم مى گذرد لحظات جان دادن، وقتى که خویشان و نزدیکان را رها مى سازد و از تمام تلخ و شیرینى ها وداع مى کند و… همه و همه را به خوبى تأمل کند تا دل بلرزند و چشم بگرید.امیرالمؤمنین على(ع) فرمود: یاد کنید (مرگ را) درهم کوبنده لذات را و تیره و تلخ کننده شهوات را و دعوت کننده جدایى ها را». سخن آخر این است که این دستورات وقتى نتیجه مى بخشد که هر چه دقیق تر به آن عمل شود زمان نتیجه آن بستگى به شرایط و خصوصیات افراد دارد.
7 ـ استفاده درست و مطلوب از اوقات فراغت
8 – بر خورداری از روابط سالم انسانی و دوری از دوستان و افراد گناهکار
9- پرورش تقوا و معنویت در وجود خویش.
نکته پایانی:
هر گناهی راهکار خاص خود را دارد لذا لازم است که با رعایت تمام نکات ریز و دقیق و کلی ترک گناه، ابتدا با به شکل کلی زمینه های ترک گناهان و معاصی را از بین ببرید و در مرحله بعد هر گناه را به طور مجزا و جدا شناخته و با شناخت راه مبارزه و ترک آن گناه، برای رهایی و دوری از معصیت برنامه ریزی کرده و تلاش کنید
1 -نهج البلاغه، کلمات قصار، 150.
2 -نهج البلاغه، کلمات قصار، 371.
3 – همان، کلمات قصار، 348. 4- نور (24)، آیه 30 و 31.
در این زمینه ر.ک: 1-گناه شناسی/ محسن قرائتی.2-گناهان کبیره/ شهید دستغیب.3- شهید دستغیب، قیامت و قرآن (تفسیر سوره طور).
شکستن توبه و ناامیدی