تحصیل آقا زاده ها در خارج؟
در شبکه های ماهواره از اقا زاده ها میگویند و اینکه فرزندان مسیولان در خارج زندگی میکنند ایا تحصیل اینها در خارج خلاف شرع است؟ ایا اشکال دارد فرزند یک مسیول در امریکا یا انگلیس تحصیل کند؟ چرا اپوزیسیون این چیزها را میگویند؟ و البته در این میان نظام اسلامی را میکوبند و البته اصولگرا و اصلاح طلب و قوای سه گانه را همه را باهم به بهانه همان اقازاده ها میکوبند با این مبنا که بچه هایشان انجا هستند! اگر این از نظر شرعی اشکال دارد پس اینها با چه مجوزی این کارها را میکنند؟ اگر کسی فرزندش انجاست شرعا اجازه دارد که در جمهوری اسلامی مسیول شود و چرا شورای نگهبان صلاحیت میدهد؟ این خلاهای قانونی را چه کسی باید جبران کند؟
دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس مجدد شما با این مرکز، در ارتباط با سوالی که مطرح کرده اید چند نکته را باید متذکر شویم:
1- اشکال تراشی شبکه های ماهواره ای معاند نسبت به هر آنچه به نوعی به نظام اسلامی منسوب است، مساله ای است که امروزه برای ما عادی شده و آنها همواره به دنبال بهانه جویی هستند به طوری که امروزه با قاطعیت می توان گفت بهانه جویی این شبکه ها هرگز تمامی نخواهد داشت، به عنوان مثال امروزه آنها به بهانه هایی همچون تحصیل فرزندان برخی مسئولان در خارج از کشور سعی می کنند نظام اسلامی را زیر سوال ببرند، اما اگر قرار باشد روزی نظام اسلامی قانونی را وضع کند که تحصیل فرزندان مسئولان در خارج از کشور را ممنوع کند این بار به بهانه اینکه نظام اسلامی بخشی از شهروندان خود را از حقوق اولیه خود محروم کرده است و یا آنها را در فشار و خفقان نگه داشته است نظام را مورد هجمه قرار خواهند داد و این داستان ادامه خواهد داشت، بر این اساس هرگز نباید بهانه جویی این شبکه ها را ملاک درست یا غلط بودن موضوعی بدانیم. در این میان نکته مهم تری که در ارتباط با نقش این شبکه ها دراین موضوع وجود دارد اغراق و بزرگنمایی این شبکه ها می باشد، چرا که اگر چه فرزندان برخی از مسئولان در خارج از کشور اقامت دارند اما واقعیت این است که اگر آمار واقعی در این زمینه گرفته شود، درصد آن نسبت به کسانی که در داخل کشور اقامت داشته و یا به تحصیل مشغولند بسیار کم خواهد بود، به ویژه اینکه بسیاری از آمار و اطلاعاتی که در این زمینه در فضای مجازی ارائه شده و حتی برای آن مستنداتی از قبیل فیلم و عکس تهیه می شود واقعی نیستند.
2-اقامتگاه و محل تحصیل، یکی از حقوق اولیه ای است که هر انسانی از آن برخوردار بوده و در شرایط عادی حق تعیین آن را شخصا بر عهده دارد به طوری که در ماده سیزده اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز این موضوع مطرح شده و در قوانین داخلی نیز مخالفتی با این موضوع برای شرایط عادی نشده است، از این روی تحصیل و اقامت هر کسی در خارج از کشور در شرایط عادی اشکالی نداشته و فرزندان مسئولان نظام اسلامی و حتی خود مسئولان نیز از این قاعده مستثنا نیستند، با این حال این مساله در کشور ما به لحاظ عرفی اشکال داشته و در نظر بسیاری از مردم جلوه خوبی ندارد، چرا که؛
الف- نظام اسلامی نظامی است که برخاسته از دل انقلاب اسلامی مردم ایران بوده و یکی از افتخارات آن این است که مسئولان آن از میان مردم و در کنار آنان هستند و این موضوع تا جایی است که مردم انتظار دارند مسئولان نظام در رفتارهای خود همچون اقشار عادی و حداقل قشر متوسط جامعه عمل نمایند، این در حالی است که اقامت و تحصیل در خارج از کشور امری است که از عهده اکثریت مردم ایران بر نیامده و اختصاص به طبقات بالادست جامعه دارد و از این روی مردم انتظار دارند مسئولان رویه خود را در این زمینه تغییر داده و همچون عموم مردم جامعه رفتار نمایند.
ب- در گذشته یعنی دوران نظام شاهنشاهی، بسیاری از مسئولان و افراد طبقات بالادست جامعه، فرزندان خود را برای تحصیل به کشورهای خارجی اعزام می کردند و حتی برنامه هایی برای گزینش فرزندان طبقات پایین دستی جامعه برای اعزام به این کشورها به قصد تحصیل با مخارج دولت وجود داشت که علت عمده این امر نیز نبود امکانات لازم و فراهم نبودن زیرساخت های علمی لازم در داخل کشور و وابستگی ما به بیگانگان در این زمینه ها بود و متاسفانه رژیم های سابق نیز اقدامی در جهت رفع این نقیصه انجام نداده و بر وابستگی علمی کشور همچنان اصرار داشتند، این در حالی است که امروزه کشور ما به برکت نظام جمهوی اسلامی نه تنها از این نقیصه رهایی یافته بلکه تبدیل به یکی از قطب های تولید علم جهان شده است و به همین دلیل جز برخی رشته های خاص، اساسا نیازی به تحصیل در خارج از کشور وجود ندارد و از این روی اگر مسئولی فرزند خود را برای تحصیل در رشته هایی که در داخل کشور امکان آن وجود دارد بفرستد، به معنای نادیده گرفتن این همه دستاوردها و یا باور نداشتن به توانمندی های داخلی در این زمینه می باشد که پیامی منفی به جامعه علمی کشور و عموم مردم ایران خواهد داشت.
ج- اگر چه تعداد مسئولانی که فرزندانشان در کشورهای خارجی اقامت دارند بسیار اندک می باشد اما کشور مقصد برخی از آنها حاشیه ساز است به عنوان مثال فرزندان برخی مسئولان که خود سابقه آمریکا ستیزی دارند و حتی از فاتحان لانه جاسوسی بوده اند در آمریکا زندگی می کنند و همین مساله با تبلیغات رسانه های معاند باعث مغالطه ای می شود که در اثر آن در نگاه عوام جامعه شعارهای انقلاب همچون استکبار ستیزی زیر سوال رفته و چنین القا می شود که شعار مرگ بر آمریکا برای ملت ایران و زندگی در آن کشور برای مسئولان و فرزندانشان می باشد.
3- اقامت فرزندان برخی مسئولان در خارج از کشور موجب مشکلات امنیتی نیز می شود، چرا که این افراد طعمه مناسبی برای سرویس های جاسوسی و امنیتی دشمنان محسوب می شوند و به همین دلیل سرمایه گذاری های فراوانی برای نفوذ در این افراد و استفاده از آنها در پروژه های خود صورت می گیرد، به عنوان مثال ممکن است از اطلاعات آنها سوء استفاده شود و یا از خود آنها برای تبلیغ بر علیه نظام بهره گرفته شود و یا بر روی آنها برای استفاده در داخل کشور به عنوان نفوذی خود سرمایه گذاری صورت گیرد، به همین دلیل مسئولان نظام فارغ از مسائل شرعی و عرفی این موضوع باید همواره دغدغه های امنیتی این مساله را هم مد نظر قرار داده و به گونه ای برنامه ریزی کنند که امنیت نظام اسلامی به خاطر بهانه های واهی خدشه دار نشود.
در مجموع می توان گفت، با توجه به وضعیت مطلوب علمی دانشگاههای کشور از فرزندان مسئولان انتظار می رود، تحصیلات خود را در داخل کشور ادامه دهند. و در موارد خاص و رشته های مورد نیاز تنها در صورتی که اقامت و تحصیل فرزندان مسئولان در خارج از کشور همراه با تخلفات دیگری نباشد، ذاتا ایرادی ندارد. و به همین دلیل صرف این مساله مانعی در برابر صلاحیت مسئولیت نظام اسلامی نمی باشد، اما این مساله تبعات دیگری دارد که برای مصون ماندن از آنها در گزینش مسئولان این موضوع، نه به عنوان یک الزام قانونی، بلکه به عنوان یک الزام احتیاطی و تدبیری باید مد نظر قرار گیرد، ضمن اینکه اگر موضوع اقامت و تحصیل فرزندان مسئولان در خارج از کشور تبدیل به یک معضل سیاسی، تبلیغی، امنیتی بر علیه کشور شود این امکان وجود دارد که در آینده قوانینی در این زمینه وضع شود همچون قانون ممنوعیت به کار گیری مسئولان دو تابعیتی در رده های بالای مدیریتی که امروزه وجود دارد.
تحصیل آقا زاده ها در خارج؟