اصول معتزله
اصول مکتب معتزله چیست و چرا به این اصول اکتفا کرده اند؟
اساس مکتب « اعتزال» را پنج اصل کلامی تشکیل می دهد و هر کس این پنج اصل را به طور «دربست» بپذیرد از این گروه بوده و هر گاه یکی را منکر شود و باقیمانده را بپذیرد از این گروه نخواهد بود، این پنج اصل ـ بر خلاف پنج اصلی که در میان ما معروف است ـ عبارتند از:1 ـ توحید 2 ـ عدل 3 ـ وعد و وعید 4 ـ منزلة بین المنزلتین 5 ـ امر به معروف و نهی از منکر.ابوالحسن خیاط ( م 311) که یکی از ارکان معتزله در اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم است، چنین می گوید: بر هیچ کس نام «اعتزال» شایسته نیست، مگر اینکه پنج اصل یاد شده را معتقد شود و هر کس که این پنج اصل را پذیرفت، معتزلی است. ( خیاط، انتصار، /126)
مسعودی مورخ قرن چهارم اسلامی، آنگاه که اصول پنجگانة معتزله را مطرح می کند، می گوید: هر کس به این اصول پنجگانه عقیده داشته باشد، معتزلی است و اگر به بیش از این پنج اصل یا کمتر از آن عقیده پیدا کرد، شایستة نام اعتزال نیست. (مسعودی، مروج الذهب3/222)
چرا آنان در میان این همه معارف الهی و اصول، تنها به این پنج اصل اکتفا کرده اند، در حالی که برخی از این اصول، جزو احکام فرعی اسلام به شمار می روند؟ نکتة آن این است که معتزله در این پنج اصل با بیشتر طوایف اسلامی اختلاف دارند، تنظیم این اصول پنجگانه نه به خاطر آن است که این اصول از نظر مسائل عقیدتی در درجة اول اهمیت قرار دارند، بلکه چه بسا اصولی مانند معاد و بازگشت انسان به زندگی جدید بر اکثر این اصول تقدم دارد ولی چون مسألة معاد، مورد اختلاف میان آنان و حشویه و اهل حدیث و اشاعره نبود، از این جهت آن را جزء اصول پنجگانه قرار نداده و اصولی را به عنوان اصول اعتزالی معرفی کرده اند که در آن با اهل حدیث و اشاعره اختلاف نظر داشتند و در حقیقت این اصول پنجگانه یک رشته آرای کلامی هستند که با آن، به مخالفان خود می تازند و آنها را از خود دور می کنند و اگر دیگر فرق اسلامی در این اصول موافقت می کردند، هرگز آنان به اکثر این پنج اصل اهمیت نداده و آن را جزء اصول خود نمی شمردند.
استاد محقق جعفر سبحانی،فرهنگ عقائد و مذاهب اسلامی ج 4
به نقل از سایت تبیان
اصول معتزله