اشاعره و تنزیه خدا از ملاک های عدل و ظلم بشری
چرا نظر اشاعره در تنزیه خداوند از ملاکهای عدل و ظلم بشری، اشتباه است؟
این گروه به خیال خود خواسته اند راه «تنزیه» بپویند و خداوند را از شرک در خالقیت و هم از ظلم و ستم، منزه و مبرّا بدانند، ازاینرو، از طرفی از غیر خدا نفی فاعلیت کرده اند و از طرف دیگر، صفت عدل را در مرتبة متأخّر از فعل خدا قرار داده اند، بطوری که حسن و قبح عقلی افعال را از ریشه انکار کرده و گفته اند مفهوم عادلانه بودن یک فعل، جز این نیست که مستند به خداوند باشد و با این مقدّمات نتیجه گیری کرده اند که خداوند نه در فاعلیت شریک دارد و نه ظلم می کند. اما در حقیقت، این گروه بجای خداوند، ظالمان بشری را «تنزیه» نموده و تبرئه کرده اند. زیرا ابتدائی ترین و روشن ترین نتیجه ای که از این طرز تفکر گرفته می شود، این است که آنچه فلان ستمگر می کند او نمی کند، بلکه خدا می کند! و چون خدا می کند ظلم نیست، عین عدل است، زیرا عدل بنا بر این مسلک، مفهومی جز این ندارد که کار، کار خدا باشد از طرف دیگر چون کاری که غیر خدا فاعل آن باشد به هیچوجه و به هیچ اعتبار و به هیچ معنی و جود ندارد، پس در قاموس هستی، «ظلم» به هیچوجه وجود ندارد. شاید علت حمایت ستمگرانی مانند «متوکل عباسی» از اشاعره همین نتیجه گیری مطلوب بوده است. با چنین منطق و چنین نتیجه گیری، نقش مظلوم در دفاع از حقوق خویش و وظیفه ای که از نظر دین باید انجام دهد چیست؟! خیلی روشن است. اما اینکه این متکلمین دربارة آنهمه نسبتهای ظلمی که قرآن به ستمگران بشر می دهد و وظیفه ای که قرآن بر عهدة افراد در زمینة مبارزه با ظلم نهاده است چه می گویند ؟ سؤالی است که پاسخ آنرا از اشاعره باید پرسید.
مجموعه آثار شهید مطهری ج1 – عدل الهی،شهید مطهری
به نقل از سایت تبیان
اشاعره و تنزیه خدا از ملاک های عدل و ظلم بشری