عضین و پاره پاره کردن قرآن
سوره حجر (آیه ۹۱): الَّذِینَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِینَ.همان ها که قرآن را تقسیم کردند فاسق اند ( آنچه را که به سودشان بود پذیرفتند و آنچه را که بر خلاف هوسهایشان بود رها نمودند بسیار گناهکارند). ر.ک ترجمه و تفسیر نمونه آیت الله مکارم، دامت برکاته.سلام علیکم. نظرتان را در باب آیات بالا مرقوم فرمایید.
آیه مورد بحث گروهی را یاد آورى مى کنند که در اوائل بعثت برعلیه بعثت پیامبر(ص) و براى خاموشى نور قرآن قیام کرده بودند، و آن را پاره پاره کردند، تا به این وسیله مردم را از راه خدا باز دارند، و خداوند هم عذاب را بر ایشان نازل کرده و هلاکشان نموده است . بخاطرهمین به پیامبر(ص) دستورمى دهد و مى گوید: ” در برابراین افراد بى ایمان و ثروتمند محکم بایستد و جایگاه خودش را به آنهاگوشزد کند. حتی به آنها اعلام خطر کند که که خدا فرموده عذابى بر شما فرو مى فرستم” آن گونه که بر تقسیم کنندگان فرستادم، همان تقسیم کنندگانى که آیات الهى را تجزیه کردند.آنچه به سودشان بود گرفتند و آنچه به زیانشان بود کنار گذاشتند، در حقیقت بجاى اینکه کتاب الهى و دستوراتش رهبر و راهنماى آنها باشد به صورت آلت دست در آوردند و آن را وسیله اى براى رسیدن به مقاصد شومشان ساختند، اگر یک کلمه به نفعشان بود به آن چسبیدند و اگر هزاران کلمه به زیانشان بود کنار گذاشتند.توضیح اینکه:خداوند متعال در آیه مورد بحث، به پیامبرش- به عنوان اخطار به همه مسلمانان جهان – اعلام مى کند که این کتاب بزرگ آسمانى، سرمایه عظیم و بزرگى است، موهبتى است بى نظیر که در اختیار شما مسلمین قرار داده شده است، برنامه اى است جاودانى که اگر در زندگى انسانها پیاده شود دنیایى آباد، آزاد، و امن و امان، و مملو از معنویت خواهد ساخت.این حقیقت است که حتى دیگران هم به آن معترفند و معتقدند اگر مسلمانان این قرآن و معارف آن را زنده مى کردند، و به فرمانهاى آن گردن مى نهادند، آن چنان نیرومند و پیشرفته بودند که هیچکس نمى توانست سلطه خود را بر آنها بیفکند.این سوره حمد (سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی ) که فاتحة الکتاب و آغازگر و فهرست قرآن نامیده شده یک دوره درس زندگى است:توجه به مبدء بزرگى که همه جهانیان را در مسیر تکاملى پرورش مى دهد، رحمت خاص و عامش همه را فرا گرفته، توجه به دادگاه بزرگى که ایمان به آن دقیق ترین کنترل را روى اعمال انسان مى گذارد.عدم اتکاء به غیر اللَّه، و عدم خضوع و تسلیم در برابر غیر او، و بالآخره گام نهادن در صراط مستقیم که نه انحراف در آن است، نه به شرق مى گراید و نه به غرب، نه به افراط و نه به تفریط، نه گمراهى در آن است و نه خشم و غضب پروردگار.
اینها مجموعه اى را تشکیل مى دهند که پیاده شدنش در روح انسان براى ساختن یک شخصیت والا و تکامل یافته کافى است.
اما افسوس که این سرمایه بزرگ به دست کسانى افتاده که نه به عمق آن راه یافته اند، و نه به ارزش والاى آن، حتى گاهى ناآگاهانى در میان آنها پیدا مى شوند که آیاتش را رها کرده و دست نیاز به قوانین و برنامه هاى ساخت انسانهایى که خود اسیر چنگال شهواتند و حد اقل پر از نارسایى هاى فکرى هستند دراز مى کنند، و یا تعلیماتش را به” ثمن بخس” و بهاى ناچیزى مى فروشند، یا مختصر پیشرفت تمدن مادى دیگران چنان توجه آنها را به خود جلب مى کند که از آنچه خود دارند غافل مى شوند.
مفهوم این سخن آن نیست که ما پیشرفت مادى را نادیده بگیریم بلکه هدف این است که همه چیز خود را در آن منحصر و محصور نسازیم، و اتفاقا قرآن نه تنها سرچشمه پر بار و غنى از نظر معنویات است بلکه برنامه مؤثرى براى پیشرفت و رفاه مادى نیز محسوب مى شود.
جهت اطلاع بیشتر ر. ک:
– تفسیر نمونه، ج 11، ص 133.
– تفسیرالمیزان، ذیل تفسیر آیه مورد بحث .
عضین و پاره پاره کردن قرآن