جمهوری اسلامی و حکومت اسلامی
باتوجه به فرموده رهبری که کشور ما کشورجمهوری اسلامی است نه حکومت اسلامی چون بعضی قانون های کشور کاملا برخلاف قانون اسلامی است مثلا در احکام هست اگر کسی طلایی چیزی از زمین خود بکند پیدا کندخمس آن را بدهد بقیه مال خودشه ولی در کشور ما علاوه بر اینکه نمیشه فروخت چند ماه هم زندان ومراحل قضائی طی کند.
مقام معظم رهبری در برخی فرمایشات خویش از مراحل پنجگانه تحقق اهداف انقلاب اسلامی سخن به میان آورده اند که یکی از آنها تشکیل نظام جمهوری اسلامی است که ما در حال حاضر در این مرحله هستیم و در مرحله بعد باید دولت اسلامی برسیم، مقصود از دولت اسلامی بر اساس دیدگاه مقام معظم رهبری یعنی «تشکیل منش و روش دولتمردان – یعنی ماها – به گونه اسلامی؛ چون این در وهلهی اول فراهم نیست؛ بتدریج و با تلاش باید به وجود آید. مسؤولان و دولتمردان باید خودشان را با ضوابط و شرایطی که متعلق به یک مسؤول دولت اسلامی است، تطبیق کنند. یا چنان افرادی – اگر هستند – سر کار بیایند؛ یا اگر ناقصند، خودشان را به سمت کمال در آن جهت حرکت دهند و پیش ببرند.»(بیانات در دیدار با کارگزاران نظام، 12/9/1379) از این روی مقصود از تشکیل دولت اسلامی این نیست که نظام ما اسلامی نبوده و یا اینکه قوانین ما بر خلاف قانون اسلامی می باشد، چرا که قوانینی که در کشور به تصویب می رسد، از مجرای نظارت شورای نگهبان قانون اساسی گذشته و این شورا بر عدم مغایرت آنها با شرع مقدس اسلام نظارت دارد، البته ممکن است در مواردی ضعف هایی در قوانین وجود داشته باشد و یا نواقصی از جهت برخی قوانین داشته باشیم، اما این به معنای غیر اسلامی بودن قوانین نمی باشد، مثل اینکه ممکن است قانون به درستی حدود و ثغور دریافتی مدیران را مشخص نکرده و در نتیجه زمینه برای سوء استفاده برخی از مدیران و شکل گیری ماجرای حقوق های نجومی پیش آید که این یک ضعف است، اما به معنای آن نیست که قوانین مربوطه غیر اسلامی هستند، در واقع در چنین مواردی یا قانون وجود ندارد(نه اینکه قانون غیر اسلامی وجود دارد) و یا قانون ضعفها و نواقصی دارد که باید رفع شود. همچنین بر اساس این دیدگاه، مقصود از دولت اسلامی این است که همگان تلاش نمایند تا عملکرد و منش خود را با ایده آل های اسلامی منطبق سازند.اما در مورد وجود برخی قوانین که در ظاهر مغایر با قوانین اسلامی می باشد باید بگوییم قوانینی از این دست همچون قانون مرتبط با پیدا کردن گنج، مشمول عناوینی دیگر می شوند که حکم آنها را تغییر می دهد، به عبارتی اصل اینکه انسان اگر گنجی را که صاحب خاصی نداشته پیدا نموده و آن را تصرف نماید، به شرط اینکه خمس آن را پرداخت نماید، اشکالی ندارد، اما در دوران کنونی این قبیل گنج ها، حکم دیگری پیدا کرده اند، چرا که بر خلاف گذشته که مالی مجهول المالک محسوب می شدند که غیر از ارزش مادی، فاقد ارزش دیگری بود، دارای ارزش معنوی شده و به عنوان بخشی از دارایی های عموم ملت و تحت عنوان «آثار معنوی و فرهنگی» مردم محسوب می شود، از این روی امروزه عموم مردم در تمامی گنج هایی که در گوشه و کنار کشور یافت می شود سهیم هستند و به همین دلیل است که قوانینی در زمینه حفظ آثار فرهنگی و میراث نیاکان تدوین شده است، از طرفی از آنجایی که طبق دیدگاه اکثر فقهای عظیم الشان، مخالفت با قوانین جمهوری اسلامی جایز نیست، لذا امروزه رعایت قوانین مرتبط با این موضوع، بر همگان شرعا واجب است و سرپیچی از آن شرعا جایز نمی باشد، در واقع امروزه با توجه به اینکه عنوان دیگری بر گنج های یافت شده بار شده است، حکم آن نیز تغییر یافته است و شرع مقدس اسلام نیز این حکم را تایید نموده است و لذا قانون مجازات کسانی که از این حکم تخلف می کنند غیر شرعی نمی باشد تا اینکه قانون آن مغایر با قانون اسلام شمرده شود.
جمهوری اسلامی و حکومت اسلامی