دین و اندیشه

عمل به وصیتنامه امام

پرسش و پاسخ

تا چه اندازه به وصیت حضرت امام در رابطه با مراکز تعلیم و تربیت عمل شده

حضرت امام آفت و مشکل اساسی مراکز تعلیم و تربیت پیش از انقلاب را وابستگی و گرایش فکری به غرب و شرق و نفوذ افرادی می دانستند که غربزده و یا شرق زده بودند . ایشان در این باره در وصیت نامه الهی سیاسی خودشان چنین متذکر شدند:« از امور بسیار با اهمیت و سرنوشت ساز مسئله مراکز تعلیم و تربیت ازکودکستانها تا دانشگاهها است…. اگردانشگاهها و مراکز تعلیم و تربیت دیگر با برنامه های اسلامی و ملی در راه منافع کشور به تعلیم و تهذیب و تربیت کودکان و نوجوانان و جوانان جریان داشتند،هرگز میهن ما در حلقوم انگلستان و پس از آن امریکا و شوروی فرو نمی رفت وهرگز قراردادهای خانه خراب کن بر ملت محروم غارت زده تحمیل نمی شد و هرگز پای مستشاران خارجی به ایران باز نمی شد و هرگز ذخائر ایران و طلای سیاه این ملت رنجدیده در جیب قدرتهای شیطانی ریخته نمی شد و هرگزدودمان پهلوی و وابسته های به آن اموال ملت را نمی توانستند به غارت ببرند ودر خارج و داخل پارکها و ویلاها بر روی اجساد مظلومان بنا کنند و بانکهای خارج را از دسترنج این مظلومان پر کنند و صرف عیاشی و هرزگی خود وبستگان خود نمایند.

اگر مجلس و دولت و قوه قضاییه و سایر ارگانها ازدانشگاههای اسلامی و ملی سرچشمه می گرفت ملت ما امروز گرفتار مشکلات خانه برانداز نبود. و اگر شخصیتهای پاکدامن با گرایش اسلامی و ملی به معنای صحیحش ، نه آنچه امروز در مقابل اسلام عرض اندام می کند، از دانشگاهها به مراکز قوای سه گانه راه می یافت ، امروز ما غیر امروز، و میهن ما غیر این میهن ، ومحرومان ما از قید محرومیت رها، و بساط ظلم و ستمشاهی و مراکز فحشا واعتیاد و عشرتکده ها که هر یک برای تباه نمودن نسل جوان فعال ارزنده کافی بود، در هم پیچیده و این ارث کشور بر باد ده و انسان برانداز به ملت نرسیده بود. و دانشگاهها اگر اسلامی – انسانی – ملی بود، می توانست صدها و هزارهامدرس به جامعه تحویل دهد؛ لکن چه غم انگیز و اسفبار است که دانشگاهها ودبیرستانها به دست کسانی اداره می شد و عزیزان ما به دست کسانی تعلیم وتربیت می دیدند که جز اقلیت مظلوم محرومی همه از غربزدگان و شرقزدگان بابرنامه و نقشه دیکته شده در دانشگاهها کرسی داشتند؛ و ناچار جوانان عزیز ومظلوم ما در دامن این گرگان وابسته به ابرقدرتها بزرگ شده و به کرسیهای قانونگذاری و حکومت و قضاوت تکیه می کردند، و بر وفق دستور آنان ، یعنی رژیم ستمگر پهلوی عمل می کردند.اکنون بحمدالله تعالی دانشگاه از چنگال جنایتکاران خارج شده . و بر ملت ودولت جمهوری اسلامی است در همه اعصار، که نگذارند عناصر فاسد دارای مکتبهای انحرافی یا گرایش به غرب و شرق در دانشسراها و دانشگاهها و سایر مراکز تعلیم و تربیت نفوذ کنند و از قدم اول جلوگیری نمایند تا مشکلی پیش نیاید و اختیار از دست نرود.و وصیت اینجانب به جوانان عزیز دانشسراها و دبیرستانها و دانشگاهها آن است که خودشان شجاعانه در مقابل انحرافات قیام نمایند تا استقلال و آزادی خود و کشور و ملت خودشان مصون باشد.»
پس از انقلاب و با شکل گیری انقلاب فرهنگی تلاش زیادی برای تصفیه محیط های علمی و تربیتی کشور از نظر متون آموزشی و معلمان و اساتید صورت گرفت و شاهد تحول زیادی در این زمینه بودیم و امروز محیط دانشگاهها و سایر محیط های دانشگاهی از این منظر بسیار با رژیم گذشته متفاوت است . امروز شاهد تحول در متون آموزشی و پرورشی و تربیت نسل اساتیدی هستیم که به فرهنگ اسلامی اعتقاد دارند و دارای روحیه خود باوری هستند و در تلاش برای تربیت نسل آینده کشورند در عین حال هنوز تا رسیدن به نقطه قابل قبول و برچیده شدن همه آسیب ها و مشکلات ،فاصله وجود دارد. متاسفانه در میان اساتید و معلمان دانشگاه و واحدهای آموزشی هستند افرادی که وابسته به تفکرات غربی هستند و برخی از متون آموزشی ما ترجمه و کپی برداری از علوم غربی است . در ارزیابی تحولات صورت گرفته باید به رویش ها و ریزش ها در کنار هم توجه داشت.
از این رو چند در سه دهه گذشته تلاش‌های وافر و قابل تقدیری از سوی مسئولان و دست‌اندرکاران نظام تعلیم و تربیت برای بهبود و اصلاح نظام آموزشی کشور به عمل آمد که خوشبختانه نتایج مثبت و مفیدی نیز برجای گذاشته است؛ لیکن هنوز آموزش و پرورش با چالش‌های جدی روبه‌رو است و برونداد آن در تراز جمهوری اسلامی ایران و پاسخگوی تحولات محیطی و نیازهای جامعه نمی‌باشد.
تاکید فراوان مقام معظم رهبری بر مساله اسلامی کردن علوم و تلاش برای ایجاد گفتمان الگوی ایرانی اسلامی و فرهنگ سازی در زمینه روحیه خود باوری و تحقق شعار ما می توانیم و تاکید بر رشد علمی کشور و نهضت نرم افزاری و تولید علم و… همه و همه بیانگر اهمیت و حساسیت این موضوع و ارائه راهی است که محیط های آموزشی و تربیتی ما باید طی کنند .
تنظیم سند تحول آموزش و پرورش به منظور دستیابی به این اهداف صورت گرفت که اگر به صورت دقیق و کامل اجرا و محقق شود شاهد تحول و بالندگی کشور در عرصه های گوناگون خواهیم بود .
نکته مهم دیگری که حضرت امام به عنوان آفت و مشکل اساسی مراکز تعلیم و تربیت در رژیم گذشته مطرح نموده و نسبت به اصلاح آن تاکید داشتند ،انزوای روحانیت و ایجاد عداوت و دشمنی میان دانشگاه و روحانیت به منظور دین زدایی و تربیت افرادی بود . ایشان در این باره چنین مرقوم فرمودند:
«از نقشه های شیطانی قدرتهای بزرگ استعمار و استثمارگر که سالهای طولانی در دست اجرا است و در کشور ایران از زمان رضاخان اوج گرفت و درزمان محمدرضا با روشهای مختلف دنباله گیری شد، به انزواکشاندن روحانیت است ؛ که در زمان رضاخان با فشار و سرکوبی و خلع لباس و حبس و تبعید وهتک حرمات و اعدام و امثال آن ، و در زمان محمدرضا با نقشه و روشهای دیگر که یکی از آنها ایجاد عداوت بین دانشگاهیان و روحانیان بود، که تبلیغات وسیعی در این زمینه شد؛ و مع الاسف به واسطه بیخبری هر دو قشر از توطئه شیطانی ابرقدرتها نتیجه چشمگیری گرفته شد. از یک طرف ، از دبستانها تادانشگاهها کوشش شد که معلمان و دبیران و اساتید و روسای دانشگاهها از بین غربزدگان یا شرقزدگان و منحرفان از اسلام و سایر ادیان انتخاب و به کار گماشته شوند و متعهدان مومن در اقلیت قرار گیرند که قشر موثر را که در آتیه حکومت را به دست می گیرند، از کودکی تا نوجوانی و تا جوانی طوری تربیت کنند که ازادیان مطلقا، و اسلام بخصوص ، و از وابستگان به ادیان خصوصا روحانیون ومبلغان ، متنفر باشند. و اینان را عمال انگلیس در آن زمان ، و طرفدار سرمایه داران و زمینخواران و طرفدار ارتجاع و مخالف تمدن و تعالی در بعد از آن معرفی می نمودند. و از طرف دیگر، با تبلیغات سوء، روحانیون و مبلغان و متدینان را ازدانشگاه و دانشگاهیان ترسانیده و همه را به بی دینی و بی بند و باری و مخالف بامظاهر اسلام و ادیان متهم می نمودند….
از توطئه های بزرگ آنان ، چنانچه اشاره شد و کرارا تذکر داده ام ، به دست گرفتن مراکز تعلیم و تربیت خصوصا دانشگاهها است که مقدرات کشورها دردست محصولات آنها است . روش آنان با روحانیون و مدارس علوم اسلامی فرق دارد با روشی که در دانشگاهها و دبیرستانها دارند. نقشه آنان برداشتن روحانیون از سر راه و منزوی کردن آنان است ؛ یا با سرکوبی و خشونت و هتاکی که در زمان رضاخان عمل شد ولی نتیجه معکوس گرفته شد؛ یا با تبلیغات وتهمتها و نقشه های شیطانی برای جدا کردن قشر تحصیلکرده و به اصطلاح روشنفکر که این هم در زمان رضاخان عمل می شد و در ردیف فشار و سرکوبی بود؛ و در زمان محمدرضا ادامه یافت بدون خشونت ولی موذیانه .
و اما در دانشگاه نقشه آن است که جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهای خودی منحرف کنند و به سوی شرق یا غرب بکشانند و دولتمردان را از بین اینان انتخاب و بر سرنوشت کشورها حکومت دهند تا به دست آنها هرچه می خواهند انجام دهند. اینان کشور را به غارتزدگی و غربزدگی بکشانند و قشرروحانی با انزوا و منفوریت و شکست قادر بر جلوگیری نباشد. و این بهترین راه است برای عقب نگهداشتن و غارت کردن کشورهای تحت سلطه ، زیرا برای ابرقدرتها بی زحمت و بی خرج و در جوامع ملی بی سر و صدا، هر چه هست به جیب آنان می ریزد.
پس اکنون که دانشگاهها و دانشسراها در دست اصلاح و پاکسازی است ، برهمه ما لازم است با متصدیان کمک کنیم و برای همیشه نگذاریم دانشگاهها به انحراف کشیده شود؛ و هر جا انحرافی به چشم خورد با اقدام سریع به رفع آن کوشیم . و این امر حیاتی باید در مرحله اول با دست پرتوان خود جوانان دانشگاهها و دانشسراها انجام گیرد که نجات دانشگاه از انحراف ، نجات کشور وملت است .
اینجانب به همه نوجوانان و جوانان در مرحله اول ، و پدران و مادران ودوستان آنها در مرحله دوم ، و به دولتمردان و روشنفکران دلسوز برای کشور درمرحله بعد وصیت می کنم که در این امر مهم که کشورتان را از آسیب نگه می دارد، با جان و دل کوشش کنید و دانشگاهها را به نسل بعد بسپرید. و به همه نسلهای مسلسل توصیه می کنم که برای نجات خود و کشور عزیز و اسلام آدم ساز، دانشگاهها را از انحراف و غرب و شرقزدگی حفظ و پاسداری کنید و بااین عمل انسانی – اسلامی خود دست قدرتهای بزرگ را از کشور قطع و آنان راناامید نمایید. خدایتان پشتیبان و نگهدار باد.»
پس از پیروزی انقلاب با طرح مساله وحدت حوزه و دانشگاه تا حد زیادی فاصله میان این دو مرکز علمی به عنوان دو کانون پیشرفت علمی کشور برداشته شد و علی رغم همه تلاش ها گرایشات دینی در میان دانشگاهیات افزوده شد و شاهد تربیت جوانان پر شور و مذهبی در سطح دانشگاه هستیم که دغدغه رشد و پیشرفت کشور را داشته و در این مسیر تلاش می کنند پیشرفت های خیره کننده علمی در عرصه های مختلف در کنار حضور دانشجویان در اردوهای جهادی و حضور خالصانه آنان در سازندگی کشور و مناطق محروم و حضور پر رنگ در مراسمات مذهبی از جمله اعتکاف و مراسمات عزاداری و راهپیمایی اربعین و… بیانگر تربیت و رشد نسلی است که دشمنان نظام را مایوس نموده است گرچه ظرفیت بسیار بیشتری در این زمینه وجود دارد که باید برای آن برنامه ریزی نمود . در عین حال نباید انتظار داشت که روند اصلاح فرهنگی در بازده زمانی کوتاهی محقق شود و تحول در این زمینه زمانبر بوده و نیازمند فرهنگ سازی و تلاش پیگیر و مداوم و مقابله با برنامه های دشمنانی است که همه توان خویش را برای ضربه زدن به نظام به کار گرفته اند.

عمل به وصیتنامه امام

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا