حجاب اجباری و دیدگاه امام خمینی(ره)
حجاب اجباری و دیدگاه امام خمینی(ره)
روند حجاب الزامی پس از انقلاب
اسلامی، با مروری بر دیدگاههای امام خمینی(ره)
امام خمینی همواره و از ابتدای شکل گیری مبارزات
خویش به صورت صریح و قاطع بر لزوم رعایت صحیح آموزه ها، ارزشها و موازین اسلامی
تاکید داشتند. به عنوان نمونه در مورد حجاب بر خلاف آنچه که برخی ادعا می کنند که
ایشان در مصاحبه خود به آزادی حجاب در جمهوری اسلامی، اشاره کرده اند، مروری بر
بیانات و مصاحبه هایی که در آن مقطع زمانی انجام گردیده مبین عدم صحت چنین ادعایی
است. در ادامه به این موارد می پردازیم:
یکم . پاسخ محکم امام به زن خبرنگار در فرانسه 3
بهمن ۱۳۵۷– نوفل لوشاتو – [خبرنگار زن:] «چون مرا به عنوان یک زن پذیرفته اید،
این نشان دهنده این است که نهضت ما یک نهضت مترقی است؛ اگرچه دیگران سعی کردند نشان
دهند که عقب مانده است. فکر میکنید به نظر شما آیا زنان ما باید حتماً حجاب داشته
باشند؟ مثلاً چیزی روی سر داشته باشند یا نه؟ » [امام:] «اینکه من شما را پذیرفته
ام، من شما را نپذیرفته ام! شما آمده اید اینجا و من نمی دانستم که شما می خواهید
بیایید اینجا! و این هم دلیل بر این نیست که اسلام مترقی است به مجرد اینکه شما
آمدید اینجا! اسلام مترقی است. مترقی هم به این معنی نیست که بعضی زنها یا مردهای
ما خیال کرده اند. ترقی به کمالات انسانی و نفسانی است، و با اثر بودن افراد در ملت
و مملکت است نه اینکه سینما بروند و دانس بروند و اینها ترقیاتی است که برای شما
درست کرده اند و شما را به عقب رانده اند؛ و باید بعداً جبران بکنیم. شما آزادید در
کارهای صحیح. در دانشگاه بروید و هر کاری که صحیح است بکنید؛ و همه ملت در این
زمینه ها آزادند. اما اگر کاری خلاف عفّت بکنند و یا مضر به حال ملت -خلاف ملیت-
بکنند، جلوگیر می¬شود؛ و این دلیل بر ترقی اسلام است.» (صحیفه امام، جلد 5، صفحه
۵۲۰-۵۲۱).
دوم . مصاحبه با امام – 7 بهمن 1357–
[خبرنگار فرانسوی]: «برخى از رسوم اسلامى مانند حجاب اجبارى رها شده است. آیا در
جمهورى اسلامى از نو اجبارى خواهد شد؟» امام خمینی: «حجاب به معناى متداول میان ما،
که اسمش حجاب اسلامى است، با آزادى مخالفتى ندارد؛ اسلام با آنچه خلاف عفت است
مخالفت دارد. و ما آنان را دعوت مى کنیم که به حجاب اسلامى روآورند. و زنان شجاع ما
دیگر از بلاهایى که غرب به عنوان تمدن به سرشان آورده است به ستوه آمده اند و به
اسلام پناهنده شده اند.» (صحیفه امام، ج5، ص541)
بنا براین نه تنها حضرت امام وعده به آزادی حجاب
نداده اند بلکه از بی حجابی به عنوان موضوعی که مخالف عفت جامعه اسلامی است،
نامبرده و بر لزوم تلاش نظام اسلامی برای اصلاح این معضل تصریح می نماید. همچنین و
بالاتر از این در خاطره یکی از همراهان امام راحل در «نوفل لوشاتو » میخوانیم: «در
مورد حجاب هم وقتی از فرانسه آمدم، هنوز با مانتو و شلوار و مقنعه بودم. یک بار در
مهران، پایم صدمه دید و من با عصا و با همان مانتو و شلوار خدمت امام رفتم تا گزارش
بدهم. امام فرمودند: اگر چادر ندارید، بگویم احمد برایتان بخرد. عرض کردم: نه حاج
آقا! چون به کوه میرفتم و اسلحه روی دوشم بود و فشنگ به کمرم و قمقمه به پهلویم و
گاهی هم باید سهپایه تیربار را روی دوش میگرفتم، چادر سرکردن برایم دشوار بود.
فرمودند: چادر برای زن بهتر است. من از آن روز چادر سر کردم.»(مصاحبهء سایت ساجد با
طاهره حدیده چی) پس دیده می شود که امام خمینی، هرگز وعده نداده اند که بعد از
انقلاب، حجاب آزاد خواهد بود.
بحث حجاب از نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی
مورد توجه بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی قرار گرفت و روزهای سرد 15 تا 27اسفند
سال 57 با تنور این مسئله به شدت داغ شد.
16
اسفند 57، امام خمینی در مدرسۀ فیضیه قم:
«الآن وزارتخانه ها- این را مى گویم که به دولت برسد، آنطورى که براى من نقل
مى کنند- باز همان صورت زمان طاغوت را دارد. وزارتخانه اسلامى نباید در آن معصیت
بشود. در وزارتخانه هاى اسلامى نباید زنهاى لخت بیایند؛ زنها بروند اما با حجاب
باشند. مانعى ندارد بروند؛ اما کار بکنند، لکن با حجاب شرعى باشند، با حفظ جهات
شرعى باشند.» (صحیفه امام، ج 6، ص: 329(
حضرت امام(ره) در این روزها در اقدامی با صلابت از
وضعیت حجاب در ادارات دولتی گلایه کردند و خواستار سامان دهی فوری به این اوضاع
شدند.
ایشان در این باره فرمودند: «زنان اسلامی باید با
حجاب اسلامی بیرون بیایند. نه اینکه خودشان را بزک کنند. زنها هنوز در ادارات با
وضع پیشین کار میکنند. زنها باید وضع خودشان را عوض کنند… به من گزارش دادهاند
که در وزارتخانههای ما زنها لخت هستند و این خلاف شرع است. زنها میتوانند در
کارهای اجتماعی شرکت کنند ولی با حجاب اسلامی».
این سخنان به سرعت با تظاهرات اعتراض آمیز جمعی از
زنان تهرانی در مناطق شمال، مرکز و غرب شهر مواجه شد، به طوری که عکس این تظاهرات
در کنار تیتر یک روزنامههای 17 اسفند قرار گرفت. «خواست امام این است که حجاب
اسلامی در مملکت باید رعایت شود.» شعار زنان معترض این بود که حجاب، پاکی نمیآورد
و حجاب هر کس در نهاد اوست. سخنران مراسم نیز معتقد بود از آنجا که زنان و مردان
هر دو برای پیروزی این انقلاب تلاش کرده اند، پس هر دو باید آزاد باشند. این
مخالفتها در روزهای بعد نیز ادامه پیدا کرد. دختران در بعضی مدارس تهران تظاهرات
کردند. کارکنان زن هواپیمایی ملی ایران به این فرمان معترض بودند. جمعی از زنان
کارمند در تهران و برخی شهرهای بزرگ نیز به این اعتراضات پیوستند. البته این
حرکتهای معترضانه از سوی جمعی از موافقان فرمان امام نیز بی پاسخ نماند و
درگیریهای لفظی در برخی مواقع بین دو گروه شدت میگرفت و گاه تندرویی هایی نیز از
سوی نیروهای انقلابی گزارش میشد. شعار «یا روسری، یا توسری» در همین مقطع زمانی
مطرح شده بود و در روزنامهها نیز بازتاب داشت.
حجت الاسلام اشراقی، داماد امام، همان روز (هفدهم
اسفند) در مصاحبهای با رادیوی انقلاب اسلامی، مواضع امام را تشریح کرد:
«من فکر میکنم این کار صحیح نباشد که عدهای
بخواهند با تندروی و شدت عمل جلوی خانم ها را بگیرند. باید حجاب رعایت شود و قوانین
اسلامی مو به مو اجرا گردند و در همه مؤسسات و ادارات و مدارس و دانشگاه ها به این
موضوع توجه شود. اما حجاب، باید در نظر داشت که به معنی چادر نیست. همان قدر که
موها و اندام خانم ها پوشانده شود و لباس آبرومند باشد، حالا به هر شکلی، مهم نیست.
چادر چیز متعارفی است و بسیار خوب است، اما به خاطر طرز کار و نوع کار خانم ها شاید
گاهی پوشاندن بدن و مو به طریق دیگر هم حجاب باشد، حرفی نیست. باید طبق نظر مبارک
امام حجاب اسلامی در سطح کشور توسط خانم ها با اشتیاق اجرا شود… در مورد اقلیت
های مذهبی همیشه نظر مبارک امام این بوده که آن ها از هر حیث مورد احترام و حمایت
باشند. اما اگر خانم های اقلیت های مذهبی هم رعایت حجاب اسلامی را بکنند چه بهتر.»
(کیهان 17 اسفند 1357)
در این مواضع نیز ضمن رد تندرویها بر لزوم رعایت
حجاب تأکید شد، اما تلاش شد تا رنگ و بوی اجبار از این فرمان برداشته شود.
اعتراضات ادامه یافت. روز شنبه 19 اسفند تجمعی از
زنان معترض در مقابل دادگستری تهران تشکیل شد، اما این بار، موافقان فرمان امام که
طی روزهای گذشته به طور پراکنده علیه معترضان شعار میدادند، حضور پررنگ تری
داشتند؛ به طوری که نیروهای کمیتههای انقلاب دستور داشتند از زنان معترض در مقابل
مردم خشمگینی که خواستار رعایت حجاب در جامعه بودند، مراقبت کنند. دفتر امام
خمینی(ره) اطلاعیهای صادر کرد که با مزاحمین بانوان به شدت برخورد خواهد شد.
«در
مورد حجاب، اجبار در کار نیست» در بیستم اسفند مصاحبه با آیت الله طالقانی درباره
حجاب زنان، تیتر یک روزنامهها شد:
«…[حجاب] ساخته من و فقیه و دیگران نیست؛ این نص
صریح قرآن است. آن قدری که قرآن مجید بیان کرده، نه ما می توانیم از حدود آن خارج
شویم و نه زنانی که معتقد به این کتاب بزرگ آسمانی هستند.ایشان درباره حجاب زنان در
ادارات گفت: اسلام، قرآن و دین می خواهند شخصیت زن حفظ شود؛ این حرکت انقلابی است.
کی در این راهپیمایی ها، خانم ها، خواهران و دختران ما را مجبور کرد که با حجاب یا
بی حجاب بیایند؟ خودشان با احساس مسئولیت اسلامی که این لباس یکی از شعارهای اسلامی
و ایرانی است، اصالت خودشان را نشان دادند
…
هو و جنجال راه نیندازند. همان طور که بارها گفتیم،
همه حقوق حقه زنان در اسلام و در محیط جمهوری اسلامی محفوظ خواهد ماند و از آن ها
خواهش میکنیم که با لباس ساده با وقار، روسری هم روی سرشان بیندازد به جایی بر
نمیخورد. اگر آن هایی هم که می خواهند موی شان خراب نشود، اگر روی مویشان روسری
بیندازند، بهتر است و بیشتر محفوظ میماند… چه جنگ ها، چه قتل ها، چه فجایع که تا
یک سال قبل دائما هر روز یک قسمت از اخبار روزنامهها همین فجایع بود. منشاء این ها
کی بود؟ منشأ این ها از کجا بود؟ غیر از همین تحریکات بی جا بود؟… خطری که حس
میکنیم این است که زنها دوباره به ابتذال برگردند. حجاب حکم ضروری دین است. منظور
امام و علما این نیست که زن خانه نشین باشد. اجباری حتی برای زن های مسلمان هم
نیست. چه اجباری؟ حضرت آیت الله خمینی نصیحتی کردند مانند پدری که به فرزندش نصیحت
می کند، راهنمایی اش میکند که شما این جور باشید به این سبک باشید…»
در واقع، آیت الله طالقانی با بیانی نرم و پدرانه
از زنان لائیک خواست برای مصلحت خودشان هم که شده روسری بر سر کنند و این همه جار و
جنجال راه نیندازند. پس از سخنان آیت الله طالقانی و نیز گسترش تحرکات زنان سکولار،
دادستان وقت تهران اعلامیه ای در حمایت از زنان مزبور صادر کرد.
امام خمینی(ره) نیز روز 21 اسفند، موضع گیری آیت
الله طالقانی در مورد حجاب را تأیید کردند و تظاهرات زنان معترض بعد از آن متوقف شد
و اعلام کردند که به خواسته خود یعنی غیر اجباری بودن حجاب رسیده اند.
در مقاطع بعدی امام (ره) در برابر بی عفتی عده ای در
ملا عام واکنش نشان دادند و از مردم متدین خواستند در برابر این اقدامات بایستند:
7تیر 58، امام خمینی(س):« اسلام جلوی شهوات را
میگیرد؛ اسلام نمیگذارد که لخت بروند توی این دریاها شنا کنند. پوستشان را
میکند! با زنها لخت بروند آنجا، و بعد زنها لخت بیایند توی شهرها! مثل کارهایی که
در زمان طاغوت میشد. همچو کاری اگر بشود، پوستشان را مردم میکنند. مسلمانند مردم.
نمیگذارند زنها و مردها با هم داخل هم بشوند و توی دریا بریزند و به جان هم
بیفتند. «تمدن» اینها این است! اینها از تمدن این را میخواهند. اینها از آزادی این
را میخواهند! آزادی غربی میخواهند.
و آن این است زن و مرد با هم لخت بشوند و بروند توی
دریا [یا] بروند توی
–
نمیدانم – جاهای دیگر شنا کنند! این تمدنی است که
آقایان میخواهند! این تمدنی است که در رژیم سابق تحمیل بر مملکت ما شد، که بعد از
اینکه میرفتند زن و مرد در دریا، زنها همان طور لخت و همان طور لخت میآمدند توی
شهر!
مردم هم جرأت نمیکردند حرف بزنند. امروز اگر یک
همچو چیزی بشود، اینها را ما خواهیم تکلیفشان را معین کرد. و دولت هم معین کرد.
البته دولت [به]طوری که وزیر کشور گفتند، گفتند ما جلویش را گرفتیم. اگر نگیرند،
مردم میگیرند. مگر مازندرانیها میگذارند یا رشتیها میگذارند که باز کنار دریاشان
مثل آن وقت باشد؟ مگر بندر پهلویایها (بندر انزلی) مردهاند که زن و مرد با هم در
یک دریا بروند و مشغول عیش و عشرت بشوند! مگر میگذارند اینها را؟ تمدنهای اینها
این است. آزادیای که آنها میخواهند همین. این جور آزادی! بروند قمار بکنند و با
هم لخت بشوند و با هم [سرگرم عیش و نوش]
بشوند» (صحیفه امام، ج ۸، ص: 338 و ۳۳۹)
سرانجام اولین اطلاعیه رسمی برای الزام حجاب در
محیطی عمومی صادر شد:
31شهریور 58، حجت الاسلام خدائی، نماینده امام خمینی
در مرودشت:«
اگر دختران دانش آموز از روز اول مهرماه بدون حجاب
به مدارس بروند از ورود آنان جلوگیری خواهدشد »(کیهان، 31 شهریور 58، شماره 10812)
18
خرداد 59، آیت الله بهشتی:«یک خانم شهروند و مسلمان
ایجاب می کند که لباسی را که در اداره می پوشد همان لباسی نباشد که در میهمانیهای
شبانه می پوشد.» (کیهان، 18 خرداد 59، شماره 11015)
سخنان بعدی امام راحل(س)، در واکنش به نمادهای باقی
مانده طاغوت، حساسیت ها را بر حجاب زنان بالا برد:
8
تیرماه 59، آیتالله خمینی در دیدار با خانواده
شهدای انقلاب: «
باز هم تذکرهها، تذکرههای شاهنشاهی است. باز هم
کاغذهای اداره، کاغذهای شاهنشاهی است. اگر شاهنشاهی هستید، خوب بگویید تا ما
تکلیفمان را با شما تعیین کنیم. تا من بگویم ملت باشما چه کند و اگر نیست، چرا این
آرمها را برنمی دارید؟ چرا این اشخاصی که در این ادارات مشغول فساد هستند، چرا
اینهایی که مشغول هستند که جوانهای ما را تباه کنند، در این ادارات تصفیه نمیکنید؟
من نمیدانم این مملکت وضعش چیست؟ بیست سال است که این ملت، ملت محروم دارد زحمت
میکشد، کشته میدهد. پانزده خرداد آنقدر کشته داد، و بعد هم هی پانزدههای خرداد
برای ما پیش آمد. این همه اینها به شهادت رسیدند.
ما تا کی باید مواجه با این چهرههای افسرده باشیم؟
ملت ایران تا کی باید منتظر باشند که شماها از آن گرفتاریهایی که میگویید داریم در
ادارات، بیرون بیایید؟ تا کی صبر کند ملت ایران و تا کی شما میخواهید اصلاح کنید
امور را؟ یک سال و نیم بیشتر گذشته است از این انقلاب و باز آرمهای شاهنشاهی هست.
اگر شاهنشاهی هستید بگویید. اگر تا ده روز دیگر، تا ده روز دیگر، در یکی ازاین
چیزهایی که از ادارات صادر میشود، عکس همان آرمهای شاهنشاهی باشد و اسم آنها
باشد، من با ملت میگویم که با شماها آن رفتار کند که با شاهنشاه کرد. ما هی سکوت
میکنیم، هی میخواهیم مطالب را خودشان حل بکنند. مع ذلک، به فکر این حرفها کم
هستند. چرا به فکر نیستید؟ چرا شورای انقلاب به فکر این مطلب نیست؟ چرا رئیس جمهور
به فکر این افراد نیست؟ این امور نیست؟ به آن حرفهایی که میزنید، یک قدری هم عمل
کنید.» (صحیفه امام، ج ۱۲، ص: ۴۷۷)
با اینکه امام در سخنان خود، مستقیما به مسئله پوشش
زنان اشاره نکردند، اما طبیعی ست که بی حجابی هم یکی از نمادهای آشکار طاغوت شناخته
شود که نمونه ای از آن ذیلاَ آورده می شود:
10
تیر 59، حجت الاسلام ری شهری، رئیس دادگاه انقلاب
ارتش:
«بسمه
تعالی
اگر شاهنشاهی هستید بگوئید تا ما تکلیفمان را با شما
تعین کنیم تا من بگویم ملت با شما چه کند. (امام خمینی)
از آنجا که تا کنون چندین بار توسط مسئولین امر نسبت
به پوشش اسلامی خانمهای کارمند ارتش جمهوری اسلامی ایران تذکر داده شده ولی
متاسفانه برخی از پرسنل زن نسبت به مفاد بخشنامه های مزیور بیاعتنا بوده و در
اجرای آن تعلل ورزیده اند لذا با توجه به اوامر و رهنمودهای رهبر انقلاب و
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بدین وسیله بعموم فرماندهان یگانها و روسای
سازمانهای نظامی و انتظامی ابلاغ می شود که از ورود آن دسته از پرسنل زن که پوشش
اسلامی ندارند به اماکن نظامی و سرویسهای رفت و آمد جلوگیری به عمل آورند.»
(کیهان،10 تیر 59 شماره 11033)
امام خمینی(س)، در پاسخ استعلام در مورد تعرض عده ای
افراد ناآگاه و احیاناَ ضد انقلاب به بانوان بی حجاب، دستوری به این شرح صادر کردند:
13
تیر 59:
امام خمینی:
«بسم اللَّه الرحمن الرحیم
ممکن است تعرض به زنها در خیابان و کوچه و بازار، از
ناحیه منحرفین و مخالفین انقلاب باشد. از این جهت، کسى حق تعرض ندارد و اینگونه
دخالتها براى مسلمانها حرام است، و باید پلیس و کمیته ها از اینگونه جریانات
جلوگیرى کنند.
روح اللَّه الموسوى الخمینى»
(صحیفه امام، ج 12، ص: 502)
14
تیر 59، آیتالله منتظری:« متاسفانه حالا زنها برای
مردهای بیرون خود را آرایش می کنند اما در منزل لباسهای پاره و مثلا لباس آشپزخانه
را می پوشند و شوهر او را فقط مثل یک آشپز میبیند و این نباید باشد. دستور اسلام
است دستور ائمه است رودربایستی نداریم دستوری که ائمه دادند این است که زنها باید
منتهای آرایش و زینت را برای شوهرشان در منزل بکنند ولی زینت و آرایش خود را در
خیابان و کوچه برای دیگران نیاورند که این سبب چشم چرانی جوانها میشود و سبب
میشود جوانها خدای نکرده به ناموس دیگران طمع کنند. زنها برای اینکه بفهمانند این
معنی را که ما بازیچه و ملعبه جوانها نیستیم انتظار از آنها میرود که مساله حجاب
را رعایت کنند و استقلال خانوادگی خود را حفظ کنند.» (کیهان، 14 تیر 59 شماره
11036)
14
تیر 59، آیت الله خامنه ای، امام جمعه تهران:
«ای
خواهران اداری که هیچ عنادی با جمهوری اسلامی ندارید فضای جامعه اسلامی را فضای
عفاف عمومی قرار دهید کاری کنید که با بیاعتنائی شما به آرایش، دشمن یک بار دگر
احساس کند که زن مسلمان ایران تسلیم ناپذیر است.
…
هم در محیط ادارات هم در کوچه و خیابان و هم در
جامعه سعی کنید عفاف را حفظ کنید من از سوی تمام ملت مسلمان از شما خواهران مسلمان
تشکر میکنم که در پیروی فرمان امام حاضر شدید با لباس اسلامی در محیط کار حاضر
شوید».(کیهان، 14 تیر 59 شماره 11036)
سیل بخش نامه ها و اخطاریه ها برای مقابله با زنان
بدحجاب در ادارات و موسسات آغاز شد:
16
تیر 59، علی قدوسی، دادستان کل انقلاب اطلاعیه ای
صادر کرد:
« بدین وسیله به تمام وزارتخانه ها و موسسات و
ادارات تابعه شدیدا اخطار می شود چنانچه اثری از انچه مورد تاکید حضرت امام و خواست
ملت ایران است دیده شود یا بانوی کارمندی بدون پوشش اسلامی در محل کار حضور یابد
بلادرنگ حقوق و مزایای او قطع خواهد شد.» (کیهان، 16 تیر 59 شماره 11038)
حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس:
«رعایت
حجاب این است که طوری لباس بپوشند که موها و بدن پیدا نباشد و فقط صورت و دو دست از
مچ ایرادی ندارد و چادر ضرورتی ندارد. … مسئولین مواظب باشند خانمها با زبان آرام
بپذیرند. البته اگر توجیه نشوند و بخواهند مقاومت کنند طبعا این حق دولت و حکومت
است که در محیط کارش اجازه ندهد آن چیزی که صلاح نمیداند جریان داشته باشد».
بمرور حمایت های تئوریک از ترویج و کنترل حجاب در
سطح جامعه افزایش یافت:
25
تیر 59، صادق زیباکلام: «می خواهم بگویم که مثل
هندوها، چینی ها و عربها از آنچه که گوشهای از هویت ملیمان میباشد تبعیت کنیم و
پوشش اسلامی را اگر از نظر مکتبی قبول نمیکنیم مثل «ساری»
هندی به عنوان یک هویت ملی بپذیریم. نیائیم از دید
زور و تحمیل به مساله نگاه کنیم بلکه از دید یونیفورم چینیها که بعد از انقلاب با
لباس صدها میلیون زن و مرد چینی یکسان بود نگاه کنیم و اگر به دموکراسی اعتقاد
داریم به دعوت اکثریت ملت را که این انتظار ملی و مکتبی را از ما دارند لبیک
بگوئیم.» (کیهان، 25 تیر 59، شماره 11046)
26تیر 59، رائد فریدزاده، نویسنده، در یادداشتی با
عنوان «حجاب امری اجتماعی، نه مساله ای شخصی»: این وظیفه دولت اسلامی است که حتی با
استفاده از نیروی قهریه احکام الهی را تحکم بخشد چه به قول امام : ما باید به زور
اینان را در بهشت داخل کنیم… حجاب یک امر اجتماعی است و اساسا مساله شخصی و فردی
نیست که تصمیم انتخاب یا عدم انتخابش با شخص باشد و لذا رعایتش ضروری و واجب است.»
(کیهان، 26 تیر 59، شماره 11047)
از سخنان حضرت امام و آیت الله طالقانی و سایر موضع
گیریهای موافقان حجاب در آن مقطع زمانی چنین برمیآید که علماء و اکثریت مردم حاضر
نیستند نحوه پوششی که پیش از پیروزی انقلاب رایج بود را بیش از این تحمل کنند، اما
کاملا امیدوارند که توصیه به حجاب در آن شرایط ویژه انقلابی مؤثر باشد. در آن
سالها حجاب نه تنها با نگاه دینی که با نگاه انقلابی حتی برای مارکسیستها نیز یک
ارزش و نماد مبارزه با امپریالیسم محسوب میشد و همین موقعیت بود که زنان بی حجاب
را در اقلیت عددی و فکری قرار میداد. بنابراین امید آن بود که بی بندوباریهای
گذشته تکرار نشود و این زنان نیز با رغبت، حجاب اسلامی را بپذیرند. و در نهایت بعد
از گذشت چند سالی و فراهم شدن موقعیت در سال 1362 قانون الزامی بودن حجاب به تصویب
رسید.
سرانجام، مصوبه آبان ماه سال 62 مجلس شورای اسلامی،
به تمام این فراز و نشیب ها پایان داد و فصلی جدید را در کشور اسلامیامان آغاز کرد:
آبان 1362، ماده 102 قانون تعزیرات:«هرکس
علناَ در انظار واماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید علاوه بر کیفر عمل
به حبس از ده روز تادوماه یا تا 74 ضربه شلاق محکوم میگردد و در صورتی که مرتکب
عملی شود که نفس آن عمل دارای کیفر نمی باشد ولی عفت عمومی را جریحه دار نماید فقط
به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد
.
تبصره – زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر
وانظار عمومی ظاهر شوند، به حکم بالا محکوم خواهند شد».
امام بزرگوار، همواره بر دلیل اهمیت حجاب تاکید و با
سخنان خود جامعه را هدایت می کردند و در سخنان خود خطاب به بانوان می فرمایند:
22اسفند 63، امام خمینی:« و البته باید توجه داشته
باشید که حجابى که اسلام قرار داده است، براى حفظ آن ارزشهاى شماست.
هرچه
را که خدا دستور فرموده است- چه براى زن و چه براى مرد- براى این است که، آن
ارزشهاى واقعى که اینها دارند و ممکن است به واسطه وسوسه هاى شیطانى یا دستهاى فاسد
استعمار و عمال استعمار پایمال مى شدند اینها، این ارزشها زنده بشود.»(صحیفه امام،
ج 19، ص: 185)
به فرموده مقام معظم رهبری ، حضرت امام (ره) تنها
بانی بازگرداندن حجاب پس از کشف حجاب به ایران بودند چنانچه ایشان فرمودند: «امام
(ره) آن مرد شجاع و بی نظیری بود که مسئله حجاب را به این مملکت برگرداند. هیچ کس
دیگری غیر از امام نمیتوانست این کار را بکند اینهم یکی از اختصاصات امام. اگر غیر
از امام هر کس دیگر بود از همین آقایان، بزرگان، عرض میکنم
که مقدسین علماء، چه وچه و چه، هیچکس جرأت نمیکرد
که بگوید مردم باحجاب بیایند بیرون، امام همان ماه های اوّل پیروزی انقلاب گفتند
باید مردم با حجاب بیایند.» (سخنرانی در جمع فرماندهان سپاه ـ 14/12/76)
حجاب اجباری و دیدگاه امام خمینی(ره)