ارزش علم آموزی
چرا اسلام بیشترین تاکید بر علم اموزی دارد؟
سلوک نظری به سلوک عملی و عبادت انسان ارزش می دهد. عمل اگر عالمانه باشد مفید و موثر واقع می شود و اگر جاهلانه صورت گیرد، نه ارزش دارد، نه مفید است و نه مشکلی را حل می کند، بلکه اغلب بر مشکلات می افزاید، لذا سلوک نظری و علمی مقدم سلوک عملی است.
خود سلوک علمی هم نوعی عمل است. درست است که انسان با عمل به کمال می رسد اما مگر عمل چیست، همین سلوک نظری و علم آموزی و تحقیق و تفکر هم نوعی عمل است.
بهترین عملی که یک مسلمان انجام می دهد، علم آموزی و تحقیق و تفکر است. تفکر ساعه افضل من عباده سبعین سنه. یک ساعت تفکر از هفتاد سال عبادت برتر است.
راه نزدیک شدن انسان به خدا عمل و عبودیت است، اما عبودیت هم در نهایت به معرفت می رسد. هدف سیر و سلوک عرفانی شهود و رویت حقیقت است.
ریشه تمام مقامات و مناصب معنوی انبیا و اولیای الهی در صفت عصمت است. آنها انسان های کامل و بزرگی بوده اند که خطا و گناه از ایشان سر نمی زده است، منتهی نکته اینجا است که همین صفت با همه عظمتی که دارد ریشه در صفت علم دارد.
علت اینکه ما به زیارت معصومان می رویم این است که آنها مقام عصمت دارند، مقام قرب دارند، مقام ولایت دارند، مقام امامت دارند و همه اینها به خاطر علم و آگاهی و قرب معرفتی آنها به خدای متعال حاصل شده است.
ایمان که بالاترین ارزش دینی است، ریشه اش در علم و آگاهی نهفته است. بدون علم، ایمان هم ارزشی ندارد. ایمان جاهلانه سست و بی بنیاد است و زود زایل می شود، حرکت زا نیست، قدرت به انسان نمی دهد.
نعمت، همان امکاناتی است که خداوند برای رسیدن به کمال در اختیار بشر قرار می دهد. در میان نعمت ها و امکانات کمال آور زندگی، هیچ نعمتی بالاتر از علم وجود ندارد.
خدا اگر بخواهد به کسی خیر برساند در روایت دارد که: فقهه فی الدین. به او علم دین می دهد. هیچ ارزشی با علم دین برابری نمی کند.
نعمت طلبگی و تحصیل علم بالاترین نعمت الهی است. ما قدر طلبگی را نمی دانیم. کاری دردنیا مهمتر از طلبگی و با ارزش تر از علم آموزی وجود ندارد.
اگر کسی توفیق طلبگی پیدا کند باید بداند که خدا او را انتخاب کرده است. باید بداند که خدا به او نظر دارد، او را برای هدایت مردم انتخاب کرده است، او را هدایت کرده است، این یک اتفاق ساده ای نیست، بی خود کسی طلبه نمی شود.
خدا به هر کسی بیداری نمی دهد، به کسانی بیداری می دهد که زمینه داشته باشند. خدا اول به او آگاهی می دهد و بیدارش می کند، بعد عاشق علم اش می کند و به او انگیزه کمال و هدایت می دهد و راه طلبه شدن را برایش باز می کند.
همه اینها کار خدا است و طلبه ها باید بدانند که تحت ولایت خدا و معصومین هستند، طلبه ها ماموریت و رسالت الهی دارند و در حقیقت وارث انبیا هستند.
زیراین آسمان هیچ ارزشی به علم نمی رسد، هیچ صفتی مانند صفت علم نیست. هیچ کمالی به پایه علم و دانش نمی رسد. ریشه تمام کمالات و خیراتی که به انسان می رسد، علم و دانایی است.
انسان با علم به مقام ولایت و خلافت الهی می رسد. البته عمل و عبادت هم لازم است، اما علم آموزی خودش بهترین عمل است.
همین قدر که انسان گناه نکند و واجبات را انجام دهد و در کنار آنها دعا و توسل داشته باشد و زندگی خود را با احکام دینی تطبیق بدهد و نماز شبی هم بخواند و زیارت هم داشته باشد، می شود عمل.
مگر امام خمینی با چه عملی امام خمینی شده است. اگر شخصیت و زندگی امام را آنالیز کنید، هشتاد درصد شخصیت و کمالات امام در علم بوده است. بیست درصد هم عمل داشته، عبادت داشته، اخلاق رو رعایت می کرده و نماز شب، زیارت، دعا و تلاوت قرآن هم داشته است.
بیشتر وقت امام (رض) به علم آموزی و تعلیم و تعلم و تحقیق و تالیف گذشته است. به هدایت و ارشاد مردم گذشته است. کار علمی و کسب آگاهی های مختلف سیاسی و اجتماعی امام، با کار عملی فردی و عبادی ایشان قابل قیاس نیست.
در روایت دارد که العلماء باقون. یعنی علم است که به انسان حیات جاودان می دهد. علم است که باعث ماندگاری انسان می شود، حیات می دهد، زنده می کند، به انسان قدرت می دهد، اراده می دهد، سمع و بصر می دهد.
چیزهایی که عالم می بیند و می فهمد و می شنود و توانایی هایی که دارد، مردم عادی ندارند. تمام این توانایی ها از راه علم بدست می آید.
کمال نهایی انسان این است که به صفت حیات برسد و زندگی جاوان پیدا کند، اما رسیدن به حیات، راهی جز علم ندارد.
مطابق روایت بالاترین خوبی برای مردم عادی شهادت است، اما همین شهادت به لحاظ اهمیت قابل مقایسه با علم نیست. قلم عالم بسیار برتر و با فضیلت تر از خون شهید است، مداد العلماء افضل من دماء شهداء . زیرا تاثیر علم بسیار بیشتر از اثر شهادت است. شهادت خیلی مهم است، اما پیش علم و عالم، چندان اهمیتی ندارد.
انسان با علم پرستی به خدا نزدیک می شود. مدرسه علمیه معبد علم پرستی است. ما خدا را از طریق صفت علم پرستش می کنیم. علم آموزی بالاترین و برترین مصداق عبادت و خداپرستی است.
اگر انسان به ارزش علم آموزی واقف باشد، مدرسه را عبادت گاه خود می داند و به علم آموزی به عنوان عبادت نگاه می کند. مدرسه علمیه مقدس است، اهل معرفت وقتی می خواستند وارد مدرسه علمیه شوند درب آن را می بوسیدند، احساس می کردند می خواهند وارد حرم شوند.
اهمیت حوزه علوم دینی حتی از حرم اهل بیت هم بیشتر است، چون اهل بیت (ع) اگر اهمیت و تقدس دارند، به خاطر علم است، به خاطر عصمتی است که ریشه در علم دارد. اگر امامان علم نداشتند باز هم این قدر احترام و عظمت داشتند؟ اصولا انسان جاهل ارزشی ندارد تمام ارزش انسان به خاطر علم است.
امروز بشر این حقیقت را درک کرده است، در دنیای مدرن امروزی چیزی مانند علم و اطلاعات ارزش ندارد، با ارزش ترین چیزها در دنیای امروز اطلاعات علمی است.
بشر امروزی با علم و دانش به قدرت رسیده است، به رفاه رسیده است، به تکنولوژی دست پیدا کرده است. تمام داشته های بشر امروزی حاصل رشد علمی است.
کشورهایی که رشد علمی بیشتری دارند، پیشرفته تر هستند و معیار عقب ماندگی در دنیای امروز عقب ماندگی علمی است.
امروزه انسان با علم، به زمین و آسمان مسلط شده و قوانین طبیعت را کشف کرده و تمام محصولات صنعتی حاصل کار و تحقیقات علمی است.
ارزش علم آموزی