دین و اندیشه

راه های کسب محبت اهل بیت (ع)

پرسش و پاسخ

نمیدونم چجوری سوالمو بپرسم..راستش خیلی وقته که احساس میکنم از اهل بیت دور شدم…هروقت با یه امام بزرگوار مانوس میشم نمیتونم اون رابطه رو محکم کنم و زود همه چیزو از دست میدم.این روز ها احساس میکنم منی که همه چیزمو میدون ائمه هستم مخصوصا امام حسین علیه السلام..هیچ کاری براشون نکردم..هیچ کاری که باری از رو دوششون برداشته بشه از دستم بر نمیاد.نمیدونم چرا هیچ عنایتی بهم نمیکنن.این برنامه های تلویزیونی هربار از یه آدمی که هیچ علاقه ای به راه ائمه نداشتن ،دلشون نمیخواسته تغییر کنن نه به حجاب معتقد بودن با یک نگاه زندگیشون متحول شده.یه نشونه ای براشون گذاشتن که نه تنها اونا عاشق اهل بیت ،بلکه اهل بیت عاشق اونا شدن و همه جوره هواشونو دارن.ولی من هرکاری میکنم شامل این توجه نمیشم…حس میکنم فقط دعا کردن کافی نیست.باید یه ماری بکنم ولی نمیدونم چکاری..خدا میدونه که دستم به هیچ جا بند نیست هیچ امکاناتی ندارم..به قول یه خواننده ای که میگه:گناه من به انتظار تو نشستنه،،،،،نشسته عاشقی گناهه،عشق رفتنه……..
میخوام یه کاری بکنم که امام حسین ازم راضی باشه..شما که بلد این راه هستید راهنماییم کنید که چجوری میتونم رفاقتمو با امام حسین حفظ کنم و محکم ترش کنم!؟
حرفم طولانی شد شرمنده..ولی من حتی یه کارشناس دینی خوب هم دور و برم ندارم که ازش مشورت بگیرم.تو یه روستاییم.یه روحانی مسجد داریم،،خدا منو ببخشه ولی اصلا نمیتونه جوون هارو جذب مسجد کنه.همش حرفای تکراری میزنن.فقط میگن آدم خوبی باشیم و بد نباشیم.تا حالا هرچی از ایشون شنیدم همرو خودم قبلا بلد بودم..بحث تضعیف روحانیت نیست خدای نکرده…فقط خواستم بگم کسی رو ندارم که راه رفاقت ابدی با اهل بیت رو نشونم بده…چکارایی میتونم انجام بدم که آقا ازم راضی باشه؟
یا علی….

این به سلطانی و گدایی نیست از این که همچنان قلب شما نورانی است، و بدنبال محبت خوبان عالم هستید، به شما تبریک می گوئیم. و امیدواریم شکر این نعمت بسیار بزرگ و گرانبها را با استحکام بخشیدن این علاقه ادا کنید. محبت یک عاطفه اساسی، سازنده شخصیت و رشد دهنده ی آدمی به سمت کمال و رشد است. محبت و دوست داشتن یک موتور قوی برای وفا داری، ایثار و در یک کلام به سمت تمام خوبیها است. در محبت و عشق دو روح با هم پیوند می خورند. و بسیار به هم نزدیک می شوند. بر همین اساس انسان گاهی افرادی را می بیند به یاد خالق خود می افتد. زیرا روح آنها بر اثر محبت به پروردگار رنگ خدا را گرفته است. آری محبت اکسیری است که در وجود هر کس قرار گیرد مس وجودش را طلا می کند. «حب» یعنى، رغبت و میل انسان به چیزى. اگر این میل باطنى و رغبت دل به چیزى شدید و قوى شود، آن را عشق مى نامند1. جایگاه حب اهل بیت (علیهم السلام) را باید از قرآن و روایات اخذ کرد. در اهمیت و جایگاه محبت اهل بیت (علیهم السلام) همین بس که قرآن، آن را تنها پاداش رسالت پیامبر(صلى الله علیه وآله) معرفى کرده است: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبى »2؛ «[ اى پیامبر!] بگو از شما هیچ پاداشى درخواست نمى کنم، جز آنکه نزدیکان مرا دوست بدارید» رسول اکرم (صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «لا یؤمن احدکم حتى اکون احبّ الیه من ولده و والده و الناس اجمعین»3؛ «هیچ کس از شما ایمان ندارد؛ مگر اینکه من نزد او، از فرزندانش و پدرش و همه مردم محبوب تر باشم» آن حضرت اصل ایمان را مشروط به «حبّ» خود مى داند و در روایتى دیگر براى آن، مرتبه بالاترى معرفى مى کند: «لایؤمن عبد حتى اکون احب الیه من نفسه ویکون عترتى احب الیه من عترته و یکون اهلى احب الیه من اهله و یکون ذاتى احب الیه من ذاته»4؛ «هیچ بنده اى ایمان ندارد، مگر اینکه من نزد او، از خودش محبوب تر باشم و ذریه من پیش او، از ذریه خودش محبوب تر باشد و اهل من پیش او، از اهل خودش محبوب تر باشند و ذات من نزد او، از ذات خودش محبوب تر باشد». پیامبر(صلى الله علیه وآله) در این روایت، شرط ایمان را حُب خود و اهل بیت خویش – آن هم در مراحل بالاتر – معرفى کرده است؛ زیرا به طور معمول انسان به خود علاقه شدیدى دارد و او نزد خود از همه محبوب تر است؛ سپس فرزندانش و آن گاه دیگر نزدیکان او. اما وقتى انسان در حُب کسى، به مرتبه بسیار بالا مى رسد، او را بر خود و فرزندان، نزدیکان و همه کسان دیگر ترجیح مى دهد و این همان مرتبه شدید و قوى حب است که به آن «عشق» مى گویند. بنابراین حب اهل بیت و ائمه اطهار(علیهم السلام)، باید در حد اعلا باشد و هر اندازه از این حد فروتر باشد، به همان اندازه ایمان شخص، نقص و کاستى دارد. به عبارت دیگر درجات ایمان با درجات حبّ پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) و اهل بیت (علیهم السلام) پیوستگى دارد و با آن سنجیده مى شود. دوستى اهل بیت (علیهم السلام) در عمل امام باقر(علیه السلام) مى فرماید: «یا جابر! بلّغ شیعتى عنّى السلام و اعلمهم انه لا قرابة بیننا و بین اللّه عزوجل و لا یتقرّب الیه الا بالطاعة یا جابر من اطاع اللّه و احبنا فهو ولینا و من عصى اللّه لم ینفعه حبنا»5؛ «اى جابر! از طرف من، به شیعیانم سلام برسان و به آنان اعلام کن که هیچ قرابت و خویشاوندى بین ما و خداى عزوجل نیست و فقط با اطاعت و بندگى به درگاه الهى تقرّب مى یابد. اهل معصیت هم باشد! چنین حبّى، چندان سود بخش نیست. البته معصیت هاى اتفاقى – که بعد از آن توبه باشد – باعث نمى شود حب اهل بیت (علیهم السلام) سودى نبخشد. حضرت على (علیه السلام) فرمود: «انا مع رسول الله و معى عترتى على الحوض، فمن ارادنا فلیأخذ بقولنا ولیعمل بعملنا…»6 ؛ «من با رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در حالى که عترت من هم با من هستند، بر حوض [کوثر] اشراف داریم. پس هر کس ما را مى خواهد، هم باید گفتار ما را بگیرد و هم عمل ما را، عمل کند …». بنابراین محبت باید در عمل جلوه گر شود. *راه هاى کسب دوستى اهل بیت (علیهم السلام) :براى نیل به مقام دوستى و محبت با اهل بیت دو راه وجود دارد که هر دو ملازم یکدیگر است: نظرى و عملى. یک : راه نظرى
«محبّت» فرزندى است که در دامان معرفت و شناسایى، پرورش مى یابد و آن گاه که معرفت حاصل شود، کشش به سوى محبوب و شکل گرفتن طبق روش او نیز حتمى خواهد بود. از این رو نخستین قدم در ایجاد محبّت و نیل به مقام دوستى با اهل بیت «علیهم السلام»، شناخت آنان است. براى شناخت سه راه وجود دارد:
1. مطالعه تاریخ زندگانى آنان
2. مطالعه و تفکر در سخنان ایشان
3. شناخت خدا (با شناخت حضرت حق و صفات او مى توانیم بفهمیم که اهل بیت- که متصف به اوصاف و اسماى الهى اند- چه ویژگى هایى دارند)؛ معرفت اهل بیت (علیهم السلام)؛در پرتو معرفت امام، به کمالات و ویژگى هاى او بیشتر واقف مى گردیم و این آشنایى به طور طبیعى شیفتگى و محبّت را در پى دارد. امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: «الامام عَلَم بین اللّه عزوجل و بین خلقه، فمن عرفه کان مؤمنا و من انکره کان کافرا»7؛ «امام آن شاخص [ و دلیل و راهنماى ] آشکار است که بین خداى عز و جل و خلقش قرار گرفته است. پس هر کس او را شناخت، مؤمن مى گردد و هر کس او را انکار کرد [ و نشناخت ]، کافر مى گردد». مؤمن بودن، فرع بر شناخت امام است.
دو: راه عملى
در این راه نیز چند روش اساسى وجود دارد:
1- اطاعت از اهل بیت(ع): اگر کسى شناخت لازم و کافى به اهل بیت(ع) پیدا کرد، اطاعت از آنان را بر خود لازم مى داند؛ ولى گاهى شناخت در آن حد بالا نیست در این صورت چه بسا نسبت به اوامر آنان عصیان شود. عصیان هم به هر اندازه باشد، به همان اندازه کدورت و بغض مى آورد. کدورت و بغض هم، ضد صفا و حب است. پس هر اندازه نسبت به اوامر آنان عصیان شود، به همان اندازه بغض و کدورت نسبت به آنان در دل ایجاد مى شود و برعکس هر اندازه نسبت به اوامر آنان اطاعت شود، به همان اندازه حب و صفا به آنان دل را فرا مى گیرد. امام رضا(ع) مى فرماید: «اللهم انى اسئلک… العمل الذى یبلغنى حبک…» (میزان الحکمه، ح 3093) «الها! از تو آن عملى را مسألت مى کنم که حب خودت را به من برساند».
بنابراین یکى از راه هاى عملى وصول به «حب» اصل عمل و طاعت عملى است کما اینکه حضرت على (علیه السلام ) فرموده است : «انا مع رسول الله(ص)و معى عترتى على الحوض، فمن ارادنا فلیأخذ بقولنا ولیعمل بعلمنا…» (بحار الأنوار ج 10 ص 103 ) «من با رسول الله(ص) در حالى که عترت من هم با من هستند بر حوض (کوثر )اشراف داریم. پس هر کس ما را مى خواهد هم باید گفتار ما را بگیرد و هم عمل ما را عمل کند…».
2- رابطه و پیوند داشتن زیارت آنان در حرم هاى پاکشان و یاد کردن ایشان از دور و نزدیک، موجب ایجاد محبّت مى شود. اینکه بر زیارت اهل بیت «علیهم السلام» این همه ثواب مترتب بوده و این همه به آن توصیه شده است براى این است که با آنان «رابطه» پیدا شود. وقتى رابطه پیدا شد، «تشبّه» پدید مى آید و وقتى تشبّه پدیدار گشت، «عشق و محبّت» به حدّ عالى خود مى رسد.( نگا: آیین مهر ورزى، ص 121- 127)
3. توسل با معرفت : در سایه شناخت امام مى فهمیم همه چیزمان به او وابسته است. واسطه فیض و کمال و همه چیزمان امام مى باشد براى آشنایى بیشتر ترجمه زیارت جامعه کبیره را مطالعه کنید. اگر توسل بعد از شناخت و با حال همراه باشد، ترنم عاجزانه و عاشقانه اى است که حب را در دل بیش از پیش مى پروراند.
4. تولى و تبرى: دو اصلى که با حب اهل بیت(ع) تأثیر متقابل دارند یعنى، حب اهل بیت(ع)، تولى و دوستى با دوستان خدا و آنان و تبرى و بى زارى از دشمنان خدا و آنان را مى آورد و تولى و تبرى هم محبت اهل بیت(ع) را در پى دارد. براى آگاهى بیشتر ر.ک: الف. یثربى، یحیى، فلسفه امامت. ب. مکارم شیرازى، ناصر، رهبران بزرگ.
5.یکی از عواملی که در ایجاد محبت و عشق ورزی بسیار نقش مهمی ایفا می کند، و سبب شعله ور شدن این عاطفه مثبت و سازنده میگردد، شخصیت، اخلاق و منش طرف مقابل است. آدمی به طور کلی انسانهای که دارای فضائل اخلاقی مانند: ایثار، محبت، گذشت، مهربانی و جوان مردی هستند را دوست می دارد. اگر چه خود فاقد آن اخلاق نیک باشد. و همچنین انسان از افرادی که دارای اخلاق ناپسند مانند: حسود، خسیس، متکبر می باشند دوری می جوید. اگر چه خودش مبتلا به آن رفتارهای نادرست باشد. تمام خوبیها و صفات نیک در چهارده معصوم – علیهم السلام – که آینه ی تمام نمای صفات خداوند هستند، یافت می شود. همین امر سبب می گردد که محبت نسبت به آنان در هر فردی ایجاد شود. به یک مورد از برخورد آن بزرگوارن اشاره می کنیم. حضرت رضا – علیه السلام – به حمام رفت. شخصی امام را نمی شناخت از امام تقاضا کرد، بدنش را کیسه بکشد. امام بر خواست و به کیسه کشیدن مشغول شد، ولی برخورد محترمانه ی افرادی که در حمام بودند، با آن بزرگوار موجب شد آن شخص امام را بشناسد، و با شرمندگی به عذر خواهی پردازد. اما امام به کسیه کشیدن همچنان ادامه دادند. آری براستی با شنیدن همین داستان علاقه ما به آن مهربانان عالم چند برابر می شود. لازم به توجه هست همین توجه و مطالعه اخلاق کریمانه آنان عزیزان در ایجاد محبت به آنان و رفتن و آراستن خود به آن صفات بسیار اثر گذار است. پیامبر اکرم ـ صل الله علیه وآله و سلم ـ بیشترین اثر گذاریشان بر اعراب جاهلی به وسیله همین اخلاق عظیم و نیکو بوده است. تا جای که قرآن اشاره می کند که اگر نرم خو نبودی آنها به دور تو جمع نمی شدند. با مراجعه به کتابهای که در مورد زندگی اهل بیت، سیره و اخلاق آنان نوشته شده می توان به کمالات آنان بیشتر شناخت پیدا کرد و همین امر در افزایش محبت مهم است.
6. در احادیث برای ایجاد محبت اهل بیت ـ علیهم السلام – اموری ذکر شده است. از قبیل : دوستی با افراد مومن و با ایمان، دشمنی با دشمنان آنان، رشد ایمان، دعا و به کردار و گفتار آن بزرگواران پایبند بودن. اگر کسی به همین نکات توجه کند خیر دنیا و آخرت نصیب او شده است.
*پی نوشت ها: 1.با استفاده از: طریحى، مجمع البحرین، ج 2، ماده «حبب». 2.شورى (42)، آیه 23. 3.میزان الحکمه، ج 2، ص 236، ح 3197. 4. همان، ح 3199. 5.همان، ص 238، ح 3211. 6. همان، ح 3212. 7.همان، ج 1، ص 170، ح 839. 8.همان، ح 3093. 9.براى آشنایى بیشتر به زیارت «جامعه کبیره» رجوع کنید.
*معرفی کتاب برای مطالعه: براى مطالعه ى ابعاد مختلف سیره و زندگى امامان معصوم شیعه(ع) ابتدا چند کتاب عمومی خدمت حضرت عالی معرّفی می شود که مربوط به تمام چهارده معصوم می باشند ؛ و آنگاه چند کتاب نیز درباره ی رسول خدا (ص) و حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) و امام حسین (ع ) و امام زمان (ع) معرّفی می شود.
*آشنایی با اهل بیت (ع) ـ کتب عامّ ـ 1ـ سیره پیشوایان ، مهدی پیشوایی 2ـ تاریخ تحلیلی اسلام، استاد رسول جعفریان 3ـ منتهی الامال ، شیخ عباس قمی 4ـ سیره معصومان ، سید محسن امین ، ترجمه علی حجتی کرمانی 5ـ سیری در سیره ائمه اطهار(ع)، شهید مطهری 6- نسیم معرفت اهل بیت از نگاه زیارت جامعه کبیره، حسین گنجی، نشر طوبی محبت. 7- چهارده گفتار پیرامون ارتباط معنوی با حضرت مهدی – علیه السلام – ، حسین گنجی، نشر طوبی محبت. 8- آموزه های اخلاقی رفتاری امامان شیعه ـ علیهم السلام ـ ، بوستان کتاب.
*آشنایی با نبی ّ اکرم (ص) 1ـ تاریخ پیامبر اسلام(ص)، محمد ابراهیم آیتی 2ـ فروغ ابدیت ، جعفر سبحانی 3ـ محمد(ص) تصویر جمال خدا، حسین بدرالدین 4ـ سیره نبوی، شهید مرتضی مطهری 5 ـ سیره نبوی، مصطفی دلشاد آشنایی با امیرالمومنین (ع) 1ـ امام علی(ع) از ولادت تا شهادت ، سید محمد کاظم قزوینی 2ـ امام علی(ع) صدای عدالت انسانی ، جرج جرداق مسیحی ، ترجمه سید هادی خسروشاهی 3ـ امام علی(ع) نماد حکومت حق ، عزیز سید جاسم، ترجمه موسی دانش 4ـ جاذبه و دافعه علی (ع) ، شهید مطهری آشنایی با حضرت زهرا(س) 1ـ زندگانی زهرا(س) ، محمد باقر مجلسی ، ترجمه محمد روحانی علی آبادی. 2ـ نهج الحیاه (فرهنگ سخنان فاطمه) ، محمد دشتی 3ـ فرهنگ فاطمیه (الفبای شخصیتی حضرت زهرا(س)) ، مهدی نیلی پور 4ـ زهرا برترین بانوی جهان ، آیة الله مکارم شیرازی. 5 ـ جامی از زلال کوثر، محمد تقی مصباح یزدی آشنایی با امام حسین(ع) در کربلا چه گذشت ، ترجمه نفس المهموم شیخ عباس قمّی حماسه حسینی ، شهید مطهری عزادار حقیقی ، محمّد شجاعی جلوه های سبز و سرخ عاشورا

راه های کسب محبت اهل بیت (ع)

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا