ضعف فرهنگی
آیاجمهوری اسلامی در زمینه کارهای فرهنگ و ثبیت عقاید در تمام سالهای پس از انقلاب ضعیف عمل نکرده است؟مثال ساده اش نسلهای پیش ازماهستندکه نسبت به نسل جوان امروز بسیاربه لحاظ مذهبی مقیدتربوده اند.مادربزرگ من،روحیه اش در زمینه توکل به خدا بسیار بیشتر ازما نوه هایش است،مادربزرگ دیگر م حتی وقتی سکته کرد وتوان حرکتی درستی نداشت،چادرش را رها نکرد،نسل گذشته باآنکه درنظامی غیراسلامی زندگی کرده اند بسیار مذهبی تر از نسل امروزند…به نظرم مسئولین فرهنگی در سایه ی نظام اسلامی،کلا کار درزمینه مسائل فرهنگی رافراموش کردند و اجازه دادند غرب و شرق باتهاجم فرهنگی داشته های فرهنگ ایرانی و اسلامی مان را به یغماببرند… .نگران این هستم که سرنوشت انقلابمان،آندلس شود…. .
وجود برخی ضعف ها در عرصه فرهنگی در کشور قابل انکار نیست و با وجود همه اقداماتی که نظام جمهوری اسلامی در زمینه فرهنگی انجام داده است ، اما متأسفانه شاهد کاستیها و آسیب هایی هستیم که ناشی از عوامل متعددی از جمله عدم برنامه ریزی جامع فرهنگی ، کم توجهی مسئولان نظام به مقوله فرهنگ در برهه های مختلف ، فقدان اولویت و دغدغه فرهنگی در نگاه مسئولان کشور و اولویت دادن به مسائل اقتصادی و مانند آن ، نگرش سیاسی یا اقتصادی به مقوله فرهنگ ، تأثیرات تهاجم فرهنگی و جنگ نرم دشمنان ، ضعف باورهای دینی و گرایش به مادیات و کمرنگ شدن باورها و ارزش های اسلامی و انقلابی و…است. اما وجود این ضعف ها و آسیب ها نباید موجب نادیده گرفتن اقدامات و تحولات فرهنگی در کشور ، بشود و نباید تصور نمود که نسل گذشته مذهبی تر از نسل حاضرند زیرا گرچه ممکن است شاهد برخی ریزش ها و دین گریزی ها در میان نسل حاضر باشیم ، اما در نقطه مقابل دینداری نسل حاضر با وجود گسترش همه عوامل ضد فرهنگی و حجم آن نسبت به گذشته ، عمیق تر و با آگاهی بیشتری است .
بدون تردید شکل گیری انقلاب اسلامی دگرگونی و تغییر در ارزش های حاکم بر جامعه را به دنبال داشت و مردم به دنبال بی اعتنایی بلکه مبارزه رژیم ستمشاهی با دین و آموزه های اسلامی با هدف و شعار اسلام خواهی به مقابله با رژیم گذشته پرداخته و زمینه بر پایی نظام جمهوری اسلامی را فراهم نمودند و در راستای همین خواست و مطالبه مردم « ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی » به عنوان یکی از اهداف اساسی جمهوری اسلامی بر شمرده شده و ازاصول محوری قانون اساسی تنظیم « کلیه قوانین و مقررات مدنی ، جزایی ، مالی ، اقتصادی ، اداری ، فرهنگی ، نظامی ، سیاسی و غیر اینها بر اساس موازین اسلامی است و این اصل بر اطلاق با عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر بر عهده فقها شورای نگهبان است .»( قانون اساسی , اصل چهارم)و در این راستا نظام جمهوری اسلامی تلاش نموده است تا زمینه ترویج و تبلیغ فرهنگ اسلامی در جامعه فراهم نماید و با مفاسد در بخش های مختلف برخورد کند .
« اقدامات نظام جمهوری اسلامی در تقویت روحیه دینداری مردم » مقایسه دینداری مردم پیش از انقلاب و پس از انقلاب گویای نقش انقلاب اسلامی در ترویج ارزش ها و مقابله با ضد ارزشها می باشد هر چند این تأثیر در همه برهه های تاریخ انقلاب اسلامی به یک میزان نبوده و با شدت و ضعف هایی همراه بوده است . انقلاب اسلامی با تأثیرات شگرف خویش توانست جامعه ایرانی که پیش از انقلاب توسط رژیم گذشته به سمت فساد و قهقرا سوق داده شده بود را بار دیگر زنده کند و وجدان و فطرت خفته آنان را بیدار نماید و از جوانانی که رژیم ستمشاهی در به فساد کشاندن آنها تلاش بسیاری نموده بود , جوانانی بسازد و تربیت کند که در دوران جنگ تحمیلی و پس از آن در عرصه های مختلف برای کشور جان خویش را فدا نموده و برای نظام افتخار آفرینی کنند . به عنوان نمونه در بررسی آماری که در زمینه تحول ارزش ها در جامعه ایران پس از انقلاب اسلامی صورت گرفته است .( ر.ک: ذو علم , انقلاب وو ارزشها , تهران, پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی , 1379, ص 125- 210 ) نتیجه ای که از پرسش از تعدادی از پاسخ دهندگان در خصوص سیر تحول ارزش های خاص دینی و عبادی در چهار شاخص فرعی ؛ توجه به نماز و عبادت , شرکت در مساجد و حسینیه ها و مراسم مذهبی , توجه به خدا و پیامبر اکرم و ائمه اطهار (علیهم السلام ) و گرایش به قرآن و معارف اسلامی به دست آمده است این است که از تعداد 225 نفر پاسخ دهنده به این پرسش ( شاخص فرعی اول ) , تنها 56 نفر توجه به عبادت و نماز را در دوران قبل از انقلاب زیاد و بسیار زیاد ارزیابی کرده اند , حال آنکه تعداد 205 نفر برای سال های اول پس از انقلاب و تعداد 144 نفر برای حال حاضر , توجه به نماز و عبادت را در سطح جامعه زیاد و بسیار زیاد دانسته اند که نشان دهنده این امر است که مقایسه وضع کنونی جامعه با قبل از انقلاب , تحول مثبت و چشمگیری را نشان می دهد اگر چه در مقایسه با سال های اول پس از انقلاب , نمایانگر افول نسبی است . و در زمینه وضعیت شرکت در مساجد , حسینه ها و مراسم مذهبی نیز کمتر از 20 درصد از پاسخ دهندگان شرکت مردم در مراکز و مراسم مذهبی را در سال های قبل از انقلاب , زیاد و بسیار زیاد ارزیابی کرده اند , در حالی که بیش از 90 درصد در مورد سال های اول پس از انقلاب و حدود 55 درصد در مورد وضع کنونی همین ارزیابی را داشته اند . در مورد توجه به خدا و پیامبر و ائمه اطهار علیهم السلام نیز از بین 228 پاسخ دهنده , حدود 95 درصد میزان توجه به خدا و معصومین علیهم السلام را در سال های اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی زیاد و بسیار زیاد دانسته اند و نزدیک 70 درصد وضعیت کنونی را چنین ارزیابی نموده اند و کمتر از 27 درصد وضعیت قبل از انقلاب را این گونه دانسته اند و بالاخره در زمینه شاخص چهارم ( گرایش به قرآن و معارف اسلامی ) تنها 31 نفر از 232 نفر پاسخ دهنده , گرایش به قرآن و معارف اسلامی در سال های قبل از انقلاب , زیاد و بسیار زیاد دانسته اند در حالی که 210 نفر از پاسخ دهندگان , وضع سال های اول پس از انقلاب را و 157 نفر از آنان , وضع حال حاضر را در همین سطح ارزیابی کرده اند . در مجموع شاخص های فرعی مورد بررسی در خصوص سیر تحول ارزش های دینی و عبادی نشان می دهد که به طور کلی ارزش های خاص دینی و عبادی در جامعه ما پس از انقلاب اسلامی دستخوش تحول مثبت و مشهودی شده وفضای فراهم آمده پس از پیروزی انقلاب اسلامی , گرایش به این شاخص ارزشی را تقویت و تشدید کرده به طوری که تا حال حاضر هم روند مثبت تا حدود زیادی حفظ شده هر چند نسبت به سال های اول پس از انقلاب اسلامی , نشانگر افول نسبی است .( همان , ص 159-163)
نکته ای که باید در ارزیابی تحول ارزش های دینی بدان توجه داشته باشیم این است که سطح انتظارات و توقعات مردم نسبت به رعایت ارزش ها و دینداری نسبت به پیش از انقلاب بسیار بالاتر رفته و همین « افزایش گرایش جامعه به سمت ارزش های والای اسلامی _ حداقل در سطح انتظارات و توقعات – که خود یکی از برترین و ارزنده ترین آثار فرهنگی انقلاب اسلامی است , موجب شده که به طور ناخود آگاه شاخص ها و ملاک های اندازه گیری فضایل و ارزش های جامعه ما برای همه _ البته با تفاوت در سطح و عمق _ نسبت به شاخص های قبل از انقلاب , حساستر و ریزترشده باشد و خود به خود و ناخود آگاه , اندک ناهنجاری ارزشی جامعه در وضع فعلی , بسیار برجسته تر از مورد مشابه یا بزرگ تر از دوران قبل از انقلاب به چشم آید و مورد نقادی قرار گیرد .»( همان , ص 209)
بنابر این , در مجموع روند و حرکت کلی نظام جمهوری اسلامی با توجه به قرار گرفتن ولی فقیه در رأس نظام که وظیفه حفظ جهت گیری کلی نظام و مهندسی نظام را برعهده دارد به سمت تحقق اهداف اسلامی و بر پایی احکام و ارزش های اسلامی می باشد هر چند تا رسیدن به نقطه آرمانی و تحقق نظام اسلامی کامل فاصله زیادی وجود دارد و همانگونه که امام راحل در وصیت نامه الهی سیاسی خودشان خاطر نشان نمودند « اینجانب هیچگاه نگفته و نمی گویم که امروز در این جمهوری به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل می شود و اشخاصی از روی جهالت و عقده وبی انضباطی بر خلاف مقررات اسلام عمل نمی کنند لکن عرض می کنم که قوه مقننه و قضائیه و اجرائیه با زحمات جان فرسا کوشش در اسلامی کردن این کشور می کنند و ملت ده ها میلیونی نیز طرفدار و مدد کار آنان هستند .»( امام خمینی , وصیت نامه الهی – سیاسی , قم, دفتر تبلیغات اسلامی , 1380, ص 22)
و مقام معظم رهبری نیز در این باره فرمودند « ما هنوز تا یک جامعه کاملاً اسلامی که نیکبختی دنیا و آخرت مردم را به طور کامل تأمین کند و تباهی و کجروی وظلم و انحطاط را ریشه کن سازد فاصله زیادی داریم , این فاصله باید با همت مردم و تلاش مسئولان طی شود .» (حدیث ولایت , ج4, ص 252-253)
نظام جمهوری اسلامی کوشش نموده تا با فراهم نمودن فضای مناسب جهت گرایش به ارزش ها و دینداری با ترویج و تبلیغ معارف اسلامی از راههای مختلف و با شیوه های گوناگون از جمله رسانه ملی و آموزش و پرورش و آموزش عالی و در کنار آن فعالیت مساجد و پایگاهها و کانون های فرهنگی و حضور روحانیت در سراسر کشور به منظور تبلیغ فرهنگ اسلامی و برنامه هایی همچون راهیان نور و اردوهای جهادی و… زمینه تقویت باورهای دینی را در میان مردم به ویژه نسل جوان فراهم نماید و حضور پرشور مردم به ویژه جوانان در مراسمات مذهبی , هیئت های مذهبی , عزاداری ها و مراسم اعتکاف و احیاء شبهای قدر و … بیانگر روحیه دینداری و دین گرایی جوانان و تأثیرات نظام جمهوری اسلامی در این بخش است هر چند در جامعه شاهد ریزش هایی در زمینه مسائل دینی و فرهنگی هستیم که عوامل مختلفی موجب آن شده است که بدان اشاره خواهیم کرد اما در کنار این ریزش ها, رویش های قابل توجهی را نیز دراین عرصه به ویژه در میان جوانان شاهد هستیم که قابل مقایسه با قبل از انقلاب اسلامی نیست .
«موانع و آسیب های فرا روی تقویت روحیه دینداری مردم »
در ارزیابی عملکرد نظام جمهوری اسلامی در مورد تقویت دینداری در میان مردم تنها نمی توان به این محور اکتفا نمود بلکه در کنار توجه به اقدامات و عملکرد نظام در این خصوص باید به موانع وآسیب های فرا روی این راه نیز توجه نمود و در مجموع نسبت به میزان تأثیر نظام در دینداری مردم اظهار نظر نمود .
موانع و آسیب های مختلفی در دینداری مردم به ویژه نسل جوان وجود دارد که می توان به این موارد به صورت فهرست وار اشاره نمود؛
1. کم توجهی و کوتاهی برخی خانواده ها نسبت به تربیت دینی فرزندان خود و آشنا نمودن آنان با فرهنگ اسلامی و کمرنگ شدن ارزش ها و معیارهای دینی در میان برخی خانوادها
2. دنیا گرایی و گرایش به مادیات , هواپرستی و ضعف ایمان در میان برخی افراد
3. مشکلات و نارسایی های اقتصادی در کشور و در کنار آن کم توجهی به مسائل فرهنگی و تربیت دینی از سوی برخی مسئولین در برخی برهه ها و در گیری های حزبی و جناحی و غافل شدن از مسائل فرهنگی و فقدان دغدغه دینی و فرهنگ دینی در میان برخی از آنان
4. فقدان برنامه جامع و مدون فرهنگی و دینی و نگاه جامع به تربیت دینی به منظور تقویت باورها و ارزشهای دینی و فرهنگی و ارائه راهکارهای عملی
5. تهاجم فرهنگی غرب و جنگ نرم و تلاش دشمنان برای ضربه زدن به فرهنگ و باورهای دینی مردم به ویژه جوانان و ترویج فرهنگ ابتذال و مادی گرایی با بهره گیری از وسائل مختلف همچون ماهواره ها, اینترنت , رسانه ها , عکس و فیلم و…
وجود تمامی این موانع و آسیب های پیش رو و علی رغم تلاش های دشمنان اسلام و انقلاب که از فرهنگ دینی نظام اسلامی ضربه خورده و بنیان های خویش را در معرض خطر دیده و برای مقابله با نظام اسلامی از هر ابزاری کمک گرفته اند وحجم گسترده ای از تهاجمات را بر علیه انقلاب اسلامی براه انداخته اند و با وجود تمامی کمبودها و نارسایی ها در حوزه ترویج و تبلیغ معارف دینی و تعمیق فرهنگ دینی , نمی توان نقش و تلاش نظام جمهوری اسلامی در حوزه دین داری و تقویت و تعمیق آن را نادیده گرفت و با تمرکز و بزرگ نمایی ریزش های در این زمینه , رویش های به دست آمده را از نظر دور داشت هر چند رسیدن به نقطه مطلوب و برطرف نمودن کاستی ها و نارسایی ها در این زمینه, نیازمند برنامه ریزی جامع و دقیق و عزم و اراده جدی مسئولان نظام و همراهی مردم است که دور از دسترس نیست .
مسئولان کشور از یک سو و خانواده ها از سوی دیگر باید نسبت به هدایت و تربیت نسل جوان امروز در برابر همه آسیب های فرهنگی و هجمه سنگین تهاجم فرهنگی دشمنان اسلام توجه و هوشیاری و جدیت لازم را داشته باشند بی تردید دشمنان اسلام در راستای براندازی نظام جمهوری اسلامی که بنیان های فرهنگ و تمدن مادی غرب را به چالش کشیده است ، از طریق جنگ نرم در مسیر از بین بردن باورهای دینی و تضعیف ارزش های دینی و فرهنگی از هیچ تلاشی فرو گذار نخواهند کرد و این زنگ خطری برای همه دغدغه مندان نسبت به آینده کشور است . مقام معظم رهبری در این راستا فرمودند: «سیاست امروز [دشمنان]، سیاست اندلسی کردن ایران است! موضوعی که من با شما در میان میگذارم شکل موعظه ندارد؛ بلکه موضوعی اساسی است که با بهترین عناصر یک ملت – که شما جوانان باشید – در میان گذاشته میشود. فقط شما مخاطب من نیستید؛ این سخن را جوانان سراسر کشور هم خواهند شنید. نسل جوان کشور که بیش از نیمی از ملت و جمعیت کشور است، باید بداند در مقابل آرزوهای بزرگ، آرمانهای بلند و هدفهای مقدّس و قابل قبول و موجّه او چه موانعی وجود دارد. روزگاری مسلمانان در جنوب اروپا و در اسپانیا تا جنوب فرانسه، کشوری اسلامی بهوجود آوردند. این کشور مهد تمدّن شد و علم در اروپا از همان تمدّن اندلسىِ قرون اوّلیه اسلام شکوفا گردید. شکوفایی علم در آن سرزمین، داستانهایی دارد و خودِ غربیها نیز به آن معترفند. البته اکنون سعی میکنند این ورق را از تاریخ علم حذف و نام مسلمانان را بهکلّی پاک کنند؛ اما خودِ آنها، این تاریخ را ثبت کردهاند و البته در تواریخ ما هم ثبت شده است.
اروپاییها وقتی خواستند اندلس را از مسلمانان پس بگیرند، اقدامی بلندمدّت کردند. آن روز صهیونیستها نبودند؛ اما دشمنان اسلام و مراکز سیاسی، علیه اسلام فعّال بودند. آنها به فاسد کردن جوانان پرداختند و در این راستا انگیزههای مختلف مسیحی، مذهبی یا سیاسی داشتند. یکی از کارها این بود که تاکستانهایی را وقف کردند تا شراب آنها را بهطور مجّانی در اختیار جوانان قرار دهند! جوانان را به سمت زنان و دختران خود سوق دادند تا آنها را به شهوات آلوده کنند! گذشت زمان راههای اصلی برای فاسد یا آباد کردن یک ملت را عوض نمیکند. امروز هم آنها همین کار را میکنند. البته دشمن هدفهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی هم دارد. (بیانات در دیدار جوانان و دانشجویان سیستان و بلوچستان، 81/12/6)
ضعف فرهنگی