همراهی اروپا با نقض برجام
درسته; که میگن; امریکا به دنبال اصلاح برجامه? ممکنه; مجلس نمایندگان و سنای امریکا با ترامپ برای اصلاح برجام همراه بشند? ممکنه; اتحادیه اروپا هم امریکا رو برای اصلاح برجام همراهی کنه? امکان برگشتن تحریم هایی که با برجام برداشته شدن; هست?
در چند روز گذشته بحث در مورد نقض عهد آمریکا درباره برجام بالا گرفته است. این موضوع حتی در صحبتهای رکس تیلرسون،وزیرخارجهی آمریکا نیز مطرح شده است.این فضاسازی در حالی است که ایران مطابق گزارش رسمی آژانس بینالمللی انرژی اتمی،به همهی تعهداتش بر اساس متن برجام عمل کرده است.براساس گزارش نیویورکر از دیدار اخیر وزرای خارجهی ایران و ۱ ۵،وزیرخارجهی کشورمان در ابتدای این نشست فهرستی از گلایههای ایران را طرح کرده و گفته است ایالات متحده آنطور که در توافق هستهای مقرر شده، تحریمها را رفع نکرده و ما هنوز نمیتوانیم در انگلیس یک حساب بانکی باز کنیم.* علت افزایش عصبانیت و شرارت دولت آمریکاعلت این رفتارهای خصمانهی آمریکا روشن است؛ آمریکاییها برجام را فراتر از یک “توافق”، بهعنوان “پروسهای” برای “مهار کامل” ایران میدانستند. آنها امیدوار بودند برجام هستهای، پلهی اول برای مهار ایران قدرتمند باشد و به تبع آن، تضعیف سایر مؤلفههای قدرت آن، در برجامهای بعدی دنبال شود؛ نقشهای که رهبر انقلاب اسلامی با تیزبینی آن را رصد کردند و چند روز پس از امضای برجام در خطبههای عید سعید فطر فرمودند: «سیاست ما در مقابل دولت مستکبر آمریکا هیچ تغییری نخواهد کرد. همانطور که بارها تکرار کردیم، ما با آمریکا در مورد مسائل گوناگون جهانی و منطقهای مذاکرهای نداریم.»(۱۳۹۴/۰۴/۲۷)البته آمریکاییها اثر این سخنان صریح را در عمل نیز دیدند و نقشهی “خاورمیانهی بزرگ” و “خاورمیانهی جدید” آنها در منطقه، بهعلت ایستادگی و الهامبخشی جمهوری اسلامی ایران کاملاً شکست خورد. برای همین «آن عکسالعملی که آنها دارند نشان میدهند، نشانهی ضعف است، نشانهی عقبماندگی آنها است، و نشانهی عصبانیت ناشی از شکستخوردگی آنها است. بینیشان به خاک مالیده شده» است.(۱۳۹۶/۰۶/۳۰)(نقل از http://farsi.khamenei.ir/weekly/#140,1,2593)
اما به منظور بررسی امکان همراهی اروپا با تلاش های آمریکا برای نقض برجام نیز لازم است ابتدا به یک موضوع مهم و کلیدی در زمینه ماهیت آمریکا در روابط بین الملل و نسبت تعاملات این کشور با کشورهای اروپایی اشاره کرده و بگوییم اگر چه عقل و منطق و نیز قواعد تعریف شده بین المللی حکم می کند که دولت آمریکا یک دولت همچون دولت های دیگر باشد که از ارزش یکسانی در تعاملات بین المللی برخوردار است، اما واقعیت این است که مساله به گونه دیگری است و دولت آمریکا به لحاظ سیاسی وضعیتی خاص دارد که آن را از دولت های دیگر متمایز می سازد به طوری که در تعاملات بین المللی باید آمریکا را فراتر از یک دولت دانست که هر تحولی در ارتباط با آن، می تواند ابعاد جهانی پیدا کند، چنانکه مثلا روند انتخابات ریاست جمهوری این کشور و یا یک مساله امنیتی در آن که می تواند در هر گوشه از دنیا نظیر آن رخ دهد، می تواند در سطح دنیا اثر گذار باشد، از جمله دلایل این مساله خاصیت سلطه طلبانه آمریکا پس از جنگ جهانی دوم و تلاش برای رهبری جهان غرب در دوران جنگ سرد و تلاش هایی که برای رهبری بر کل جهان در دوران پس از جنگ سرد انجام داده است، می باشد، در همین راستا آمریکا تلاش های وسیعی برای تاثیر گذاری بر اقتصاد اروپای غربی به دنبال ویرانی اقتصاد این کشور ها در اثر جنگ جهانی دوم از طریق طرح هایی همچون طرح مارشال انجام داد که باعث شده است تا کشورهای اروپایی به زیر چتر حمایتی آمریکا رفته و عملا مجبور به پذیرش سلطه و سیادت این کشور برخود شوند که دامنه این سلطه و سیادت تا سلطه سیاسی نیز پیش رفته است، بر این اساس می توان گفت کشورهای اروپایی کاملا تحت سلطه تصمیم سازی های واشنگتن هستند و به مثابه بازوی اجرایی این کشور عمل می کنند، به طوری که در پاره ای مناسبات و تعاملات بین المللی که کشورهای غربی با ایران دارند از جمله در زمینه پرونده هسته ای و مسئله تحریم ها، کشورهای اروپایی درگیر در مساله، به جای اینکه هر کدام نقش مستقلی داشته باشند، نوعی تقسیم کار پنهان در میان خود انجام می دهند که در مجموع هدف واحدی را دنبال می کند و آن همان هدفی است که مدیریتش بر عهده آمریکایی هاست.
با توجه به این حقایق، آمریکایی ها در پرونده هسته ای نقشی فراتر از یک دولت داشته و هر گونه تصمیم مثبت یا منفی این کشور، اصل توافق صورت گرفته میان ایران و کشورهای 5+1 را تحت الشعاع خود قرار می دهد، چنانکه جدی نبودن این کشور در عمل به مفاد برجام، باعث شده است تا علیرغم اینکه کشورهای اروپایی بنا به برجام و نیز قطعنامه های صادره شورای امنیت، ملزم به همکاری ایران باشند اما عملا گامی در این زمینه برنداشته و مثلا در زمینه رفع تحریم های بانکی جز چند بانک کوچک، عملا بانک های بزرگ امکان تعامل با ایران را نداشته باشند و این نیست مگر به خاطر ترس این کشورها از آمریکایی ها، همچنین به غیر از چند شرکت خاص که البته آنها هم ابتدا مجوز آمریکایی ها را گرفته اند، بسیاری از شرکت های اقتصادی بزرگ نیز امروزه به دلیل هشدارهای آمریکایی ها قادر به مشارکت عادی در برنامه های ایران نیستند، به عنوان نمونه شرکت فرانسوی ایرباس، تنها زمانی توانست قرارداد صادرات هواپیما با ایران را به امضا برساند که وزارت خزانه داری آمریکا، مجوز فروش این هواپیماها را صادر کرد در حالی که بنا به مفاد برجام و نیز قواعد بین المللی، اساسا نیازی به این مجوز نبود، بنابر این طبیعی است که هر اقدامی که آمریکا در نحوه برخورد با برجام صورت دهد از جمله بدعهدی و نقض مکرر روح و جسم برجام که اکنون در حال انجام است در همراهی پیدا و پنهان غرب صورت می گیرد و لو اینکه برخی کشورهای غربی مزورانه و به خاطر تامین منافع خود از طریق برجام در عین همراهی با بخش عمده موضع گیری های آمریکا و سنگ اندازی در مفادی که می تواند به توسعه و پیشرفت ایران در پسابرجام کمک کند، در پشت پرده به دنبال به دست آوردن بازار اقتصادی ایران و نجات اقتصاد ورشکسته خود هستند که این مساله ناشی از نفاق و دورویی ذاتی غربی ها می باشد. با توجه به این واقعیات و نقض مکرر برجام از سوی غربی ها و استفاده ابزاری آنها از برجام در جهت تشدید فشارها بر ایران و تغییر رفتارهای اصولی آن و یا حداقل منزوی ساختن ایران، اگر اقدامات قاطعانه و اساسی در برابر آن صورت نگیرد امکان بازگشت تحریم ها و حتی تشدید آنها وجود دارد، چنانکه برخی تحریم های اخیر، طلیعه تحریم هایی هستند که در صورت تداوم، منجر به تحریم هایی فراتر از تحریم های قبل از برجام خواهند گردید.
* چند اقدام لازم در مقابل خیمهشببازی جدید ایالات متحده (برگرفته از: http://farsi.khamenei.ir/weekly/#140,1,2593)
در مقابل این دشمنیها، نوع واکنش، مواضع و اقدامات متقابل مسئولان جمهوری اسلامی، تأثیر تعیینکنندهای در محاسبات و رفتارهای دولت آمریکا خواهد داشت. مسئولان نظام بهعنوان کسانی که در خط مقدم مقابله با بدعهدیها و تجاوز به حقوق ملت هستند و در واقع «مخاطبان اول این سخناند»(۱۳۹۶/۰۵/۱۲) با مواضع و اقدامات خود باید در چند سطح، نشانهها و علائم واضحی را برای طرف مقابل ارسال کنند:
۱- موضعگیری مقتدرانه و مدبرانه: آمریکاییها باید با همهی وجود احساس کنند که مسئولان ایران در واکنش و اقدام متقابل در جایی که پای منافع و حقوق ملت در میان باشد، محکم ایستادهاند و بهطور جدی، محاسبهشده و هماهنگ، هزینههای بدعهدی آمریکا را به او تفهیم میکنند، چراکه «اگر ما در مقابل دشمنی دشمنانمان با شجاعت و با اقتدار نایستیم، ما را خواهند خورد، خواهند بلعید… ما مسئول کشوریم، مسئول ملّتیم، مسئول تاریخیم؛ نباید اجازه بدهیم.»(۱۳۹۴/۱۲/۲۰)
در این شرایط، ابراز برخی سخنان مبنی بر باقیماندن در برجام به هر قیمتی ولو با نقض آن از جانب آمریکا، صرفا موجب وقاحت بیشتر دشمن خواهد شد: «وقتی طرف مقابل با وقاحت میآید میایستد و یک چیزی را میگوید، ما هرچه در این زمینه کوتاه بیاییم، حمل بر ضعف خواهد شد؛ حمل بر این خواهد شد که ما ناچاریم، ناگزیریم؛ احساس ناچاری در ما، دشمن را تشجیع میکند به اینکه بر فشارهای ناحقّ خودش بیفزاید.»(۱۳۹۶/۰۳/۲۲)
۲- اقدامات ویژهی اقتصادی: دشمن باید بهعینه ببیند که کشور معطل و وابستهی تصمیمات او در برجام و غیربرجام نیست؛ یکی از مهمترین عرصهها برای نشان دادن این توانمندی، عرصهی اقتصاد و معیشت مردم است؛ کار جهادی و اقدام ویژه در اقتصاد، باید نشان بدهد که مسئولان ایران کشور را معطل اخم و لبخند دیگران نگذاشتهاند. «در اقتصاد مقاومتی آن چیزی که مورد انتظار است، یک کار جهشی است… به کارهای روزمرَّهِی معمولی دستگاههای اقتصادی قانع نشوید.»(۱۳۹۵/۰۶/۰۳)
۳- حفظ وحدت ملی و پرهیز از ایجاد شکاف در جامعه: یکی از مهمترین عواملی که تأثیر واضحی در فروکاستن از شرارت آمریکا دارد، وجود اتحاد در سطوح مختلف جامعه اعم از مردم و مسئولان است. «اگر همه تلاش کردیم، می توانیم بِایستیم، میتوانیم استقامت کنیم، میتوانیم دشمنمان را به زانو دربیاوریم؛ اگر همه با هم باشیم.»(۱۳۹۶/۰۳/۲۲) در مقابل، بیان برخی سخنان اختلافآفرین که موجب بروز شکافهای اجتماعی یا دمیدن در آنها میشود، نه تنها هیچ نفعی برای کشور و ملت ندارد بلکه تنها دشمن را به کارگر افتادن شیطنتهایش امیدوارتر خواهد کرد.
همراهی اروپا با نقض برجام