آمیزش با کنیز
لطفا به شبهات ذیل پاسخ دهیداز معصوم شیعه روایت شده می توان جلوی دیگران نزدیکی کرد ؟گفته، بله!ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺍﻟﺤﺴﻦ ﺑﺈﺳﻨﺎﺩﻩ ﻋﻦ ﺍﻟﺤﺴیﻦ ﺑﻦ ﺳﻌیﺪ ، ﻋﻦ ﺣﻤﺎﺩ ﺑﻦ ﻋیﺴی ، ﻋﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺃﺑی یﻌﻔﻮﺭ ، ﻋﻦ ﺃﺑی ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ( ﻋﻠیﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ) ﻓی ﺍﻟﺮﺟﻞ یﻨکﺢ ﺍﻟﺠﺎﺭیﺔ ﻣﻦ ﺟﻮﺍﺭیﻪ ﻭﻣﻌﻪ ﻓی ﺍﻟﺒیﺖ ﻣﻦ یﺮی ﺫﻟک ﻭیﺴﻤﻌﻪ ، ﻗﺎﻝ : ﻻ ﺑﺄﺱ . ترجمه:از امام معصوم سؤال میشه آیا جایز است مردی در خانه با کنیز خود نکاح کند و در خانه افرادی هستند که این عمل را می بینند؟
گفت: بله اشکالی ندارد.
– وسائل الشیعه، جلد ۱۴، صفحه ۵۸۲ .
– http://lib.eshia.ir/۱۱۰۲۴/۱۴/۵۸۴
– الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة ، الشیخ یوسف البحرانی ، جلد ۲۳ صفحه ۱۳۷
– http://lib.eshia.ir/۱۰۰۱۳/۲۳/۱۳۷
و سند روایت هم صحیح طبق نظر علمای تشیع
۴۱الْحُسَیْنُ بْنُ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی یَعْفُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ععَنِ الرَّجُلِ یَنْکِحُ الْجَارِیَةَ مِنْ جَوَارِیهِ وَ مَعَهُ فِی الْبَیْتِ مَنْ یَرَى ذَلِکَ وَ یَسْمَعُ قَالَ لَا بَأْسَ.
الحدیث الحادی و الأربعون: صحیح.
و قال فی النافع: لا بأس أن یطأ الأمة و فی البیت غیره .
– ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار ؛ العلامة المجلسی ؛ جلد : ۱۳ صفحه : ۴۰۷
– http://lib.eshia.ir/۷۱۷۶۹/۱۳/۴۰۷
– و بسیاری از کتب فقهی و … بدان استناد کرده اند و نزد تشیع جواز دارد.
ه- وطء الأمة و فی البیت غیره:
لا بأس أن یطأ الأمة وفی البیت غیره، یراه أو یسمعه؛ لأصالة الإباحة
– الموسوعة الفقهیة موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی الجزء ۱۷ صفحة ۳۱۳
– http://ar.lib.eshia.ir/۲۳۰۱۶/۱۷/۳۱۳
– مسالک الأفهام إلى تنقیح شرائع الإسلام؛ الشهید الثانی، جلد ۸ ، صفحه ۹۹ .
– http://lib.eshia.ir/۱۰۱۵۱/۸/۹۹
نام کتاب: جواهر الکلام نویسنده : الشیخ محمّدحسن النّجفی جلد : ۳۰ صفحه : ۳۱۳
-http://lib.eshia.ir/۱۰۰۸۸/۳۰/۳۱۳
و از همه جالبتر:
لا بأس أن یطأ الأمة وفی البیت غیره، یراه أو یسمعه؛ لأصالة الإباحة، و صحیح ابن أبی یعفور عن الإمام الصادق علیه السلام فی الرجل ینکح الجاریة من جواریه و معه فی البیت من یرى ذلک ویسمعه، قال: «لا بأس».
➖http://ar.wikifeqh.ir/%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۸%A۳%D۹%۸۵%D۸%A۹+(%D۹%۸۸%D۸%B۷%D۸%A۶%D۹%۸۷%D۸%A۷+%D۹%۸۸%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۸%A۷%D۸%B۳%D۸%AA%D۹%۸۵%D۸%AA%D۸%A۷%D۸%B۹+%D۸%A۸%D۹%۸۷%D۸%A۷)
(۲) و رؤیا فی القوی کالصحیح، عن محمد بن مضارب قال: قال لی أبو عبد الله (ع) یا محمد خذ هذه الجاریة تخدمک و تصیب منها فإذا خرجت فارددها (أو فردها) إلینا
یعنی: و در روایت قوی همانند صحیح از محمد بن مضارب روایت شده که گفت ابو عبدالله به من گفت: ای محمد این جاریه(زن) را ببر برای تو خدمت کند و بهاش جماع کن و اگر خارج شدی به ما برگردان!!!
– نام کتاب : روضه المتقین نویسنده : محمد تقی مجلسی جلد : ۸ صفحه : ۴۳۷
http://lib.eshia.ir/۷۱۴۵۳/۸/۴۳۷
– ودر جایی دیگر زن مرد را برای برادر خود حلال کرده و می گوید:
روى الشیخ فی الموثق کالصحیح، عن محمد بن مسلم، عن أحدهما علیهما السلام قال: سألته عن رجل یحل لأخیه فرج جاریته قال: هی له حلال ما أحل له منها
یعنی: در روایت موثوق همانند صحیح از مسلم روایت شده که از امام سوال شد در مورد اینکه مرد جاریه ( زن ) خود را برای برادرش حلال کند امام فرمود: برای او حلال است هر چی که برادرش برای او حلال کرده است!!!
و در روایتی موثوق دیگر فرمودند:
و فی الموثق، عن ضریس بن عبد الملک قال: لا بأس بأن یحل الرجل جاریته لأخیه .
و در روایت موثوق از ضریس بن عبدالملک روایت شد
1. در این روایات بحث در مورد جواز این عمل است یعنی این کار حرام نیست ( ظاهرا یعنی در پیش زن دیگر – با رو کش – و بدون این که نگاه بکند.) هر چند انجام این عمل در خفا و بدون حضور دیگران بودن شک بهتر است .2. احکام کنیز در اسلامالف) اصل امکان بهره مندی جنسی از کنیز برای مولا و صاحبش امری است که در قران به صراحت مورد اشاره قرار گرفته است؛ اصولا بر اساس آموزه های قرآن روابط جنسی انسان تنها در دو قالب مورد تأیید شرع اسلام است و در غیر این موارد، خروج از حیطه شریعت به حساب می آید. این دو قالب هم در سوره مؤمنون به روشنی بیان شده است. خداوند در آیات ابتدایی این سوره در بیان علائم مؤمنان می فرماید:«وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ * إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ * فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ؛ (1) مؤمنان کسانی هستند که دامن های خود را حفظ می کنند، مگر در برابر همسران شان یا کنیزانی که در تملک دارند که در این صورت مورد ملامت نیستند. هرکس بیش از این بطلبد، در زمره تجاوزکاران است».بر این اساس، روابط جنسی تنها در مورد همسران (ازدواج) و یا کنیزان (مالکیت) مورد تأیید شریعت است؛ اما در حوزه ملکیت و رابطه با کنیز نیز همانند ازدواج قواعد و شرائط مختلفی مطرح است یعنی رابطه با او بعد از طی شرایطی خاص حلال بود؛ ضوابطی مانند:
1. مالک، کنیزش را به ازدواج شخص دیگر در نیاورده باشد.
2. مالک، برای بهره مندی، کنیز را به دیگرى نداده باشد.
3. اگر کنیز با شخصِ دیگرى ازدواج کرده باشد یا او را به دیگرى بخشیده باشند، پس از سپرى شدن مدّت زمان عده طلاق با شوهرش یا تمام شدنِ زمان بخشش، مجدداً کنیز بر مالکش حلال مى شود.
4. کنیز در حالِ گذراندن ایّام عدّه (عدّه طلاق از شوهر قبلى اش) یا ایام استبرا (در آن جا که محلّل واقع شده)، نباشد.
5. قبلًا پدر مالک کنیز با کنیز، نزدیکى نکرده باشد.
6. کنیز، بین چند صاحب مشترک نباشد.(2) و….
در نتیجه اسلام با هر نوع رابطه جنسی بی ضابطه و خلاف عفت فردی و اجتماعی و رواج بی بندو باری جنسی به شدت مخالف بوده و حتی در مورد کنیزان که در قبل از اسلام ابزاری عام برای بهره مندی جنسی گسترده و بی ضابطه مردان بودند نیز ضوابط دقیق و روشنی تعریف نموده است. البته بدیهی است که در مورد اصل بهره مندی از یک کنیز در حوزه های مختلف پرداخت پول به او برای رابطه جنسی یا کسب رضایت ولی و قیم و یا پدر او بی معناست، زیرا مالک کنیز با خریدن او ولی و قیم و سرپرست او محسوب می شود.
ب ) فرزندانی که نتیجه رابطه جنسی مولا و کنیزش بودند، غلام یا کنیزه نبوده، بلکه آزاد و حر تلقی می شوند و همانند دیگر فرزندان مولا محسوب می شوند که از همه حقوق فرزندی همانند دیگران برخور دارند که حق ارث یکی از این حقوق است.
اتفاقا به خاطر بهره مندی از همین حق، کنیزی که از مولای خود صاحب فرزند می شود با دیگر کنیزان فرق کرده و به درجه “ام ولد ” ارتقا می یابد؛ یعنی خرید و فروش او دیگر بر مولا جائز نیست و به محض مرگ مولا چون این کنیز در زمره مایملک میت به ورثه او – از جمله فرزند خود کنیز- می رسد و از آنجا که فرزند نمی تواند مالک والدین خود شود، این کنیز خود بخود آزاد می گردد. (3)
ج ) در شرائط رابطه جنسی مولا و کنیز ذکر شد که این رابطه منوط به عدم تزویج کنیز با فردی دیگر به دست مولا یا بخشش او به دیگری است و مولا در این مدت حق رابطه جنسی با کنیز خود را ندارد، مگر آنکه مدت زمان بخشش و عده بعد از آن و یا عده طلاق یا وفات شوهر کنیز به پایان برسد.
آیات 21 تا 23 سوره نساء هم هیچ ارتباطی با موضوع بحث و مدعای شما ندارد، بلکه در مورد ازدواج و پرداخت مهر به زنان و مانند آن است و بدیهی است که این امر ارتباطی به رابطه جنسی با کنیز که عقد و مهر در آن مطرح نیست ندارد؛ البته آیه بعدی یعنی 24 در مورد رابطه جنسی با کنیزان است که می فرماید:
« و زنان شوهردار (بر شما حرام است) مگر آنها را که (از راه اسارت) مالک شده اید (زیرا اسارت آنها در حکم طلاق است) اینها احکامى است که خداوند بر شما مقرّر داشته است. اما زنان دیگر غیر از اینها (که گفته شد)، براى شما حلال است که با اموال خود، آنان را اختیار کنید در حالى که پاکدامن باشید و از زنا، خوددارى نمایید.»
این آیه نیز به هیچ وجه به معنای امکان رابطه جنسی با کنیزان شوهر دار نیست بلکه مفاد آن در مورد زنان اسیری است که در جنگ با مسلمانان شرکت داشته و اسیر شده اند و اگر این افراد با فدیه و امور دیگر آزاد نشوند و رسما در حکم کنیز قرار بگیرند؛ همین امر به منزله طلاق و جدایی ایشان از همسران سابقشان است و بعد از قرار گرفتن در ملکیت مسلمانان به رعایت عده که در ابتدا اشاره شد قابل تمتع جنسی از جانب مولای خود خواهند بود.
در واقع در این آیه ازدواج و رابطه جنسی با زنان شوهر دار به طور مطلق نفی شده، تـنـها استثنای این حکم، زنان غیر مسلمانى هستند که به اسارت مسلمانان در جنگ ها در مى آیند. اسلام اسارت آن ها را به منزله طلاق از شوهران سابق تلقى کـرده و اجـازه مى دهد بعد از تمام شدن عده، با آنان ازدواج کنند و یا همچون یک کنیز با آنان رفتار شود.
البته با دقت روشن می شود که این مورد هم استثنا محسوب نمی شود، زیرا این زنان دیگر شوهر دار محسوب نمی شوند، به اصطلاح علم بلاغت ایـن اسـتـثـنا، استثناى منقطع است، یعنى چنین زنان شوهردارى که در اسارت مسلمانان قرار مى گیرند، رابطه آن ها به مجرد اسارت و کنیز شدن با شوهران شان قطع خواهد شـد، درسـت هـمـانـنـد زن غـیر مسلمانى که با اسلام آوردن رابطه او با شوهر سابقش (در صورت ادامه کفر شوهر) قطع مى گردد، به منزله طلاق تلقی شده و در ردیف زنان بدون شوهر قرار خواهد گرفت.
البته احتمال دیگر در مورد این آیه این است که اشاره به کنیزانی داشته باشد که با اجازه مالک به عقد دیگری درآمده اند؛ در این صورت اگر مالک مجددا مایل به رابطه داشتن با کنیز شود به شوهر او امر می کند که از همسر خود فاصله بگیرد و بعد آن کنیز بعد از نگه داشتن عده مجددا قابل استمتاع از جانب مولا خواهد بود. چون امر مولا به کناره گیری شوهر کنیز به منزله طلاق بین آن دو است.
این امر مضمون روایات متعدد است؛ به عنوان مثال در روایت صحیحی از محمد بن مسلم نقل شده:
« سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلَّا ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ قَالَ هُوَ أَنْ یَأْمُرَ الرَّجُلُ عَبْدَهُ وَ تَحْتَهُ أَمَتُهُ فَیَقُولَ لَهُ اعْتَزِلِ امْرَأَتَکَ وَ لَا تَقْرَبْهَا ثُمَّ یَحْبِسَهَا عَنْهُ حَتَّى تَحِیضَ ثُمَّ یَمَسَّهَا فَإِذَا حَاضَتْ بَعْدَ مَسِّهِ إِیَّاهَا رَدَّهَا عَلَیْهِ …(4)
از امام باقر (ع) پرسیدم در توضیح آیه “وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلَّا ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ ” حضرت فرمودند: مراد این آیه ان است که مردی عبدی دارد که کنیزش را به همسری آن عبد در آورده، آن گاه مولا به عبدش می گوید از کنیز فاصله بگیر و با او نزدیکی نداشته باش؛ سپس کنیز را از عبد جدا می کند تا این که حائض گردد (عده خود را بگذراند ) آن گاه مولا با کنیزش رابطه برقرار می کند؛ سپس می تواند بعد از حائض شدن مجدد کنیز ( طی کردن عده جدید ) دوباره او را به عبد برگرداند.»
پس این رابطه جنسی نیز بر اساس ضوابط خاص خود بوده و در آن رعایت عده مورد لحاظ قرار گرفته و در مجموع این حق در مورد ملک یمین خود فرد و در افراد تحت تصرفش صورت گرفته است.
پی نوشت ها:
1. مومنون (23) آیات 5-7.
2. سید حسن نجفى، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام ، دار إحیاء التراث العربی ، بیروت- لبنان ، بی تا، ج 30، ص 284- 292.
3. جواهر الکلام، همان، ج۳۴، ص۳۷۷.
4. ثقة الاسلام کلینى، الکافی، دار الکتب الإسلامیة تهران، 1365 ه.ش، ج 5، ص 481.
آمیزش با کنیز