تخریب روحانیت-روحانیت ستیزی غرب- تخریب جایگاه روحانیت- تقابل با روحانیت – دشمنان و حوزه
اقدامات غرب برای تخریب جایگاه ونقش روحانیت چه بوده است؟وتاچه اندازه موفق بوده اند؟باتشکر
یکی از مهمترین کار رهبران انقلابی در هر انقلاب، آرام نمودن جو جامعه برای سازندگی و اصلاح ساختارها به صورت قانونی، آرام و بدون هیاهوست. روحانیون به عنوان مرجع و محور حرکت توده های مردم، نقش بسزایی در آرام سازی جامعه و ساماندهی نهادها و سازمانهای حکومتی و تثبیت اوضاع داشتند.
بر همین اساس مقام معظم رهبری نقش و جایگاه روحانیت را اینطور بیان میفرمایند:
«دشمنان دو نکتهی اساسی را در باب دین دارند دنبال میکنند؛ چون دیدهاند که این دو نقطه در زندگی مردم چقدر تأثیرگذار است:
یکی مسئلهی اسلام منهای روحانیت است؛ چون دیدهاند که روحانیت در جامعهی ایرانی چه تأثیر شگرفی را به وجود آورد و بر حرکت مردم گذاشت… . یکی هم اسلام منهای سیاست است، جدائی دین از سیاست است.» بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع عظیم مردم قم، 1389/7/27.
مقام معظم رهبری در این بیانشان نقش و جایگاه روحانیت را تبیین کننده احکام و مبانی اسلام و همچنین نقش تاثیرگذار و شگرف روحانیت در میان مردم ایران بیان می دارند.
بر همین اساس دشمن از جمله کارهایی که برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی ترسیم کرده است، ضربه زدن به روحانیت است.
پرسشگر گرامی، نقش مهم روحانیت شیعه در ایران ، دشمنان داخلی و خارجی را در جهت کم رنگ سازی آن به تکاپو واداشته و شگرد هایی چون تهمت زنی ، ترور فکری و جسمی ، تحقیر و تمسخر ، مضر انگاری اقدامات ، تهاجم به اصل اجتهاد و تقلید، اختلاف افکنی میان روحانیون، ترویج اسلام منهای روحانیت و را پیش پای آنان نهاده تا نسبت به روحانیت روا دارند .همچنین نقش و جایگاه روحانیت در میان مردم غیر قابل انکار است، لذا دشمنان برای آسیب رساندن به نقش و جایگاه روحانیت به کارهای دور از اخلاق مانند، استهزاء و ساختن لطیفه و تقطیع سخنان آنها در میان مردم و… پرداخته تا به وسیلهی تخریب روحانیت به انقلاب اسلامی ایران، ضربه و آسیب وارد کنند.
راهکارهای تخریبی بر علیه روحانیت(شگرد های تقابل)
۱-تهمت زنی
۲-ترور فکری و جسمی
از جمله شیوه های مبارزه با روحانیت « ترور شخصیت » است. این عمل گاه به صورت حذف فیزیکی انجام می گیرد و گاه به صورت حذف اندیشگانی .در نوع دوم ، وفاق طیف بزرگی از روشنفکر مآبان در جهت ایجاد موج منفی نسبت به فرد روحانی الزامی می نماید تا این خواسته شیطانی ، با دغل بازی ها و نیرنگ های رسانه ای و مطبوعاتی ،»خواسته عمومی» جلوه نماید .به عنوان نمونه مرحوم سید محمد مجاهد هدف ترور شخصیتی واقع شده است وی یکی از صادر کنندگان فتوای جهاد علیه اشغالگران روس بود که شخصا نیز لباس رزم بر تن کرد و به جبهه رفت .برخی عوامل مانند بی تدبیری در جنگ تلاش های وی را ناکام گذاشت و پس از پایان جنگ برخی جریان ها وی را عامل اصلی شکست ایران معرفی کردند و این موضوع را در بین مردم شایع کردند . نمونه دیگر در این خصوص شهید بزرگوار آیت الله دکتر بهشتی بود و در زمان حیاتش اتهامات نا به جایی مبنی بر گسست از ارزش های انقلاب اسلامی به وی زده شد تا جایی که امام خمینی(ره) پس از شهادت وی ، ایشان را «شهید مظلوم »معرفی نمود .
۳-تحقیر و تمسخر
دشمنان در زمینه هنر و ادبیات نیز از تمامی ظرفیتها نهایت استفاده را در مسیر روحانیت ستیزی برده اند. انتشار نشریات موهن ،انواع و اقسام طرح ها ،کاریکاتور ها ، متن – تصویر ها ،داستان ها و رمان ها ، عکس ها ،اشعار هجو آمیز ،جک های تمسخر آمیز و گوشه ای از میدان نبرد با روحانیت است .
۴-مضر انگاری اقدامات
جریان روشنفکر مآب جهت تخریب جایگاه روحانیت گاه اقدام به زیر سوال بردن اقدامات این طیف می نمود مثلا آنان را طبقاتی مضر معرفی می نمود که نه تنها هیچ سودی برای جامعه ندارند بلکه مردم را به گمراهی می رسانند . به عنوان نمونه میرزا فتحعلی آخوند زاده– از طلایه داران مخالفت با روحانیت در دوران مشروطه – می نویسد: « علمای ما به جای این که ملت را از اعتقاد های پوچ برهانند به اعمال بی فایده و ناپسند ترغیبشان می کنند از آن جمله است بساط تعزیه و عزاداری .بنای تعزیه را از روزگاری ، دیلمان به اقتضای پولیتکای خودشان رواج دادند . آن سبب ها از میان رفته اما به هر کجا که می روی تعزیه بر پاست. مگر مصیبت و درد خود آدم کم است که با نقل گزارش هزار ساله اوقات خود را دائما تلخ بکند و به جهت عمل بی فایده از کسب و کار باز بماند . از این تعزیه داری اصلا نه برای تو فایده است و نه به جهت امام .»( اندیشه های میرزا فتحعلی آخوند زاده ،ص ۲۱۰ )
گاهی اوقات روحانیت متهم به علم ستیزی ،کج فهمی و بد بخت کننده مردم می شد مثلا آقاخان کرمانی – یکی دیگر از روشنفکرمآبان دوران مشروطیت – در این زمینه می نگارد :«از نقد همین قدر بگویم که با سوختن آثار علم و حکمت و فنون ، آتش به دانش آفاق زدند و به جای نوشته های بزرگ مهر حکیم و جاماسب بیدار دل و مزدک فرزانه ،اوراق به هم ریخته و بی سر و ته به دست مردم دادند که یک جمله آن را هیچ عجمی نمی فهمد . آیینه پاک و روشن و شرف تابناک ایران را به اساس دروغ و بنیاد ظلم و دین موهوم و خدای مجهول و پیامبر امی تبدیل کردند .» (تاریخ تهاجم فرهنگی غرب ، نقش روشنفکران وابسته ( آقا خان کرمانی )، ج۶ ،ص ۸۰)
۵-تهاجم به اصل اجتهاد و تقلید
یکی دیگر از راه های تخریب وجهه روحانیت شبهه افکنی در خصوص مقوله اجتهاد و تقلید در اسلام و متعاقب آن زیر سوال بردن جایگاه مرجعیت در شیعه است . این شگرد در مقاطع مختلف تاریخی مورد بهره برداری قرار می گرفته است ۶-اختلاف افکنی میان روحانیون
یکی از پروژه های بزرگ دشمن در جریان پروسه روحانیت ستیزی منشعب از همان تز معروف انگلیسی «تفرقه بینداز و حکومت کن» می باشد .این پروژه با هدف ایجاد اختلاف بین روحانیون در اصل با نهاد روحانیت به مخالفت بر می خیزد .نهضت مشروطیت را می توان نفطه آغاز این پروژه قلمداد نمود جاییکه شیخ فضل الله نوری در اثر همین صف آرایی در جبهه خودی بر سر دار می رود .انجمن های فراماسونری در تهران و دیگر شهر ها در دورن مشروطه بدان خاطر پا گرفت که ایادی و نیرو های به ظاهر آزادی خواه ، مردم دوست ، وطن پرست ، دلسوز و تلاشگر در راه آزادی و مساوات و روشنفکر خود را به کار گیرد تا تارو پود حرکت استقلال طلبانه و ضد استبدادی مشروطیت را از هم فرو گسلند و نهاد مقدس روحانیت را که رکن رکین این قیام بزرگ بود با افشاندن بذر پراکندگی در بین برپا دارندگان آن از هم فرو پاشند.هانری رنه آلمانی در سفرنامه خویش می نویسد : « در شهر مشهد یک فراموشخانه تاسیس شده که اعضای آن می خواهند در صفوف ملا ها شکافی ایجاد کنند و از قدرت و نفوذ انها بکاهند .»( اندیشه های میرزا فتحعلی آخوند زاده ،ص۲۱۲) امام خمینی(ره) در این باره اعتقاد داشت : « تاریخ یک درس عبرت است برای ما .شما وقتی تاریخ مشروطیت را بخوانید می بینید در مشروطه پس از آن که ابتدا پیش رفت، دست هایی آمد و تمام مردم ایران را به دو طبقه تقسیم کرد ، نه تنها ایران ، روحانیون بزرگ نجف را نیز ،یک دسته طرفدار مشروطیت و یک دسته دشمن مشروطه . علمای خود ایران ، یک دسته طرفدار مشروطه و یک دسته مخالف مشروطه .» (صحیفه امام خمینی ( ره) ، ج ۱۸ ، ص ۱۳۵)
۷- ترویج اسلام منهای روحانیت
در دهه ۵۰ ایده «ترویج اسلام منهای روحانیت » توسط برخی روشنفکرمآبان مطرح گردید. مطابق با این ایده فرد روحانی حتی اصلح جهت اقامه نماز هم نیست .امام امت در این باره بعد ها فرمود : «دشمن می گوید روحانی ها بروند و در مسجد نماز بخوانند . بسیار خوب ! اما آیا شما می گذارید ؟ در همان مسجد می روید یک عده اشرار هم می برید .یک نفر آدمی را که از اسلام هیچ اطلاعی ندارد ، جلوی آن روحانی وا می دارید .صورت نماز درست می کنید . برای این که مسجد را هم از روحانیت بگیرید. »( صحیفه امام ، ج ۱۳ ، ص ۳۵۹)
*از بین بردن جایگاه روحانیت در بین مردم
الف: تولید طنز و استهزاء
یکی از توطئه های بزرگ و شوم دشمنان انقلاب اسلامی، تخریب جایگاه روحانیت به واسطهی تولید طنز و جکهایی است تا به واسطهی این حرکت شوم، نقش و تاثیرگذاری این قشر تاثیرگذار را از بین ببرند.
شاید بتوان، دلیل این عمل را اینطور بیان کرد:
دشمنان برای اینکه از علمای اسلام که به تصریح امام صادق(علیه السلام) جانشینان رسول خدا و وارثان انبیا هستند («إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِیاء»، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط – الإسلامیة)، 8جلد، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق، ج1، ص32.)، تقدّس زدایی شود و کمکم مردم را از اطراف این مشعلهای هدایت، متفرق کرده و در ضلالت و گمراهی انداخته و از مردم سوء استفاده کنند. لذا سست کردن جایگاه علماء اسلام و شکستن حرمت آنها در واقع تلاش برای از بین بردن دین است و قطعاً جایز نیست و وظیفه هر مسلمانی است که از اشاعه فحشاء در مورد این مصادیق بارز اهل ایمان، جلوگیری کنند.
ب: تقطیع سخنان
از جمله روشهایی که دشمنان برای از بین بردن جایگاه و نقش روحانیت در میان مردم بدان متوسل شدهاند، تقطیع سخنان و وارونه نشان دادن سخنان این اشخاص است که آنچه آنها بیان میدارند مخالف عقل است. لذا امروزه در فضاهای مجازی هر طلبه و روحانی که به آرمانهای انقلاب اسلامی، بیشتر پایبند باشد، دشمنان انقلاب این عمل را برای او بیشتر انجام داده تا به تخریب جایگاه و نقش او در میان مردم بپردازند.
مقام معظم رهبری در این مورد می فرمایند:
«امروز یکی از آماجهای حملات دشمنان، بلاشک روحانیت است. روحانیت را با کلیتش میخواهند از بین ببرند؛ در این هیچ تردید نکنید. درست است که در بین روحانیون کسانی را برای آماج قرار دادن، هدف قرار میدهند و برایش اولویت قائل میشوند؛ اما در نهایت، از نظر دشمن، کلیت روحانیت، مخل و مضر و مزاحم است؛ چون روحانیت پایبند به معارف دینی است، مگر آن روحانی که بهطور کامل در دام شیطان غلتیده باشد؛ که البته چنین چیزی هم خیلی کم اتفاق میافتد. امروز روشنگری دینی مهمترین زرهی است که جامعهی اسلامی ما میتواند بر تن خودش بکند و در مقابل حملات دشمن بایستد؛ لذا با روحانیت و حضور فعال روحانی مخالفند. اگر روحانی مؤمن و فعال و کارآمد و هوشمند و هوشیاری باشد، با او بیشتر مخالفند و او را بیشتر آماج حملات خودشان قرار میدهند.» (بیانات معظم رهبری، در دیدار جمعی از روحانیون استان کرمان، 1384/2/11)
نتیجه گیری
روحانیت در ایران همواره در مسیر استقلال طلبی ،دفاع از داشته های فرهنگی ،استقامت در دین داری، مقابله با ظلم و بیداد داخلی و خارجی گام برداشته و مدافع جدی« ایران اسلامی» و «مسلمان ایرانی » بوده است. دشمنان این آب و خاک به دلیل عدم تحمل کارکرد های این قشر فداکار با ترفند های گوناگون در بسیاری از مقاطع و برهه های تاریخی سعی در مانع افکنی بر سر راه انان نموده اند و به مدد روشنفکرمآبان داخلی چشم به کم رنگ سازی و محو نقش روحانیون دوخته اند آنها در این مسیر ابایی از ضرب و شتم، ترور فکری و جسمی، شکنجه، زندان، تبعید، تحقیر، تمسخر، تهمت زنی و … نداشته و به هر وسیله ممکن عداوت خود را با این قشر نشان داده اند. مقصد اصلی تخریب وجهه روحانیت بی تردید تخریب باور های دینی است که همچون کوهی در برابر تهاجمات فرهنگی دشمن بر توان ایستادگی مردم می افزاید. دلیل اصلی شکست توطئه های غرب در برابر روحانیت بی تردید بی ارتباط با مستقل اندیشی این قشر، وجود انگیزه های الهی، خالصانه و ایدئولوژیک درمیان روحانیون نیست. وجود چنین ویژگی هایی سبب شده که ملبسان به کسوت روحانیت در طی طریق مقدس خود از هیچ قدرتی نهراسند و با امید به نصر الهی شجاعانه گام بردارند .
تخریب روحانیت-روحانیت ستیزی غرب- تخریب جایگاه روحانیت- تقابل با روحانیت – دشمنان و حوزه