دین و اندیشه

روز بدون علم

پرسش و پاسخ

این حدیث از کیست و منبع آن؟ اگر روزی بر من بگذرد و در آن دانشی نیاموزم که مرا به خداوند نزدیک کند، طلوع آفتاب آن روز بر من مبارک مباد!»

عبارت مشهور « اذا اتی علی یوم لا ازداد فیه علما یقربنی الی الله تعالی فلا بورک لی فی طلوع الشمس ذلک الیوم.»، منتسب به حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله است. در منابع مشهور روایی علی رغم کثرت و فراوانی ترغیب به علم آموزی ، چنین متن یا مضمونی یافت نشد. نزدیکترین مطلب به متن یاد شده را با یک تفاوت بسیار اثر گذار در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید به نقل از (الحکم المنسوبه صفحه 253 ) آورده است . در جلد بیستم شرح نهج البلاغه صفحه 288 ایشان کلمه «علم» را «عمل» نوشته است . طلب انجام اعمالی که انسان را به خدای منان نزدیک گرداند ، مراد روایت است .
عبارت متن شرح نهج البلاغه چنین است: « اذا اتی علی یوم لا ازداد فیه «عملا » یقربنی الی الله فلا بورک لی فی طلوع شمس ذلک الیوم.» البته ممکن است مصادر حدیثی دیگری غیر از مجموعه تفحص شده ما نیز باشد. به هر حال در همین پایگاه اطلاع رسانی پرسمان در شرح روایتی که مشهور است یعنی عبارت «علما» مطلب زیر آمده است :
در حدیثی از پیامبر(ص) آمده: « اگر روزی بر من بگذرد و در آن دانشی نیاموزم که مرا به خداوند نزدیک کند، طلوع آفتاب آن روز بر من مبارک مباد!» اما سؤال من اینه که اولا ما مگر چقدر علم در اطراف ما هست؟ دوما مگر نه اینکه پیامبر(ص) در هنگام معراج یا مبعث خداوند تمام علم را به ایشان دادند؟ سوما اگر پیامبر این را بگوید دیگر ما چه کنیم؟
در شب معراج، حضرت رسول خواست بداند؛ و خداوند با نشان دادن حقایقى او را آموخت. حضرت با معرفت شهودى خود آن وقایع را مشاهده نمود و یافت و با مواجهه با آنها و پرسشگرى از جبرئیل، علم خود را افزون ساخت و این ها هیچ یک با آنکه علم پیامبر مستمر و پویا بوده نه مطلق و ایستا و دائماً در حال افزایش و قوّت است، منافات ندارد؛ زیرا، افزایش کمى و کیفى لازمه ذات علم لَدنّى است و نباید پنداشت که علم لدّنى یعنى علمى که قابلیّت افزایش و قوت در او نیست. علاوه بر آن که با حصول چنین رخدادى – یعنى شهود بواطن عالم هستى و وقوف به حقایق، آثار و ویژگى هاى آن بر اثر شدت اتصال وجودى به جهان غیب – حضرت از علمى برخوردار شدند که براى دیگران امکان دسترسى به آن در این حد و گستردگى و عمق وجود ندارد. از طرفی دیگر در این جا باید گفت که چنین سخنانی بیشتر به جای آنکه مربوط به گوینده آن باشد خطاب به شنوندگان است و در واقع پیامبر در مقام آموزش و یاد دادن به دیگران است و سعی دارد آنان را با اهمیت و ارزش یادگیری علومی که آنان را به خداوند نزدیک می کند آشنا سازد. پیامبر که خود تا مرحله «قاب قوسین» پیش رفته و در تمام مراحل زندگی خود لحظه ای خداوند را فراموش نکرده است وقتی چنین سخنانی را بر زبان می راند نشان از اهمیت و حساسیت مسئله دارد. این بدان معناست که انسان باید همواره سعی کند خود را به خداوند و پروردگار عالم نزدیک کند، و این تنها با کسب شناخت علم به خداوندگاری و بزرگی و عظمت اوست که ممکن می شود. راهی که در آن بشر با علومی خود را مجهز می سازد که او را به پروردگارش می رساند و این تجهیز و آمادگی نه تنها او را به جلو سوق می دهد بلکه وی را از انحرافات و وسوسه ها نیز در امان می دارد. از سوی دیگر علم و آموختن را حد و مرز و نهایتی نیست و انسان باید «ز گهواره تا گور» به دنبال آموختن و یادگیری باشد. و این عالم که خود مخلوق خداوند است آن قدر پیچیدگی و ظرافت در آن نهفته است که دست یافتن بدان زمانی بیشتر از زندگی بشریت را جالب می کند، ظرافت هایی که علم و آگاهی بدان باعث می شود بشر ناخودآگاه خالقش را تحسین و ستایش کند. این تنها در زمینه علوم تجربی نیست چرا که عالم را علوم و دانش های دیگری نیز فراگرفته است از دانش های بشری و انسانی گرفته تا علوم ماورائی و ما بعد الطبیعی. در سخنان امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام نیز بر اهمیت کسب علم و دانش بسیار تأکید شده است و وی در سخنی می فرمایند: «اگر کسی به من یک حرف بیاموزد مرا بنده و غلام خود ساخته است». بنابراین، پیامبر و امامان معصوم خوب می دانستند که عامل گمراهی و دوری از خداوند و گرفتاری در ظلمت، جهل و نادانی است، زیرا علم و دانایی چون نوری است که بشر را با واقعیت و حقیقت آشنا می سازد و او را به دامان خداوند می افکند و باعث تعالی و حرکت او به سوی پروردگار می گردد. بشر باید همواره در تلاش برای آموختن باشد باید بکوشد تا حجاب های ظلمت و جهل را از پیش روی خود بردارد و حقیقت را در آغوش بگیرد. او باید نیک آگاه گردد که تنها عامل بدبختی و گمراهی و گرفتاری در دامان شیطان و طاغوت فقط و فقط جهل و نادانی است. جهل و نادانی است که اجازه می دهد فرعون خود را خداوند و آفریدگار بخواند و مردم نیز بدان تن در دهند. این جهل است که موجب می گردد انسان ها لذت و خوش زودگذر دنیا را بر لذت و آرامش حقیقی و دائمی مقدم دارند و آن را ترجیح دهند. جهل سرآغاز و سرچشمه ظلم پذیری و گسترش ظلم و حاکم شدن ظالم است. خلاصه این که پیامبر و امامان معصوم ما به هر طریقی در صدد بیان ارزش و اهمیت علم و دانایی بوده اند و ما را بر آن داشته اند تا در هر لحظه به سوی دانستن و آگاهی قدم برداریم. انسان نباید چون دانش و علمی را فراگرفت دست از تحصیل و تلاش بر دارد چرا که هر چه علم انسان بیشتر می شود به جهل و نادانی خود بیشتر آگاه می گردد و در مقابل سختی یادگیری راحت تر سر فرود می آورد و بدان تن در می دهد.
متن این مطلب در نمایه :
[علم آموزی پیامبر(ص)] [اهمیت علم] است.

روز بدون علم

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا