افشای سرّ
راز نگهدار نبودن گناهش چیست وچه کنیم تارازنگهدارشویم واگررازی رابرملاکردیم چه کنیم تابخشیده شویم
درپاسخ به این پرسش به چند نکته توجه نمایید : 1- راز و سرّ در لغت بمعنی پنهان و پوشیده است و افشاء چیزی یعنی اظهار کردن آن در میان مردم. در بیان اندیشمندان اسلامی برملا ساختن راز اعمّ از کشف و آشکار ساختن عیب است. زیرا راز گاهى از جمله عیوب است و گاهى نیست ولی افشاء آن موجب اذیت و اهانت به حق دوستان یا دیگر مسلمانان است؛ خواه آشکار ساختن به گفتار باشد یا به نوشتن یا به رمز و اشاره و خواه آنچه نقل شده از اعمال باشد یا از اقوال و خواه بر کسى که از او نقل مى شود عیب و نقصى باشد یا نباشد و این عمل (افشاء راز) در شرع، مذموم و صاحب آن در نزد عقل، مورد سرزنش واقع شده است.
2 ـ افشای راز از منظر قرآن وروایات
در آیات قرآن تعبیراتى دیده مىشود که (نه به دلالت صریح بلکه به دلالت التزامى) از فضیلت رازدارى و زشتى افشاء سرّ خبر مى دهد، از جمله:
در سوره توبه مىخوانیم: «آیا گمان کردید که (به حال خود) رها مى شوید در حالى که هنوز آنها که از شما جهاد کردند و غیر از خدا و رسولش را محرم اسرار خویش انتخاب ننمودند (از دیگران) مشخص نشدهاند (باید آزمون شوید و صفوف از هم جدا شود) و خداوند به آنچه عمل مى کنید آگاه است».
این آیه میفرماید مسلمانان اسرار خود را به کسانى بگویند که مطمئن به حفظ آن باشند نه به افراد نامطمئنّى که افشاء سرّ مى کنند. مفهوم این سخن آن است که رازدارى فضیلت است و افشاء سرّ از رذائل محسوب مىشود.
در سوره آل عمران نیز آمده است: «اى کسانى که ایمان آورده اید محرم اسرارى از غیر خودتان انتخاب نکنید، آنها از هرگونه شرّ و فسادى درباره شما کوتاهى نمى کنند…».
در این آیه خداوند همه مؤمنان را مخاطب ساخته و با فرمان دادن اینکه غیر مسلمانان (مخلص و مؤمن) را محرم سرّ خود ندانید در واقع اشارهاى به لزوم حفظ اسرار و نکوهش از افشاء سرّ دارد. منتها این آیه و آیه قبل، ناظر به اسرار شخصى نیست بلکه نظر به اسرار جامعه اسلامى دارد که افشاى آن ضربهاى به مسلمین وارد مىکند.
البته در قرآن مجید در مورد خصوص رازدارى همسران در سوره تحریم بحث مشروحى آمده است و خداوند نسبت به بعضى از همسران پیامبر که در رازدارى کوتاهى کرده و اسرار بیت رسالت را افشا کرده بودند سرزنش شدیدى نموده است.
در این که این راز چه بود بحث هاى مفصلى در میان مسلمانان است و چون شرح آن به درازا مىکشد مىتوانید به تفسیر نمونه ذیل آیه 3 و 4 سوره تحریم مراجعه فرمایید.
آیا گمان کردید که (به حال خود) رها مى شوید در حالى که هنوز آنها که از شما جهاد کردند و غیر از خدا و رسولش را محرم اسرار خویش انتخاب ننمودند (از دیگران) مشخص نشدهاند (باید آزمون شوید و صفوف از هم جدا شود) و خداوند به آنچه عمل مى کنید آگاه است.
رازدارى و برملا ساختن راز در روایات اسلامى
در احادیث اسلامى درباره رازدارى و ترک افشاى سرّ تعبیرات گوناگونى دیده مىشود که نشان دهنده اهتمام اسلام به این موضوع است تا آنجا که اسرار دیگران به منزله امانتهاى آنها شمرده شده و افشاى سرّ به عنوان خیانت در امانت است.
در حدیثى از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مى خوانیم: «هنگامى که شخصى سخنى با دیگرى مىگوید سپس به اطراف خود نگاه مىکند (که دیگرى آن را نشنود) آن بمنزله امانت است. (افشاء این سرّ همچون خیانت در امانت است)در نتیجه تمام روایاتی که در نکوهش خیانت آمده شامل آن هم میشود.
3 ـ توبه از حق الناس
توبه در حقیقت پشیمان شدن از گناه و بازگشتن از راهی است که انسان در گذشته بر خلاف رضای پروردگار رفته است . توبه حقیقی نیز همان توبه نصوح است؛ یعنی توبه و پشیمانی بدون بازگشت. اگر کسی احساس کند که واقعا از گذشته خود نادم و پشیمان گشته و راه خود را به سوی خداوند عوض کرده، باید بداند که اهل توبه واقعی است و اینچنین توبه ای هرگز رد نمی شود.
افشای سرّ حق الناس است ، شرایط توبه در «حق الناس» سنگین تر از توبه در گناهان دیگر است و این گناه، یعنی تجاوز به حقوق دیگران را امام علی(علیه السلام) از آن به مظالم العباد (کلینی، اصول کافی، ج2، ص443) و امام زین العابدین(علیه السلام) به «تضییع حقوق الاخوان» (مجلسی، بحارالانوار، ج72، ص415) یاد کرده اند.
در روایت آمده: پیامبراکرم(صلی الله علیه و اله) به خانه کعبه نگاه کرد، آن را مورد تعظیم قرار داد و سپس ادامه داد: حق واحترام یک مؤمن از تو بالاتر است، چون خداوند خانه کعبه را دارای یک احترام و عظمت دانست و از مؤمن سه چیز را: «مال-خون-سوءظن» (همان، ج67، ص71)
احکام و مسائل مربوط به حق الناس دو قسم است:
الف . امور غیرمالى (مانند غیبت، تهمت، هتک حرمت و…). ب . امور مالى (مانند بدهى، مظالم، خمس، زکات و…)
الف . امور غیرمالى
در حقوق مردم که غیر مالی است ( غیبت، تهمت، هتک حرمت ، افشای سرّ و…) باید از طرف مقابل حلالیت طلبید ، امااگر کسب حلالیت ملازم فساد و ناراحتی بیشتر می شود و امکان پذیر نیست، طلب بخشش از خداوند و انجام خیرات از طرف او کافی است و لازم نیست حتما کسب حلالیت صورت گیرد.
4 ـ راهکارهای کنترل
براى اینکه بتوانید خود را کنترل کنید توصیه هاى زیر را به کار برید:
1. همواره دانسته هاى خود را در ذهنتان طبقه بندى کنید بدین صورت : الف) اطلاعاتى که هرگز نباید آن را بازگو کنید. ب) اطلاعاتى که تنها براى برخى افراد باید بازگو شود. ج) اطلاعاتى که بازگوکردن آن مانعى ندارد.
2. از سخن گفتن بیهوده بپرهیزید و سخنى را نگویید جز آن که درباره منافع و یا ضررهاى آن بیاندیشید. اگر منافع آن برترى دارد آن را بازگو کنید.
3. اگر ناخودآگاه سخنى گفتید که نباید آن را ابراز مى کردید خودتان را تنبیه کنید؛ بدین صورت یک شبانه روز زبانتان را از سخن گفتن (جز در موارد خیلى ضرورى) بازدارید.
4 . سنجیده و بجا سخن گویید (سنجیده گویی) و حرف بیهوده نزنید. می توانید عناوین حرفهایی که قرار است در یک مکالمه بزنید، قبل از آن مرور کنید.
5. سعی کنید تنها به هنگام ضرورت صحبت کنید (کم گویی). لازم نیست هرچه میدانید بگویید تا به اشتباه رازی را فاش کنید.
6 . مختصر و مفید سخن بگویید.
7. از روی علم و آگاهی سخن گفته و هیچگاه بدون تأمل کافی حرف نزنید: به آثار و پیامدهای حرفهای خود توجه کنید. 8. در مورد اموری که به شما مربوط نیست یا تخصص آن را ندارید، حرفی نزنید.
9. به پیامدهای منفی و آسیب های ناشی از فاش شدن رازها بیندیشید.
10. پیوسته در نظر داشته باشید که سخنان شما، حاکی از شخصیت و میزان عقل شماست.
11. از خداوند بزرگ براى غلبه بر نفس خود کمک بگیرید و همواره او را به استمداد طلبیده و در مواقعى که تحت فشار قرار مى گیرید به ذکر خداوند و استغفار پناه ببرید. (خصوصا ذکر شریف: لا حول و لا قوه الا بالله)
افشای سرّ