قطر و عربستان
لطفا بفرمایید که : دلایل امیر قطر از اعلام مواضع جدید چیست؟
قطر و عربستان اختلافات سرزمینی با یکدیگر دارند و این اختلافات به درگیری نظامی نیز منجر شده است. اگر چه قطر در سال ۱۹۷۱ به استقلال دست یافت، اما ریشه اختلافات دو کشور به اوایل قرن بیستم باز می گردد. در سال ۱۹۱۳ و به دنبال خروج عثمانی ها از قطر، عبدالعزیز بن سعود تصمیم گرفت این کشور را اشغال و به پادشاهی آل سعود ملحق کند. این تصمیم عبدالعزیز اگرچه با دخالت انگلیس و عقد توافقنامه «دارین» عقیم ماند، اما اختلافات و درگیری های مرزی مجددا در سال ۱۹۹۲ و در قالب حادثه «الخفوس» شعله ور شد. این درگیری ها به کشته، زخمی و اسارت چندین نظامی قطری انجامید. قطر بر این باور است که دستیابی عربستان بر منطقه الخفوس به معنای سیطره این کشور بر تمام خشکی های قطر است. منطقه الخفوس در مسیر منتهی به پایگاه دریایی عربستان در «خور العدید» در جنوب قطر قرار دارد. بنابراین زمینه تاریخی- سرزمینی برای درگیر شدن دو کشور وجود دارد. از سوی دیگر قطر در جریان تحولات کشورهای عربی به صورت قاطع از اخوان المسلمین حمایت کرد و این در حالی بود که آل سعود موفقیت این جنبش را تهدیدی برای خود می دانست. از این رو مسئله اخوان المسلمین نیز بارها باعث اختلافات گسترده بین دو کشور شد. قطری ها می دانند که آل سعود سعی دارد تمام کشورهای همسایه کوچک را زیر سلطه خود گرفته و آنها نباید هیچ اقدامی خارج از چارچوب تعریف شده عربستان صورت دهند و نقش آن ها باید محدود به نقشی باشد که ریاض برایشان در نظر گرفته است. در چنین شرایطی کشورهای کوچکی مثل قطر از عرصه مناسبات بین الملل حذف خواهند شد و این موضوع خوشایند دوحه نیست. با توجه به اینکه قطر در برهه کنونی در برابر حملات دیگر کشورها خود را تنها می بیند، این کشور به دنبال یافتن متحدی قوی در منطقه است از همین روی تلاش دارد به ایران جهت همکاری های بیشتر و تفاهم منطقه ای نزدیک شود. البته نباید این موضع گیری را جدا از استقبال سرد مقامات سعودی از امیر قطر در اجلاس ریاض دانست.
سفر دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به عربستان و انعقاد قرارداد 500 میلیارد دلاری با ریاض دو پیام مهم را به کشورهای عربی انتقال داد: از یک سو ترامپ با این قرارداد نشان داد که محور فعالیت های عربی آمریکا در منطقه، همچنان عربستان خواهد بود و این به معنای پایان دوران دوستی قطر با آمریکاست که در دوره اوباما شاهد آن بودیم. این سیاست ترامپ، قطر و برخی دیگر کشورها را به حاشیه راند. از سوی دیگر قرارداد 110 میلیارد دلاری فروش سلاح به عربستان به معنای قدرتمند شدن ریاض در برابر دوحه است و این مسئله تهدیدات زیادی را متوجه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس خواهد کرد، چرا که عربستان همواره خود را به عنوان برادر بزرگ تر کشورهای عربی خوانده است و نسبت به این کشور ها مطامع ارضی دارد.
تجربه حمله عراق به کویت در سال 1990، برای قطر حاوی پیامهای معناداری است. آن سالها، عراق علیه ایران مسلح شده بود و حالا عربستان تا بن دندان در تقابل با ایران مسلح شده است و در این شرایط قطر منطقا بخشی از تقویت قدرت نظامی عربستان را علیه خود تصور کرده است.
بنابراین در شرایط کنونی قطر به نوعی در حال تغییر در اولویت های سیاست خارجی خود است. قدرتمند شدن ریاض در برابر پایتخت های دیگر عربی و به حاشیه رفتن دوحه، چاره ای برای قطر باقی نگذاشته است که به سمت ایران حرکت کند.
در این میان یک نکته مهم را باید متذکر شد و آن این که قطر در جریان بحران های منطقه ای در کنار تروریست های تکفیری بود و از آنها حمایت مالی می کرد، اما همواره حوزه های نفوذ این کشور و اهداف آن با ریاض تفاوت های اساسی داشته است، به گونه ای که قطر به صورت جدی در یمن هیچگاه دخالت نکرد. این مسئله به معنای این است که به تدریج باید شاهد واگرایی گسترده در شورای همکاری خلیج فارس بود. در همین جهت عمان نیز نشان داده است چندان در مسیر سیاست های عربستان حرکت نخواهد کرد و کویت نیز شخصیت نسبتا مستقلی از خود بروز داده است.
نباید فراموش کرد که در سال 1392 نیز قطر به سبب حمایت از اخوان المسلمین با کشورهای خلیج فارس دچار تنش شد که در نهایت منجر به فراخواندن سفرای سه کشور عربستان،امارات و بحرین از قطر شد.
در این شرایط جمهوری اسلامی ایران باید دیپلماسی خود را برای جذب قطر و دیگر کشورهای مخالف عربستان فعال تر کند. عربستان در حال ائتلاف سازی علیه محور مقاومت است و شکاف در اردوگاه عربی فرصت مناسبی در اختیار ایران قرار داده است که بتواند از آن استفاده کند. هرچند قطر علیه محور مقاومت فعالیت های زیادی انجام داده است، اما همواره نشان داده است که پتانسیل چرخش در سیاست خارجی خود را دارد و این مسئله بستگی به فعالیت های ایران در جذب قطر دارد. به نظر می رسد قطر در صورت حمایت های ایران بتواند از ریاض فاصله بگیرد، چرا که آل سعود با تبدیل کردن کشور خود به انبار سلاح های آمریکایی اکنون به عنوان بزرگترین دشمن کشورهای عربی کوچک درآمده است. دستگاه دیپلماسی ایران نباید این فرصت را از دست دهد، چرا که حفظ همراهی قطر می تواند در پرونده عراق، سوریه، لبنان، یمن و به ویژه فلسطین بسیار سودمند باشد.(منبع: یوسف شفیعی، سایت بصیرت، ۱۰ خرداد ۱۳۹۶ )
قطر و عربستان