انواع علم عصمت انسان
انسان کامل از جهت علم و عصمت دارای چه مقامی است؟
یک. علم لدنّى انسان کامل:
علم لدنّى، علمى است که هیچ واسطه اى میان متعلّم و معلّم نیست. «لدن»؛ یعنى، نزد و حضور. اگر علمى با وساطت، حاصل شود، علم لدنى نخواهد بود. اگر علمى از معلم صادر شود و به یک واسطه یا بیشتر، به شاگرد برسد؛ شاگرد آن علم را از «نزد» معلم فرا نگرفته است و به آن علم لدنى نمى گویند. اما اگر شاگرد از حضور خود معلم، علمى را فرا گرفت، آن علم را لدنى مى نامند. از آنجا که «انسان کامل»، نخستین مخلوق است و هیچ واسطه اى میان او و حضرت حق وجود ندارد، از علم، لدنّى بهره مند خواهد بود و هیچ واسطه اى میان او و خداى سبحان در این تعلیم و تعلم وجود ندارد.
آن که بى تعلیم بد ناطق خداست که صفات او ز علت ها جداست
یا چون آدم کرده تلقینش خدابى حجاب مادر و دایه و ازا
همان، دفتر 4، ابیات 3041 – 3042.
دو. احاطه بر عوالم وجود:
از آنجا که انسان کامل، مخلوق اول است؛ از حیث وجودى در برترین مرتبه قرار دارد (مرتبه اى که از آن به عالم اسما یاد مى کنند). از آنجا که این عالم، احاطه وجودى بر تمامى عوالم وجود (عالم تجرّد، مثال و مادى) دارد، انسان کامل بر تمامى آنها احاطه وجودى دارد.تفسیر موضوعى قرآن کریم، ج 7، ص 345 و ج 9، ص 261.
اولیا اطفال حقّ اند اى پسر!در حضور و غیبت، ایشان با خبر
مثنوى معنوى، دفتر 3، بیت 79.
سه. عصمت انسان کامل:
مقام منیع عصمت عملى، براى کسى حاصل مى شود که به مرز «اخلاص» رسیده باشد. در این حال در حرم امن او، شهوت، غضب و باطل راه ندارد؛ چون وى هر دو را مهار کرده و به صورت اراده و کراهت درآورده است. در واقع «انسان کامل»، مراحل جذب و دفع، شهوت و غضب و محبت و عداوت را طى کرده و به مقام «تولّى و تبرّى» رسیده است. شخصى که به این مرحله بار یافته باشد، شیطان را دشمن ترین دشمن درون و بیرون مى داند و او را سرکوب کرده، بر همه دشمنان فائق مى آید و متولى حق مى شود.ر.ک: تفسیر موضوعى قرآن کریم، ج 9، ص 19.
آن که معصوم آمد و پاک از غلطآن خروس جان وحى آمد فقط
مثنوى معنوى، دفتر 3، بیت 3337.
چهار. فرشتگان امور، شاگردان انسان کامل:
جهان هستى، از سوى مدبّرات امر الهى (فرشتگان، مخصوصاً حاملان عرش) اداره مى شود. «احیا» را اسرافیل«علیه السلام» و دستیاران او، «رزق» را میکائیل«علیه السلام» و خدمه او، «مرگ» را عزرائیل«علیه السلام» و زیردستان او، «تعلیم و تربیت» را جبرئیل«علیه السلام» و سایر کارها را مدّبرات جزئى و کلى دیگر اداره مى کنند؛ ولى چون «انسان کامل»، اولین مخلوق و محیط بر تمام عوالم وجود است، همه آنان شاگردان انسان کامل اند و او گزارش گر و معلّم همه فرشتگان است.تفسیر موضوعى قرآن کریم، ج 9، ص 32 – 33.
اى سلیمان!مسجد اقصى بسازلشکر بلقیس آمد در نماز
چون که او بنیاد آن مسجد نهادجن و انس آمد بدن در کار داد
مثنوى معنوى، دفتر 4، ابیات 1113 – 1114.
پنج. انسان کامل، هدف غایى انسان:
هدف غایى انسان، همان بار یافتن به مقام نخستین خویش و مبدأ هستى خود، روح خدایى و مثل اعلا است که با «انسان کامل» یکى است. قرآن این حقیقت را با طرح این نکته که پایان زندگى به سوى خداوند است، مطرح مى کند.لقمان (31)، آیه 22؛ حج (22)، آیه 41؛ آل عمران (3)، آیه 109؛ روم (30)، آیه 11 و … .
البته هدف نهایى و غایت انسانى، دو چهره دارد: چهره اى که به خداوند متعال مرتبط است (لقاءالله) و چهره اى که با ما سوا ارتباط دارد (خلافةالله). امّا چهره «خلافت الهى» کامل تر و برتر از چهره «لقاءالله» است؛ زیرا کسانى که به لقاى خدا مى رسند؛ چون در همان لقاى حق مستغرق اند، سفرى به منظور خلافت الهى نسبت به ماسوا ندارند. امّا از آنجا که انسان کامل – که برترین مرتبه وجودى را در عالم امکان به خود اختصاص داده – در اثر مظهریت اسم اعظم – در عین ادراک شهودى لقاءالله – مأموریت خلافت الهى را نیز بر عهده دارد، ما سواى خداوند را به اذن او تدبیر مى کند. انسان کامل با جمع میان لقاءالله و خلافةالله، نه تنها به غایت قصواى انسانى نایل مى شود؛ بلکه خود غایت قصواى آفرینش و منتهاى چهره نمایى حق، در آینه خلقت است.تفسیر موضوعى قرآن کریم، ج 14، صص 118-120، ص 268 و ص 275 به بعد.
انواع علم عصمت انسان