برگزاری جشن کریسمس
چرا مسلمانان تولد حضرت عیسی مسیح مانند میسحیان جشن نمیگیرند ؟مانند اعیاد دیگر مهم نیست؟
قبل از پرداختن به تاریخچه کریسمس واینکه از کجا امده ست ابتداخدمت شما عرض نماییم که این کار از رسوم و سنت های مسیحیان است و ناسب مسلمانان نمی باشد . برگزاری جشن و انجام کارهایی که مربوط به کریسمس میشود با توجه به این که باعث ترویج فرهنگ غیر مسلمانان میشود مجاز نیست.درهمین زمینه آیتالله مکارمشیرازی در پاسخ به استفتایی دیدگاه خود را درباره آیین برگزاری سال نو میلادی از سوی مسلمانان بیان کرد.
متن پرسش و پاسخ این مرجع تقلید به شرح زیر است:
«پرسش:
حکم جشن گرفتن سال جدید میلادی برای مسلمانان چیست؟ آیا مسلمانان میتوانند به مسیحیان به مناسبت این عید تبریک بگویند؟ آیا مسلمانان میتوانند به یکدیگر (یعنی بین مسلمانان) این عید را تبریک بگویند؟ آیا مسلمانان میتوانند به نیت این عید سفره پهن کنند، جشن بر پا کنند، و این عید را گرامی بدارند مثل اعیاد اسلامی؟ آیا مسلمانان میتوانند مثل آنها درخت کاج را در خانههایشان تزیین کنند؟
پاسخ:
تا ضرورتی نباشد برگزاری جشن و انجام کارهایی که مربوط به کریسمس میشود با توجه به این که باعث ترویج فرهنگ غیر مسلمانان میشود مجاز نیست. منظور از ضرورت در اینجا این است که مثلا اگر انجام ندهند روابط فامیلی و دوستی به هم میخورد.»( http://javanonline.ir/fa/news/694190/فتوا-درباره-برگزاری-کریسمس-توسط-مسلمانان)
پرسشگر گرامی،عید های مهم در جامعه ما از دو منظر جامعه شناختی و دینی قابل بررسی است .از منظر جامعه شناختی شامل همه اعیاد اعم از باستانی مانند عید نوروز و سایر اعیاد دینی -که جزء هویت ملی ایرانیان شده اند-نیز می شود و از منظر دینی اعیادی مانند عید مبعث، عید غدیر وقربان یا سیزده رجب و نیمه شعبان و هر روزی که به مناسبتی بزرگ و یا میلاد امامی از اولیای الهی و اهل بیت(ع) اختصاص دارد.مهم محسوب می گردد
امیر مؤمنان در حکمت 428 نهج البلاغه می فرماید: «کل یوم لا یعصی الله فیه فهو عید؛ هر روزی که بدون گناه سپری گردد روز عید است». اعیاد اسلامی یادآور وقایع بزرگ و سرنوشت سازی است که اثر خود را در همه زوایای مادی و معنوی مسلمانان آشکار می سازد و عظمت و عزت مسلمانان را در اثر تمسک به قرآن و معارف اسلامی و احکام الهی را به آنها متذکر می گردد. عید فطر عید بازگشت به خدا و جشن اطاعت و تسلیم در برابر الهی و عمل به فریضه روزه است. عید قربان، جشن تعبد و سرسپردگی به فرامین الهی و انجام فریضه بزرگ و دشوار حج است که انسان حج گزار به شکرانه اجابت دعوت حق مبنی بر انجام حج و توفیق انجام آن، خوشحال و مسرور است.
روز جمعه نیز به تعبیر روایات روز عید و بزرگ و سرور روزهاست و روز عبادت و دعا و ذکر و یادآوری الطاف و احسان الهی است. روزهای بزرگی مثل سیزده رجب و بیست و هفتم رجب و نیمه شعبان و هر روزی که به مناسبتی بزرگ و یا میلاد امامی از اولیای الهی و اهل بیت(ع) اختصاص دارد هر کدام یادآور عظمت و بزرگی و شکوه و فضیلت است و به تعبیر قرآن کریم از ایام الله و روزهای بزرگ خداوند است. با بزرگداشت این اعیاد و این مناسبت ها به یاد می آوریم که دارای پشتوانه غنی و سرشاری از معنویت و معرفت و علم و فضیلت هستیم و چون درختانی استوار و پربار هستیم که ریشه در آب معرفت و کمال داریم، پس نباید خود را بی ارزش و یا کم ارزش قلمداد کنیم و خویش را به رایگان بفروشیم و به سرمایه های خدادادمان چوب حراج بزنیم.
اعیاد اسلامی فرصتی برای ارزیابی وضع موجود و فاصله زیادی است که از گذشته پرافتخار و ارزنده خویش گرفته ایم و وقت مناسبی است که ریشه ضعف ها و سستی های خود را بیابیم و برای رفع آنها برنامه ریزی اساسی و درستی داشته باشیم. در ضمن وجود این اعیاد و مناسبت های خجسته و میمون نیاز انسان به شادی و شادابی را تأمین می کند و این بعد از نیازهای روحی و روانی انسان را برآورده می سازد.
جشن کریسمس چیست و چگونه بوجود آمد؟
آیا کریسمس جشنی مذهبی است؟ آیا این جشن، ریشه در اعتقادات ناب مسیحیت دارد؟ اختلاف نظر مسیحیان در زمان برگزاری این جشن چه معنایی دارد؟ یهودیان در این میان چه نقشی دارند؟
کلمه پاگان در مسیحیت به معنای کافر، مشرک و دور از دین است. ادیان پاگانی به ادیان چند خدایی پیش از مسیحیت اطلاق می شود که در زمان ظهور مسیحیت رقیبی جدی برای مسیحیت محسوب میشدند. پیروان این ادیان به پرستش الهه های یونانی و رومی، مصری و دیگر خدایان اساطیری می پرداختند. مسیحیت سعی در براندازی این کیش ها داشت و توانست در بسیاری از مناطق به پیروی از آن ها خاتمه دهد. اما در مناطق دور افتاده پیروان این ادیان بر سر اعتقادات خود باقی ماندند؛ در قرون وسطا به طور مخفی به حیات خود ادامه دادند و هم اکنون نیز طرفدارانی در برخی مناطق دارند. با این وجود بنا به مصالح تاریخی خود برخی از زعمای کلیسا تعدادی از نمادها و رسم و رسوم پاگانیستی را با تعاریف جدیدی در دنیای مسیحیت حفظ کرده و گاهی حتی به آنها رنگ و لعاب مذهبی نیز دادند؛ که البته مورد قبول تمامی فرقه های مسیحی قرار نگرفت و هم اکنون نیز این اختلافات ادامه دارد.
یکی از مهمترین سمبل های پاگانیسم که در شهرهای مختلف دنیای مسیحیت برافراشته شده است ابلیسک ها هستند. ابلیسک نمادی از آیین شرک آلود پرستش خدایان مصری و درخواست یاری و جاودانگی از آنهاست که توسط برخی رهبران کلیسا و نیز لژهای فراماسونری در دنیای مسیحیت پراکنده شده است. برای مثالصحن کلیسای اعظم سنت پیتر در واتیکان و محوطه کاخ سفید آمریکا دارای ستون هایی با رأس هرمی شکل است که در واقع نمادهای شرک آلودی از ادیان باستانی مصر هستند. یکی دیگر از میراث های به جا مانده از پاگانیست ها برای دنیای مسیحیت جشنی است که آن را امروزه با نام جشن کریسمس می شناسیم که ریشه در آیین ها و اعتقادات باورمندان به چندخدایی در زمان های پیش از ظهور مسیحیت دارد و بخشی از کلیسا بنا به مقتضیات زمانی سعی در مطرح کردن آن به صورت یک آیین مذهبی مسیحی داشته است.
هم اکنون این جشن از رنگ مذهبی عاریه ای مورد اصرار کلیسا در قرن های اخیر فاصله فراوانی گرفته و به نظر می رسد به دلیل اصراف های اقتصادی فراوان حول و حوش آن به گونه ای به همان مفهوم کفر و الحاد پاگانیستی ذاتی خود بازگشته است. همچنین طی مناقشه ای که در سال 2000 در مورد مذهبی یا غیر مذهبی بودن جشن کریسمس در آمریکا رخ داد؛ دادگاه عالی این کشور این رسم مسیحی را به صورت یک ایین سکولار معرفی کرد و بدین ترتیب کریسمس بیش از پیش از مذهب مسیحیت فاصله گرفت.
پاگانیسم و جشن کریسمس
کریسمس جشنی است که در برهه ای از تاریخ برخی از رهبران کلیسا آن را به تولد مسیح گره زده و به آن رنگ مذهبی دادند. اصولا رهبران مسیحیت در دو قرن نخست میلادی مخالف اعلام جشن و شادمانی به مناسبت سال روز تولد بزرگان دینی خود، از جمله مسیح، بودند. آنها معتقد بودند که برپایی جشن تولد یک آیین پاگانیستی است و کیش مسیحیت نباید از رسم و رسوم مشرکین الگو برداری کند. در طرز تفکر مومنین عیسوی آن دوره، روز واقعی تولد و زندگی بزرگان دینی روز شهادت و پیوستن ایشان به جهان آخرت بود نه روزی که از مادر زاده شده بودند. به همین دلیل منشا دقیق انتخاب روز ۲۵ ماه دسامبر به عنوان روز میلاد عیسی مسیح از نظر تاریخی مبهم بوده و مشخص نیست که از چه زمانی مسیحیان برای میلاد مسیح جشن و پایکوبی به راه انداخته اند. زیرا که حتی در انجیل های چهارگانه نیز برای تولد عیسی مسیح هیچ تاریخی ذکر نشده است. به نظر می رسد پس از مرگ رهبران اولیه مسیحیت در دو قرن نخست، بالاخره تلاش برای شکل و شمایل مذهبی دادن به آیین های برافتاده پاگانیستی برای جذب مومنین جدید به آیین مسیحیت نتیجه داده و ابتدا روز مشخصی برای تولد عیسی مسیح تعیین شده است.
ین رو می بینیم که برای نخستین بار در سال ۲۲۱ پس از میلاد است که در نوشته های سکستوس ژولیوس افریکانوس، 25 دسامبر به عنوان روز تولد مسیح ذکر شده و رفته رفته در بخش بزرگی از دنیای مسیحیت مورد قبول واقع شده است. در مرحله بعد نیز بدون وجود مزاحمینی مانند مومنین سرسخت اولیه این روز به شیوه پیروان ادیان شرک آلود قبل از ظهور مسیح به عنوان روز جشن برای نکوداشت میلاد عیسی مسیح تعیین شده است. انتخاب 25 دسامبر به عنوان زادروز عیسی مسیح و برپایی جشن و سرور در آن روز در اوایل قرن چهارم مورد حمایت کنستانتین امپراتور روم که به پدر کلیسا مشهور است واقع شد و بدین ترتیب آیین کریسمس بیش از پیش در دنیای مسیحیت تثبیت گردید.
اسقف اعظم ارامنه آرداک مانوکیان در کتاب «جشنهای کلیسای ارمنی» مینویسد: «درباره تاریخ تولد عیسی آگاهی های دقیق و موثقی در دست نیست. انجیل ها نیز در این باره آگاهی های ناچیزی میدهند. هیچ منبعی هم در دست نیست که با آن بتوان تاریخ دقیق میلاد مسیح را نشان داد. تا سده چهارم میلادی، همه مسیحیان میلاد مسیح را روز ششم ژانویه جشن می گرفتند، امّا در این سده، کلیسای کاتولیک رم تصمیم می گیرد که روز تولد عیسی مسیح را در 25 دسامبر جشن بگیرند».
در منابع دیگر کریسمس شکل مسیحی شده جشن «روز تولد خورشید شکست ناپذیر» در امپراطوری رم ذکر شده است که به عنوان نماد زایش خورشید و اتمام زمستان برگزار می شده است. این جشن نیز یک آیین شرک آلود بوده است که در آن رومیان هر ساله از ۱۷ تا ۲۵ دسامبر برای تشکر از سیاره کیوان یا خدای کشت و زرع به جشن و شادخواری مشغول می شدند. میترائیسم یا آیین پرستش ایزد در ایران باستان از دیگر ریشه های کریسمس مسیحی ذکر شده است که در آن در 25 دسامبر مردم انقلاب زمستانی را با شرکت کردن در مراسمی به بهانه میلاد الهه میترا جشن میگرفتند و رومیان فراوانی نیز ایرانیان را در این جشن همراهی می کردند. به طور کلی به نظر می رسد نوید آغاز بهار و گذر زمستان برای تمامی آیین های چند خدایی پیش از مسیحیت به نوعی با شادی و جشن همراه بوده است.
در تحلیل چگونگی عقب نشینی زعمای مسیحی در قرون اولیه در مورد به کارگیری رسم و رسوم پاگانی باید گفت به احتمال قوی این کار برای جذب پیروان ادیان شرک آلود به آیین مسیحیت انجام شده است. در واقع کلیسای کاتولیک با تعیین روز ۲۵ دسامبر به عنوان روز میلاد عیسی مسیح خواسته است به مراسم های زمستانه پیروان پاگانیسم در آن زمان، اعم از معتقدان به خدایان رومی و یونانی و میترا و نیز ادیان باستانی مصر که همگی به طور متفق القول جشنی زمستانی در کیش خود داشته اند؛ معنا و مفهوم مسیحی داده و بر پیروان خود بیافزاید. با این حال اختلافاتی که در مورد تاریخ برگزاری جشن میلاد مسیح بین عیسویان وجود دارد نشان دهنده آن است که این سیاست کلیسا مورد تایید تمامی رهبران و مومنین مسیحی نبوده و مخالفت هایی نیز وجود داشته است. هرچند نه به شدت مخالفت های دو قرن اول.
بسیاری از اعضای کلیسای کاتولیک رم و پیروان آیین پروتستان، کریسمس را در روز ۲۵ دسامبر جشن می گیرند. برخی از مسیحیان ارتودوکس در روسیه، اوکراین و فلسطین جشن کریسمس را در روز ۷ ژانویه برپا می کنند و ارامنه نیز به طور منحصر به فردی روز میلاد مسیح را در ششم ژانویه جشن میگیرند.
بر این اساس، بیشتر مسیحیان غربی هستند که 25 دسامبر را به عنوان روز تولد مسیح به رسمیت شناخته اند؛ اما مسیحیان ارتدوکس شرق، ششم ژانویه را برای جشن میلاد پیامبر خود، به رسمیت می شناسند. اختلافات بر سر جشن های کریسمس در جهان مسیحیت گاهی به مناقشات بزرگی منجر شده است. مثلا در انگلستان در دوران حکومت کرومول در اواسط قرن هفدهم میلادی، پیوریتن ها که اعتقادات مسیحی محکمی دشاتند با جشن گرفتن کریسمس به عنوان سنتی پاگانی و آمیخته با رسوم مشرکین مخالفت کردند و حتی پارلمان انگلستان مدتی جشن گرفتن کریسمس را ممنوع اعلام کرد.
کریسمس و فرصت طلبی یهودیان
یهودیان نیز در ایام زمستان دارای جشنی با نام حنوکا یا حنوکه یا عید اخلاص یا جشن روشنایی هستند که برخی از آیین های کریسمس مسیحی از این جشن یهودی برگرفته شده است. یهودیان درجشن حنوکا، روزی از زمستان را جشن می گرفتند که پس از آن، شمارش معکوس برای آمدن بهار آغاز می شد. این جشن 8 روز به طول می انجامیده که در هر روز آن شمعی روشن می شده است. روشن کردن شمع برای یادآوری نور و گرمای خورشید و آمدن بهار بوده است. این جشن تقریباً با ایام کریسمس هم زمان است.
افزایش تعداد مسیحیان و نیز گسترش و تنوع یافتن آیین های کریسمس که از هر جایی رسمی به خود می گرفت؛ نظر یهودیان را برای بهره گیری اقتصادی از این جشن به خود جلب کرد. بدین ترتیب هدیهدادن در شب کریسمس و خوردن شیرینی های متنوع و رنگارنگ، در قرن نوزدهم میلادی توسط تاجران یهودی در اروپا رایج شد.
یهودیان این جشن را فرصتی برای سرمایه گذاری قلمداد کرده و به حواشی آن افزودند و هم اکنون این جشن به عنوان یکی از محرکه های اقتصادی برای کمپانی ها و شرکت های طراحی مد و کارشناسان ایجاد تنوع در بازار محسوب می شود.
کریسمس دیگر یک جشن مذهبی نیست
واژه کریسمس از دو بخش کریس و مس تشکیل شده که به معنای مراسم عشای ربانی در روز مسیح است. که بعدها به معنای «جشن مسیح» استعمال شده است. مردم بسیاری در آمریکای شمالی و جنوبی، اروپا، آسیا و دیگر مناطق جهان کریسمس را به عنوان مهم ترین رویداد سالانه مسیحی جشن می گیرند.
این جشن از اوایل قرن بیستم میلادی به بعد به تدریج وجهه مذهبی خود را از دست داده و هم اکنون بیشتر به عنوان یک جشن غیر مذهبی برگزار می شود. به طوری که امروزه بحث غیر مذهبی شدن کریسمس یکی از بزرگترین دغدغه های رهبران کلیسا در دنیای غرب است. در سال های اخیر برخی سعی در حذف بخش کریس و درنتیجه پشتوانه مذهبی از عبارت کریسمس داشته اند.
نگاه غیر مذهبی آمریکایی ها به کریسمس در اواخر قرن بیستم منجر به مناقشه های قانونی شد. عده ای بحث هایی در مورد ماهیت کریسمس و شناسایی آن به عنوان یک جشن دینی یا سکولار به پیش کشیدند و به رسمیت شناختن کریسمس را به عنوان تعطیلات فدرال نقض قانون جدایی کلیسا و دولت در آمریکا دانستند.
دادگاه عالی آمریکا در روز ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰ تعطیلات رسمی و عمومی کریسمس را نقض کننده قانون جدایی دین از حکومت ندانست و اعلام کرد که این روز یک هدف کاملا سکولار و غیر مذهبی را مد نظر دارد. این رای دادگاه عالی به مذاق مسیحیان معتقد خوش نیامده است. هرچند آنان از تعطیل بودن کریسمس حمایت می کنند اما غیر مذهبی شناختن این روز را ضربه به کیش مسیحی می دانند.
در سال ۲۰۰۵ عده ای از این مسیحیان آمریکایی تظاهراتی علیه سکولار اعلام شدن کریسمس به راه انداختند و اعلام کردند کریسمس با اهداف سکولار و برنامه های ضد مسیحی مورد تهدید واقع شده است. اما غرب بیشتر به تاثیر اقتصادی کریسمس اهمیت می دهد تا وجهه مذهبی آن.
آنچه که امروز برای دنیای غرب اولویت دارد ابعاد اقتصادی کریسمس است.
برای مثال مردم آمریکا در سال 2011 میلادی 4/3 میلیارد دلار فقط برای درخت کریسمس هزینه کردند. این مقدار پول برای خرید 25 میلیون اصله درخت خرج شد و جالب توجه است که به رغم رکود اقتصادی در سالیان اخیر این رقم به بالاترین مقدار خود از سال 2007 به این طرف رسید.
در سال 2010 آمریکایی ها رقم 9/2 میلیارد دلار برای درخت کریسمس خرج کرده بودند. بخش زیادی از این درخت ها مصنوعی بوده اند که 80 درصد آنها از چین وارد آمریکا شد. در سالهای اخیر دنیای رایانه نیز خود را به سفره کریسمس رسانده و توانسته است لقمه چربی برای خود دست و پا کند. خریدهای اینترنتی، سرویس های جالب و آگهی های تبلیغاتی ویژه سعی در افزودن به التهاب خرید شرکت کنندگان در جشن کریسمس را دارند.
شرکت Apple در یکی از محصولات خود نرم افزاری برای بابانوئل اینترنتی راه انداخته بود تا بچه ها از نزدیک با او ارتباط برقرار کند و هدیه های کریسمس را سریع تر دریافت کنند. در سال 2011 بیش از 60 نام دامنه با نام بابانوئل در آمریکا برای کریسمس ثبت شده بود و قیمت تبلیغات اینترنتی کوچک در این وب سایت ها بسیار گران بود؛ زیرا که تعداد بازدیدکنندگان این سایت ها هر سال افزایش چشمگیری پیدا می کند. برای مثال گردش مالی سایت بابانوئلی www.santa.co.uk که نامه، کارت تبریک و DVD های هدیه بابانوئل را به صورت اینترنتی میفروشد در طی چند هفته جشن های کریسمس در سال 2011 حدود 130 تا 140 هزار پوند تخمین زده می شود.(مشرق نیوز)
برگزاری جشن کریسمس