مقابله با حرف های ناامید کننده دیگران

از مکاتبه تان با این مرکز سپاسگزاریم.

*** پرسشگر محترم؛ برای ورود به پاسخ دغدغه هایی که مطرح کردید خواندن داستان زیر، خالی از لطف نیست :

« چهار نفر غریبه در جنگلی حرکت می کردند که ناگاه دو نفر از آنها در گودالی عمیق افتادند. هر دو نفر برای بالا آمدن از این گودال تلاش می کردند. دو نفری که آن بالا بودند به آن ها می گفتند بی خود تلاش نکنید، شما از این گودال به این عمیقی به هیچ وجه نمی توانید بیرون بیایید و مدام این حرف را تکرار می کردند. یکی از این افراد پس از شنیدن این صحبت ها دیگر ناامید شد و تلاشی نکرد ولی دیگری همچنان به تلاش های خود ادامه می داد و حتی تلاش هایش را بیشتر کرد تا بالاخره از گودال بیرون آمد. دو نفری که آن بالا بودند، بسیار متعجب شدند که او چگونه توانست خود را از این گودال عمیق خارج کند. وقتی از او در این باره سوال کردند، متوجه شدند که او در سنین جوانی ناشنوا شده و دیگر چیزی نمی شنود. آن فرد ناشنوا از آنها تشکر کرد و گفت اگر روحیه دادن های شما نبود، من نمی توانستم از این گودال خارج شوم! او به دلیل ناشنوایی خود، حرف های ناامید کننده آن ها را ، پر از امید و انگیزه تصور می کرد و به همین خاطر توانست به هدف خود برسد و فرد دیگر تحت تأثیر حرف های منفی و دلسرد کننده آن دو نفر قرار گرفت و تلاشی نکرد و شکست خورد»

* حال دغدغه ای هم که در بخشی از پرسش تان مطرح کردید (اطرافیان گذشته ام را به یادم می آورند …) ، مانند این داستان است؛ یعنی اگر بخواهید در مسیر تحصیل و زندگی تان به حرف های ناامید کننده و دلسرد کننده برخی افراد ناآگاه که به شرایط شما اشراف ندارند، گوش کنید، به مشکل بر می خورید و ممکن است به اهداف خود نرسید. در این گونه موارد، انسان باید ناشنوا شود و اینگونه حرف های بی اساس که به هیچ دلیل و مدرکی پیوند نخورده را نشنود. برخی افرادِ کم تلاش و بی اراده، چون خود نمی توانند به موفقیت های لازم برسند، اینگونه به دیگران القاء می کنند که شما هم نمی توانید. چون وقتی موفقیت را در دسترس خود نمی بینند، دوست ندارند دیگران هم به آن برسند؛ چون اگر اینگونه شود اولاً خود را تحقیر شده می بینند و ثانیاً دیگران نیز متوجه سستی او می شوند؛ ولی وقتی اکثر یا همه افراد به هدفی نرسند، این احساسات منفی به سراغ آن ها نمی آید.

پس در قدم اول به صحبت های بی اساس این گونه افراد هیچ اهمیتی ندهید و به اهدافی که در ذهن دارید فکر کنید. در تاریخ، افراد فراوانی بوده اند که در سنین بالا متحول شده و تلاش کرده اند و به موفقیت های فراوانی رسیده اند؛ شما که بسیار جوان هستید و تنها 24 سال سن دارید و فرصت های فراوانی برای پیشرفت و موفقیت در اختیار دارید. در ضمن این نکته را هم به یاد داشته باشید که شما معاف از سربازی شده اید و این موضوع تقریباً سه سال عقب ماندگی از تحصیل شما را جبران کرده است. به نظر ما شما از دیگران عقب نیستید و داشتن کارت پایان خدمت هم مزیتی است که بر سایر هم کلاسی های خود دارید و بر این اساس در حین تحصیل هم به راحتی می توانید دنبال شغل بگردید (تذکر : ورود به بسیاری از مشاغل نیاز به کارت پایان خدمت دارد).

شما برای اینکه بهترین استفاده را از فرصت های زندگی تان ببرید، باید ابتدا اهداف تان را در زندگی مشخص کنید و سپس برای رسیدن به آن ها برنامه ریزی کنید؛ پس از مشخص کردن اهداف و برنامه ریزی، تنها چیزی که باقی می مانند اراده و تلاش خود شماست که خوشبختی در زندگی دنیایی و اخروی را برایتان به همراه می آورد. البته این قید لازم به ذکر است که اهدافتان باید دینی و اسلامی و در جهت عمل به واجبات و دوری از محرمات و کسب رضای خدا باشد. شما اگر اینگونه عمل کنید، عاقبت به خیر خواهید شد. گفتنی است با نشستن و ناامیدی و دست از تلاش برداشتن به خاطر چند شکست، هیچ مشکلی در دنیا حل نشده و نمی شود و نتیجه ای هم عاید فرد نخواهد شد.

موفق باشید. باز هم با ما سخن بگویید.

نویسنده : علی حسینعلی پور