شکر
با سلامببخشید کار برای رضای خدا کردن انجام دادن با
ستایش کردن خدا که اینکه لایق ستایش هستش فرقی میکنه؟
عبادت دارای دو معنای خاص و عام است – عبادت به معنای خاص همان نماز و روزه و حج و امثال آن است که به دو بخش واجب و مستحب تقسیم می گردند و اما عبادت به معنای گسترده و عام بندگی خدا است – هر عملی که در راستای رضایت خداوند و انجام وظیفه صورت گیرد. اما آنچه که درهرعملی مهم وبنیادی است نیت است ، نیت به معناى انگیزه و آگاهى و توجه به هدف است. بنابراین نیت روح عبادت است؛ چنان که پیامبر گرامى اسلام(ص) فرمودند: «لا عمل الا بنیة»؛ اصول کافى، ج 1، ص 70. «هیچ عملى نیست [یعنى داراى ارزش نیست ] مگر اینکه به واسطه نیت باشد».
برترین انگیزه و نیت برای عبادت، محبت و عشق به مبدأ هستى است که از آن به «عبادت احرار» یاد مى شود اما بسیارى از مردم در حدى هستند که یا از ترس جهنم یا به شوق بهشت عبادت مى کنند و اگر بهشت و جهنمى در کار نبود، تن به عبادت نمى دادند. بنابراین بهشت و جهنم دو نعمت برزگ الهى است که انسان را – که به شوق آن و ترس آن بندگى خدا را مى کند – کم کم به سمت خود محبوب دو سرا مى کشاند. و قرآن نیز با توجه به اینکه مخاطبانش انسان ها هستند، بر هر سه جنبه بندگى آزادگان، بردگان و تاجران تأکید کرده است. آرى عبادت کردن از روى ترس یا شوق، بسیار بهتر از بندگى شیطان و نفس است که انسان را به کلى از کمال مطلوبش باز مى دارد. این مختصر به بعضى از آیات و روایات اشاره مى کنیم: (لعلهم بلقاء ربهم یوءمنون)؛« شاید به دیار پروردگارشان ایمان آورند».انعام (6)، آیه، 154.؛ (لعلکم بلقاء ربکم توقنون)؛ «شاید شما به دیدار پروردگارتان یقین پیدا کنید».رعد (13)، آیه 2. (من کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحاً)؛ کسى که به دیدار پروردگارش امید دارد، کردار شایسته انجام دهد».کهف (18)، آیه 110. آیات مذکور از لقاى ذات اقدس حق و دیدار یار سخن مى گوید که از آن به «جنة اللقاء» تعبیر مى شود. (هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن)؛ «او (خداى سبحان) هم اول است و هم آخر، هم ظاهر است و هم باطن».حدید (57)، آیه 3. آیا خدایى که این چنین است و هم مبدأ همه چیز و هم منتها و غایت همه چیزها است، شایسته بندگى نیست؟! آرى غایت و منتهاى ما انسان ها بهشت نیست؛ بلکه دیدار او است.
پس خداوند آخر و غایتى فراى غایات دیگر معرفى شده است. (ارجعى الى ربک راضیة مرضیة)؛ «به سوى خدایت باز گرد در حالى که هم تو از او خشنودى و هم او از تو راضى و خشنود است».جر (89)، آیه 28. به تعبیر زیباى «الى ربک» توجه فرمایید معناى آن آرامش گرفتن در جوار قرب حق است، امرى که به مراتب بالاتر از بهشت و نعمت هاى آن است. (وعد الله المؤمنین و المؤمنات جنات تجرى من تحتها الانهار خالدین فیها و مساکن طیبة فى جنات عدن و رضوان من الله اکبر ذلک هو الفوز العظیم).توبه (9)، آیه 72. به این آیه با دقت توجه کنید؛ اولاً به زن و مرد مؤمن وعده بهشت برین مى دهد و آن گاه مى فرماید: «و رضوان الهى برتر و والاتر است» و آن را رستگارى عظیم مى داند؛ یعنى، مردم را پله پله بالا مى برد ابتدا از آنچه براى آنها درکش آسان تر و براى طبعشان خوشایندتر است شروع مى کند. آن گاه دست آنان را مى گیرد و به بالا؛ یعنى، رضوان الهى مى برد و یادآور مى شود که رستگارى بزرگ، همان رضوان الهى است. (و فى الاخرة عذاب شدید و مغفرة من الله و رضوان)؛حدید (57)، آیه 20. آیه مذکور به هر سه مورد دوزخ، بهشت (مغفرة من الله) و جنت رضوان (همان هدف والاى احرار)، اشاره دارد؛ یعنى، برخى جویاى بهشت و گروهى گریزان از دوزخ هستند. در این میان تنها آزادگان درصدد رضا و خشنودى حق اند و جز خدا را نمى طلبند. به ما فرموده اند: سعى کنید سطح خود را بالا بیاورید و همچون آزادگان بندگى کنید. چه زیبا فرموده است امام على(ع): (ما عبدتک خوفاً من نارک و لاطمعاً فى جنتک بل وجدتک اهلاً للعبادة فعبدتک)؛ «خداوندا! من تو را نه به جهت ترس از دوزخ و نه به طمع بهشت برین که من تو را سزاوار عبادت دیده و به پرستش تو مى پردازم». و چه زیبا است تعبیر امام سجاد(ع) در خاتمه مناجات مریدین: (یا نعیمى و جنتى و یا دنیاى و آخرتى یا ارحم الراحمین)؛ «اى خدایى که نعیم و بهشت من تویى و دنیا و آخرت من تنها تو هستى، اى رحم کننده ترین رحم کنندگان». توجه به این نکته ضرورى است که افراد در مراتب ایمان و شخصیت گوناگون هستند.
شکر