دین و اندیشه

جنگ سایبری

پرسش و پاسخ

در صورت امکان در باره مفهوم این نکته که “فضای مجازی قدرت غیرواقعی به بازیگران کوچک و کم‌اهمیت می‌دهد.” توضیح داده شود.

این موضوع مربوطه میشود به جنگ سایبری، ابتدا خدمت شما عرض نماییم که علاوه برجنگ سایبری بین دولتها،بازیگران غیر دولتی( گروه های تروریستی، جاسوسان و مجرمان سازمان یافته،هکرها و…)بازیگران کوچک وکم اهمیت در این عرصه ونبرد بشمار میروند.جهان شبکه و شبکه جهانی اینترنت امروزه شکل مراودات بین المللی را تغییر داده است، اگر در گذشته دیپلماسی با مرجع دولتی اولویت و اهمیت داشت، اکنون ده ها نوع دیپلماسی از جنس دیپلماسی عمومی، دیپلماسی سایبر، دیپلماسی دیجیتال، تله دیپلماسی، دیپلماسی مجازی و… جایگزین آن شده اند و شاید از اهمیت آن نیز کاسته اند، به همین موازات واژه جنگ نیز با توسعه و تحدیدهایی مواجهه بوده است. واژه های جنگ سایبر، رایاجنگ، نبرد مجازی، سایبر تروریسم و… از جمله مهم ترین اصطلاحات این حوزه در عرصه بین الملل است، بنابراین جنگ سایبری می تواند بین دولت ها یا از برخی جهات حتی بین بازیگران غیردولتی اتفاق بیفتد. در این جنگ، هدایت دقیق و مناسب نیروها بسیار دشوار است، هدف می تواند نظامی، صنعتی، غیرنظامی یا حتی فضای سروری باشد که مطمئناً به مشتریان بسیاری خدمات ارائه می دهد.گسترش فضای سایبر و تغییر ماهیت فضاهای بین المللی به دلایل زیر است:1- به دلیل توسعه دولت الکترونیک در کشورهای پیشرفته بسیاری از تأسیسات دفاعی، خدماتی، بهداشتی از طریق رایانه های متصل به هم در شبکه اینترنت یا اینترانت صورت می گیرد و هرگونه اخلال و خرابکاری در این شبکه می تواند یک شهر و حتی یک کشور را با بحران مواجه کند.
2-دولت- ملت ها که پیشتر با مرزهای نفوذناپذیر به عنوان تنها بازیگران عرصه روابط بین الملل امروزه تغییر ماهیت داده اند و مرزهای شان دارای گشودگی نفوذپذیری شده است که کنترل آن به سختی امکان پذیر است. این گروه های نفوذگر عبارتند از: کلاه سفید (هکرهای کلاه سفید متخصصان شبکه ای هستند که چاله های امنیتی شبکه را پیدا می کنند و به مسئولان گزارش می دهند)، کلاه سیاه (اشخاصی هستند که وارد کامپیوتر قربانی خود شده و به دستبرد اطلاعات، جاسوسی و یا پخش کردن ویروس و … می پردازند)، کلاه خاکستری (اشخاصی هستند که حد وسط دو تعریف بالا می شوند.)
کلاه صورتی (آدم های کم سوادی هستند که با چند نرم افزار خرابکارانه به آزار و اذیت بقیه اقدام می کنند.)
3- قدرت سخت که شامل قدرت نظامی، اقتصادی، جمعیتی و منابع طبیعی است. برخی دیگر از ابعاد از جمله اتصال و ارتباط به شبکه های سایبری و نحوه تعامل مردم با این شبکه ها نیز افزوده شده که حتی در بسیاری از موارد دارای قدرت سرریزتری نسبت به دوره های پیشین است.
4-در عرصه قدرت سخت هرگونه خرابکاری در تأسیسات و اماکن نظامی و اقتصادی از جانب یک کشور سبب شعله ور شدن جنگ نظامی و درگیری مسلحانه می شد، اما اکنون در جنگ سایبر اقدامات زیر علیه بسیاری از کشورها صورت می گیرد، ولی جنگ نظامی شروع نمی شود.
1-4- تغییر اطلاعات : در این روش نفوذگر(هکر) به دستکاری و تغییر اطلاعات می پردازد.
2-4- افزودن اطلاعات : در این روش نفوذگر اطلاعات اضافی بر اصل اطلاعات اضافه می کند.
3-4- وقفه : در این روش نوع نفوذگر سبب اختلال در شبکه و تبادل اطلاعات می شود.
4-4- شنود : در این روش نفوذگر می تواند به شکل مخفیانه از اطلاعات نسخه برداری کند.
5-در عرصه های قدرت سخت پیشین وزارت خارجه تنها متولی ارتباط با خارج از کشور بود ولی اکنون وبلاگ ها، شبکه های اجتماعی به صورت غیرمحدود دیدگاه های سیاسی کشورها را منتشر می کنند که هم می تواند بر دیدگاه های مسئولان سیاست خارجی کشور متبوع اثر بگذارد و هم می تواند بر سیاست خارجی کشورهای دیگر اثرگذار باشد. وزارت دفاع تنها متولی نیروهای نظامی در هر کشوری است که مرزهای جغرافیایی را برای مقابله با تهدیدات کنترل می کند، اما در فضای سایبر این قدرت وزارت دفاع به شدت محدود شده و حصارها از بین رفته و آسیب زدن به زیرساخت ها و افراد متبوع هر کشور از طریق سایبر نامحدود شده است. ویژگی ها و اهمیت ویژه جنگ سایبر در برخی از کشورها مانند روسیه، آمریکا و چین سبب شده است که این نوع جنگ را در رتبه بندی از نظر اهمیت دقیقاً پس از جنگ هسته ای قرار می دهند. مشاورعالی امنیتی ضدتروریسم پیشین ایالات متحده اعلام کرد که آمریکا باید خود را برای مقابله با یک جنگ تمام عیار سایبری که می تواند در 15 دقیقه برای ایالات متحده بسیار مرگبار و مخرب باشد، آماده کند.«ریچارد کلارک» مشاور عالی ضدتروریسم آمریکا در دو دوره ریاست جرج بوش و بیل کلینتون اعلام کرد: آمریکا توانایی لازم برای مقابله با تلاش تروریست ها جهت دستیابی به سیستم رایانه ای ایالات متحده را ندارد و این موضوع ممکن است به فاجعه «پرل هاربر الکترونیکی» در ایالات متحده منجر شود.
6- در زمان نه چندان دور افکار عمومی داخلی و خارجی بر تصمیمات وزارت خارجه و وزارت دفاع و دیگر نهادها دارای اثر آنچنانی نبود، اما با گسترش شبکه های اجتماعی و جامعه شبکه ای این فرصت مهیا شده است که افکار عمومی بسیار سیال سایبر که محدوده و قلمرو جغرافیایی آن نامشخص است به سرعت بر تصمیمات دولت ها اثر بگذارد.( http://basirat.ir/fa/news/250106/آمریکا-بازنده-اصلی-جنگ-سایبری)
جنگ سایبری چیست؟
این بحث جذاب اما خطرناک مطرح است که جنگ سایبری می‌تواند مدل بدون درد و بدون خونریزی جنگ باشد که به این ترتیب پیروزی و شکست در فضای مجازی چندان قابل تفکیک از یکدیگر نیست.
در طی تاریخ، دکترین، سازمان و استراتژی نظامی به خاطر خط‌شکنی های انقلابی در فناوری، دستخوش تغییرات عمیق شده اند.
فناوری‌های نوین به صورت یک سلاح جدید، یک منبع انرژی جدید یا یک وسیله ارتباطی جدید همگی موجب شده‌اند که با اصلاح دکترین، سازمان و استراتژی نظامی، طرف نوآور از جنگ فرسایشی پرهیز کرده و در عوض بهشذهنی را متحول می کند، سخنی به گزاف نگفته ایم؛ بر این اساس باید گفت که رشد خیره کننده فناوری اطلاعات و ارتباطات، که گاهی اوقات تحت عنوان انقلاب اطلاعات شناخته می شود، موج پرقدرتی است که ماهیت و ویژگی‌های جنگ و منازعه را از بیخ و بن تغییر خواهد داد.
جنگ اطلاعاتی یک اصطلاح نسبتاً جدید است که طی سال‌های گذشته به واژه‌نامه اصطلاحات نظامی وارد شده است. البته مفهوم استفاده از اطلاعات در جنگ قدمت طولانی دارد، ظهور اصطلاح جنگ اطلاعاتی و اهمیت روزافزون آن احتمالاً با انقلاب اطلاعات ارتباط مستقیم دارد.
باور همگانی به این صورت است که چنین انقلابی آن قدر قدرتمند و دامنه تاثیر آن، آن قدر گسترده است که می تواند بعد جدیدی در جنگ یا اصلاً سبک جدیدی از جنگ را تعریف کند.
جنگ اطلاعاتی یعنی کاربرد اطلاعات و سیستم‌های اطلاعاتی به عنوان یک سلاح در درگیری‌هایی که اطلاعات و سیستم‌های اطلاعاتی یک هدف نظامی مهم به شمار می روند.
هفت شکل مختلف جنگ اطلاعاتی به شرح زیر نام برده می شود:
۱ – جنگ فرماندهی و کنترل که هدف آن قطع کردن سر دشمن، یعنی از بین بردن مغز متفکر دشمن است.
۲ – جنگ بر پایه اطلاعات که متشکل از طراحی، حفاظت و ممانعت از دسترسی به سیستم هایی است که برای برتری بر فضای نبرد در جستجوی دانش کافی هستند.
۳ – جنگ الکترونیک که شامل تکنیک‌های رادیویی، الکترونیک یا رمزنگاری است.
۴ – جنگ روانی که در آن از اطلاعات برای تغییر ذهنیت و طرز فکر دوستان، بی‌طرف‌ها و دشمنان استفاده می شود.
۵ – جنگ هکرها که در آن به سیستم‌های رایانه‌ای حمله می شود.
۶ – جنگ اطلاعاتی اقتصادی که به دنبال ایجاد مانع در برابر اطلاعات یا تسهیل جریان اطلاعات با هدف کسب برتری اقتصادی است.
۷ – جنگ سایبر که ترکیبی از همه موارد شش گانه بالاست.
جنگ سایبر عبارت است از انجام یا آماده شدن برای انجام عملیات‌های نظامی مطابق با اصول مربوط به اطلاعات؛ جنگ سایبر یعنی ایجاد اختلال، اگر نگوییم نابودی کامل، در سیستم‌های اطلاعاتی و ارتباطی که دشمن برای دانستن خود به آن‌ها تکیه می کند، یعنی اینکه او کیست؟ کجاست؟ چه کاری را در چه زمانی می تواند انجام دهد؟ چرا می‌جنگد؟ چه تهدیداتی در اولویت قرار دارند؟ و غیره.
در جنگ سایبر تلاش می شود تا همه چیز را درباره دشمن بدانیم و در عین‌حال نگذاریم او هیچ چیزی درباره ما بداند. به بیان دیگر، هدف اصلی در جنگ سایبر بر هم زدن موازنه اطلاعات و دانش به نفع نیروهای خودی است، بویژه اگر موازنه توان رزمی وجود ندارد، بنابراین در جنگ سایبر می توان با بهره‌گیری از دانش برتر، ضعف سرمایه و نفرات کمتر را جبران کرده و به پیروزی قاطع دست یافت.
همچنین باید خاطرنشان کرد که اگر چه طراحی و اجرای تمام عیار یک جنگ سایبر مستلزم دسترسی به فناوری پیشرفته است، اما جنگ سایبر به خودی خود به فناوری پیشرفته وابستگی قطعی ندارد و در واقع برای جنگ سایبر فقط حضور فناوری پیشرفته الزامی نیست، بلکه ابعاد روانی و سازمانی آن به اندازه ابعاد فنی اهمیت دارد.
تحت شرایط خاص شاید واقعاً بتوان با استفاده از فناوری سطح پایین یک جنگ سایبر را آغاز کرد.
این بحث جذاب، اما خطرناک مطرح است که جنگ سایبری می‌تواند مدل بدون درد و بدون خونریزی جنگ باشد که البته نتایج مهمی را در پی خواهد داشت، به این ترتیب پیروزی و شکست در فضای مجازی چندان قابل تفکیک از یکدیگر نیست.
در جایی که عوامل ایدئولوژیکی، مذهبی، اقتصادی و نظامی به دلایل مختلف و در مقاطع زمانی متفاوت به مقابله با یکدیگر برمی‌خیزند، این مفاهیم جذابیت زیادی نخواهند داشت، پس این مسئله به یک محیط رزمی نامتقارن و بی‌نظم منجر می‌شود که معلوم نیست در آنجا بتوان از معیارهای مشترک اخلاقی، هنجاری و ارزشی بهره گرفت.
علاوه بر تشریح عملکرد مهاجمان مجازی و واکنش دولت‌های مدافع و نیز تحلیل نتایج، روش‌ها و ابزارهای جنگ سایبری، این گزارش مشخصات اصلی جنگ سایبری را به عنوان یک پدیده راهبردی برمی‌شمارد.
از این رو، تعریف زیر برای جنگ سایبری پیشنهاد می‌شود:
– جنگ سایبری می‌تواند بین دولت‌ها یا از برخی جهات حتی بین بازیگران غیردولتی اتفاق افتد. در این جنگ، هدایت دقیق و مناسب نیروها بسیار دشوار است، هدف می‌تواند نظامی، صنعتی، غیرنظامی یا حتی فضای سروری باشد که مطمئناً به مشتریان بسیاری خدمات ارائه می‌دهد.
بارزترین ویژگی‌های جنگ سایبری عبارتند از:
– جنگ سایبری به بازیگران این امکان را می‌دهد که بدون توسل به جنگ مسلحانه، به اهداف سیاسی و راهبردی خود دست یابند.
– فضای مجازی قدرت غیرواقعی به بازیگران کوچک و کم‌اهمیت می‌دهد.
– با استفاده از آدرس‌ IP اشتباه، سرورهای خارجی و اسامی مستعار، مهاجمان می‌توانند در عین ناشناس بودن و مصونیت نسبی برای مدت کوتاهی فعالیت کنند.
– در فضای مجازی، مرز بین نظامی و غیرنظامی و نیز فیزیکی و مجازی چندان روشن و شفاف نیست، از این رو قدرت یا از طریق دولت‌ها، بازیگران غیردولتی اعمال می‌‌شود یا از طریق پروکسی.
– در کنار سایر میدان های سنتی نبرد مثل زمین، هوا، دریا و فضا باید فضای مجازی را پنجمین میدان نبرد دانست؛ جنگ سایبری از اجزای جدید این محیط چند بعدی است، اما کاملاً جدا از آن در نظر گرفته نمی‌شود.
– در فضای مجازی، اقدامات شبه‌جنگی به احتمال زیاد همراه با سایر اشکال زور و منازعه رخ می‌دهد، اما روش‌ها و ابزارهای جنگ سایبری قطعاً متفاوت از سایر جنگ‌ها خواهد بود.( www.snn.ir/detail/News/162581/newslist)
اطلاعات بیشتر:
فضای سایبر و شیوه های نوین درگیری
http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/3814/7582/94636/?Mode=Result&SearchText=

جنگ سایبری

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا