ظاهر جوانان
تأکید بر اصلاح ظاهر جوانها – چه دختر و چه پسر – چه فایدهای دارد؟ آیا این سختگیریها جوان را به پنهانکاری و کارهای خطرناکتر نمیکشاند؟
آشکار شدن یک عمل هنجار یا ناهنجار، در یک محیط، موجب سرایت و فراگیری آن میگردد. این یکی از قواعد مسلم اجتماعی است که مورد تأکید جامعهشناسان و روانشناسان قرار گرفته است.
پیامبر اکرم? میفرماید:
«اگر بنده، گناهی را به صورت مخفیانه انجام دهد فقط خود او ضرر میکند؛ ولی اگر آشکارا مرتکب آن شود به عموم مردم زیان میرساند».
امام صادق(علیه السلام) در ذیل روایت فرمودهاند:
«چرا که با این رفتار خود [فسق علنی]، دین خدا را خوار کرده و موجب بدآموزی و جسارت دشمنان خدا میگردد».[ «قَالَ رَسُولُ الله? إِنَّ المَعصِیةَ إِذَا عَمِلَ بِهَا العَبدُ سِرّاً لَم تُضِرَّ إِلا عَامِلَهَا وَ إِذَا عَمِلَ بِهَا عَلانِیةً وَ لَم یغَیر عَلَیهِ أَضَرَّتِ العَامَّةَ؛ قَالَ جَعفَرُ بنُ مُحَمَّدٍ(علیه السلام) وَ ذَلِک أَنَّهُ یذِلُّ بِعَمَلِهِ دِینَ الله وَ یقتَدِی بِهِ أَهلُ عَدَاوَةِ اللَّهِ». ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص261.]
وقتی در یک جامعه گناه و ناهنجاری علنی شود، در نگاه مردم، یک رفتار و نمادِ شیطانی آشکار شده است و اگر تقوا و رفتار شایستهای علنی شود یک شعار الهی برجسته میشود و در هر دو صورت با تکرار رفتارها، فرهنگ یک جامعه شکل میگیرد و نهادینه میشود. لذا امام صادق(علیه السلام) میفرمایند:
«مردم را با غیر زبانتان [به عمل صالح] دعوت کنید تا تقوا و نماز و اعمال خیر شما را ببینند؛ چرا که این روش [به بهترین شیوه] دعوت کننده است»[ «قَالَ أَبُو عَبدِ الله(علیه السلام): کونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیرِ أَلسِنَتِکم ؛ لِیرَوا مِنکمُ الوَرَعَ وَ الاجتِهَادَ وَ الصَّلاةَ وَ الخَیرَ؛ فَإِنَّ ذلِک دَاعِیةٌ». الکافی، ج 3، ص 202.].
به تعبیر علامه مجلسی: «چنین انگیزهای، ریا محسوب نمیشود زیرا قصد وی خود نمایی نیست بلکه خواهان تکثیر شعائر دینی و الگودهی به دیگران است که بسیار هم پسندیده است».[ ر.ک: روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، ج 12 ص149. (بغیر ألسنتکم ) یعنی «بأعمالکم و أخلاقکم و ورعکم فان الناظر إلیها یطلب المتابعة لکم»، شرح الکافی، ج 8، ص237.]
بهترین شیوه تبلیغ عقاید و انتقال فرهنگ به نسل آینده
شاید بتوان گفت مهمترین فایده شعائر و تأکید بر ظاهر افراد و رفتارها، کارکرد تبلیغی آنهاست. به طور کلی شعار تبلیغ است و ارزش تبلیغی آن را باید در نظر داشت[ یادداشت های استاد مطهری، ج 6، ص 47.].
شعائر و نمادها، توسعه دهنده فکر، سبک زندگی و فرهنگ در اجتماع به ویژه براى نسل هاى آینده هستند. چنانکه بیگانگان و گروههای انحرافی نیز با تکثیر و تبلیغ یک نماد – به شکلهای مختلف هنری، عملی، معماری و مدل لباس و مو، میل و اراده افراد را به سوی خود جلب میکند و در نهایت، خواسته خود را در جامعه فراگیر میکنند.
شهید مطهری در این باره میگوید:
«وقتى شما در خانهتان بسم الله را همیشه بگویید آن وقت در بچهتان اثر دارد. شما اگر مىخواهید بچهتان موحد بشود از اول باید شعار توحید را در خانهتان وارد کنید. اگر مىخواهید بچهتان به اسلام و پیغمبر و قرآن معتقد بشود اول باید شعارهاى نبوت را در خانهتان بیاورید. اگر مىخواهید بچهتان به ائمه اطهار(علیهم السلام) ایمان داشته باشد اول شعارهاى امامت را در خانهتان ببرید. اگر مىخواهید بچهتان به اصول اجتماعى اسلام پایبند باشد و اسلام را با اصولش بشناسد شعارهاى عدالتى و حقوقى اسلام را در خانههاى خودتان ببرید. بچهاى که از ابتدا که چشم باز کرده و داراى گوش شده و درک پیدا کرده است مىبیند پدرش در هر کارى حتى سر سفره که مىنشیند اول بلند
– نه آرام که بچه چیزى نفهمد و در روح او اثر نگذارد- مىگوید: بسم الله الرحمن الرحیم بعد دست به سفره میبرد، وقتى هم که تمام شد میگوید: الحمدلله رب العالمین، شکراً لله خدایا سپاسِ تو، این کار در روح او خیلى اثر میگذارد. میبیند پدرش وقتى میخواهد اتومبیل سوار بشود، درِ اتومبیل را که باز میکند میگوید: «بسمالله الرحمن الرحیم» …من در خودم که حساب میکنم میبینم از مرحوم پدر بزرگوارم چیزهایى در این زمینه آموختهام. امکان نداشت که ایشان کارى را که اندکى اهمیت داشت شروع بکنند الّا اینکه با صداى بلند
– که همه میشنیدیم- میگفتند: بسم الله الرحمن الرحیم. و آنطور که من اطلاع دارم آخرین جملهاى هم که این مرد بزرگ گفت و بعد از آن از دنیا رفت همین بود، با صداى بلند گفت: بسم الله الرحمن الرحیم، یک دقیقه بعد هم از دنیا گذشت، و چه از این بهتر که انسان با این شعار از دنیا برود.»[ مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، ج 25، ص 366.]
اگر ما از سر ضعف یا جهل، مظاهر فرهنگ و اصالت خود را پنهان کنیم نسل آینده ما که در معرض هزاران پیام پنهان و آشکار قرار دارد، از دیندارى خجالت خواهد کشید و از عمل به وظایف شرعى احساس حقارت خواهد کرد و آنگاه نماز خواندن، صدقه دادن، بسم الله گفتن، امر به معروف، نهى از منکر، اذان، سلام، چادر مشکى، عزادارى و… پدیده اى شبیه کالاى قاچاق و به تدریج دستخوش فراموشى خواهد شد![ ر.ک: لباس روحانیت، ص 11- 13.]
بنابراین لازم است در چند مرحله به نهادینهسازی رفتارهای دینی اقدام نمود تا جوانان با رضایت و بدون احساس تحمیل به ارزشها روی آورند. نخست خانوادهها زمینه تعلیم و تربیت دینی را فراهم نمایند تا فرزندان لذت زندگی معنوی را بچشند و در مرحله بعد محیط اجتماعی و آموزشی به آگاهیبخشی و رشد جوانان کمک کند و در مرحله نهایی اگر به هر دلیلی مسؤلیتها به خوبی انجام نگرفته بود و ناهنجاریها مشکلساز شد، حداقل از اظهار گناه و جسارت هنجارشکنان باید جلوگیری کرد.
و اما در پاسخ به قسمت دوم سوال باید گفت که اگر در یک جامعه، فرهنگی حاکم شود که مردم و حتی فسّاق زمان از ارتکاب گناه بهصورت علنی شرم و یا خوف داشته باشند دو فایده اخلاقی نیز در پی آن خواهد آمد:
اولاً، گناه ترویج نشده و فساد گسترش نمییابد[ «قَالَ رَسُولُ الله? إِنَّ المَعصِیةَ إِذَا عَمِلَ بِهَا العَبدُ سِرّاً لَم تُضِرَّ إِلا عَامِلَهَا وَ إِذَا عَمِلَ بِهَا عَلانِیةً وَ لَم یغَیر عَلَیهِ أَضَرَّتِ العَامَّةَ؛ قَالَ جَعفَرُ بنُ مُحَمَّدٍ(علیه السلام) وَ ذَلِک أَنَّهُ یذِلُّ بِعَمَلِهِ دِینَ الله وَ یقتَدِی بِهِ أَهلُ عَدَاوَةِ اللَّهِ»، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص261.].
ثانیاً، هیچگاه گناهان بزرگ و کارهای خطرناکتر در خفا صورت نخواهد گرفت زیرا هنگامی گناه بزرگتر در خفا و اندرون اتفاق خواهد افتاد که امکان ارتکاب علنیِ دهها گناه کوچکتر در بیرون وجود داشته باشد ولی در محیطی که افراد از ارتکاب گناه علنی شرم نمایند، مردم چنان تربیت خواهند شد که کسی جرأت فکر کردن به گناهان بزرگتر نداشته باشد و اسلام به دنبال تحقق چنین فرهنگی در جوامع دینی است.
ظاهر جوانان